داشتن استعداد یکی از عوامل مؤثر در موفقیت ورزشکاران به حساب میآید. به همین خاطر، مدت کمی است که شناسایی افراد با استعداد در رشتههای مختلف ورزشی مورد توجه و علاقهی جدی پژوهشگران ، مربیان و متخصصان حوزه تربیت بدنی و علوم ورزشی قرار گرفته است (ورکیانی و همکاران، 2012). هر فردی میتواند آواز خواندن را یاد بگیرد، نقاشی کند یا در ورزش خاصی شرکت کند، اما افراد کمی به سطوح بالای مهارت دست مییابند. به دلیل کثرت ورزشکاران علاقهمند به فعالیت در هر رشته و محدودیت امکانات و سرمایهگذاری، و از سوی دیگر بالابودن هزینههای زمانی و مالی تربیت ورزشکاران زبده، و نیز به منظور افزایش ضریب اطمینان کسب موفقیت، بایستی افراد برتر در هر رشته ورزشی را طی فرایند استعدایابی شناسایی کرد (گائینی و همکاران، 1385).
در بسیاری از کشورها نحوه گرایش جوانان به ورزش براساس عرف، علایق فردی، محبوبیت آن ورزش و یا فشار والدین استوار است. اما در کشورهای پیشرفته و اروپای شرقی این روش دیگر طرفداران چندانی ندارد (لیدور و همکاران، 2005). کشورهای اروپای شرقی از اواخر دههی 1960 و اوایل 1970 متوجه ضعف برنامههای سنتی استعدادیابی شدند؛ از این رو برنامههای ویژهای برای شناسایی ورزشکاران مستعد طراحی کردند (بومپا و همکاران، 2009).به طوری که متخصصین عامل اصلی موفقیت این کشورها در رشتههای مختلف ورزشی را داشتن برنامه مدون و مناسب استعدادیابی عنوان کردهاند (ورکیانی و همکاران، 2012).
گاربنر و همکاران (2007) استعدادیابی را غربال کردن کودکان و نوجوانان از طریق آزمونهای جسمانی، فیزیولوژیکی و مهارتی به منظور شناسایی پتانسیلها برای رسیدن به موفقیت در ورزش تعریف میکنند. همچنین آرچر و همکاران (2005) معتقدند استعدادیابی ورزشی فرآیندی است که توسط آن خردسالان برپایه آزمونهای معین، به سمت ورزشهایی که بیشترین شانس موفقیت را دارند رهنمون میشوند. پژوهشگران معیارهای استعدادیابی را غالبا در چهار دسته طبقهبندی میکنند: فیزیولوژیکی، پیکرسنجی، مهارتی (تکنیکی) و روانشناختی (بورگس و نوتن، 2010). البته ذکر این نکته ضروریست که لحاظ کردن عوامل فوق به طور مساوی برای کلیهی ورزشها کار درستی نیست. هرچند، تعیین سهم هر یک از این عوامل برای موفقیت در ورزشی خاص، یکی از دشوارترین مسائل پیرامون استعدادیابی است (گبور، 2009).
در مطالعاتی که در زمینه استعدادیابی ورزشی انجام شدهاند، اغلب ویژگیهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی و بعضاً مهارتی مورد بررسی قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، فرانچینی و همکاران (2007) آمادگی جسمانی و مشخصات آنترپومتریکی مردان جودکار تیم برزیل را بررسی کردند. مارکوویچ و همکاران (2005) ویژگیهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و حرکتی زنان تکواندوکار را بررسی کردند. گابت و همکاران (2007) ویژگیهای آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی بازیکنان نوجوان والیبال را بررسی کردند. محمد و همکاران (2009) ویژگیهای آنتروپومتریکی و عملکردی بازیکنان هندبال را جهت توسعه یک مدل شناسایی و پرورش استعداد ارزیابی کردند. پیون و همکاران (2014) به شناسایی استعداد ورزشکاران جوان رشتههای جودو، کاراته و تکواندو براساس آزمون آنتروپومتریکی، آزمون عملکرد جسمانی و آزمون هماهنگی حرکتی پرداختند. این در حالیست که ولستن کرافت (2002) در مقاله مروری خود بیان میکند که از بین معیارهای مختلف استعدادیابی، عوامل روانی و تکنیکی بیشترین اهمیت را دارند؛ و علیرغم توجه زیادی که تا کنون به ویژگیهای آنتروپومتریکی شده است، این ویژگیها از کمترین اهمیت در شناسایی ورزشکاران نخبه جوان برخوردارند.
