وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی میزان توجه برنامه های درسی دوره پیش از دبستان به رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان از دیدگاه مربیان

آموزش و پرورش رکن اساسی پیشرفت، توسعه و تعالی هر کشوری محسوب می شود. کودکان هر جامعه ای به عنوان آینده سازان، سرمایه های بالقوه ای هستند که در سایه تحصیل علم و دانش، پژوهش و شکوفایی استعدادها رشد صحیح و متعادل شخصیت هم خود و هم جامعه را در مسیر رشد و پیشرفت قرار خواهند داد و نظام آموزش و پرورش در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی می تواند با برنامه ریزی صحیح و اصولی زمینه های تحقق چنین اهدافی را فراهم می‌آورد (ندیمی، 1378).

 

انسانها موجوداتی تک بعدی نبوده بلکه دارای ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، عاطفی، اجتماعی می باشند و رشد و تکامل واقعی زمانی محقق خواهد شد که به تمامی ابعاد شخصیت انسان به طور هماهنگ توجه شود. درواقع پرورش که در حوزه آموزش و پرورش از جایگاه مهمتری برخوردار است، هدف آن هدایت رشد جسمانی و روانی یا به طور کلی هدایت رشد همه جانبه شخصیت پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا کردن استعدادهای آنان است (سیف، 1385).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

برنامه های درسی در جریان آموزش و پرورش با توجه به ابعاد گوناگون رشد شخصیت در راستای دستیابی به اهداف آموزش و پرورش طراحی می‌گردد. این در حالی است که تمامی صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت بر این مسأله توافق دارند که سال های نخستین کودکی بهترین زمان برای پایه ریزی شخصیت مستحکم و اصولی است. لذا اهداف تعلیم و تربیت در این دوره باید پرورش کامل ابعاد شخصیتی یعنی قوای بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی بوده باشد. فقط در سایه بهره مندی از چنین رشد متعادلی است که بستر کامل و متعالی وجود فراهم می شود (افروز، 1378).

 

بنابراین محیط های یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که موجب توقف یا سکون فرد در یک مرحله خاصی نگردد، طرفداران نظریه برنامه درسی رشد گرا به تلفیق و اینکه رشد شناختی، اخلاقی، شخصیتی رابطه‌ای متقابل با یکدیگر دارند و اینکه یک بعد (مثلاً بعد شناختی) نباید موجب حذف ابعاد دیگر شود، توجه ویژه ای دارند (میلر، 1386).

 

پرورش عادات مفید در کودک به منظور تندرستی، پرورش رفتار اجتماعی مطلوب و تشویق کودکان به شرکت در گروهها و دسته های بازی، پرورش عواطف کودک کمک به بروز استعدادهای فطری کودکان، ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودکان، پرورش حس زیباشناسی در کودکان از اهداف مهم و ویژه این دوره می باشد (شکوهی، 1378).

 

بنابراین محتوای دروس ارائه شده برای این دوره باید در جهت رشد تمام ابعاد وجودی شخصیت و همچنین متناسب با اهداف ویژه تعلیم و تربیتی این دوره بوده باشد. بحث شخصیت ازجمله بحث های مهمی است که همگی به آن اذعان دارند و مخاطبین دوره پیش دبستانی نیز همچون سایر دورهای تحصیلی از افرادی با تفاوتهای فردی گوناگون و شخصیت های مختلف تشکیل شده اند که توجه منطقی و معقول به شخصیت و تفاوتهای شخصیتی کودکان جزئی از عدالت اجتماعی است که مورد تأکید بسیاری از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و سایرحوزه‌های علمی می باشد (شولتس، 1364).

