وبلاگ

توضیح وبلاگ من

نحوه خوانش مخاطبان از برنامه ­های مذهبی تلویزیون

 
تاریخ: 21-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

در گذشته تا سال­ها تنها وسیله ارتباط مراجع دینی با مردم،‌ منبر بود. ارتباط کلامی روحانیت با مردم،‌ تنها وسیله و بهترین وسیله­ای بود که می­توانست بر مخاطبان تاثیر عمیقی بگذارد و جای هیچ­گونه جایگزینی را باقی نمی­گذاشت. با ورود تکنولوژی ارتباطی و اطلاع­رسانی از دروازه­های غرب، این­گونه نهادهای وابسته به مذهب، تعریف واضحی نسبت به ورود این نشانه­های تمدن غربی و ابزار و ادوات نوینی که می­توانست در تبلیغ مورد استفاده قرار بگیرد نداشتند و یا رویکرد غالب آن­ها سلبی بود که پس زدن شیوه­های نوین را در برداشت. در نتیجه طی سالیان، مذهبیون فاصله خود را از این گونه ابزار حفظ کرد. در این دوره(ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی)، بیشتر رسانه­های سنتی در خدمت تبلیغ دین بودند، از این رو، به رغم پخش برنامه­هایی با موضوع دینی در رادیو و تلویزیون، در کل یک رویکرد سکولار بر رادیو و تلویزیون ملی ایران حاکم بود.

 

پس از انقلاب اسلامی، با توجه به استقرار حکومت دینی و قرار گرفتن امکانات و ابزاری چون تلویزیون در اختیار حاکمیت دینی جامعه، این روند گونه­ای دیگر به خود گرفت. افراد دین­داری که تا این زمان، در نظام­های ارتباطی سنتی پرچم­دار بودند و همواره از رسانه­های نوین که در اختیار حکومت بوده، محروم بوده­اند، با شکل­گیری انقلاب اسلامی به ظرفیت گسترده و با اهمیتی از تکنولو­ی نوین دسترسی یافتند که این امر مستلزم بایدها و نبایدهایی در این زمینه بود. بهره­گیری درست و شایسته از رسانه تلویزیون، در انتقال معارف دینی می­توانست و می­تواند اهمیت این رسانه را در ایجاد جامعه­ای متناسب با اهداف و آرمان­های انقلاب و انقلابیون هرچه روشن­تر از پیش سازد. در واقع یکی از ثمرات انقلاب اسلامی ایران که بر اساس مبانی دینی شکل گرفت و تکامل یافت توجه ویژه به معارف دین مبین اسلام است. در نظام جمهوری اسلامی نیز تلویزیون به عنوان مهم­ترین و اثرگذارترین رسانه عمومی محسوب می­گردد و طبیعتا تمامی دلسوزان و علاقمندان ایران اسلامی، به منظور تبیین مباحث ایدئولوژیک، انتظارات ویژه­ای از این رسانه دارند.

 

پس از پیروزی انقلاب، رویکرد سکولار جای خود را به رویکرد محتوا محور یا معنامحور داد. «این رویکرد برای رسانه­ها جنبه ابزاری قائل است؛ ولی به عنوان یک متغیر وابسته، نه یک متغیر مستقل. در این رویکرد، دین به عنوان مهم­ترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح می­شود. اگر دین،‌کارکرد اصلی­اش معنابخشی به زندگی باشد و این معنابخشی با هر ابزاری انجام شود، در آن صورت می­توانیم خانواده دینی، آموزش و پرورش دینی و رسانه­هایی با رویکرد دینی داشته باشیم».  پس از شکل­گیری انقلاب، با این دیدگاه که «رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار، فی حد ذاته، از نظر اسلام، مشروع است و می­توان در تبلیغ دین از آن­ها استفاده کرد»؛ رادیو و تلویزیون (در قالب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) در خدمت منافع انقلاب اسلامی قرار گرفت و زمینه برای حضور دین و رسانه­های نوین در ایران فراهم شد.

 

تجربه برنامه­های دینی در تلویزیون پس از انقلاب اسلامی، بیشتر شبیه­سازی رسانه سنتی منبر و پخش سخنرانی­های مذهبی بوده است. هر چند توجه به آموزه­های مربوط به دین و استفاده از اصطلاحات دینی در بیشتر برنامه­های سیما دیده می­شود؛ اما برنامه­های دینی با موضوع و عنوان دینی بیشتر الگوبرداری از رسانه­های سنتی بوده است. در سال­های اخیر شکل دیگری تحت عنوان گفتگوی مذهبی و در عرصه برنامه­سازی دینی شکل گرفته است. این نوع از برنامه با طرح موضوعات گوناگون از جمله مباحث اعتقادی، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، فقهی و … توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.

