بهطورکلی روشهای نوین نظامهای آموزشی کشورهای دنیا بهمنزلۀ یک ضرورت و نیاز آموزشی فراگیران و برای ایجاد کردن فرصتهای تحصیل در مناطقی با ویژگیهای اقلیمی متفاوت و شرایط تحصیلی فراگیران و با توجه به جنسیت و فرهنگهای آنها، مطرحشده است. گفتنی است هر روش با توجه به ویژگیها و تغییراتی که در یک نظام آموزشی پدید میآورد، مورد ارزیابی و استفاده قرار میگیرد(طالبزاده و همکاران، 1386، 74).
مطالعات انجامشده در ارتباط با برنامههای توسعهی اغلب کشورها، نشاندهندهی محوری بودن نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در اینگونه برنامههاست. فناوری اطلاعات و ارتباطات را میتوان بهعنوان ابزاری نیرومند و قوی برای ارتقای کیفیت و کار آیی آموزش مورداستفاده قرار داد، بهگونهای که شیوههای سنتی آموزش را دستخوش تغییر قرار دهد و دیگر نیازی به حضور فیزیکی در کلاسهای درس نباشد. برخی از منافع درک شده از این شیوه یادگیری عبارتاند از فرصت یادگیری در هر زمان و هر مکان و ایجاد ارتباط و همکاری گسترده در میان فراگیران.
یادگیری الکترونیکی برای معلمان بهعنوان روشی برای ارائه یادگیری انعطافپذیرتر و ایجاد فرصت بیشتر برای فراگیران، تسهیل پیگیری پیشرفت یادگیرندگان و فعالیتهای آنان و همچنین فراهم آوردن فرصتی برای ایجاد محیطهای یادگیری جدید اثربخش محسوب میشود. اما زمانی میتوان عوامل ذکرشده را بهبود داد و کیفیت آنها را تضمین کرد که این عوامل مورد بازبینی و ارزشیابی قرار بگیرند. درواقع بدون ارزشیابی از برنامههای یادگیری الکترونیکی و عناصر مرتبط با آن نمیتوان این نوع آموزش را مطلوب قلمداد کرد و یا کیفیت آن را بهبود بخشید ازاینرو، در حال حاضر ارزشیابی از فناوریهای جدید یادگیری بهعنوان بخشی جداییناپذیر از تدریس و یادگیری الکترونیکی شناختهشده است. اگرچه پژوهشهای زیادی درزمینه ارزشیابی اثربخشی دورههای آنلاین [1]و یادگیری الکترونیکی انجامشده است.
درمجموع، اصطلاح آموزش الکترونیک، مجموعهی وسیعی از کاربردها و عملکردها، ازجمله آموزش مبتنی بر وب، آموزش مبتنی بر کامپیوتر، کلاسهای مجازی و همکاریهای الکترونیکی را شامل میشود و اینترنت، اینترانت، اکسترانت، انتشار ماهوارهای، نوارهای ویدیویی یا صوتی، تلویزیونی و محاورهای و دیسکهای فشرده از ابزارهای این شیوهی آموزش محسوب میشوند. یادگیری، تغییری است که در اثر تدریس مطالب و مهارتهای گوناگون در رفتار یادگیرندگان ایجاد میشود که ممکن است این رفتار در کوتاهمدت قابلمشاهده و یا حتی غیرقابلمشاهده باشد(هالی، 2002، 30).
یادگیری تنها درون بافت یا زمینه و از طریق کنش متقابل بین فرد و محیط یادگیری ایجاد میشود. در طراحی محیطهای یادگیری مؤثر، تعامل و درگیری دانشجو با محتوای یادگیری را باید در نظر گرفت. دانش جدید باید بر پایه دانش قبلی یادگیرنده و با آن مرتبط باشد. نقش مدرس، طراحی و توسعه تجربه یادگیری، هدایت و حمایت از یادگیرندگان و بررسی نتایج یادگیری است. او باید قابلیتهای دانشآموزان را درک و به او بازخورد دهد. پرسش از دانشآموزان، ارائه پیشنهاد، شرکت در فعالیتهای کلاسی و نشان دادن بازخورد در پیشرفت دانشآموزان و ایجاد مفاهیم مؤثر است.
کیفیت، هزینه و بهرهوری بهعنوان سه عامل اساسی همواره موردتوجه بوده است، اما کیفیت بیش از دو عامل دیگر موردتوجه جدی قرارگرفته است. چون اعتقاد بر این است که هزینه و بهرهوری بهنوعی تحت تأثیر عامل کیفیت قرار میگیرند، اگر کیفیت بهبود یابد، هزینهها کاهشیافته و بهرهوری افزایش مییابد(هو، 2000، 50).
