رابینز معتقد است فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترکی است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و بیانگر مشخصات مشترک و ثابتی است که موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی، هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص می کند(رابینز،2000،72).
فرهنگ مهم است، مهم است زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی(که همیشه در کارند ) ممکن است پیامدهایپیش بینی نشده و ناخواسته داشته باشد(شاین،1383). فرهنگ یک سازمان، باورها، نگرشها، فرضیات و انتظارات مشترکی را در بر میگیرد که در نبود یک قانون یا دستورالعمل صریح، رفتارها را هدایت میکند و در اکثر سازمانها، غالب موقعیتهای مدیریتی این چنین است. فرهنگ میتواند منبع نیرومندی از هویت، هدف مشترک و رهنمود انعطا فپذیر باشد(آرمسترانگ،1380: 74).
از سوی دیگر، در تدوین مسئولیت اجتماعی سازمان، شناخت فرهنگ سازمانی نقش مهمی ایفا می کند. منظور از مسئولیت اجتماعی این است که سازمان ها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند و لذا چگونگی فعالیت های آنها باید به گونهای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و در صورت رسیدن زیان، سازمان های مربوط ملزم به جبران آن باشند. به عبارت دیگر، سازمان ها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی خود و به اصطلاح» تافته جدا بافته« بدانند، بلکه باید خود را جزئی از یک کل یعنی محیط بیرونی و اجتماع بدانند و باید اهداف و فعالیتهای آنها در راستای آرمان های اجتماعی و رفاه و آسایش جامعه باشد(مشبکی و شجاعی، 1389: 3). گریفین و بارنی مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف میکنند: مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت میکند، انجام دهد(فلمینگ، 2002: 37). امروزه همه مدیران باید به کارهایی دست بزنند که مورد قبول جامعه و منطبق با ارزشهای آن باشد. سازمان هایی که نمیتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند، موفق نخواهند بود. پیتر دراکر یکی از برجسته ترین صاحبنظران مدیریت در این باره میگوید که سازمانهای خصوصی به منظور حفظ مشروعیت خود و بقا در محیط، باید قبول کنند که نقش و وظیفه عمومی و اجتماعی نیز دارند. این نقش اجتماعی از این اصل پذیرفته شده نشأت میگیرد که «هر فردی مسئول رفتار خود است و چنانچه از طرف وی، خواه به طور عمد و یا غیرعمد، صدمهای به دیگران وارد شود، باید پاسخگو باشد». سازمانها نیز از این مقوله مستثنی نیستند و باید پاسخگوی تأثیرات اجتماعی نامطلوب خود باشند(مشبکی و شجاعی، 1389: 2).
بنابراین مسئله اصلی که پژوهش حاضر به دنبال مطالعه آن میباشد عبارت است از اینکه : آیا بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطهای وجود دارد؟ و اگر رابطه ای وجود دارد نوع و میزان رابطه چگونه است؟
1-3: اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بسیاری از تحقیقهایی که در زمینه فرهنگ سازمانی انجام شده است، نشان میدهد شناخت فرهنگ سازمانی به عنوان یک ضرورت مهم، در اولویت فعالیتهای مدیران سازمانها قرار دارد، چون با شناخت درست و دقیق این فرهنگ و آشنایی با ویژگیهای آن، مدیریت میتواند برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت خود را سامان داده و خود را برای رویارویی با بازار سرشار از تحول و رقابت آماده کرده و احتمال موفقیت و ضریب ماندگاری را افزایش دهد. بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق اولاً بخشها و یا گروه های کاری را با یکدیگر مقایسه نمایند، ثانیاً مسایل را اولویت بندی کنند ثالثاً ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند تا بدینوسیله بتوانند شکاف بین وضع موجود ومطلوب را بهبود بخشند(ایرانژاد پاریزی ،1389). از سوی دیگر، مسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن فعالیت دارد. در واقع مسئولیت اجتماعی شرکتها رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مدنظر قرار میدهد و هدف اصلی آن گردهم آوردن تمامی بخشها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی سبب توفیق، رشد و پایداری کسب و کار گردد.
جدید بودن مدل دنیسون نسبت به مدلهای معرفی شده و مبنای رفتارگرایی این مدل و همچنین کامل بودن این مدل از نظر شاخصهای اندازه گیری و سنجش ابعاد فرهنگ سازمانی، از جمله دلایل انتخاب این مدل به شمار میآیند. قابلیت استفاده از مدل دنیسون درتمام سطوح سازمانی یکی دیگر از ویژگیهای این مدل است. حجم وسیعی از پژوهش هاو پرسش نامه هایی وجود دارند که مدعی اندازه گیری فرهنگ هستند، اما تمامی آنها بیشتر به سوالاتی در زمینه جو سازمانی و اینکه سازمان چه احساسی در مورد کارکنان خود دارد، محدود می شود. با عنایت به مطالب پیش گفته و با توجه به این که اداره مالیاتی به عنوان سازمانی پویا، تحول و تغییر را در ابعاد مختلف مدیریتی و سازمانی در دستور کار قرار داده است، لذا بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی این سازمان، ضرورتی اجتناب ناپذیر و اقدامی شایسته و ضروری قلمداد می گردد. سازمانهای بهره مند از نتایج این پژوهش: کلیه سازمانها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی، دانشگاهها و مراکز آموزشی، بانک ها و موسسات مالی واعتباری و… خواهند بود.
1-4: اهداف تحقیق
1-4-1: هدف کلی :
تعیین و تشخیص رابطه فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی است. واینکه اگر فرهنگ سازمانی تاثیرگذار است این تاثیر به چه میزان است.
1-4-2: اهداف کاربردی و غائی این تحقیق عبارتند از:
الف- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” درگیر شدن در کار” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
ب- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” سازگاری” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
ج- تعیین و تشخیص رابطه متغیر” انطباق پذیری” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
د – تعیین و تشخیص رابطه متغیر” رسالت ” با مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
1-5: فرضیه های تحقیق:
1-5-1: فرضیه اصلی:
بین فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
1-5-2: فرضیه فرعی:
1- بین”درگیر شدن در کار”توسط کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
2- بین”سازگاری” کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
3- بین”انطباق پذیری” کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
4- بین”ماموریت”سازمان کارکنان و مسئولیت اجتماعی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.
1-6: تعاریف مفهومی وعملیاتی :
1-6-1: تعریف مفهومی
فرنچ و ساور در کتاب مدیریت تحول در سازمان در خصوص مسئولیت اجتماعی مینویسند: مسئولیت اجتماعی، وظیفهای است برعهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوء بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را» التزام اجتماعی« نیز میگویند. (مشبکی و شجاعی، 1389: 42). همچنین، گریفین و بارنی مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد(فلمینگ، 2002: 37).
1-6-2: تعریف عملیاتی:
1-7: چهارچوب نظری و مدل تحلیلی تحقیق
مدلی که در این تحقیق برای فرهنگ سازمانی مطرح است مدل دنیسون می باشد که در سال 2000 مطرح شده است. دلایل انتخاب این مدل به عنوان مدل مفهومی و نظری فرهنگ سازمانی در این تحقیق عبارتند از:
– این مدل جهت مدیریت تغییر در سازمان ها بکار میرود و مؤلفه های از فرهنگ سازمانی که نیازمند تغییر هستند را به خوبی مشخص میکند تا در اولویت بازنگری قرار گیرند.
– مدل دنیسون شامل ابعاد کامل و عمیقی از فرهنگ سازمانی می باشد.
– این مدل تأثیر بسیار مستقیمی روی فرهنگ سازمانی دارد.
– این مدل چارچوبی جدید در بین مدل های فرهنگ سازمانی ارائه می نماید.
– از نظر شاخص های اندازه گیری و سنجش ابعاد فرهنگ سازمانی مدلی کامل به حساب میآید.
– قابلیت استفاده در تمام سطوح سازمانی را دارد.