 

درواقع کلیت مفهوم و به همین دلیل پیچیدگی واژه شخصیت موجب شده که هر مکتب روانشناسی تعریف خودش را ارائه دهد. نظریه‌های روان کاوی تا پدیدارشناسی یادگیری، پردازش اطلاعات و دیدگاه صفات از مهمترین مکاتبی می‌باشد که به مقوله شخصیت پرداخته اند. بعضی از این فرآیندها به جنبه‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی شخصیت، برخی به عکس‌العمل‌های رفتاری مشهود و برخی به فرآیندهای ناهشیار رفتار آدمی برخی به ارتباط های متقابل افراد با یکدیگر و نقش هایی که در جامعه بازی می کنند توجه نموده و شخصیت را بر این مبنا تعریف کرده اند. درواقع امتیاز مهم دیدگاه روان کاوی از بین دیدگاهها تأکید آن بر زندگینامه منحصر به فرد شخصیت فرد است که بررسی و آگاهی از آن را ارزشمند می سازد (برگ، 1385).

 

امروزه در نظام آموزش و پرورش کتابهایی در قالب انس با قرآن تدوین شده که فقط در راستای رشد شخصیت دینی و معنوی کودکان بوده و از توجه به سایر ابعاد رشد شخصیتی غفلت ورزیده است و همچنین بیشتر مفاهیم گنجانده شده در این کتابها به علت هماهنگ نبودن با توانایی های ذهنی و عقلانی کودکان اثرات نامطلوبی بر رشد شخصیت کودکان میگذارد (کاظمی، 1387)

 

پس ارائه محتوای مناسب درسی برای این دوره باید با تأکید بر رشد همه جانبه کودک در بعد جسمی، ذهنی، عاطفی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی خصوصاً حول محور بازی که از ابعاد مهم فرآیند فعال کودکی در این زمینه می باشد تدوین گردد (کرتیس، 1386)

 

بنا بر کودکان دلیل اصلی وجود برنامه های پیش دبستانی هستند و یا به عبارت بهتر وجود آنهاست که برنامه ها را ایجاب می کند و برنامه ها برای آنهاست. بنابراین باید از کودک و قابلیت هایش نهایت استفاده را در جهت آموزش و پرورش او برد (ندیمی، 1387).

 

تحقیقات انجام شده در زمینه برنامه‌های درسی دوره پیش دبستان در سالهای اخیر نشان دهنده تأثیر برنامه های غنی و برنامه ریزی آموزشی و درسی مطلوب برای گروههای سنی مختلف کودکان در دوره قبل از دبستان است. مهمتر این که نتایج تحقیقات موید سرمایه گذاری بیشتر برای آموزش بهتر و برنامه‌های کیفی به علت کسب موفقیت‌های بیشتر کودکان در سال های تحصیلی بعد از گذرانیدن دوره پیش از دبستان است (کول، 1383).

 

چرا که آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان درون دادی حساس هم از نظر رشد کلی یک فرد و هم از نظر تأثیر در پذیرش و نگهداری کودکان در سطوح ابتدایی، در سیاست ملی آموزش و پرورش اکثر کشورها، مورد تأکید فراوان قرار گرفته است (کول، 1383).

 

رشد پرورش مطلوب شخصیت کودکان بدون توجه به اصل مهم و اساسی که همان تعلیم و تربیت منطقی آنهاست میسر نخواهد بود. در این تحقیق محقق به دنبال این است که تا چه میزان برنامه‌های درسی دوره پیش دبستانی به رشد شخصیت اجتماعی، عاطفی، عقلانی، معنوی و اخلاقی کودکان توجه دارد؟

 

اهمیت و ضرورت مسأله:

 

اهمیت آموزش و پرورش پیش دبستانی از ابتدا بر همه دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت پوشیده نبوده است. تمام کسانی که به نحوی با مسائل آموزش و پرورش کشور ارتباط دارند به این نکته اساسی و بدیهی آگاهی دارند که حل مشکلات و معضلات آموزش و پرورش کشور به طور مستقیم به مسائل دوره پیش دبستانی بستگی دارد. در صورتی که با مسایل این دوره تحصیلی به طور جدی و همه جانبه برخورد نشود نباید امید چندانی به حل مشکلات دوره های بعدی تحصیلی داشت (ندیمی، 1387).