 

برنامه­های گفتگویی مذهبی با توجه به تعداد مجری و میهمان یا میهمانان برنامه، نقشی که مجری در این برنامه ایفا می­کند(هدایت­کننده، چالش­برانگیز یا صرفا اعلام­کننده سرفصل­های گفتگو)؛ قالب­ها و فرم­های متفاوتی به خود می­گیرد. در این پژوهش، برنامه­هایی با یک مجری و یک میهمان به عنوان قالب گفتگوی دو نفره، دومجری و یک میهمان به عنوان قالب میزگرد و یک مجری و دو میهمان تحت عنوان قالب بحث، مورد تامل قرار می­گیرند. برنامه «سمت خدا» از شبکه اول سیما برای قالب گفتگوی دو نفره، برنامه «به سوی ظهور» از شبکه دوم سیما برای قالب میزگرد و برنامه «فصل نو»از شبکه قرآن ومعارف سیما برای قالب بحث در نظر گرفته شده­اند.

 

عوامل متعدی در رابطه با برنامه­های گفتگوی مذهبی مطرح می­شود. از جمله این عناصر می­توان به مجری و نقشی که در برنامه ایفا می­کند، دکور و چینش برنامه، چگونگی چینش محل نشستن مجری و میهمان یا میهمانان برنامه، اشاره کرد. میزان تاثیری که هر یک از این مقوله­ها بر میزان تماشایا عدم تماشا در مخاطبین دارد، حائز اهمیت است. اهمیت این مساله برای ارتباط­گران و تولیدکنندگان رسانه­ای، به منظور توانایی برای برنامه­ریزی­های دقیق­تر بر اساس دسترسی به آن­چه در مخاطبان و افراد هدف آنان شکل می­گیرد، دوچندان می­شود. در حقیقت برنامه­هایی با موضوعات دینی که خود پیچیدگی­های فراوانی دارد، هنگامی که از رسانه­ای چون تلویزیون که تقریبا رسانه­ای یکسویه است و با مخاطبانی ناهمگن و دور از دسترس با شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت، پخش می­شود، دچار پیچیدگی­های صدچندان می­شود. هر چند که هر برنامه­ای برای مخاطبان در حوزه­ای محدودتر و مشخص­تر از آن­چه گفته شد تولید می­شود؛ اما همین مخاطبان مفروض و شاید دسته­بندی شده، تکثر و گونه­گونی بسیار دارد. تلاش برای فهم عمیق آن­چه مخاطبان از این گونه برنامه­ها دریافت می­کنند و شناخت عواملی که چه در برنامه پخش شده و چه در بافت فرهنگی و اجتماعی زیست مخاطب بر این دریافت اثرگذار است، گام موثری در اصلاح برخی رویکردهای مدیریتی در تولید این برنامه­ها به شمار می­آید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پایان نامه های دانشگاهی

 

از آن­جا که گفتگوهای تلویزیونی، مجری­محور هستند یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار بر این درک و دریافت و در واقع خوانش مجری­های برنامه­های فوق هستند. در این برنامه­ها این مجری است که موضوع برنامه را معرفی می­کند و سوالات مربوط به موضوع را از میهمان برنامه می­پرسد. در حقیقت، وی رابط بین بیننده و میهمان است. اوست که می­تواند رابطه­ای درست و مناسب بین این دو برقرار کند و یا موجب بر هم زدن رابطه فوق شود. وظیفه جمع­بندی و نتیجه­گیری از سخنان میهمان بر عهده اوست و اگر او نتواند از عهده این مسئولیت به خوبی برآید، ممکن است بیننده از ادامه تماشا به دلیل تخصصی بودن صحبت­های میهمان و غیرقابل فهم بودن بحث، منصرف شود. ادبیات و نوع اداها و حرکات مجری نیز بر نحوه دریافت بیننده موثر است. این­که مخاطبین با درجات متفاوتی از دین­داری از این زبان بدن و نحوه گفتار مجری چه برداشتی دارند، در این فرایند دارای اهمیت است.

 

عدم وجود منابع مکتوب راجع به چگونگی اجرا در برنامه­های دینی به خصوص گفتگوهای دینی و فقدان شیوه­نامه­ای برای مجریان این برنامه­ها، آسیب­شناسی رفتار کلامی و غیرکلامی مجریان را ضروری می­سازد چرا که هر مجری بر اساس ذوق و سلیقه شخصی به انجام حرکات و اداها . سخنانی دست می­زند که گاه برداشت­های منفی و نامناسب در ذهن مخاطب شکل گرفته و در مواردی به دل­زدگی مخاطب از تماشای برنامه منجر می­گردد.

 

تعداد مجری و میهمان یا میهمانان از دیگر عوامل موثر بر خوانش مخاطبان از این برنامه­هاست. برنامه­ای در قالب گفتگوی دونفره مخاطبان خاص خود را دارد و دریافت بیننده این برنامه با برنامه­ای در قالب بحث؛ با یک مجری و دو میهمان می­تواند بسیار متفاوت باشد. علت تماشای هر نوع از این سه قالب از سوی مخاطبین، دلایل متفاوتی خواهد بود. علاوه بر این فضایی که بر هر یک از این قالب­ها حاکم است با دیگری تفاوت دارد. چالش و هیجانی که در قالب بحث، جریان دارد در دو قالب دیگر دیده نمی­شود و شکل­گیری تخصصی مباحث به مراتب در قالب گفتگوی دونفره، قوت و شدت بیشتری دارد. در نتیجه، میزان تاثیرگذاری مباحث دینی هر یک از سه برنامه با توجه به قالب آن­ها، بر دریافت دینی مخاطب حائز اهمیت است.