– مدل دنیسون در خارج از کشور توسط سازمان های مختلفی به طور گسترده برای ارزیابی فرهنگ سازمانی مورد استفاده قرار گرفته است. جدید بودن مدل دنیسون نسبت به مدلهای معرفی شده و مبنای رفتارگرایی این مدل و همچنین کامل بودن این مدل از نظر شاخصهای اندازه گیری و سنجش ابعاد فرهنگ سازمانی، از جمله دلایل انتخاب این مدل به شمار می آیند. قابلیت استفاده از مدل دنیسون در تمام سطوح سازمانی یکی دیگر از ویژگیهای این مدل است حجم وسیعی از پژوهش ها و پرسشنامه هایی وجود دارند که مدعی اندازه گیری فرهنگ هستند، اما تمامی آنها بیشتر به سوالاتی در زمینه جو سازمانی و اینکه سازمان چه احساسی در مورد کارکنان خود دارد، محدود می شود.گرچه این یک روش غیرمستقیم و محدود برای بدست آوردن ابعادی از فرهنگ است که طبق تئوریهای مهم نویسندگان تجاری تهیه شده اند، اما فرهنگ بر مجموعهای نهفته از اعتقادات و ارزشهاست که به طور واقعی برمحدوده وسیعی از رفتار تاثیر می گذارد(دنیسون ،2000)
برای بررسی و اندازه گیری مسئولیت اجتماعی از چهارچوب نظری زبد عبدالراشد و سعدتالله ابراهیم(2002) استفاده گردیده است.
مدل زبد عبدالراشد و سعدتالله ابراهیم در سال2002 بیان شد که شامل سه مرحله به شرح زیر میباشد: مرحله اول : نگرش نسبت به مسئولیت اجتماعی ، مرحله دوم: سنجش عوامل مسئولیت اجتماعی و مرحله سوم: اجزای ائتلاف ها در زمینه مسئولیت اجتماعی
مدل پیشنهادی فوق بیانگر ابعاد فرهنگ سازمانی همچون درگیر شدن در کار، سازگاری (ثبات و یکپارچگی)، انطباقپذیری و رسالت یا ماموریت و نحوهی ارتباط آنها با مسئولیت اجتماعی در سازمانها میباشد که در فصول بعد مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نحوه ارتباط و میزان این ارتباط مشخص خواهد شد.
. zabid abdul Rashid and saadiatul lbrahim
یکی از معیارهای مهم در ارزیابی عملکرد سرمایه گذاران ، بررسی بازده های حاصل از فعالیت های سرمایه گذاری آنهاست. کسب بازده های بالاتر خود به عوامل بسیاری مرتبط می باشد که یکی از آنها عامل تجربه حرفه ای سرمایه گذاران است. مطالعات اخیر نشان داد ه اند که سرمایه گذاران کم تجربه تر و جوان تر درمقایسه با سرمایه گذاران باتجربه تر و مسن تر بازده های بالاتر قابل توجهی کسب می کنند.
ارتباط تنگاتنگ ریسک و بازده و نیز ارتباط آن باتجربه، سبب شده است که اثر عامل تجربه بر ریسک پذیری و به دنبال آن بازده، نظر محققین حوزه »مالی رفتاری« را در سال های اخیر جلب نموده و تحقیقاتی در این زمینه صورت گیرد.
در این پژوهش به دلیل اهمیت بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر ریسک و بازده، به بررسی اثر تجربه بر ریسک پذیری و نیز فرااعتمادی گروههای سرمایه گذار فعال در بازار سرمایه ایران شامل سرمایه گذاران حقیقی ، سرمایه گذاران نهادی و مشاوران سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران می پردازیم.
2-1 مساله پژوهش
تحقیقات انجام شده روی سرمایه گذاران نشان داده است که سرمایه گذاران کم تجربه در مقایسه با سرمایه گذاران باتجربه تر بازده های بالاتر قابل توجهی کسب می کنند. این تفاوت در بازده ها مفروضات کارایی بازار را در دو جنبه به چالش می کشاند:
١- خریداران سهم های صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های سرمایه گذاری دارای مدیران ، مشاوران و افراد باتجربه تر و مسن تر منطقی و عقلایی عمل نمی کنند.
٢- سرمایه گذاران باتجربه تر و جوان تر قادرند سهم های زیر قیمت را شناسایی کنند، که این امر با مفروضات کارایی بازار در تناقض خواهد بود.
چنانچه پرتفوی های سرمایه گذاران کم تجربه نسبت به سرمایه گذاران باتجربه ازریسک بیشتری برخوردار باشد، این تفاوت در بازده ها می تواند به عنوان صرف ریسک در نظر گرفته شود که این امر با فرضیه کارایی بازار سازگار بوده و در غیر اینصورت با آن در تناقض خواهد بود.
لذا برای رفع این ابهام، تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته، که از جمله آنها تحقیقی است که در سال 2004، روی مدیران صندوق های سرمایه گذاری آلمان » لوکاس منخوف و همکارانش« انجام دادند.
در این تحقیق سعی بر آن است که رابطه تجربه با ریسک پذیری و نیز فرااعتمادی بین سرمایه گذاران حقیقی ، سرمایه گذاران نهادی و مشاوران سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از آن با نتایج تحقیقات مشابه صورت گرفته در سایر کشورها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
3-1 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اطمینان بیش از حد بر تئوری خودفریبی مبتنی است. این تئوری به مکانیزم هایی می پردازد که طی آن افراد سعی می کنند از طریق توجیه تصمیمات گذشته خود احترام دیگران را جلب کنند. از آنجا که افراد بیشتر از آنچه که انتظار می رود شکست می خورند لذا یادگیری منطقی آنان را به سمت حذف رفتارهای فرااطمینانی سوق می دهد. بنابراین برای موفقیت تئوری خودفریبی، طبیعت باید مکانیزمی ارایه دهد که در فرایند یادگیری اریب ایجاد کند. این موضوع با اریب خوداسنادی منطبق است. براساس این اریب رفتاری افراد نتایج خوب یا موفقیت ها را به توانایی های خود و نتایج بد یا شکست ها را به شرایط بیرونی نسبت می دهند. این اریب موجب می شود که افراد به رفتارهای فرااطمینانی خود ادامه دهند. رفتارهای فرااطمینانی در محیط های پیچیده و کارهای قضاوتی چالشی و جاهایی که بازخور بر روی اطلاعات کند و نویزی است بروز بیشتری خواهد داشت (هیرشلیفر ، 2001). همچنین خبرگان و متخصصان بیش از سایرین در معرض اطمینان بیش از حد قرار می گیرند (گریفین و تورسکی،1992). با این اوصاف، انتظار می رود شناخت اثر تجربه برخطای ادراک اعتماد بیش از حد در بورس اوراق بهادار تهران که مملو از سرمایه گذاران فرااطمینانی می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
4-1 مرور ادبیات و سوابق مربوطه
در مطالعه ای که توسط گروه ((پین وبر)) درمورد نقش تجربه در انتظارات سرمایه گذاران طراحی و در سازمان ((گال آپ)) محققین دریافتند که سرمایه گذاران جوان و بی تجربه در مقایسه سرمایه گذاران مسن تر و باتجربه تر،نسبت به توانایی خود در پیشرفت در بازار از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند (پمپین ،1388) مطالعات دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته است که نتایج آنها غالباً بر اساس نوع بیش اطمینانی متفاوت بوده است و از جمله مهمترین آنها می توان به این موارد اشاره نمود:
لاک و همکاران (2001) ، کریستوفرسن و همکاران (2002) در مطالعات تجربی خود رابطه معکوسی را بین تجربه و بیش اطمینانی مشاهده کردند.
هس و همکاران (1991) و فراسکارا (1999) در نتیجه مطالعات روانشناختی خود، بین تجربه و بیش اطمینانی از نوع توهم کنترل و اثر بالاتر از میانگین رابطه مستقیمی را یافتند.
کریشلر و همکاران (2002) در مطالعه تجربی بازارهای دارایی ها، بین تجربه و بیش اطمینانی از نوع توهم کنترل و اثر بالاتر از میانگین رابطه مستقیمی را مشاهده کردند.