با پیشرفت علم روانشناسی ورزشی، بحث مهارتهای روانی در اجرای عملکردهای ورزشی از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. امروزه با استفاده از مهارتهای روانی پیشرفت قابل ملاحظهای در عملکرد ورزشکاران حرفهای در سطوح بالای رقابت به وجود آمده است (مارتنز، 1987). بسیاری از ورزشکاران بزرگ برای بخش ذهنی و روانی در مسابقات اهمیت بسیار بالایی قائلند و معتقدند این مسئله میتواند در تعیین نتیجه نقش موثری ایفا نماید. هنگامیکه قهرمانان از نظر مهارتهای بدنی و تکنیکی در سطح بالایی قرار میگیرند، احتمالاً فردی موفق میشود که از نظر روانی آمادگیهای لازم و کافی را داشته باشد. مهارتهای روانی به ورزشکاران کمک میکند تا در هنگام مسابقه اعتماد به نفس داشته باشند و باعث میشود بدن و ذهن برای اجرای بهینه آمادگی پیدا کنند (وست و بوچر، 1984) و نهایتاً به افزایش عملکردهای ورزشی آنها، تعدیل هیجانات، افزایش تمرکز، بالا بردن میزان یادگیری و… منجر خواهد شد (آقا علی نژاد، 1376).
هرچند محتوای برنامههای آمادگی روانی، در رشتههای مختلف ورزشی متفاوت است ولی بر اساس اظهارات ویلی (1986)، تمامی برنامههای آمادگی روانی دارای موضوعات مشترکی هستند که از جمله میتوان به مهارتهای کنترل توجه (تمرکز)، انگیزش، توسعهی اعتماد به نفس، تصویرسازی ذهنی، هدفگزینی، مهارتهای خودآگاهی و عزت نفس اشاره نمود. همچنین ماهونی و همکاران (1987) اظهار داشته اند که مهارتهایی مانند مدیریت استرس، تمرکز، انگیختگی، آمادهسازی روانی و اعتماد به نفس از اجزای مهم مهارتهای روانی هستند که مشخصات روانشناختی ورزشکاران نخبه را تشکیل میدهند.
با توجه به موارد ذکر شده، تحقیق حاضر بر آن بود تا ویژگیهای روانی ورزشکاران نخبه در مقایسه با همتایان زیر نخبه آنها را مورد بررسی قرار دهد. از آنجا که این ویژگیها ممکن است در ورزشهای انفرادی و گروهی با هم متفاوت باشد، در این تحقیق ورزشکاران رشتههای جودو و والیبال مورد مقایسه قرار گرفتند. همچنین برای کنترل عامل جنسیت، آزمودنیهای تحقیق از بین دختران ورزشکار انتخاب شدند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مهارتهای روانی ورزشکاران دختر نوجوان نخبه و زیر نخبه در رشتههای جودو و والیبال میباشد.
1-3: اهمیت و ضرورت پژوهش:
با توجه به پیشرفت سریع جامعه بشری در ابعاد گوناگون، ورزش هم از این پیشرفت بی نصیب نمانده و روز به روز ورزشکاران سراسر دنیا سعی میکنند با استفاده از نتایج پژوهشهای متخصصان در کوتاهترین زمان ممکن خود را به اوج برسانند و هر روز موفقیت جدید کسب نمایند. موفقیت در رشتههای مختلف ورزشی به عوامل متعددی وابسته است. سعی مربیان ورزشی بر آن است تا هرگونه تمرین و تجربهای را برای موفقیت ورزشکاران بهکار گیرند و تنها در صورتی که ویژگیهای ورزشکاران و میزان تاثیر آنها در موفقیت ورزشی را به خوبی بشناسند، میتوانند شانس موفقیت ورزشکاران را بالا ببرند (اسمیت و همکارن، 1992).