 

به بیان کلی آن­چه در فرم، شکل و قالب این نوع برنامه دخیل است و بر خوانش و دریافت مخاطب از برنامه، اثرگذار است در این پژوهش به مشاهده و بررسی گذاشته خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

 

1-2-  ضرورت و فایده پژوهش

 

با توجه به کمبود تحقیقاتی از این دست در مراکز علمی و دانشگاهی یا مراکز و سازمان­های اجرایی از جمله سازمان­های صدا و سیما، شورای سیاستگذاری برنامه­های این سازمان و مراکز فرهنگی دیگر، اهمیت پژوهش فوق دو چندان خواهد بود.

 

علاوه بر این با گسترش روزافزون استفاده از سایر رسانه­ها هم­چون ماهواره و رسانه­های الکترونیکی و تبلیغات ضد دینی و فرهنگی این رسانه­ها و توجه دست­اندرکاران آن­ها به مباحث کارشناسی ارتباطات در محصولاتشان، انجام تحقیقاتی حول محور مباحث مهمی چون دین و دین­داری و معارف دینی با رویکرد ارتباطی و کارشناسی در برنامه­های سیمای جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش ضروری به نظر می­رسد.

 

مباحث ارتباطاتی در حوزه رسانه، چه تلویزیون و چه رادیو و ارتباط آن با مباحث و محتوای دینی طی چند سال اخیر مورد توجه مراکز علمی، دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی به خصوص دانشکده صدا و سیما، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما و دانشگاه باقرالعلوم(ع) (در رشته تبلیغ و ارتباطات که حول محور مباحث دینی و تبلیغ اسلامی و مباحث ارتباطاتی است)، قرار گرفته است. اما علی رغم توجه بیشتر نهادهای سیاستی و حکومتی به مطرح نمودن مباحث دینی در سطح جامعه از اوایل انقلاب اسلامی و با توجه به در دسترس بودن اکثریت افراد جامعه ایرانی به رسانه­ای چون تلویزیون بحث­های کارشناسی و پیگیری­ها و پژوهش­های علمی در این زمینه بسیار کم و اندک به نظر می­رسد. به عبارت دیگر، مباحث و محتوای ارتباطی و رسانه­ای از ابتدای انقلاب از سوی نهادهای حکومتی و دولتی، نادیده و مغفول شمرده شده و از سوی دیگر در محافل دانشگاهی و علمی نیز علم ارتباطات بدین­گونه که در سال­های اخیر با تمرکز بر موضوع رسانه­ مورد توجه قرار گرفته است، موضوع بحث نبوده است. چند سالی است که رشته ارتباطات در مقاطع گوناگون در دانشگاه، دامنه حوزه مطالعاتی خود را از رشته­های روزنامه­نگاری و روابط عمومی به حوزه­های مربوط به رسانه توسعه داده است و به علم ارتباطات به صورت محض و در محدوده نظریه­ها علی الخصوص نظریات رسانه،توجه ویژه نموده است. هم­زمان با این تغییر و تحولات، مجریان و دست­اندرکاران امر رسانه در صدا و سیما در سال­های اخیر، توجه بیشتری به رابطه دو حوزه­ی پراهمیت دین و رسانه داشته­اند و با برگزاری چند همایش با عنوان «دین و رسانه» و تربیت دانشجویانی در این حوزه به لزوم توجه هر چه بیشتر در این زمینه پا به عرصه عمل گذاشته است. هر چند اقدامات اخیر سازمان صدا و سیما پس از سال­ها تاخیر، اقدامات قابل توجه و تاملی بوده است اما هنوز در زمینه نظریه­پردازی و در نتیجه سیاستگذاری در خصوص برنامه­های دینی تلویزیون به معنای عام آن(نه صرفا برنامه­های اختصاصی با عناوین دینی) دچار کمبودهای فراوانی هستیم. البته طرح و غور در این مباحث تنها منجر به انتشار آیین­نامه­های سازمانی نخواهد شد، بلکه وجود منابع نوشتاری پژوهشی درباره این گونه برنامه­ها به افزایش سطح اطلاعات و سواد رسانه­ای و معرفتی تصمیم­گیران، تولید کنندگان و مجریان این برنامه­ها خواهد انجامید. علاوه بر آن­که به شکل­گیری تحقیقات بیشتر در این حوزه و تشویق محققان منجر می­گردد. تحقیق حاضر نیز در پی روشن نمودن لایه­هایی از بخش کوچکی از گستره وسیع رابطه رسانه تلویزیون و نشر معارف دینی -که گفتگوهای مذهبی سیما را شامل می­شود- است.

 

 

 

[1].  حسام الدین آشنا، میزگرد مبانی رسانه دینی، فصلنامه سنجش و پژوهش، ش 35، 1382، ص 9.

 

. مطهری،‌1384:337


فرم در حال بارگذاری ...

« کارکرد سریالهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایرانبررسی نگرش به دین در میان دانشجویان »
 
مداحی های محرم