اکثر افراد هنگام مواجهه با رویدادهای فشارزا دچار احساس نگرانی و اضطراب میشوند، اما اینگونه واکنشها پاسخهای بهنجاری به چنین موقعیتها میباشند. اضطراب هنگامی نابهنجار محسوب میشود که در پاسخ به موقعیتهایی باشد که براحتی میتوان با آن کنار آمد و به صورت مزمن و مداوم باشد. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم است که با یک یا چند احساس جسمی مانند احساس تپش قلب، بیقراری، تعریق و سردرد همراه میگردد (سادوک، سادوک، 2007، ترجمه پورافکاری، 1390).
پریشانیها و ناراحتیهای ذهنی در برخی از موقعیت های اجتماعی خاص، تا حدودی مورد انتظار و طبیعی است. منطقی است که فرض کنیم همه افراد یک بار یا بیشتر خجالت کشیدن، ترس ناگهانی یا حتی بند آمدن زبانشان در حین مکالمه را تجربه کرده باشند. هنگامی که این تجارب به صورت روزمره چندین بار تکرار شوند و مرتبا تبادلات اجتماعی روزمره، ترس یا اضطراب را تحریک نماید، موجبات رفتار اجتنابی نابهنجار، قابل ملاحظه و اضطراب اجتماعی بیمار گونه را فراهم میکند. این شرایط از نظر بالینی به نام اختلال فوبی اجتماعی نامیده میشود، یک اختلال اضطراب مزمن و ناتوانکننده که عواقب مضری بر کیفیت زندگی و عملکرد انطباقی فرد مبتلا میگذارد (مارکس و گلدر، 1966). این نشانگان به شدت با آسیب پذیری برای چندین حالت روانپزشکی تضعیف کننده، مرتبط است (استین و همکاران، 2001). برای نشان دادن وسعت این مشکل باید گفت که فوبی اجتماعی دارای ارتباط بسیار قوی با اشکال دیگر آسیب شناسی روانی است و شدت بیماریهای انسان را بیشتر میکند.
1-2 بیان مسله
اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) یا فوبی اجتماعی، اختلالی رایج و ناراحت کنندهای است که در اواخر نوجوانی شروع و یک دورهی مزمن مستمر را باعث میشود (انجمن روانشناسی آمریکا [APA]، 2000) . از آنجا که افراد با اختلال اضطراب اجتماعی، ترس مداوم و غیر منطقی از ارزیابی منفی عملکرد در شرایط اجتماعی نشان میدهند، وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند، بشدت واکنش اضطراب و پریشانی نشان میدهند (APA). اگرچه در حال حاضر اتفاق نظر بر روی علل اختلال اضطراب اجتماعی وجود ندارد، چندین مدل شناختی پاسخهایی به عوامل مزمن آن ارایه دادهاند (کلارک و ولز، 1995؛ رپی و تیچمن، 1997). مدلهای شناختی عموماً بر این فرض استوار است که افراد با اضطراب اجتماعی در پردازش شناختی سوگیری دارند. سوگیری شناختی یک خطای ذهنی است که معمولاً پیش بینی ناپذیر است. سوگیری شناختی از جهت پایداری حتی پس از آگاهی فرد نسبت به ماهیت موضوع مشابه خطای دیداری است. آگاهی از سوگیری به تنهایی به ادراک صحیح نمیانجامد و بنابراین، به دشواری میتوان به سوگیریهای شناختی غلبه کرد (ماین و بونانو، 2001؛ به نقل از نصرتی، خسروی، درویزه و خدابخش، 1389). کلارک و ولز (1995) پیشنهاد کردند وقتی افراد با اضطراب اجتماعی در موقعیت اجتماعی تهدید کننده قرار میگیرند، انتظارات منفی در مورد عملکردشان فعال میشود، احتمالأ این انتظارات با ترس بالا و پیامدهای فاجعه انگیز در نشان دادن اضطراب، موجب افزایش حساسیت به تهدید میشود. حافظه برای رویدادهای زندگی افراد، بخصوص برای وقایعی که با ترس مرتبط هستند یک عامل مهم در رشد و حفظ اضطراب اجتماعی (برای مثال: کودی و تاچمن، 2010؛ مورگان، 2010) و سایر اختلالات اضطرابی مانند اختلال وسواس- اجباری (OCD، برای مثال: رادومسکی و راچمن، 2004) میباشد. مطالعات نشان میدهد که افراد اضطراب اجتماعی چهرههای منتقد را نسبت به چهرههای پذیرنده به احتمال بیشتری شناسایی میکنند (لاندن و اوست، 1996) و سوگیری حافظه به نشانههای تهدید دارند (اشبوث و رادومسکی، 2001). در پاسخ به ادراک تهدید افراد با اضطراب اجتماعی توجه خود را از مشاهده دیگران به نظارت دقیق خود تغییر داده و به اضطراب درونی مربوط به خود پاسخ میدهند. این توجه متمرکز بر خود (SFA) به افزایش آگاهی از اطلاعات درونی اثر میگذارد، سپس یک باور از تصویر منفی از خود ایجاد شده، و موجب بازنمایی دقیق از خود میشود (کلارک و ولز، 1995).