ورزشکاران ، مربیان و حتی تماشاگران ورزشی اغلب مسابقاتی را به خاطر دارند که در آنها، با وجود آمادگی جسمانی و فنی، ضعف آمادگی روانی مانع موفقیت ورزشکار یا تیم بوده است. این مسئله حاکی از آن است که عملکرد مطلوب در ورزش حاصل ترکیبی از تواناییهای فنی (تکنیکی و تاکتیکی)، جسمانی(قدرت، سرعت و …) و روانی (تمرکز، اعتماد به نفس، کنترل اضطراب و …) است (واعظ موسوی، 1386). ورزشکاران به طور معمول در زمینههای جسمانی و فنی تمرینات و مهارت بیشتری دارند و اغلب آگاهی کمتری از فاکتورهای روانشناختی موثر بر عملکرد و اجرای ورزشی خود دارند. این در حالیست که اکثر تحقیقات در زمینه استعدادیابی ورزشی هم بیشتر تاثیر آمادگیهای جسمانی و مهارتی در موفقیتهای آتی ورزشکاران را مورد مطالعه قرار داده اند (پیون و همکاران، 2014) و کمتر به نقش آمادگیهای روانی پرداخته اند. پس برای مدیریت علمی و حرفهای ورزش، شناسایی عاملهای روان شناختی تأثیرگذار بر رفتار و موفّقیت ورزشی ضرورت به شمار میرود. زمانی میتوان بهترین و دقیقترین شناخت را از ساختار استعداد ورزشکار بدست آورد و زوایای پنهان و نهفتهی استعداد ورزشکاران را شناخت که نتایج آزمونهای استاندارد استعدادیابی روانی با سایر شاخصهای استعدادیابی ترکیب شود (کجبافنژاد،1392). ، استفاده از پرسشنامههای روانشناختی میتوانند از جنبههای نظری و کاربردی در ارزیابی آمادگی روانی به عنوان شاخصی برای استعدادیابی مؤثر واقع شوند. عدم شناخت صحیح از متغیرهای آمادگی روانی ممکن است مربیان، والدین و یا حتی خود ورزشکاران را به سمت و سویی غلط سوق دهد و سرخوردگی ورزشکار، افت عملکرد ورزشی، و اتلاف زمان و هزینههای مالی را در پی داشته باشد.
همسو با پیشرفت ورزش قهرمانی و حضور ورزشکاران نخبه در عرصهی رقابتهای ورزشی، توجه به ردههای سنی پایهی نونهالان و نوجوانان به منظور استعدادیابی و پشتوانه سازی اهمیت زیادی پیدا کرده است (هیرینن و همکاران، 2004). سنین پایه به دامنه سنی کمتر از 18 سال معطوف میشود که در این سنین میتوان به استعدادیابی ورزشی پرداخت (واینبرگ و گولد، 2011). هرچند، اکثر تحقیقات پیشین در این زمینه به بررسی وضعیت آمادگیهای روانی ورزشکاران در ردههای سنی بزرگسال و یا جوانان پرداخته اند (اصفهانی و قزل سفلو، 1392؛ میرزایی ، رحمانیان و بردار، 1386).
همچنین نیازهای روانشناختی رشتههای ورزشی تیمی و انفرادی با هم تفاوت دارند. چراکه در رشتههای تیمی تعامل با هم تیمیها و پیادهسازی راهکارهای گروهی، اهمیت زیادی دارد. اما در رشتههای انفرادی، توانایی حفظ و ارتقای انگیزهی درونی، تمرکز فردی و برخی مهارتهای دیگر دارای ارزش است. پس باید به این مهم نیز توجه کرد (غفوری، 1392). تحقیقات چندی در خصوص شناسایی مهارتهای روانی و تاثیر آن بر عملکرد ورزشی انجام شده است، ولی به دلیل ویژگیهای خاص هر رشتهی ورزشی بهتر است که این مهارتها در هر رشته به صورت جداگانه بررسی شوند. تحقیقاتی که به بررسی این مهارتها در رشتهی ورزشی جودو و والیبال پرداخته باشد، محدود است و نیاز به بررسی این مهارتها در این رشتههای ورزشی در کشور احساس میشود.