مطالعات گلسر و همکاران (2003) در مورد بیش اطمینانی در افراد حرفه ای و غیر حرفه ای نشان داد که مدیران حرفه ای و باتجربه در مقایسه با مدیران غیرحرفه ای و بی تجربه در انجام بسیاری از وظایف خود به ویژه شناسایی و تشخیص روند پیشبینی نوسان و تغییر قیمت سهم، از بیش اطمینانی بیشتری برخوردارند.
زمینه تحقیق در رابطه با مباحث مالی رفتاری، چندسالی است که در کشور آغاز شده وچند پایاننامه در مورد مباحث مالی رفتاری، از جمله ریسک پذیری، تهیه شده است. اما در زمینه رابطه تجربه با ریسک پذیری و فرااعتمادی ، در ایران تاکنون تحقیقی صورت نگرفته و تحقیق حاضر در نوع خود برای اولین بار است که در کشور انجام می شود.
5-1 جنبه جدید بودن و نوآوری در تقیق
براساس بررسی های انجام شده تاکنون تحقیقی پیرامون بررسی رابطه خطای اعتماد بیش از حد ، تجربه و تخصص در گروههای سرمایه گذار فعال در بازار سرمایه ایران انجام نشده است.
باتوجه به اینکه تاکنون تحقیقی از این نوع صورت نگرفته است این پژوهش جدید می باشد.
6-1 اهداف پژوهش
به دلیل اهمیت عامل تجربه به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر کسب بازدهی و نیز ارتباط تنگاتنگ ریسک و بازده، هدف ما در این تحقیق آن است که پی ببریم:
آیا بین تجربه و ریسک پذیری و فرااعتمادی سرمایه گذاران حقیقی ، سرمایه گذاران نهادی و مشاوران سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد یا نه هم چنین هدف غایی ما آن است که دریابیم آیا بین بازده و تجربه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد یا نه و درصورت کسب بازده بالاتر توسط سرمایه گذاران کم تجربه تر فرض کارایی بازار نقض می شود یا نه .
7-1 نهاد و مؤسساتی که می توانند از یافته های این پژوهش بهره گیرند.
نتایج حاصل از این پژوهش میتواند برای کلیه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی فعال در بازار سرمایه، مدیران و کارشناسان شرکتها و صندوقهای سرمایه گذاری و تأمین سرمایه، کارگزاری ها، بانکها، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و سایر نهادهای مالی و اعتباری، همچنین اساتید دانشگاهی، پژوهشگران و متخصصان مفید باشد.
8-1 پرسش های پژوهش
1- آیا بین تجربه و فرااعتمادی گروه های سرمایه گذار فعال در بازار رابطه معنی داری وجود دارد؟
2- آیا بین تجربه و ریسک پذیری گروه های سرمایه گذار فعال در بازار رابطه معنی داری وجود دارد؟
3- آیا جنسیت بر ریسک پذیری گروههای سرمایه گذار فعال در بازار تأثیر معنی داری دارد؟
9-1 فرضیات پژوهش
١- تجربه بر فرااعتمادی گروه های سرمایه گذار فعال در بازار مؤثر می باشد.
٢- تجربه بر ریسک پذیری گروه های سرمایه گذار فعال در بازار مؤثر می باشد.
٣- جنسیت گروه های سرمایه گذار بر ریسک پذیری آنها مؤثر می باشد.
10-1 تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی
1-10-1 اعتماد به نفس بیش ازحد (Overconfidence):
بیش اطمینانی یا اعتماد به نفس بیش ازحد، یکی از مهمترین مفاهیم مالی رفتاری مدرن است که هم در تئوریهای مالی و هم روان شناسی جایگاه ویژه ای دارد . بیش اطمینانی سبب می شود انسان دانش و مهارت خود را بیش از حد و ریسک ها را کمتر از حد تخمین زده، احساس کند روی مسائل و رویدادها کنترل دارد در حالیکه ممکن است در واقع این گونه نباشد . دراغلب وظایف شاهد بروز بیش اطمینانی در افراد هستیم، اما انتخاب اوراق بهادار وظیفه دشواری است که بیشترین میزان بروز بیش اطمینانی در آن دیده میشود (Nofsinger. 2001) بیش اطمینانی تنها منحصر به سرمایه گذاران انفرادی نیست بلکه شواهدی وجود دارد که تحلیل گران مالی نسبت به تجدید نظر درباره برآوردهای قبلی در زمینه عملکرد احتمالی آتی شرکت کند عمل می کنند، حتی زمانی که شواهد قابل توجهی وجود دارد که ارزیابیهای فعلی آنها نادرست است.
انواع مختلف بیش اطمینانی عبارتند از :
درجه بندی غلط :
خود ارزیابی مثبت غیر واقعبینانه یا اثر بالاتر از میانگین :
توهم کنترل یا خوشبینی غیر واقع بینانه :
2-10-1 بورس اوراق بهادار:
بازاری متشکل و رسمی است که درآن خرید و فروش سهام شرکتها ، اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی ، تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود مشخصه مهم بورس اوراق بهادار حمایت قانونی از صاحبان پس انداز و سرمایه های راکد و ایجاد الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است از جانب دیگر بورس اوراق بهادار مرجع رسمی و مطمئن و محل سرمایه گذاری نسبتاً مناسب و ایمنی برای دارندگان پس انداز های راکد است تا از طریق آن بتوانند مازاد سرمایه خود را جهت سرمایه گذاری در شرکت ها بکار اندازند و یا با خرید اوراق قرضه دولتها و شرکت های معتبر از سود معین و تضمین شده ای برخوردار شوند(چیذری,امیرحسین.1382)
11-1 اطلاعات مربوط به روش شناسی پژوهش
1-11-1 شرح کامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء
پژوهش حاضر به لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از حیث ماهیت روش، توصیفی و پیمایشی می باشد. و داده های مورد استفاده در تحقیق اولیه بوده و نحوه اجرا از ابزار گرداوری پرسشنامه استفاده گردیده است.
2-11-1 جامعه آماری
نمونه گیری به معنای انتخاب تعدادی از افراد , اشیا از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده آن جامعه می باشد (دلاور,1385).
جامعه آماری تحقیق شامل سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار تهران شامل سرمایه گذاران حقیقی ، سرمایه گذاران نهادی و مشاوران سرمایه گذاری است,که از سال 1391-1370 دربورس اوراق بهادار تهران به خرید و فروش و مشاوره سهام فعالیت دارند است.
نمونه گیری باتوجه به محدودیت مشروحه درذیل انجام می گیرد:
1.باتوجه به قلمرو زمانی فعالان قبل ازسال (1370) به دلیل عدم دسترسی به فعالان در بورس ازجامعه آماری حذف می شوند.
بادرنظرگرفتن شرایط بالا ازبین فعالان واجدشرایط به صورت تصادفی جهت انتخاب نمونه ازجامعه آماری این تحقیق استفاده می گردد.
3-11-1 نمونه گیری
برای نمونه گیری از روش نمونه گیری دردسترس و برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده میکنیم که در آن با لحاظ نمودن سطح خطای 5 درصد و دقت برآورد 10درصد حجم نمونه حدود 96 به دست می آید.
4-11-1 روش تجزیه و تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون های توبیت و پرابیت ترتیبی یک متغیره استفاده می شود.
1-12 تعاریف عملیاتی متغیرها
1-12-1 فرااعتمادی
یکی از رایج ترین پدیده ها در روانشناسی قضاوت و تصمیم گیری می باشد که دارای حالات مختلفی است:
– درجه بندی غلط یا فرااعتمادی در پیش بینی : رایج ترین نوع فرااعتمادی در ادبیات مالی است که در این تحقیق عمدتاً بر آن تأکید می شود. در آن معمولاً افراد دقت دانش خود را بیشتر و ریسک و واریانس متغیرهای تصادفی را کمتر از آن چه هست تخمین می زنند.
