یکی از منابع مقاومت درونی فرد در برابر استرس ساختار سرسختی میباشد. سرسختی از ویژگیهای شخصیتی است که همه افراد به درجاتی از آن برخوردارند. این ساختار با سه مولفه تعهد ، مهار و مبارزهجویی میتواند فرد را علیرغم زندگی در شرایط کاملاً استرسزا از بیماری مصون نگه دارد. (کیامرثی و دیگران، 1377). افراد سرسخت، احساس مسولیت وهدفمندی قوی دارند(تعهد) و بر رویدادها احساس تسلط میکنند (مهار) و دگرگونیها را مایه بالندگی میدانند. نه تهدید (مبارزه جویی).
یکی از حوزههای فعال پژوهشی در روانشناسی سلامتی ، بررسی «روشهای مقابله با استرس» میباشد. این روشها عبارتند از تلاشهای شناختی و رفتاری مستمر برای برآوردن نیازهای درونی و برونی که شامل سه روش عمده الف) مسأله مدار ب) هیجان مدار و اجتناب
مدار میباشد (اکبرزاده، 1376).
در روش مقابلهای مساله مدار، فرد عامل استرس را به منظور کاهش یا حذف تنش حاصل از آن، کنترل میکند، مثلاً مطالعه قبل از امتحان. در حالی که در روش مقابلهای هیجان مدار، فرد واکنشهای هیجانی ناشی از استرس را کنترل میکند. مثلاً کم اهمیت جلوه دادن امتحان. در روش مقابلهای اجتناب مدار، فرد از روبرو شدن با عامل استرس دوری میکند، مثلاً رفتن به سینما.
پژوهشهای مختلف، ارتباط سرسختی و سلامتی را از یک طرف و روشهای مقابله و سلامتی را از طرف دیگر مورد بررسی و تأکید قرار دادهاند(اکبرزاده ، 1376). با این وجود، چگونگی ارتباط بین سرسختی و روشهای مقابله هنوز مشخص نشده است.
آیا بین سرسختی و سلامت روان و روشهای مقابله ای رابطه وجود دارد؟
در تحقیق حاضر ما به بررسی مقایسه راهبرد های مقابله ای معلمین زن ومرد آموزشگاه های ابتدایی شهرستان بهاباد و ارتباط آن با سلامت روان خواهیم پرداخت تا توانسته باشیم سهمی هرچند کوچک در جهت پیشرفت و رشد میهن عزیزمان ایران داشته باشیم.
آدمی از آغاز پیدایش تا به صورت تکامل یافته کنونی درباره ی ویژگی های روانی خود کنجکاو بوده و در پی اصول و معیارهایی برای سلامت روان خود بوده است .
از آنجا که نمی توانیم از استرس بگریزیم باید یاد بگریم که چگونه می توان به نحو موثری با محرکهای استرس زای پیرامون خود روبه رو شد( لازاروس و فولکمن (1984)، سازگاری را این گونه تعریف می کنند : تلاش برای کنترل استرس به شیوه های موثر. سازگاری یک اقدام یا عمل تنها نیست بلکه، فرآیندی است که امکان مواجه با استرس زاهای مختلف را می دهد . فرایند سازگاری می تواند به تاثیر هیجانی محرک استرس زا یا بر حل کردن مسئله ای که موجب استرس شده متمرکز باشد (دانش نیا،1386).
امروزه مشخص شده است که مردم در مواجهه با موقعیتهای استرس زا از پاسخ های کنارآمدن متفاوتی استفاده می کنند به کارگیری انواع روشهای کنارآمدن ، پیامدهای متفاوتی را در سلامت جسمانی و روانی افراد دارد (کارور وشیر ، 1994).
مهارتهای کنار آمدن ، کوشش های فعال یا غیرفعالی هستند که در پاسخ به شرایط تهدید و کاهش ناراحتی هیجانی به کار برده می شود (لازاروس و ریچارد ، 1993).
لازاروس و فلکمن (1984) کنار آمدن را به دو دسته مسئله محور و هیجان محور طبقه بندی کرده اند،کنار آمدن مسئله محور به کنترل عامل استرس زا به منظور کاهش یا از بین بردن استرس زایی آن اطلاق می شود و کنار آمدن هیجان محور برای کنترل پاسخ هیجانی همراه عامل استرس زا جهت داده شده ات. افرادر موقعیت های فشار زا از راهبردهای مقابله ای متفاوتی استفاده می کنند ولی ممکن است هر نوع خاصی از مقابله را بیشتر از انواع دیگر به کار ببرند (تیلور ، 1991).
با توجه به این که عوامل متعددی می تواند برمهارتهای مقابله ای افراد تاثیر بگذارد پژوهشگر در پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که آیا بین سبک های مقابله با سلامت روان معلمین زن و مرد تفاوت وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
در قرن حاضر موضوع فشار روانی و استرس، یکی از مهم ترین زمینه های پژوهشی در علوم مختلف بوده است و بررسی تأثیرات آن بر زندگی انسان، یکی از گسترده ترین قلمروهای پژوهشی در عصر حاضر را تشکیل می دهد. استرس، اضطراب و مقابله یکی از اجزاء دائم هر روز زندگی هستند. شیوه ها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد استرس زا به کار می برد، نقش اساسی در سلامت جسمانی و روانی او ایفا می کند. فرآیندهای ارزیابی و مقابله تلاش های شناختی و رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی مؤثر می باشند (موس و شفر، 1993 ).
فرم در حال بارگذاری ...