کیفیت یادگیری الکترونیکی بدین معناست که خدمات و محصولات یادگیری الکترونیکی، تجربههای مناسب، بهروز و متناسب با تقاضای یادگیرنده فراهم آورد(روین اسکی و سینیتسیا، 2004). یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در یادگیری الکترونیکی با کیفیت معلم است، چراکه یادگیری الکترونیکی بهواسطه او ارائه میشود. مطالعات زیادی درباره شفافسازی و مشخص ساختن وظایف و نقشهای آموزشگران الکترونیکی برای ارائه دورههای مجازی باکیفیت صورت گرفته است. بههرحال درصورتیکه کیفیت یادگیری الکترونیکی در آموزشوپرورش مطلوب نباشد، آینده علمی و فنی کشور اطمینانبخش نخواهد بود. کیفیت پایین آموزش به فقر نیروی انسانی متخصص و ماهر میانجامد و درنتیجه اهداف برنامههای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد و این امر، مدارس را زیر سؤال خواهد برد(خلیفه و همکاران، 1391، 38).
مطالعه الگوها و چارچوبهای ارزشیابی آموزش الکترونیکی، عوامل مؤثر در ارزشیابی کیفیت آموزش که میتواند انسانی، زیر ساختاری، حمایت و پشتیبانی، اقتصادی و سیاسی ….. باشد. ارزشیابی فرآیندی است که طی آن در مورد یک پدیده یا شیء اطلاعات لازم جمعآوری، تحلیل و تفسیر میشود، سپس بر اساس آن تفسیرها، قضاوت و داوری صورت میگیرد. برای جمعآوری اطلاعات درباره پدیده مورد ارزشیابی باید جامعه و نمونهای موردمطالعه ابزارها بهدقت انتخاب شود. سپس دادههای جمعآوریشده با استفاده از روشهای کمی یا کیفی تحلیل گردد تا بر اساس آن بتوان درباره ارزش یا اهمیت یک پدیده قضاوت کرد بر این اساس ارزشیابی آموزشی فرآیندی است که از طریق گردآوری اطلاعات درباره ویژگیهای عناصر نظام آموزشی(مانند دروندادها، فرآیندها و بروندادها) بستری را برای قضاوت درباره کیفیت آنها و بهبود یا اصلاحشان فراهم میسازد و اهداف عمده آن؛ مقایسه یک برنامه با برنامههای دیگر، اصلاح و بهبود برنامه فعلی و تعیین کار آیی و اثربخشی آن است. بهطورکلی قضاوت درباره ارزش یا شایستگیهای یک پدیده آموزشی را ارزشیابی آموزشی مینامند(بازرگان ،1380). بعد اجتماعی مدل هلم با رویکرد توجه به رفتارهای یادگیرنده، مانند باور، انگیزه، اطمینان …… و بعد فنی مدل هلم باکیفیت سیستم و کیفیت اینترنت را موردتوجه قرار داده است.
سؤال آغازین تحقیق عبارت است از:
- کیفیت آموزش در سیستمهای آموزش الکترونیکی در آموزشوپرورش شهرستان میاندوآب در چه حدی میباشد؟ و الگوی مناسب برای توسعه کیفیت آموزشی در آموزشوپرورش شهرستان میاندوآب به چه صورتی میباشد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
پیشرفت روزافزون درزمینهٔ علوم رایانهای و ظهور و گسترش شبکههای اطلاعرسانی بهویژهاینترنت، امکانات و روشهای تازهای را پیش روی برنامه ریزان و مجریان برنامههای آموزشی قرار داده و مشکلات گذشته در عرصه آموزش، بهویژه محدودیتهای ناشی از زمان و مکان یادگیری را کمرنگ نموده است( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191). یادگیری الکترونیکی یکی از روشهای جدید آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است که با محور قرار دادن انسان بهعنوان یادگیرنده فعال، میتواند تمامی اشکال آموزشوپرورش و یادگیری را در قرن بیست و یکم متحول سازد و به چالش حاصل از میزان تقاضای اجتماعی برای آموزش و فقدان منابع آموزشی کافی پایان دهد ( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191). همگام با توسعه یادگیری الکترونیکی در سطح دانشگاهها و مؤسسات آموزشی، و آموزشوپرورش موضوع ارزشیابی و اعتبار سنجی بهویژه از باب بررسی تضمین کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری و توجیه اجرای برنامههای یادگیری الکترونیکی و لزوم تأمین الزامات و استانداردهای موردنظر برای طراحی، توسعه و پیادهسازی یادگیری الکترونیکی در آموزشوپرورش اهمیت یافته است. زیرا سنجش و ارزشیابی جزء ثابت و لاینفک هر نوع نظام آموزشی است و ازجمله فعالیتهای مهم و تأثیرگذار در فرایند
آموزش بهحساب میآید ( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191).