– خودتخمینی مثبت غیرواقع بینانه یا اثر بالاتر از میانگین : سبب می شود انسان مهارت خود را بیشتر از آن چه هست تخمین بزند.
– توهم کنترل : سبب می شود انسان احساس کند روی مسائل کنترل دارد در حالی که ممکن است در واقع اینگونه نبوده و احتمال موفقیت خود را بیش از آنچه هست برآورد نماید.
2-12-1 ریسک پذیری
نشان دهنده میزان تمایل افراد به پذیرش ریسک یا به عبارتی دیگر احتمال تحمل زیان می باشد.
3-12-1 تجربه
مقصود از تجربه در این تحقیق، میزان تجربه حرفه ای سرمایه گذاران است که در سه طبقه مورد بررسی قرار می گیرد:
– سرمایه گذاران بی تجربه : دارای تجربه حرفهای کمتر از 5 سال
– سرمایه گذاران باتجربه : دارای تجربه حرفهای بین 5 تا 15 سال
– سرمایه گذاران بسیار باتجربه : دارای تجربه حرفهای بیشتر از 15 سال
4-12-1 شرکت های سرمایه گذاری
دسته ای از مؤسسات و واسطه های مالی هستند که در سهام دیگر شرکتهای بورسی و غیر بورسی سرمایه گذاری می کنند. در این تحقیق منظور از آن، شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته در بورس اوراق بهادار و شرکت های سرمایه گذاری زیر مجموعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ( که به خرید و فروش سهام می پردازند ) تا پایان سال 1391 می باشد.
5-12-1 شرکت های مشاور سرمایهگذاری
بر اساس بند 16 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار، مشاور سرمایه گذاری شخصی حقوقی است که در قالب قراردادی مشخص، درباره خرید و فروش اوراق بهادار، به سرمایه گذار مشاوره می دهد. و طبق بند 3 ماده 1 دستورالعمل تأسیس و فعالیت مشاور سرمایه گذاری، مشاوره ی سرمایه گذاری عبارت است از هرگونه مشاورهی موضوع بند 16 مادهی 1 قانون بازار اوراق بهادار در مورد خرید یا فروش اوراق بهادار که از جمله شامل موارد زیر میشود:
الف) توصیه به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار؛
ب) اظهارنظر راجع به روند قیمت یا عرضه و تقاضای اوراق بهادار در آینده؛
ج) اظهارنظر راجع به ارزش ( قیمت) اوراق بهادار.
در این تحقیق منظور از آن، شرکت های مشاورسرمایه گذاری که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تا پایان سال 91 برای آنها مجوز صادر گردیده می باش
مدیریت دانش را می توان در برخورد ابتکاری سازمان با کارکنان به منظور یافتن شیوه های خلاقانه حل مشکل یافت. امروزه ماهیت پویایی بازار تجارت یک اهرم رقابتی در میان شرکت ها محسوب می شود و شرکت ها نیز سرمایه های علمی خود را به عنوان یک اصل در نوآوری که در طول زمان نیز تداوم پذیر است تثبیت و تجمیع می کنند. شرکت های بسیار زیادی نیز به منظور تداوم فعالیت تجاری شان تلاش های گسترده ای را در زمینه مدیریت دانش آغاز کردند. در پژوهش های اولیه، فاکتور های لازم برای مدیریت کار آمد دانش مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیشتر مطالعات پژوهشگران متکی بر مطالعه ارتباط میان قابلیت ها بالقوه مدیریت دانش، فرآیند ها و نحوه اجرایی نمودن آنها می باشد و مابقی مطالعات بر رابطه میان قابلیت ها و عملکرد سازمانی تاکید دارند. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم تحقیقات انجام شده همچنان مطالعات تجربی و عملی محدودی وجود دارد که در آنها چارچوب یک الگوی منسجم همانند کارت امتیازات متوازن برای اجرای مدیریت دانش ارائه شده باشد.
لسی و چوی (2003) معتقدند ارائه دور نمایی منسجم از متغیرهای دانش که متکی بر تئوری های مرتبط باشد الزامی است و از این رو، یک چارچوب تحقیقی نظام یافته را پیشنهاد می کنند که در آن مدیریت دانش را با متغییر هایی چون به کارگیری دانش، فرآیند ها، میانگین خروجی و عملکرد سازمان مورد ارزیابی قرار می دهند در این تحقیق ما به بررسی روابط زیر بنایی فاکتور های گوناگون موجود در زنجیره ی سنجش مدیریت دانش می پردازیم، دستورالعمل های راهبردی لازم برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش را مطرح می کنیم. این پزوهش در صدد بررسی این مسئله است که بین عوامل سازمان و کارائی سیستم مدیریت دانش چه رابطه ای وجود دارد.
1-2. ضرورت و اهمیت تحقیق
هم اکنون بیشتر سازمانها استراتژی مدیریت دانش را به عنوان پایه ی اساسی، توان قابل رقابت و الگوی رشد پایدار را نیز به عنوان بخشی از استراتژی های سازمانی ومدیریتی به کار می برند (مهرعلی زاده ،1388: 5).امروزه راهبرد کم کردن حجم دولت، پاسخگو تر کردن آن به نیازهای شهروندان و بهبود پاسخگویی یک جنبش جهانی است که به کارگیری مدیریت دانش در سازمانهای دولتی را به ابزار مهمی برای باز آفرینی دولت تبدیل کرده است (مکناب،2011: 207-224).موفقیت یک سازمان بستگی به نحوه مدیریت سرمایه فکری دارد(مقیمی ؛رمضان،1390: 70).سرمایه دانشی دارایی نهفته و پنهانی سازمان ها است که با مدیریت و اداره آن می توان به مزیت های رقابتی دست یافت. در واقع دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و شرط موفقیت سازمانها، دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است(ابطحی ؛صلواتی،1382: 52-80).با توجه به مطالب فوق در عصر دانایی محور که در آن دانش، مهمترین سرمایه سازمانها محسوب میشود، تغییر ماهیت فعالیتهای سازمانها به کارهای دانشی موجب فزونی روزافزون کاربرد مدیریت دانش در سازمانها شده است. از جمله دلایلی که سازمانها از مدیریت دانش بهره میگیرند میتوان به تشخیص کمبودها در دانش سازمانی، بهرهوری بیشتر از سرمایههای انسانی، یادگیری کارآمدتر و مؤثر کارکنان، ارائه کالاها و خدمات با ارزش افزوده بیشتر، رضایتمندی ارباب رجوع و کارکنان، پیشگیری از تکرار اشتباهات، کاهش بروکراسی، صرفهجویی در وقت، و برانگیختن انگیزه خلاقیت و نوآوریاشاره کرد. از آنجایی که تحقیقات محدودی پیرامون بررسی رابطه عوامل سازمانی با کارایی سیستم مدیریت دانش صورت گرفته است و با توجه به اینکه در شرکت های شهرک صنعتی دلیجان چنین تحقیقی انجام نگرفته است انجام این تحقیق ضروری به نظر می رسد.
1-3.اهداف تحقیق
2- بررسی قابلیت های فناوری اطلاعات در شرکت های شهرک صنعتی دلیجان
1-4. فرضیه ها ی پژوهش
1-5.روش انجام تحقیق
این تحقیق به روش پیمایشی یا پهناگر به اجرا درخواهد آمد. این تحقیق، وضعیت فعلی جامعه آماری را در قالب چند متغیر بیان می کند.
از ویژگیهای اصلی این روش استفاده از چارچوب نمونه گیری، تعمیم یافته های حاصل از اجرای تحقیق بر روی افراد نمونه به کل جامعه آماری و استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات را می توان نام برد.
بنابراین تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی از نوع کاربردی می باشد. لذا از آنجائیکه نتایج این تحقیق می تواند به طور عملی مورد استفاده قرار گیرد، یک تحقیق کاربردی است.