 

چرا که امروزه در بسیاری از نظامهای پیشرفته جهان مسأله آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان یکی از پایه های اساسی تعلیم و تربیت پذیرفته شده و تقریباً در عمده تقسیم بندی های رشد، سن آموزش قبل از دبستان به عنوان یکی از مراحل تکوین شخصیت مورد تأکید قرار گرفته است که گسترش تعلیم و تربیت خردسالان در سنین پیش دبستان باید از جمله هدف های اساسی جهت گیری آموزشی این دهه باشد که بدون تردید این نوع آموزشی یکی از نیازهای مبرم ساخت شخصیت در کودکان است و به عنوان یک عامل قوی در ارتباط کودک با اجتماع تأثیر می گذارد. تا آنجا که ترس و نگرانی کودک را نسبت مدرسه از بین برده و انگیزه لازم جهت یادگیری را در او فراهم می آورد. برنامه های درسی این دوره باید از متن فلسفه و ارزش های حاکم بر تعلیم و تربیت سرچشمه گیرد و به عنوان عنصری از کل نظام تلقی شود. فراگیری و شمول عام داشته و انگیزه و آگاهی های لازم جهت شروع دوره بعدی تحصیلی را در کودکان فراهم آورد. پس ضروری است که برنامه آموزش و پرورش کودکان پیش دبستانی با توجه به نیازها و استعدادهای آنان طراحی شود (ندیمی، 1387).

 

رشد ارتباطات اجتماعی، آموزشی، مقدمات خواندن، نوشتن، حساب کردن پرورش ذوق کودکان، ایجاد فرصتهای تجربه برای یادگیری مسائل مربوط به تغذیه مناسب و اهمیت آن در رشد عمومی،‌ رشد جسمی، تربیت بدنی آشنایی با مهارت های خودیاری شخصی، افزایش مهارت های مربوط به تصور صحیح از خود، نحوه ارتباط با دیگران و مهمتر این که افزایش مهارت های مربوط به رشد زبان و آشنایی با فرهنگ و سنن مذهبی از مسائلی است که جزء ویژگی های رشدی کودکان این دوره می باشد (افروز، 1378).

 

جامعه ما در مسیر رشد و توسعه گام بر می دارد نیازمند آن است که اندیشمندانی در تمامی عرصه های علمی داشته به همین منظور توجه به استعدادها و تفاوت های شخصی آنها باید در سرلوحه برنامه های درسی دوره پیش دبستانی قرار گیرد. لذا برنامه های درسی این دوره از لحاظ محتوایی باید با توجه به نیازمندیهای فردی و گروهی کودکان تدوین شود (صفوی، 1390).

 

از آنجایی که کودکان برای پی ریزی آینده خود و اتخاذ تصمیمات صحیح در مورد آینده و سایر چشم اندازهایی که در زندگی دارند از شانس بیشتری نسبت به بزرگتران برخوردارند. توجه به توانایی ها و ویژگی های شخصیت آنها امری است اساسی، بنابراین اهداف آموزش و پرورش که برای دوره پیش دبستانی در نظر گرفته می شود بایستی هماهنگ با توانایی های ذهنی و عقلی کودکان بوده باشد (کاظمی، 1377). اما گاهی برنامه هایی که برای این دوره تدوین می شود به علت هماهنگ نبودن با ویژگی ها و علایق و نیازمندی های کودکان، آنان را از مسیر واقعی یادگیری دور می سازد که در نتیجه اثرات مخربی را بر سلامت روانی و شخصیت متعادل کودکان بر جای می گذارد.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی می باشد که کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی به چگونگی عملکرد آن بستگی دارد. درواقع سال های پنجم و ششم زندگی کودک را سال های کودکستانی و دوره آمادگی برای ورود به دوره دبستان یا دوره پیش دبستانی می‌نامیم. در این دوره است که کودکان برای ورود به دوره دبستان آماده می شوند و به بیان دیگر نقش نهاد خارج از محیط خانواده یعنی نقش کودکستان در رشد پرورش و یادگیری کودک اهمیت می یابد (قاضی، 1383).