به این منظور طی سالهای اخیر طراحی سیستم ارزشیابی برای یادگیری الکترونیکی توسط بسیاری از افراد حرفهای شامل طراحان آموزشی، متخصصان فناوری و مشارکتکنندگان در توسعه منابع انسانی آغاز گردیده است(کیم بال، 1998، 55). توسعه و پیشرفت در بهکارگیری اصول و فعالیتهای اساسی ارزشیابی برای محیطهای یادگیری الکترونیکی، حاصل کار این افراد به شمار میرود. هدف آموزش الکترونیکی، تبدیل آموزش سنتی به مجازی نیست، بلکه آموزشهای تخصصی با شیوههای مدرن است. شعار آموزش الکترونیکی آموزش برای همهکس و برای همهی سنین است. باید دید امکان ارائهی چه چیزهایی از طریق آموزش سنتی وجود ندارد که آنها را میتوان از طریق آموزش الکترونیکی ارائه کرد. بعضی از کشورها که مشکل کمبود دانشآموز دارند، آموزش مجازی را جایگزین آموزش سنتی کردهاند؛ چون مقرونبهصرفه نخواهد بود برای درسی با دو نفر در یک منطقه کلاس دایر کنند و معلم بفرستند، اما در ایران ما مشکل تراکم دانشآموز داریم و با اعزام یک معلم به دورترین نقطه، امکان تشکیل کلاس با ظرفیت کامل هست. پس ما نباید آموزش مجازی در ایران را از روی آموزش مجازی کشورهای غربی کپیبرداری کنیم، چون هدف ما متفاوت از هدف آنهاست. هدف آموزش مجازی در ایران باید روی دروس و رشتههایی متمرکز شود که امکاناتمان کمتر است و یا سیستم آموزش سنتی ما جوابگو نیست(کیا، 1388 ،87).
استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، موجبات بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کمهزینه را برای فراگیران اعم از دانشآموزان و معلمان به روش آنلاین فراهم کرده و زمینه تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر ساخته است. از ظهور آموزش الکترونیکی مدت زیادی نمیگذرد اما در همین مدت کوتاه آموزش الکترونیکی جایگاه بسیار مناسبی را در نظامهای آموزشی پیداکرده است و نقش مهمی را در تربیت و آموزش یادگیرندگان برعهدهگرفته است. بیتردید اگر بستر مناسبی در محیطهای یادگیری الکترونیکی برای پرورش روحیه دانشطلبی و پژوهشگری فراهم و زمینه تبادل و تعامل اندیشهها، آراء و افکار مهیا شود، محیط آموزشی بهجای انتقال یکطرفه اطلاعات به روشهای دوسویه کسب اطلاعات و دانش هدایت گردد و نقش معلمان بر تسهیل جریان و فرایند یاددهی یادگیری متمرکز شود، دانشآموزان خود خالق دانش و اطلاعات شوند، زمینه مساعدی برای رشد و توسعه و تعالی کشور فراهم خواهد شد. در طراحی محیطهای یادگیری الکترونیکی، تصمیمهای فناورانه نظیر؛ میزان دسترسی به اینترنت، تعاملات شبکهای، طراحی رابطهای گرافیکی، شکل ظاهری وبسایت و امکانات سامانه مدیریت یادگیری برای کمک به تحقق هدفهای آموزش و یادگیری به کار گرفته میشود. ازاینرو برای ارزشیابی کیفیت دورههای الکترونیکی میتوان کیفیت مؤلفههای فناورانه را موردبررسی قرار داد(هرینگتون و همکاران، 2001، 265).