1-5-1. روش و ابزار گردآوری اطلاعات
جمع آوری اطلاعات در این تحقیق در دو مرحله صورت می گیرد در مرحله اول جمع آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای صورت می گیرد که شامل کتب، پایان نامه ها، مقالات و … می باشد. در مرحله دوم از پرسشنامه ی بسته استفاده خواهد شد که برحسب سطوح و ابعاد مسأله اصلی و سؤالات تحقیق تهیه خواهد شد. این پرسشنامه ی استاندارد تهیه شده در مراحل اولیه به بوته ی پیش آزمون گذاشته و از میزان اعتبار و روایی آن اطمینان حاصل گردیده. پس از رفع نقیصه های احتمالی و کاستی ها و تصحیح همه ی ابعاد آن به صورت نهایی درخواهد آمد.
1-5-2.جامعه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری جامعه ای است که محقق، آزمودنی ها را از طریق نمونه گیری از میان جامعه انتخاب خواهد کرد و محیط پژوهش مکان هایی هستند که تحقیق در آن مکان ها انجام می گیرد.( پاریزی، ۱۳۷۸: 177-190).
شامل مدیران منابع انسانی تمامی شرکت های موجود در شهرک صنعتی دلیجان می باشد
نمونه آماری : با توجه به آنکه جامعه آماری شامل طبقاتی از انواع شرکت های صنعتی است لذا از روش نمونه گیری طبقه بندی، متناسب با حجم هر طبقه استفاده می شود حجم نمونه در این تحقیق برابر با 110 نفر از مدیران شرکت های موجود در شهرک صنعتی دلیجان می باشد.
1-5-3.روش تجزیه و تحلیل داده ها
پس از تکمیل پرسشنامه ها و اتمام گردآوری اطلاعات، بازبینی و کدگذاری آنان انجام می گیرد. سپس استخراج و پردازش داده ها و اطلاعات مندرج در پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS به اجرا در می آید.
در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده خواهد شد از آمار توصیفی برای داده های جمعیت شناختی و دیگر داده های توصیفی بصورت جداول، شاخص های مرکزی و نمودارها از نرم افزار SPSS استفاده خواهد شد.از آمار استنباطی به کمک نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نمونه آماری در مورد سؤالات استفاده خواهد شد؛ برای آزمون فرضیه ها در صورت لزوم از هریک از آزمون های موجود در نرم افزار SPSSشامل آزمون همبستگی اسپیرمن، ، و فریدمن استفاده می شود.
1-6. قلمرو تحقیق ( زمانی ، مکانی ، موضوعی )
الف) زمانی :تحقیق تقریباً از دو سال پیش با مطالعه وحضور در جلسات مختلف به عنوان پیش زمینه پایان نامه شروع شد ولی عملا” در فاصله زمانی از ابتدای اردیبهشت 92 تا پایان آبان ماه1392 انجام شد.
ب) مکانی : تحقیق در شرکت های شهرک صنعتی دلیجان انجام گردید.
ج) موضوعی : تحقیق در باب موضوع بررسی رابطه عوامل سازمانی با کارایی سیستم مدیریت دانش
صورت گرفت.
1-7. تعریف واژگان و اصطلاحات
دانش :مجموعه ای از اطلاعات مناسب ساخت یافته و الگومدار در حوزه معین است .می توان گفت که دانش شکل غنی شده و بارور شده اطلاعات می باشد که همراه با فهمیدن چگونگی وچرایی است (سرلک و فراتی ،1387: 11).
دانش ضمنی :عبارت است از دانش فردی و شخصی نهفته در تجربیات فردی که بیشتر از طریق تماس چهره به چهره و نشست های حضوری مبادله می گردد(شائمی بزرگی،1384: 1-13).
دانش صریح :عبارت است از دانش رسمی که می تواند به صورت اطلاعات در آمده و مستند سازی گردد. مواردی مانند گزارشها ،مقالات ،دفترچه های راهنما، تصاویر ،فیلم ها ،بسته های نرم افزاری (شائمی بزرگی،1384: 1-13).
دانش سازمانی :بیانگر دانش چگونگی انجام امور به گونه ای است که سازمان بتواند به رسالت خود جامه عمل بپوشاند . این دانش در برگیرنده تمام دانش ضمنی و صریح در خصوص طریق عملکرد کاری کارکنان است . این دانش نمایانگر تواناییهای خلاق ،حل مسأله مشتریان ،کارکنان و شرکای سازمان است .حتی مشتریان می توانند به این منبع دانش کمک کنند (رادینگ،1383: 24).
مدیریت دانش : مدیریت دانش فعالیتی مدیریتی است که دانش را توسعه ،انتقال ،ارسال ،ذخیره سازی واعمال می کندو همچنین اطلاعات واقعی جهت واکنش واتخاذ تصمیمات صحیح با هدف تحقق سازمانی را در اختیار سازمان قرار می دهد(Hung, et, al. 2005:164-183).
کارایی: کمترین زمان یا انرژی مصرفی برای بیشترین کاری که انجام شده است
در شرایط پر رقابت بازارهای کنونی که انتظارات مصرف کنندگان و مشتریان به طور مرتب در حال تغییر می باشد به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مصرف کننده به گونه ای که مصرف کننده وفادار شرکت باشد ، از اهمیت بسزایی برخوردار است و شرکتها برای بقا می بایست انتظارات و تمایلات مصرف کنندگان را سریعتر از رقبا شناسایی نمایند ازجمله عو املی که در رسیدن به چنین جایگاهی در ذهن مشتریان موثر است توجه به خواسته مشتری است.
همچنین هدف اصلی هر سازمان ورای فروش خود ، ایجاد نوع رابطه و پیوند پایدار بین محصول و گروه خاصی از مشتریان می باشد.عصاره این رابطه پایدار ، نوعی تعهد و وفاداری مشتری به محصول، شناخت پیدا کردن نسبت به آن و سپس ترجیح محصول با نام تجاری خاص را در بر می گیرد.در صورت موفقیت آمیز بودن چنین فرایندی وفاداری مشتری، موفقیت سازمان و مایوس شدن سایر رقبا تضمین خواهد شد. به دست آوردن و حفظ وفاداری برند یک چالش اصلی در افزایش بازارهای رقابتی است. خصوصیات بازار هدف، تجربه و مهارت کمپانی و ترجیحات مدیریت ارشد همه بر انتخاب یک راهبرد از میان راهبردهای مورد نظر ، برای ایجاد ترجیح نام تجاری در مصرف کنندگان تأثیر زیادی دارد. همچنین در این پژوهش سعی شده نشان داده شود که چگونه می توان با استفاده از عوامل آمیخته بازاریابی در مشتریان ایجاد ترجیح کرد و وفاداری آنان را بدست آورد.
ترجیح مشتری ناشی نگرشی است که نسبت به یک فعالیت،نهاد اجتماعی و یا ایده ای خاص دارد و نگرش،بیانگر احساس مساعد یا نامساعد در مورد یک شی است.
بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که شکل گیری نگرش متاثر از سه عامل زیر است:
بنابراین بازاریابان باید وقت زیادی را صرف فکر کردن درباره مشتریان و رفتار خرید آنان کنند و به موضوع مشتریان و آنچه موجب ایجاد انگیزه در آنان می شود اولویت بالایی دهند؛ گسترش تولید و تجارت و مبادلات تجاری وسیع داخلی و بین الملل، امکان مصرف دهها نوع کالا و خدمات را برای هر فرد فراهم کرده است و افراد با سلیقه ها، نیازها، تجارب و خواسته های مختلف، هر یک کالا یا خدمتی را که می پسندند، خرید می کنند.
امروزه اغلب سازمانهای پیشرفته جهان، برای بقاء و رشد و ادامه فعالیتهایشان ، بخش قابل توجهی از بودجه شان را صرف تحقیقات بازاریابی می کنند.بازاریابی موفق در پی شناخت عوامل موثر بر رفتار مشتری می باشد.شرکتهایی موفق خواهند بود که رفتار مصرف کننده را بررسی کنند و به دنبال این باشند که مصرف کننده چه می خواهد.زیرا بازاریابی پویا، هنر فروختن آنچه تولید شده نیست، بلکه آگاهی نسبت به آن چیزی است که باید تولید شود.بازاریابی هنر درک نیازهای مشتری و و ارائه راهکارهایی برای تامین رضایت او می باشد.