توجه متمرکز بر خود به عنوان هدایت توجه نسبت به محرکهای داخلی مانند انگیختگی فیزیولوژیکی، رفتار، احساسات یا ظاهر خود در یک رویداد اجتماعی تعریف شده است (کلارک و ولز، 1995). اطلاعات توجه متمرکز بر خود ممکن است شامل این باور که خاطرات احساسات گذشته، نگرشها یا وقایعی باشد که میتوانند در حال حاضر بر فرد تأثیر گذارند. توجه متمرکز بر خود میتواند تأثیرات منفی داشته باشد، زیرا آن توجه را از محیط کاهش میدهد و اگر محتوای آن افکار منفی باشد، موجب تولید عاطفه منفی میشود و میتواند بطور مؤثر توانایی افراد را در حل مسائل کاهش دهد (اینگرم، 1990؛ به نقل از اسپور و استوپا، 2002). مطابق با مدل شناختی، افراد اضطرب اجتماعی به محرکهای داخلی نسبت به محرکهای بیرونی در شرایط ارزیابی اجتماعی، سریعتر واکنش نشـان میدهند (مانسل، کلارک و اهلرز ، 2003). تعداد از مطالعـات مقدمـاتی، از نقـش نشانههای درونی در اضطراب حمایت کرده است. تحقیقات در بررسیهای غیربالینی کنترل شده نشان میدهند افراد دچار هراس اجتماعی احتمالاً بیشتر نشانههای فیزیکی را مانند سرخ شدن، عرق کردن، یا لرزیدن را به عنوان دلیل نشانههای منفی تشدید اضطراب یا اختلال روانی تفسیر میکنند (روث، آنتونی و سوینسون ، 2001).
بطور تجربی القای توجه متمرکز بر خود از طریق دستورالعمل (وودی، 1996) مؤید این است که افزایش توجه متمرکز بر خود، موجب افزایش اضطراب در موقعیتهای اجتماعی میشود و بازخورد کاذب در توجه متمرکز بر خود به احتمال زیاد، افراد با اضطراب اجتماعی بالا را در اینکه اضطراب بیشتری دارند تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین القای توجه به افزایش احساسات درونی نشان میدهد که چگونه افراد اضطراب اجتماعی احتمالاً در شرایط اجتماعی نقطه ضعف نشان دهند (وایلد، کلارک، اهلر و مک منیوس، 2008). با این حال مطالعه نشانههای جسمی میتواند کمک قابل توجهی برای درک راهبردهای ناسازگارانهای باشد که برای حفظ اضطراب اجتماعی کمک میکند. با توجه به آنچه گفته شد، مطالعات انجام شده نقش سوگیری حافظه و توجه متمرکز بر خود را به طور جداگانه در افراد اضطراب اجتماعی بررسی کردهاند، با این حال یک مطالعه پس رویدادی به بررسی نقش توجه متمرکز برخود بر سوگیریهای شناختی پرداخته است (استوار، خیر و لطفیان،1386) و نقش علّی توجه متمرکز بر خود بر سوگیری شناختی در افراد اضطراب اجتماعی به طور تجربی بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه را به صورت تجربی در افراد اضطراب اجتماعی مطالعه مینماید.