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

لذا برنامه ریزی منسجم و هدفدار آموزش و پرورش ضرورت بیشتری پیدا می کند. درواقع ما امروزه می توانیم و نیازمندیم که بر مبنای اصالتهای فرهنگی خویش برنامه‌های نوین آموزش و پرورش پیش دبستانی را به کار گیریم و چون در یک کشور انقلابی و در حال توسعه بسر می بریم ضرورت دارد برای کودکانی که در محرومیت فرهنگی و اجتماعی روزگار می‌گذراند و اکثریت فرزندان این مرز و بوم را تشکیل می دهند برنامه هایی را ایجاد کنیم که بتواند مقدمات پر کردن شکاف وسیع محرومیت را فراهم کند نتایج این تحقیق اطلاعات ارزشمندی را می تواند در اختیار تصمیم گیرندگان تعلیم و تربیت، مربیان، مدیران و خصوصاً والدین قرار دهد.

 

اهداف پژوهش

 

هدف کلی

 

تعیین میزان توجه برنامه های درسی دوره پیش از دبستان به رشد شخصیت کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

 

اهداف جزئی

 

    • تعیین میزان توجه برنامه درسی دوره پیش از دبستان بر رشد عاطفی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

 

    • تعیین میزان توجه برنامه درسی دوره پیش از دبستان بر رشد عقلانی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

 

    • تعیین میزان توجه برنامه درسی دوره پیش از دبستان بر رشد معنوی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

 

    • تعیین میزان توجه برنامه درسی دوره پیش از دبستان بر رشد اخلاقی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

 

  • تعیین میزان توجه برنامه درسی دوره پیش از دبستان بر رشد اجتماعی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین

سؤال های پژوهش

 

    • برنامه درسی دوره پیش از دبستان تا چه اندازه به رشد عاطفی کودکان توجه دارد؟

 

    • برنامه درسی دوره پیش از دبستان تا چه اندازه به رشد عقلانی کودکان توجه دارد؟

 

    • برنامه درسی دوره پیش از دبستان تا چه اندازه به رشد معنوی کودکان توجه دارد؟

 

    • برنامه درسی دوره پیش از دبستان تا چه اندازه به رشد اخلاقی کودکان توجه دارد؟

 

  • برنامه درسی دوره پیش از دبستان تا چه اندازه به رشد اجتماعی کودکان توجه دارد؟

متغیرها:

 

در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفت به شرح ذیل می باشد که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته می شود.

 

تعریف مفهومی برنامه درسی: برنامه درسی طراحی برای تدارک مجموعه ای از فرصت های یادگیری برای تحت تعلیم قلمداد می نماید درواقع برنامه درسی متضمن پیش بینی اهداف، غایات یا تدارک تجربیات و فرصت های یادگیری و مسائلی نظیر ارزشیابی از برنامه می باشد (فتحی و اجارگاه، 1387).

 

تعریف عملیاتی برنامه درسی: برنامه درسی در این پژوهش تلفیقی به صورت واحدهای کار شامل علوم طبیعی، ریاضیات، قرآن، زبان آموزی، هنر و خلاقیت می‌باشد که میزان توجه هر یک از این برنامه‌ها به رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان بر اساس نظرات مربیان و مادران از طریق آزمون محقق ساخته اندازه‌گیری شده است.

 

تعریف مفهومی دوره پیش دبستان: دوره پیش دبستان به دوره دو ساله ای اطلاق می شود که کودکان گروه سنی 4 الی 6 ساله تحت پوشش برنامه های تربیتی و آموزشی خاصی قرار می گیرند (اساسنامه دوره پیش دبستانی مصوب شورای عالی، 1382).

 

تعریف عملیاتی دوره پیش دبستان: دوره پیش دبستانی شامل کودکان 6 ساله‌ایست که در این تحقیق دیدگاه والدین (مادران) و مربیان آنان از طریق آزمون محقق ساخته مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

تعریف مفهومی شخصیت: شخصیت درواقع بیانگر آن دسته از ویژگی‌های فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی، رفتاری آنهاست (کدیور و جوادی، 1387).