– بنابراین مهمترین عوامل مؤثر در لزوم کاربرد تکنولوژی آموزشی را در مدارس میتوان چنین برشمرد:
1- هماهنگی نظام آموزشی با پیشرفت تکنولوژی 2- رفع، کاهش و پیشگیری از افزایش مسائل و مشکلات نظام آموزشی 3- فعالیت هرچه بیشتر حواس فراگیران در جریان آموزش بهمنظور تحقق یادگیری بنیادی و مؤثر این الزامها در استفاده از تکنولوژی آموزشی فواید عمدهای میتواند به همراه داشته باشد که از آن جمله:
- تکنولوژی میتواند آموزش را انفرادی کند. 2- راهحل لازم را برای طراحی شرایط ارائه دهد که از همه روشها نزدیکتر شود. 3- دسترسی به فرهنگ آموزش را بهطور یکسان برای همه میسر میسازد. 4– تکنولوژی در پی حلقههای گمشدهای است تا بتواند بهوسیله آنها رشتههای وسیع و گسترده از علوم و دانش را به هم متصل نماید. 5- وسیله آموزشی راهی است برای بهره بردن و تغییر وضعیت موجود.
هدف آموزش مجازی، تبدیل آموزش سنتی به مجازی نیست، بلکه آموزشهای تخصصی با شیوههای مدرن است. شعار آموزش مجازی آموزش برای همهکس و برای همهی سنین است. باید دید امکان ارائهی چه چیزهایی از طریق آموزش سنتی وجود ندارد که آنها را میتوان از طریق آموزش مجازی ارائه کرد. باید از امکانات در جهت بهبود، نه جایگزین کردن آنها استفاده کنیم. بعضی از کشورها که مشکل کمبود دانشآموز دارند، آموزش مجازی را جایگزین آموزش سنتی کردهاند؛ چون مقرونبهصرفه نخواهد بود برای درسی با دو نفر در یک منطقه کلاس دایر کنند و استاد بفرستند، اما در شهرستان میاندوآب ما مشکل تراکم دانشآموز داریم و با اعزام یک معلم به دورترین نقطه، امکان تشکیل کلاس با ظرفیت کامل هست. پس ما نباید آموزش مجازی در مدارس شهرستان میاندوآب را از روی آموزش مجازی کشورهای غربی کپیبرداری کنیم، چون هدف ما متفاوت از هدف آنهاست. هدف آموزش مجازی در شهرستان میاندوآب باید روی دروس و رشتههایی متمرکز شود که امکاناتمان کمتر است و یا سیستم آموزش سنتی ما جوابگو نیست.
1-4- اهداف تحقیق
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی آموزش الکترونیکی در مدارس شهرستان میاندوآب است که به روش توصیفی_ ارزیابانه اجرا گردید.
1-5-چارچوب نظری
اکثر تحقیقات نشان از یک رویکرد یکپارچه به ارزیابی سیستم آموزش الکترونیکی دارد. با بازبینی ادبیات موضوع مشخص میشود که محققین سیستم آموزش الکترونیکی را هم از بعد فنی و هم از بعد اجتماعی مورد ارزیابی قرار دادهاند. با بررسی ادبیات مشاهده میشود که مدلهای منحصربهفرد ارزیابی عملکرد بررسیشده هرکدام راهحلهای مناسبی را درزمینهٔ خاص خود ارائه دادهاند که منطبق با ادبیات و مکمل یکدیگر میباشند. بااینحال برای ارزیابی مؤثر آموزش الکترونیکی نیاز به یک مدل جامع و منظم که از هر دو بعد اجتماعی و فنی نگاه کند، است. (اوزکان و کوسیلیر، 2009) در این رابطه ما نیز از یک مدل جامع که با عنوان مدل ارزیابی الکترونیکی ششضلعی(HELAM) ارائهشده استفاده کردهایم.
1-6- مدل مفهومی تحقیق
1-7- فرضیههای تحقیق
- نگرش یادگیرنده بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- نگرش مربی بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- مسائل حمایتی بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- کیفیت خدمات بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- کیفیت سیستم بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- کیفیت محتوایی اطلاعات بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
1-8- روشهای تحقیق
بهطورکلی، انواع تحقیق در علوم رفتاری با توجه به دو ملاک: الف) هدف و ماهیت تحقیق ب) نحوه گردآوری دادهها تقسیمبندی میشوند( سرمد و همکاران،1387، 78). ازنظر هدف، این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادههای موردنیاز، از نوع تحقیقات توصیفی – ارزیابانه در سال تحصیلی 1394-1395 میباشد.
1-9- روش تحلیل آماری
در این تحقیق از هر دو روش کمی و کیفی مدل ارائهشده هلم [1] استفادهشده است. برای جمعآوری دادهها از دانشآموزان در مورد درک آنان از محیط یادگیری سنتی و آموزش الکترونیکیLMS در رابطه با سطح رضایت؛ و ابزار تحقیقاتی بر مبنای مدل هلم میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...