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
اختلال اضطراب اجتماعی یا فوبی اجتماعی، اختلالی رایج و ناراحت کنندهای است که در اواخر نوجوانی شروع شده و یک دوره مزمن و مستمر را باعث میشود (انجمن روانشناسی آمریکا، 2000). اختلال اضطراب اجتماعی شایعترین اختلال اضطرابی شناخته شده در بزرگسالان است (فیورمارک، 2002). مطالعات اپیدمیولوژی میزان شیوع آن در طول زندگی 9/4% در مردان و 5/9% در زنان نشان دادهاند (ویتچن، استاین و کاسلر، 1999). اگرچه بیشتر افراد با فوبی اجتماعی به طور متوسط بین 10 تا 13 سالگی (برای مثال اتو، پولاک، مکی و همکاران ، 2001 ) گزارش شده است، آن معمولاً تا اواخر نوجوانی و اوایل بلوغ تشخیص داده نمیشود. علاوهبراین، به دلیل طبیعت این اختلال، افراد فوبی اجتماعی به طور معنی داری دیرتر از سایر بیماران اختلال اضطرابی به دنبال کمک از مراقبتهای درمانی اولیه، پس از شروع علایم هستند (واگنر، سیلور، مارنان و روین ، 2006).
اگرچه در حال حاضر اتفاق نظری بر روی علل اختلال اضطراب اجتماعی وجود ندارد، چندین مدل شناختی پاسخهایی برای عوامل مزمن آن ارائه دادهاند (برای مثال کلارک و ولز، 1995؛ رپی و هیمبرگ، 1997). مدلهای شناختی عموماً بر این فرض استوار است که افراد اضطراب اجتماعی در پردازش شناختی سوگیری دارند. ولز و کلارک (1995) پیشنهاد کردند که افراد اضطراب اجتماعی وقتی در یک موقعیت اجتماعی قرار میگیرند انتظارات منفی در مورد عملکرد فعال شده و این انتظارات منفی باعث حساسیت به تهدید میشود. یکی از ویژگیهای منحصر بفرد این مدل، طرح چندین عملیات مجزای شناختی است که مهمترین آن توجه متمرکز بر خود، پیش بینی و پردازش پس رویدادی است. توجه متمرکز بر خود نشانههای منفی خود را افزایش میدهد که نه تنها موجب تشدید اضطراب میشود همچنین موجب سوگیری قضاوت فرد در طول عملکرد موقعیت اجتماعی میشود.
درک رابطه میان اضطراب اجتماعی، سوگیری حافظه و توجه متمرکز بر خود تلویحاتی برای درمان اضطراب اجتماعی دارد، زیرا الگوهای مفهومی برخی افراد با اضطراب اجتماعی را دارای توانمندیهای زیادی برای انجام رفتارهای مناسب درموقعیتهای اجتماعی میدانند که از انجام آن ناتوان هستند، زیرا میاندیشند که این توانایی را ندارند. مدل هراس اجتماعی کلارک و ولز (1995)، هم در درک تئوری این اختلال و هم بهبود موفقیت آمیز درمانی آن را تحت تأثیر قرار داده است (کلارک، 2001). تلاش در راستای کاهش توجه متمرکز بر خود به عنوان بخشی از درمان می تواند مؤثر میباشد. بنابراین مطالعه در مدل کلارک و ولز دارای اهمیت است، برای ارزیابی اینکه آیا توجه متمرکز بر خود میتواند میانجی ارتباط سوگیری حافظه در افراد با اضطراب اجتماعی باشد نیاز به مطالعه بیشتری دارد.
1-4 هدف پژوهش
- هدف کلی
مطالعه تأثیر افزایش یا کاهش توجه متمرکز بر خود ( به شیوه بازخورد کاذب )، بر سوگیری حافظه به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی
1-4-2 اهداف جزءی
- مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در زمان واکنش بازشناسی بر سوگیری حافظه به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
- مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در سوگیری پاسخ ( )، بر سوگیری حافظه به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
- مطالعه تأثیر توجه متمرکز برخود در حساسیت پاسخ ( d) بر سوگیری حافظه به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد با اضطراب اجتماعی
1-5 سوالهای پژوهش
- آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در زمان واکنش بازشناسی به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
2- آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در سوگیری پاسخ ( ) به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
3- آیا بین گروه افزایش و کاهش توجه متمرکز برخود با گروه کنترل در حساسیت پاسخ ( d) به واژههای دارای بار هیجانی اضطرابی در افراد دچار اضطراب اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
1-6-1 تعاریف مفهومی
- اضطراب اجتماعی: اضطراب اجتماعی یا فوبی اجتماعی اختلالی رایج و ناراحت کنندهای است که در اواخر نوجوانی شروع شده و یک دورهی مزمن و مستمر را باعث میشود. از آنجا که افراد اختلال اضطراب اجتماعی ترس مداوم و غیر منطقی از ارزیابی منفی در شرایط و عملکرد اجتماعی نشان میدهند، وقتی که در چنین شرایطی قرار گرفتند آنها بشدت واکنش اضطراب و پریشانی نشان میدهند (APA، 2000).