 

تعریف عملیاتی شخصیت: منظور از شخصیت رشد عاطفی (مهر و عطوفت نسبت به دوستان، محبت کردن نسبت به آنها، صمیمی بودن با دوستان، عدم پرخاشگری نسبت به آنها، کمک به دوستان درمواقع ضروری، احترام به مربی و سایر دوستان) می‌باشد. منظور از رشد عقلانی (کاربرد صحیح اسامی و صفات در جمله بدون آموزش مستقیم از طریق ارتباط با اطرافیان به صورت تدریجی، تسلط بر نمادها به جای اشیاء، گسترش تکلم کودک، درک مفاهیم زمانی و مکانی، قضاوت بر مبنای خصوصیات ظاهری‌ اشیاء) می‌باشد و منظور از رشد معنوی (آشنایی با زندگی ائمه اطهار و معصومین، کتاب قرآن، تقویت فطرت ذاتی، ایجاد نگاهی تازه و نشاط انگیز به محیط اطراف، پی بردن به ارزش و اهمیت نماز و اقامه صحیح آن) می‌باشد و منظور از رشد اخلاقی (آموزش عملی دستورات اخلاقی پسندیده به کودک و بازداشتن مناسب او از ارتکاب به کارهای ناپسند، تشویق به انجام کارهای صحیح و مطابق اصول اسلام، راستگو بودن و پرهیز از دروغگویی) می‌باشد و منظور از رشد اجتماعی (شرکت در بازی‌ها و سرودهای دسته جمعی، توانایی گوش دادن به دیگران و تبادل نظر با آنها، توانایی شرکت و همکاری با دیگران و ایفای نقش) می باشد که هر یک از این ابعاد شخصیت بر اساس نظرات مربیان و والدین از طریق آزمون محقق ساخته اندازه‌گیری شد.

بررسی میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه از دیدگاه دبیران تربیت بدنی

برنامه‌ریزی‌درسی در میان دانش‌آموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامه‌ای زمانی برای خواندن دروس و کتاب‌هاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامه‌ریزی‌درسی متفاوت است. تعریف واحدی از برنامه‌درسی در میان صاحب‌نظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامه‌ریزی درسی ارئه داده است. به طور کلی نگرش‌های اساسی به برنامه‌ریزی درسی به چند شاخه رشد فرایندهای ذهنی و عقلی، منطق‌گرایی علمی، تحقق خود، و تطابق و بازسازی اجتماعی قابل تقسیم است (ملکی، 1386). در زبان انگلیسی از برنامه‌ درسی بیشتر با عنوان Curriculum یاد می‌شود. برخی تعاریف برنامه درسی از دیدگاه اندیشمندان غربی برنامه درسی، شامل کلیه تجربه‌ها، مطالعه‌ها، بحث‌ها، فعالیت‌های گروهی و فردی و سایر اعمالی است که فراگیر تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام می‌دهد. برنامه آموزشی نقشه‌ای است که در آن فرصتهای مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای کلی وجزئی مربوط که برای دانش‌آموزان و مدارس در نظر گرفته شده‌اند. اما منظور از برنامه‌درسی در این پژوهش همان سندمکتوب است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

                              از نظر بینت و همکاران (1983) تربیت بدنی به بخشی از تعلیم و تربیت عمومی گفته میشود،که از طریق فعالیت های جسمانی و حرکت از قبیل بازی، مسابقه، نرمش، ژیمناستیک، رقص و فعالیت‌های، مشابه اجرا می‌شود. وست و بوچر (2003) تربیت بدنی را به عنوان فرایند آموزشی تعریف کرده اند که در آن فعالیت‌های جسمانی به عنوان راهی برای کمک به دانش آموزان به منظور کسب مهارت‌ها، آمادگی، دانش و نگرش مثبت در جهت رشد مطلوب و تندرستی استفاده می شود. اهمیت درس تربیت بدنی، از دروس دیگری که در برنامه تحصیلی مدارس وجود دارد،کمتر نیست.

