ازدواج را میتوان یکی از مهمترین تصمیمگیریها در زندگی هر فرد دانست و رضایت از ازدواج یکی از اصلیترین عوامل تعیین کنده کیفیت زندگی و سلامت روانی هر فرد میباشد و یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده رضایتمندی از رابطه زناشویی، عشق و کیفیت آن است (حفاظی طرقبه، 1385). مدی(1989)شخصیت را مجموعهای باثبات از تمایلات و ویژگیها میداند که مشترکات و تفاوتهای فردی و روانشناختی(افکار، احساسات و اعمال )افراد را تعیین میکند و ممکن است بهآسانی، بهعنوان نتیجه فشارهای زیستشناختی و الگوی پیچیده و بسیار عمیقی از ویژگی اجتماعی زمان قابلدرک نباشد.
ویژگیهای شخصیتی در تمام زمینههای زندگی و روابط اجتماعی انسان جلوهگر میشود و بهصورت مستقیم بهعنوان عاملی تأثیرگذار بر فرآیندهای ارتباطی زوجها اثر میگذارد و سازگاری آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. درواقع رابطه زناشویی پیوند دو شخصیت است و هریک از همسران با پیشینه تحولی، سبک شخصیتی، ترکیب عوامل زیستشناختی و تجربی گوناگونی به زندگی مشترک قدم میگذارند(محمدزاده، جمهری و برجعلی، 1387).
پیوند میان ویژگیهای شخصیتی زوجها با میزان سازگاری آنها در روابط زناشوییشان، به باور اسمیت و پترسون(2008) در درجه اول به این دلیل است که جنبهها یا ابعادی از ویژگیهای شخصیتی افراد میتواند بهسان یک عامل تنشزا در لحظهلحظه زندگی در روابط زناشویی آنها وارد عمل شود. از طرف دیگر هریک از ویژگیهای افراد، الگوهای خاص رفتاری و عملکردی را به آنها تحمیل میکند. شخصیت یک نفر انواع معین و متفاوتی از واکنشها را از طرف مقابل فرامیخواند که در کل بر سازگاری آنها مؤثر است.
وقتی به ازدواج با جزئیات بیشتری نگاه میکنیم کاملاً مشخص است که کلمه ساده عشق نمیتواند بهتنهایی انواع احساساتی را که دو شخص به هم دارند توصیف کند. ازدواج از روی عشق یعنی مجموعهای از احساسات عمیق و مثبت ما به یک فرد دیگر ازجمله دلبستگی، علاقه، صمیمیت، آمیختگی، هوس و تفاهم. (ناکس، 1985. به نقل از تبریزی، 1383(
همچنین این تحقیق میتواند مورداستفاده برای مشاوران ازدواج, خانواده و روانشناسان تربیتی میباشد.
اهداف برجسته تحقیق
هدف اصلی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین نقش واسطهای تیپهای شخصیتی در ارتباط با مؤلفههای عشق و سرخوردگی زناشویی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر شیراز میباشد.
اهداف فرعی:
- تبیین رابطه تیپهای شخصیتی با مؤلفههای عشق
- تبیین رابطه تیپهای شخصیتی با سرخوردگی زناشویی
- تبیین رابطه مؤلفههای عشق با سرخوردگی زناشویی
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:
تعریف مفهومی واژهها:
شخصیت بهعنوان خصوصیات و صفات برجسته یا به مجموع حالاتی که یک فرد در حضور دیگران نشان میدهد یا به تعبیری دیگر به مجموع ویژگیهای منحصربهفردی اطلاق میشود. که در مناسبات اجتماعی از وی بروز میکند. (، به نقل از حق جو، 1378).
ویژگیهای شخصیتی عامل بسیار مهمی درروند زندگی و عملکرد افراد در خانواده و سازگاری زوجین میباشند. توصیف شخصیت را میتواند بهوسیله پنج عامل قوی توضیح داد.
این پنج عامل اغلب با عنوان رواننژندی1 (N)، برونگرای2(E)، گشودگی3 (O)، توافق پذیری (A)4، وظیفه مداری ©5، معرفی میشوند. (تاپس و کریستال، 1992، 1961)6
- روان نژندی1: روان نژندی گرایش به عدم ثبات هیجانی و عاطفی تعریف میشود. افراد رواننژند با ویژگیهایی مانند اضطراب، افسردگی، تکانشوری خشم و ناامیدی شناخته میشود.