پس در محیط رقابتی امروز ، این امر ضروری است که مدیران تواناییهایشان را در تعیین عوامل مهم و موثر در انتخاب نام تجاری محصولاتشان برای آن بخش از بازار که تمایل به جذب و خدمت کردن به آن دارند توسعه دهند.همچنین برای موفقیت و رشد شرکتها لازم است عواملی که بر ترجیح مشتری اثر می گذارند شناسایی شوند.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
امروزه در اقتصاد جهانی ، مشتریان بقای شرکت را رقم می زنند.دیگر شرکتها نمی توانند نسبت به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند.آنها باید همه فعالیتها و توانمندیهای خود را متوجه رضایت مشتری کنند.چرا که تنها منبع برگشت سرمایه مشتریان هستند.بنابراین اصل نخست در دنیای کسب و کار امروزی ، ایجاد ارزشهای مشتری پسند است و تنها از طریق فرایندهای تولید، بازاریابی،مالی و منابع انسانی شرکت می توان ارزش مشتری پسند ایجاد کرد و این امر بدن اطلاع از خواسته ها و ترجیح مشتریان میسر نخواهد بود.
اطلاع از ترجیح مشتریان ضمن اینکه نقاط قوت و ضعف یک سازمان را بر ملا می سازد، زمینه را برای اتخاذ راهبردهای مناسب و اتخاذ سطح عملکرد فراهم می آورد.توجه به رفتار مشنریان و خریداران در همه صنایع از اهمیت بالایی برخوردار است.
لذا با توجه به اهمیت و نقش مشتری در حیطه بازاریابی، این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر ترجیح مشتری و مقایسه آن در میان مهمترین شرکتهای رقیب در صنعت لبنیات در شهرستان گلپایگان پرداخته است.
1-4 اهداف پژوهش
چنانکه بارز است عوامل زیادی بر ترجیح مشتریان در هنگام خرید تاثیر می گذارد. از این عوامل می توان به عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، روانی و فردی و آمیخته بازاریابی اشاره کرد.شناخت این عوامل ابزاری را به دست مدیران جهت سیاستگذاری صحیح و مناسب در بخش بازاریابی قرار می دهد.در این راستا اهدافی که به طور اخص در این پژوهش مورد نظر بوده است عبارتند از:
1- تعیین تاثیر 4 مولفه کیفیت،قیمت،شهرت و تبلیغات بر انتخاب نام تجاری؛
2- اولویت بندی عوامل موثر بر ترجیح مشتریان در انتخاب یک نام تجاری در شهر گلپایگان؛
3- اطلاع از ترجیح مشتریان برای شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان و اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقاء سطح عملکرد؛
4- تحلیل رابطه بین محصول و مشتری و شناخت و وفاداری نسبت به آن از طریق اطلاع از خواست های مشتری و ترجیح نام تجاری خاص ؛
1-5 فرضیه های پژوهش
1-6 قلمرو پژوهش
قلمرو موضوعی
از نظر موضوعی قلمرو این پژوهش به طور اعم در حوزه بازاریابی و مدیریت بازار و به طور اخص در محدوده رفتار مصرف کننده می باشد.
قلمرو زمانی
محدوده زمانی این پژوهش از بهارسال 91 تا بهار سال 92 می باشد.
قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این پژوهش شهرستان گلپایگان می باشد.
1-7 روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است.جامعه آماری این پژوهش کلیه خریداران محصولات لبنی سه نام تجاری پگاه،کاله و اصیل در شهرستان گلپایگان است.برای به دست آوردن حجم نمونه مناسب یک مطالعه اولیه شامل 30 پرسشنامه صورت گرفت و حجم نمونه 629 نفر به دست آمد.شیوه اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه بر اساس پرسشنامه محقق ساخته شده است.برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است.در این مطالعه آلفای کرونباخ به طور کلی برابر 87% به دست آمد ، که نشان از اعتبار ابزار اندازه گیری است.جهت تعیین روایی، پرسشنامه پس از نگارش اولیه در اختیار چند تن از خبرگان و اساتید دانشگاه نراق قرار گرفت و پس از اصلاحات لازم فرم نهایی آن تدوین و مورد استفاده قرار گرفت.
1-8 کاربرد نتایج پژوهش
نتایج این پژوهش موجب آگاهی مدیران فروش و بازاریابی این نوع محصولات نسبت به ترجیحات مصرف کنندگان در انتخاب نام تجاری سه شرکت (پگاه،کاله، اصیل) می شود.با توجه به اینکه مجموعه ابزاری که سازمان با استفاده از آنها سعی در تحقق اهداف خود در بازار هدف دارد “آمیخته بازاریابی” آن سازمان نامیده می شود در این پژوهش سعی شده نشان داده شود که چگونه می توان با استفاده از عوامل آمیخته بازاریابی در مشتریان ایجاد ترجیح کرد و وفاداری آنان را بدست آورد.یعنی مدیران بازاریابی لازم است عوامل اثرگذار بر انتخاب نام تجاری توسط مصرف کننده را شناسایی کنند تا به مزیت رقابتی مناسبی دست یابند که این پژوهش به بررسی این عوامل پرداخت. این عوامل شامل درک مشتری از کیفیت نام تجاری، درک مشتری از قیمت،درک مشتری از شهرت نام تجاری و درک مشتری از میزان سرمایه گذاری در تبلیغات می باشد.همچنین بازاریابان با شناسایی علت رفتارهای مصرف کننده و پی بردن به علت و چگونگی اتخاذ تصمیمات خرید آنها، بهتر می توانند تصمیمات استراتژیکی در زمینه بازاریابی اتخاذ کنند.
1-9 تعریف واژه ها
-حسنی پارسا،الهام(1389)؛ بررسی تاثیر عملکرد کالا بر شهرت نام تجاری، رضایت و وفاداری
– Moven& minor
– Alreek & settle
و نظر به اهمیت و جایگاه بانک ها و بورس در تامین منابع مالی از یک سو و ضرورت تاثیر گذاری متغیرهای های اقتصاد کلان بر بر بازار بورس، پژوهش حاضر سعی دارد تا ضمن بررسی عوامل موثر بر شاخص قیمت سهام بانک ها (عوامل کلان اقتصادی، عوامل پولی و عوامل مربوط به بازار سهام) نتایج این تاثیر را برای ارائه راهکارهایی جهت مدیریت این اثر به بخش های مختلف اقتصاد و سرمایه گذاران ارائه دهد.
1-2- مسأله پژوهش
در شرایط کنونی اقتصادی و تنوع و گسترش بانکها در کشور رقابت پذیری میان بانکها به شدت گسترش یافته است. از سوی دیگر موضوع تامین مالی به مهم ترین مباحث در حوزه بخش مالی وبانکی کشور تبدیل شده است چرا که اهمیت بازارهای مالی به دلیل نقش گسترده آن در گردآوری منابع پس انداز کوچک و بزرگ موجود در اقتصاد ملی و هدایت آن به سوی مصارف مولد اقتصادی است.
استفاده صحیح از جریانهای پولی و انتقال وجوه به سمت کارهای تولیدی، باعث رشد اقتصادی، افزایش تولید ناخالص ملی، اشتغال و افزایش درآمد سرانه شده و نهایتاً رفاه عمومی را در بر دارد. لذا ایجاد محیط مناسب برای سرمایه گذاری سالم مولد و تقویت بازار سرمایه ضروری به شمار میرود. در کشور ایران با توجه به شرایط اقتصادی، سرمایه ها عمدتاً به سوی سفته بازی سوق داده میشوند. در این میان، به وجود آوردن شرایطی که سرمایه گذاران از میان شقوق مختلف سرمایه گذاری، اوراق بهادار و سهام شرکتها را برگزینند، دارای اهمیت خاص میباشد. بنابراین با بررسی نیازهای سرمایه گذاران و برآورد تقاضاهای منطقی، بایستی زمینه انتقال سرمایه را از کارهای غیرمولد به سمت کارهای تولیدی را فراهم ساخت.