 

                        درس تربیت بدنی به عنوان یکی از بخش‌های متدوال در برنامه درسی مدارس، مشتمل برآموزش رشد، تقویت و مراقبت از بدن و حفظ آمادگی بدنی است. همچنین همه‌ی توانایی‌های شناختی و مهارت‌های حرکتی را از طریق ورزش، تمرین و انواع فعالیت‌های بدنی مثل: هنرهای رزمی و ایروبیک تقویت می‌کند. در ادامه به بخشی از فوایدی که مبین اهمیت درس تربیت بدنی است، اشاره میشود: 1-حفظ آمادگی بدنی: آمادگی بدنی یکی از مهمترین عناصر در سوق دادن زندگی به سوی یک شیوه زندگی سالم محسوب می‌شود. درس تربیت بدنی، به نقش هرفعالیت قاعده‌مند، منظم و دایمی در کسب این آمادگی اشاره دارد. 2-تقویت کننده اعتماد فراگیر:شرکت مستمر در ورزش‌های انفرادی،دونفره یا تیمی اعتماد به نفس را بالا می‌برد. 3-آگاهی درباره اهمیت سلامت و تغذیه:در کلاس های درس تربیت بدنی نه تنها درباره ی شرکت دربرنامه های تفریحات سالم و آمادگی جسمانی صحبت می شود،بلکه این کلاس ها منجر به ارتقای دانش درباره جنبه های مختلف بهداشت بدنی نیز میشود. 4-ایجاد روحیه جوانمردی و کار تیمی : شرکت در ورزش های تیمی و حتی دو نفره ، به ایجاد حس روحیه تیمی و گروهی در میان دانش آموزان منجر می‌شود. زمانی که دانش آموزان در ورزش های تیمی مشارکت می‌کنند، آنها می آموزند که چگونه خود را با وظایف دیگر هم تیمی ها سازگار نمایند. این فرایند کمک همه جانبه ای به مهارت‌های ارتباطی و همکاری با دیگران میکند. 5-توسعه مهارت های حرکتی: توانایی تمرکز برروی حرکت تابی راکت و حرکت صحیح و درست آن برای ضربه به موقع، مثالی از مهارت‌های حرکتی در کلاس های درس تربیت بدنی است. مشارکت در ورزش ها و فعالیت های کلاس درس تربیت بدنی، به تقویت پاسخ‌های سریع دانش آموزان کمک می‌کند. همچنین این درس با نظم دادن به حرکات بدن و ایجاد وضعیت صحیح بدن، به توسعه و هماهنگی عصبی عضلانی چشم و دست نیز می انجامد. 6-اهمیت رعایت بهداشت: کلاس‌های درس تربیت بدنی، شامل دروسی مرتبط با شناخت و اهمیت بهداشت و نظافت شخصی می‌شود. بنابراین به دانش آموزان در زمینه بهداشت و نگه داری از سلامت فردی در طول زندگی کمک می کند. 7-افزایش همه جانبه توانایی‌های شناختی: کلاس‌های درس تربیت‌بدنی به شناخت همه جانبه توانایی‌های دانش آموزان کمک می کند. زیرا آن‌ها از طریق شرکت در فعالیت‌های بدنی، درمورد ورزش‌های گوناگون اطلاعات و شناخت پیدا می کنند. 8-شکوفایی استعدادهای ورزشی: کلاس‌های درس تربیت بدنی، موقعیت خوبی را برای همه ی افرادی که علاقمند به مطرح شدن در جهان ورزش هستند به وجود می آورد. این کلاس ها برای استعدادهای ورزشی، موقعیت مناسبی را فراهم می آورد تا کشف و تجربه ی زمینه های مختلف ورزشی، رشته مورد علاقه خود را شناسایی کنند.9-تامین لدت و رفع خستگی: شرکت در کلاس‌های درس تربیت بدنی، علاوه بر فرصتی که برای یادگیری در زمینه‌های بهداشتی و دانش به وجود می آورد، موقعیت و فضای لازم را برای تفریحات سالم نیز به وجود می آورد. دانش آموزانی که در طول هفته از نوشتن و گوش دادن خسته شده اند، نیاز به یک فعالیت تفریحی مناسب برای فوق برنامه خود دارند. شرکت در ورزش و آمادگی بدنی کلاس‌های تربیت بدنی،ب ه عنوان یک فعالیت خوش آیند برای دانش آموزان محسوب میشود. 10-ارتقای زندگی سالم در بزرگ‌سالی:کودکانی که در سنین کودکی به اهمیت بهداشت و سلامتی پی می‌برند در طول دوره رشد و دوران بزرگسالی از اهمیت زندگی سالم آگاهی کافی دارند، بنابراین برنامه تربیت بدنی شامل انواع فعالیت های بدنی و ورزشی است. اطلاعات لازم را در زمینه‌ی اهمیت بهداشت و سلامتی در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و به شکل گیری شخصیت افرادی آگاه و مطلع کمک می‌کند. وجود یک برنامه کامل و همه جانبه ی درس تریت بدنی، در تربیت افراد بزرگسال که روش زندگی سالم را به خوبی می دانند موثر است (رمضانی،1389). به رغم پیشرفت و توسعه برنامه‌های درسی تربیت بدنی در دنیا و بهره برداری مداوم از نظریه‌های برنامه درسی و الگوهای طراحی برنامه درسی،برنامه درسی تربیت بدنی درکشورما با پیشرفت علمی همراه نبوده است (اسماعیلی-1389). حال باتوجه به اهمیت این درس در نظام آموزشی و ضرورت پرداختن کودکان و نوجوانان به آن هماهنگی و انجام آن با سایر دروس برنامه آموزشی مدارس بیشتر شده است. در این میان تحقیقات زیادی در زمینه مشکلات درس تربیت بدنی انجام شده است اما فقدان یک تحقیق همه جانبه در حوزه برنامه درسی تربیت بدنی و ارزیابی آن از دیدگاه‌های مختلف به چشم می‌خورد.