- توجه متمرکز برخود: توجه متمرکز بر خود به عنوان هدایت توجه نسبت به محرکهای داخلی مانند انگیختگی فیزیولوژیکی، رفتار، احساسات، یا ظاهر فرد در یک رویداد اجتماعی تعریف شده است (کلارک و ولز، 1995).
سوگیری حافظه: تمایل به ترجیح انواعی خاصی از اطلاعات و چشمپوشی و انکار انواع دیگری از اطلاعات که در نهایت موجب داوری جانبدارانه میشود(شولتز، 1990).
- تعاریف عملیاتی
- اضطراب اجتماعی: در این پژوهش میزان اضطراب اجتماعی بر اساس مقیاس هراس اجتماعی کانور و همکاران بدست میآید سنجیده شد.
- توجه متمرکز بر خود: توجه متمرکز بر خود از طریق بازخورد کاذب (القای توجه) با استفاده از ویبراتور مغناطیسی (برای مثال واید و همکاران، 2008) توجه آزمودنی به افزایش (یا کاهش) ضربان قلب، درجه حرارت و رطوبت پوست هدایت شد.
- سوگیری حافظه: سوگیری حافظه از طریق آزمون حافظه که در یک برنامه کامپیوتری طراحی شده است سنجیده شد، آن شامل فهرستی از لغات (مثبت، منفی و خنثی) میباشد که به شرکتکننده ارائه و از شرکتکننده خواسته میشد که این فهرست را به خاطر بسپارد. سپس این فهرست با فهرست جدیدی از لغات به شرکتکننده ارائه میشد. از شرکتکننده خواسته میشد تا بیان کند که کدام یک از لغات را دیده پاسخ«بلی» و کدام یک را قبلا ندیدهاند پاسخ «خیر» دهند. براساس پاسخ شرکتکنندهها سه اندازه بهدست میآید: زمان واکنش، سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ.
زمان واکنش: مدت زمان سپری شده(به هزارم ثانیه) پس از ارائه محرک (لغت) و فشار دادن کلید پاسخ. زمان واکنش به وسیله کامپیوتر ثبت میشد (تقوی، 1382).
سوگیری پاسخ: این اندازه براساس تئوری تشخیص علامت SDT محاسبه میشود. منظور از سوگیری پاسخ یا تمایل شرکتکننده به گفتن «بله» یا «خیر» صرفنظر از نوع آزمون میباشد. سوگیری پاسخ یا نمره بالا، بیانگر میزان محافظهکاری شرکتکننده در قبول بازشناسی محرکها میباشد. برعکس، سوگیری پاسخ یا نمره پایین، بیانگر پذیرش سهلگیرانه در بازشناسی محرکها است. به عبارت دیگر، شرکتکنندهای که در اینگونه آزمونها بیشتر تمایل به ارائه پاسخ «خیر» دارد؛ آزمودنی محافظهکار است و چنین شرکتکنندهای نمره بالا دارد. در مقابل شرکتکنندهای که بیشتر تمایل به ارائه پاسخ «بلی» و تمایل به حدس زدن دارد، شرکتکنندهای سهلگیر است و چنین شرکت کنندهای نمره پایین دارد (تقوی، 1382).
حساسیت پاسخ: حساسیت پاسخ به میزان قدرت تمیز آزمودنی برای محرکهای قدیم از محرکهای جدید است. d یا قدرت تمیز بالا، بیانگر حساسیت یا توانایی بالای آزمودنی در جداسازی محرکهای قدیمی از محرکهای جدید است. آزمودنی که قادر است، پاسخ مناسب بدهد، d بالا دارد. چنین فردی قادر است هرگاه که محرک اصلی را میبیند، با پاسخ «بله» و هرگاه که محرک نامربوط را میبیند، با پاسخ «خیر» نشان دهد که قادر به تمیز محرکهای جدید و قدیم از یکدیگر است (تقوی،
فرم در حال بارگذاری ...