بسیاری از کشورها قبل از راه اندازی بازار سرمایه، ابتدا به تثبیت اقتصادی میپردازند تا سرمایه گذاران بتوانند در یک محیط قابل پیشبینی به تصمیم گیری و سرمایه گذاری بپردازند. از آنجا که بازار سرمایه نقش مهمی در تخصیص کارای وجوه سرمایه ای ایفا میکند، برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشورهایی همچون ایران، که از یک سو با حجم عظیم سرمایه و از سوی دیگر با کمبود امکانات سرمایه گذاری مولد مواجه است، بازار سرمایه به عنوان نهادی برای تجهیز منابع مالی شرکتها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این بازار در مقابل تغییر و تحولات برخی بازارهای رقیب مانند سکه، ارز و مسکن و بعضی متغیرهای کلان اقتصادی دستخوش تغییرات مهم و اثرگذار میشود. بنابراین شناخت عوامل موثر بر انتخاب بهینه سهام بسیار مهم است.
هر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری به عوامل مختلفی توجه میکند که مهمترین آنها بازده سرمایهگذاری میباشد. بنابراین یکی از کارهای مهم هر سرمایهگذار در زمان سرمایهگذاری پیشبینی بازده حاصل از آن سرمایهگذاری میباشد. و در بین موارد مختلف سرمایهگذاری با فرض ثابت بودن ریسک آنها سرمایهگذار معمولا موردی را انتخاب مینماید که دارای بازده بیشتری باشد.
این بازده که سرمایهگذار مورد توجه قرار میدهد، فقط یک پیشبینی از بازده واقعی آینده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در سرمایهگذاری پیشبینی بازده از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. هر سرمایهگذار برای پیشبینی بازده به عوامل مختلفی توجه مینماید.
بخش قابل توجهی از حجم معاملات انجام گرفته در بورس اوراق بهادار تهران مربوط به معامله سهام بانکها میباشد. تاکنون مطالعه دقیقی نیز در این باره صورت نگرفته است. لذا با توجه به اهمیت موضوع قصد داریم عواملی را که احتمال میدهیم بیشترین تاثیر را بر بازده سهام بانکهای پذیرفته شده در بورس تهران داشته باشند را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
به عبارت دیگر عوامل مختلفی در پیشبینی بازده موثر میباشند و در این تحقیق سعی شدهاست که تعدادی از مهمترین عواملی که انتظار میرود بر بازده سهام در بانکهای پذیرفته شده در بورس تهران تاثیر دارند را مورد بررسی قرار دهیم. عوامل ناشی از بازار سهام . عوامل درون سازمانی بازار سهام که به عنوان متغیر تاثیر گذار بر قیمت سهام مورد بررسی قرار خواهندگرفت عبارتند از:
حسابداری به منظور جوابگویی به نیازهای انسان به وجود آمدهاست. سودمندی در پیشبینی به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی و حسابداری مطرح گردیده است. سودمندی در پیشبینی یکی از خصائص مربوط بودن اطلاعات و به معنای آن است که اطلاعات مالی به نحوی فراهم شود که استفاده کنندگان را در پیشبینی وضعیت آتی یک واحد انتفاعی یاری دهد. اطلاعات مالی مربوط به رویدادهای گذشته معمولا مبنای مناسبی برا پیشبینی نتایح فعالیتهای آتی است. از آنجا که آینده در پردهای از ابهام است اطلاعات مالی ارائه شده هر قدر بتواند ابهام را در مورد یک وضعیت کاهش دهد و به پیشبینیهای نسبتا صریحتر و قابل اتکاتری منجر شود، سود مندی بیشتری دارد. اهمیت پیشبینی به قدری است که سودمندی در پیشبینی به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مطرح شدهاست. در این تحقیق قصد داریم با استفاده از اطلاعات گذشته بانکها تغییرات قیمت و بازده سهام بانکها را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهیم.
امروزه نظریهی قابلیت پیشبینی بازده سهام در مدیریت مالی به عنوان یک فرضیه مورد پذیرش قرار گرفته است. یکی از اهداف اطلاعات حسابداری کمک به استفادهکنندگان در پیشبینی جریانهای نقد ورودی آتی به واحد تجاری و به تبع آن پیشبینی بازده سرمایهگذاری است. بخشی از متغیرهای تاثیرگذار بر بازده سهام شرکتها در بازار سهام ناشی از اطلاعات مالی است که از طریق شبکه حسابداری تهیه میشود. میزان تاثیر این اطلاعات بسیار پیچیده و تا حدی ناشناخته است. محیط اقتصادی در بر گیرندهی تمام عوامل تاثیرگذار بر استفادهکنندگان شبکهی حسابداری و بازارهای سرمایه است. در این محیط تمام اجزا باهم در ارتباط بوده و بر هم تاثیر متقابل دارند. یکی از مزایای شناخت محیط اقتصادی، شناسایی استفادهکنندگان بالقوه از اطلاعات حسابداری و اولویتبندی نیازهای آنهاست. با توجه به اینکه بازار به عنوان بخشی از محیط اقتصادی در برگیرندهی هر نوع سلیقه است، بنابراین میتواند به صورت شاخصی درآید که تعیین کنندهی میزان تقاضای جامعه برای اطلاعات باشد. این موضوع سبب تحقیقات زیادی در ارتباط با بازار و نیروهای موثر بر آن شدهاست.
برای سالهای زیادی دانشمندان و حرفههای سرمایه گذاری استدلال میکردند استراتژی ارزشی عملکرد بهتری در بازار دارد. این استراتژی خرید سهامی که قیمت پایین در ارتباط با سود، پرداخت سود سهام، داراییهای دفتری و اندازههای دیگر ارزش دارند را توصیه میکند. نتایج تحقیقات اخیر نشان دهندهی عملکردخوب این استراتژی در بازار سهام است. اما تفسیر اینکه چرا این استراتژی عملکرد خوبی دارد بحث انگیز است. در این زمینه نظریات مختلفی توسط دانشمندان مالی مطرح شدهاست. بعضی علت بازده بالاتر در استراتژی ارزشی را استفاده این استراتژی از اشتباهات سایر سرمایه گذاران و بعضی دیگر علت بازده بالاتر این استراتژی را ریسک بالاتر آن میدانند.
مسئله اساسی در این تحقیق درک این مطلب است که اهمیت نسبی هر کدام از این عوامل برای سرمایه گذاران چگونه است. به عبارت بهتر سوال اصلی در این تحقیق چنین مطرح میشود که اولویتبندی عوامل مهم در انتخاب سهام در بازار سرمایه از نظر سرمایه گذاران در بورس به چه ترتیبی است. با بررسی مطالعات انجام شده گذشته، نیز مشاهده میشود که بسیاری از این مطالعات با بهره گیری از آزمونهای تحلیل همبستگی و معادلات رگرسیونی تک متغیره و چند متغیره چندگانه به این نتیجه رسیده اندکه نسبتهای مالی مبتنی بر صورتحساب سود و زیان، شاخصهای سودآوری و نسبت قیمت به درآمد همبستگی معناداری با یکدیگر دارند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته به طور کلی سه دسته از عوامل موثر بر قیمت سهام شناسایی شده اند که عبارتند از :
با نظر به اینکه تا کنون تحقیق که همه این عوامل را در یک الگوی مجزا بر تغییرات قیمت سهام بسنجد صورت نگرفته است و بررسی همزمان این عوامل قابلبیت توضیح دهندگی الگوی پژوهش را بالا خواهد برد از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به این مسأله بپردازد.