زمانی که بخواهیم ورزشکاران را براساس ویژگیهای عملکردی با هم مقایسه کنیم خواهیم دید که در سطوح مختلف رقابتی ورزشکاران سطوح بالاتر امتیازات بهتری نسبت به ورزشکاران سطوح پایین تر کسب میکنند. در مقابل، اگر بخواهیم بازیکنانی که در یک سطح مسابقات قرار دارند را با هم مقایسه کنیم این قاعده دیگر حکم فرما نیست. بنابراین برای اینکه مکانیزمهایی که به شکوفایی در ورزش منجر میشوند را شناسایی کنیم، باید بر روی گروهی از ورزشکاران مستعد پژوهش کنیم که همه آنها در سطح بالایی از عملکرد نسبت به سن خود هستند. این مهم با مقایسه ورزشکاران نخبه و زیرنخبه میسر است (آلفرنیک و همکاران، 2004). در واقع، مقایسه ویژگیهای روانی افراد نخبه با زیر نخبه در ردههای سنی پایه این امکان را فراهم میسازد تا به درک بهتری در خصوص معیارهای روانی لازم برای موفقیت در رشته ورزشی مورد نظر دست یافت و متعاقبا راهکارهای مناسبتری را برای شناسایی و آموزش افراد مستعد ارائه نمود.
1-4: اهداف پژوهش:
1-4-1: اهداف اصلی:
هدف کلی این پژوهش بررسی و مقایسه میزان آمادگی روانی بازیکنان نوجوان دختر در رشتههای ورزشی والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه است.
1-4-2: اهداف اختصاصی:
اهداف ویژه این تحقیق عبارتند از:
- بررسی و مقایسه مهارتهای روانی پایه (اعتماد بنفس، تعهد و هدف گزینی) بازیکنان نوجوان دختر در رشتههای والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروههای سنی 14 تا 17 سال.
- بررسی و مقایسه مهارتهای روان- تنی (واکنش به استرس، آرمیدگی،کنترل ترس و نیروبخشی) بازیکنان نوجوان دختر در رشتههای والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروههای سنی 14 تا 17 سال.
- بررسی و مقایسه مهارتهای شناختی (تمرکز، بازیافت تمرکز، تمرین ذهنی، تصویر سازی و طرح مسابقه) بازیکنان نوجوان دختر در رشتههای والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروههای سنی 14 تا 17 سال.
- بررسی و مقایسه آمادگی روانی (مجموع 12 فاکتور فوق الذکر) بازیکنان نوجوان دختر در رشتههای والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروههای سنی 14 تا 17 سال.
1-5: فرضیههای پژوهش:
بر اساس اهداف اختصاصی مورد اشاره، فرضیههای تحقیق عبارتند از:
- وضعیت مهارتهای روانی پایه (اعتماد بنفس، تعهد و هدف گزینی) بازیکنان نوجوان دختر در رشته های والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروه های سنی 14 تا 17 سال متفاوت است.
- وضعیت مهارتهای روان- تنی (واکنش به استرس، آرمیدگی،کنترل ترس و نیروبخشی) بازیکنان نوجوان دختر در رشته های والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروه های سنی 14 تا 17 سال متفاوت است.
- وضعیت مهارتهای شناختی (تمرکز، بازیافت نمرکز، تمرین ذهنی، تصویر سازی و طرح مسابقه) بازیکنان نوجوان دختر در رشته های والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروه های سنی 14 تا 17 سال متفاوت است.
- وضعیت آمادگی روانی (مجموع 12 فاکتور فوق الذکر) بازیکنان نوجوان دختر در رشته های والیبال وجودو در دو سطح نخبه و زیر نخبه در گروه های سنی 14 تا 17 سال متفاوت است.
– Lidor
– Brown
-Leunes
-Bois
–Werkiani
–Bompa
–Grabner
–Archer
[9] -Burgess & Naughton
–Gábor
-Franchini
-Marković
-Gabbett
–Pion
– Wolstencroft
[16] -Martens
[17] – Wuest& Bucher
– Self- awareness
– Self- esteem
–Mahoney
– Smith
–Häyrinen
[23] –Weinberg &Gould
[24] –Elferink
فرم در حال بارگذاری ...