. برونگرایی2: برونگرایی گرایش به داشتن فعالیتهای جسمی، کلامی و جمعگرایی توصیف میشود. افراد برونگرا با ویژگیهایی مانند
گرمی، قاطعیت، پرفعالیتی و هیجان خواهی شناخته میشوند.
- گشودگی به تجربه : گشودگی در تجربه تمایل به تجربه پذیری عقلانیت و باز بودن در مقابل ایدهها و اعمال جدید تعریف میشود. افراد گشوده در تجربه با ویژگیهایی مانند کنجکاوی ، خلاقیت، تخیل گرایی، زیباپسندی، هنردوستی و نوگرایی شناخته میشوند.
- 4. توافق پذیری: توافق پذیری به ازخودگذشتگی، نوعدوستی و مهرورزی تعریف میشود. افراد توافق پذیر با ویژگیهایی مانند معتمد بودن، رکگویی، فروتنی، دلرحمی، همدردی شناخته میشوند.
- وظیفه مداری : گرایش به انضباط، تعهد، مسئولیتپذیری و کارآمدی تعریف میشود.
افراد وظیفه مدار با ویژگیهایی مانند نظم و ترتیب، دقت، وظیفهشناسی، تلاش برای موفقیت و خویشتنداری شناخته میشوند. ( خرمائی، 1385).
مؤلفههای عشق:
عشق لذتی مثبت است، احساس عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که اشاره به پذیرش بیقیدوشرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده است. استرنبرگ مدل مثلثی عشق را معرفی کرده و عشق را شامل سه مؤلفه دانست: صمیمیت، میل (هوس) و تعهد (استرنبرگ، 1998، به نقل از رضازاده، 1381).
الف) صمیمیت: شامل احساس نزدیکی، عاطفه، ارتباط و پیوستگی عمیق و خود افشاگری و وابستگی بین فردی در روابط عاشقانه است (نلسون، 2005، به نقل از قمرانی و طباطبایی، 1385).
ب) میل (هوس): از تمایلاتی که به حالت عاشقانه، کشش فیزیکی و وصال جنسی پیدههای وابسته برمیگردد ناشی میشود، نیازهای دیگری که در شوریدگی است، شامل عزتنفس، پیوند جویی و حتی خودشکوفایی است(پک 1978، به نقل از قمرانی و طباطبایی، 1385).
ج) تعهد: به تصمیمگیری زوجین در مورد اقامت کردن با یکدیگر و در کنار همدیگر بودن اشاره دارد که شکل کوتاهمدت به رابطه با یک شریک معین و در شکل بلندمدت عاملی برای حفظ و تداوم روابط عاشقانه زوجین میباشد. (استرنبرگ، 1988، به نقل از رضازاده، 1381).
سرخوردگی زناشویی:
سرخوردگی زناشویی یک حالت فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را که توقع دارند عشق رویایی و ازدواج به زندگیشان معنا ببخشد را متأثر میسازد. سرخوردگی هنگامی بروز میکند که آنها متوجه میشوند، علیرغم تمام تلاشهایشان رابطهشان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد. (ون پلت 2004).
سرخوردگی دارای سه مؤلفه از پا افتادن جسمی، از پا افتادن عاطفی و از پا افتادن روانی میباشد.
جنبههای مختلف سرخوردگی زناشویی:
سرخوردگی جسمانی: نوعی فرسودگی جسمانی که بهصورت خستگی مزمن ظاهر میشود.
سرخوردگی عاطفی: نوعی از پا افتادن عاطفی که در آن فرد احساس میکند ازنظر عاطفی نابودشده است.
سرخوردگی روانی: از پا افتادگی روانی ناشی از سرخوردگی معمولاً بهصورت کاهش خودباوری و منفی نگری نسبت به روابط بهخصوص رابطه با همسر رخ میدهد.
Personality
Satir
-Maddi
-Smith & Peterson
-Konx
1– Neuroticism
2– Extrarersion
3– Opennss
4– agreeableness
5– Coscientiouseness
6-Tups ,E .C.& christal
– Nelson
– Peck
– vanplet
فرم در حال بارگذاری ...