حال این سوال مطرح می شود که در شرایط حضور هر سه گروه از متغیرهای پولی، متغیرهای کلان اقتصادی و متغیرهای داخلی شرکتها در یک الگوی واحد(تاثیر همزمان متغیرها) این متغیرها چه تاثیری بر شاخص قیمت سهام بانکها دارند و شدت و جهت این تاثیر چگونه است؟ پژوهش حاضر با این سوال به دنبال بررسی فرضیههای ارائه شده در بخش های بعدی است.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از ویژگی های کشورهای توسعه یافته، وجود بازارها و نهادهای مالی کارآمد است. این نهادها ضمن ایفای نقش مهم در اقتصاد این کشورها، زمینه ساز رشد و توسعه اقتصادی آنان نیز می باشند. رشد اقتصادی کشورها ارتباط مستقیمی با میزان سرمایه درگیر در تولید جامعه دارد و در میان اهمیت بورس اوراق بهادار و عوامل مؤثر بر آن به عنوان تخصیص دهنده بهینه منابع فوق برکسی پوشیده نیست. علت این امر را میتوان در اهمیت سرمایه گذاری و انباشت سرمایه در تحول اقتصادی کشور دانست. بدون شک بورس اوراق بهادار یکی از مناسب ترین جایگاه ها برای جذب سرمایه های کوچک و استفاده از آن ها برای رشد یک شرکت و در سطح کلان، رشد اقتصادی جامعه می باشد.
از طرف دیگر طبق تئوریهای مالی بازدهی بیشتر پاداش تحمل ریسک بیشتر می باشد. لذا، با عنایت به اهمیت بورس اوراق بهادار در جذب سرمایه های مردم و تخصیص بهینه آن، شناسایی عوامل مؤثر بر بازدهی بازار بورس به عنوان عامل ایجاد جاذبه ورود به بازار بورس اوراق بهادار لازم و ضروری به نظر می آید.
از طرفی بازار بورس اوراق بهادار نقشی کلیدی در جذب سرمایه های راکد مردم و تخصیص آن به شرکت ها و درنتیجه افزایش انباشت سرمایه جامعه و نهایتاً رشد اقتصادی کشور دارد. لذا، همواره یکی از عوامل رشد اقتصادی یک کشور را در میزان توسعه یافتگی بازارهای
مالی آن دانسته اند. درنتیجه، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازار بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از نهادهای جذب کننده سرمایه راکد و هدایت آن به سمت تولید، لازم و ضروری به نظر می آید. از طرف دیگر، شناسایی روابط علّی بین متغیرهای کلان اقتصادی داخلی و بازار بورس اوراق بهادار تهران نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که ممکن است متغیرهای کلان اقتصادی روابط علّی یک یا دوسویه با شاخص قیمت بازار بورس اوراق بهادار داشته باشد. لذا، اعمال سیاست های اقتصادی می تواند بر دیگر متغیرها نیز تأثیرگذار باشد. درنتیجه شناسایی روابط علّی بین متغیرها برای تحلیل و پیش بینی نتیجه سیاستگذاری ها لازم و ضروری به نظر می آید. به عنوان مثال، اعمال سیاست های تورمی و پیش بینی تأثیرگذاری آن بر بازار بورس اوراق بهادار از طریق شناسایی وجود رابطه علّی بین آن ها امکان پذیر خواهد بود.
همچنین مطالعات انجام شده در امریکا نشان دهنده اختلافات عمده در تعیین قیمت سهام با استفاده از اطلاعات اقتصادی (کلان)، در مقایسه با اطلاعات حسابداری است. تحقیق حاضر می تواند گامی در جهت درک وضعیت موجودکشور و مقایسه آن با شرایط دیگر بازارها باشد. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی روابط شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با متغیرهای کلان اقتصادی و متغیرهای دیگر خارجی تأثیرگذار بر بورس است که می تواند به درک بهتر از رابطه بین بخش های مالی و حقیقی اقتصاد کمک نماید. بازار سهام به دلیل اینکه به عنوان یک میانجی بین قرض دهندگان و قرض گیرندگان عمل می کند، نقشی حیاتی در اقتصاد مدرن بازی می کند.
عوامل مؤثر بر بازار سهام. عوامل مؤثر بر بازار سهام را به صورت کلی می توان به عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم بندی کرد. از منظر مالی و حسابداری، پارامترهایی که به عنوان متغیرهای درونی شرکت های پذیرفته شده در بورس بوده و تأثیر آن ها در رفتار مردم نسبت به سهام این شرکت ها قابل بررسی است، عبارت اند از: ساختار مالی شرکت، تقاضا برای محصول، عایدی هر سهم، مدیریت شرکت، سود و سیاست های تقسیم سود، سهام جایزه و تجزیه سهام، افزایش سرمایه، ادغام و تملک؛ اما دیگر متغیرهای مؤثر بر بازار سهام، متغیرهای بیرونی هستند که در چهار دسته کلی قابل بررسی است شامل: عوامل سیاسی؛ عوامل اجتماعی و فرهنگی؛ عوامل تکنولوژیکی؛ عوامل اقتصادی.
بدون هیچ گونه تردیدی می توان گفت مسایل اقتصادی تأثیر غیرقابل انکاری بر ارزش و حجم معاملات بازار سرمایه دارد. عوامل اقتصادی در دو دسته عوامل اقتصادی کلان و خرد قابل بررسی هستند. تصمیمات مربوط به عوامل کلان اقتصادی تمامی شرکت های بورس را تحت تأثیر قرار می دهد درحالی که عوامل خرد اقتصادی میتواند بر شرکت های مختلف (حتی از یک صنعت) تأثیرات متفاوتی داشته باشد. ازجمله عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر بازار سهام می توان به تولید ناخالص ملی، نقدینگی، شاخص قیمت مصرف کننده، نرخ ارز، قیمت طلا و قیمت نفت خام اشاره داشت.
در اغلب مطالعات انجام شده در زمینه بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص های بازار سرمایه، غالباً رابطه علیت بین سطوح واقعی متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص های مالی یا تغییرات آن ها و یا رابطه بین شاخص های ثبات سیاسی و شاخص های بازار سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. لیکن مطالعات انجام شده در این زمینه اغلب مربوط به دوره های قدیمی بوده و یا مطالعات جدید روی متغیرهای داخلی و تنها اثر آن ها بر بازده سهام به صورت یک طرفه دیده شده است، درحالی که این تحقیق درصدد شفاف سازی تأثیر متغیرهای کلان داخلی بر متغیرهای اصلی بازار بورس تهران شامل قیمت و بازدهی آن می باشد.
رشد اقتصادی به میزان زیادی به سرمایه گذاری بستگی دارد. اخیرا در کشورهای در حال توسعه، توسعه مالی توجه خاصی را به خود جلب کرده زیرا که عمیق تر شدن قدرت مالی توان توضیح دهی قوی را در رابطه با تفاوت در عملکرد رشد اقتصادی داشته است .لذا شناخت سرمایه گذاران و دولت از رابطه متغیرهای کلان اقتصادی و بازار سهام می تواند آنها را در به کارگیری ساز و کارهای مناسبی در نیل به این اهداف یاری دهد.
1-4- اهداف پژوهش
الف) هدف کلی:
ب) اهداف جزئی:
ج) اهداف کاربردی:
انتظار بر این است که در صورت تحقق اهداف مورد نظر در این پژوهش، نتایج آن قابل استفاده برای سازمانها و اشخاص زیر باشد:
– سازمان بورس اوراق بهادار تهران: به عنوان بخشی از رسالت اطلاعرسانی.
– تحلیلگران مالی و کارگزاران بورس: به عنوان ابزار در تصمیمگیریهای مالی و راهنمایی و مشاوره سرمایهگذاران بالقوه و بالفعل.
– مدیران مالی شرکتها: به عنوان ابزاری برای بررسی و ارزیابی داخلی.
– دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشگران علاقمند
– جمع آوری شواهد تجربی و کمک به ادبیات موجود.
– کمک به سرمایه گذارانی که مایلند دربانکها سرمایه گذاری کنند بتوانند با احتمال بیشتری بازده مورد انتظار خود را از این نوع سرمایه گذاری ها پیش بینی نمایند.
– همچنین کمک به دانشجویان و پژوهشگرانی که مایلند عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را مورد مطالعه وبررسی قرار دهند.
– تعیین سهم هریک از مؤلفه ها در تائید یا رد فرضیه ها.