 

                                 با وجود تاکید بر ضرورت تربیت بدنی برای تعلیم و تربیت عمومی اگرچه تامین سلامت جسمانی و توجه به بهداشت فردی در اهداف زیستی آموزش و پرورش  آمده است و پرورش تن و روان و حفظ سلامتی جسمانی و ایجاد عادات بهداشتی در اهداف آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است. اما نگاهی به تاریخچه تربت بدنی در آموزش و پرورش ایران نشان می دهد در حالی که در سال 1306درس تربیت بدنی به طور رسمی و اجباری جزو برنامه درسی همه مقاطع تحصیلی اضافه شد اما به دلیل عدم پیش بینی منابع مالی و امکانات و نیروی متخصص اجرای آن در عمل صورت نگرفت مطالعات توصیفی نیز بیانگر کاستی‌هایی در اجرای برنامه‌های‌درسی تربیت بدنی در ایران است.

 

                              در گذشته تلاش زیادی برای برنامه‌‌‌ ریزی‌درسی تربیت بدنی در ایران صورت نگرفته و عدم برنامه ریزی‌درسی برای تربیت بدنی و بی توجهی به آن از طرف مسؤلان و والدین و حتی حذف معلم تربت بدنی به طور رسمی نشان‌دهنده آن است که توجه مناسب که شایسته آن باشد به این درس مهم توجه نشده است. با توجه به دلایلی که در اهمیت تربیت بدنی گفته شد ضرورت توجه به برنامه و تدوین برنامه درسی مناسب برای آن روشن میشود. چنین برنامه ای مرهون تحقیقاتی است که با روش‌های مختلف تحقیق اطلاعات لازم را برای مدیران فراهم کند زمانی می توان برنامه‌ریزی کرد که اطلاعات لازم را در اختیارداشت و وضعیت موجود توصیف شده باشد (اسمعیلی و همکاران، 1385). دانستن نگرش مربیان تربیت بدنی به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی نسبت به برنامه درسی تربیت بدنی موجود در مدارس متوسطه می‌تواند زمینه ای فراهم نماید تا ضمن بررسی نقاط قوت وضعف برنامه درسی راهکارهایی برای برنامه ریزی صحیح،اصلاح و بهبود در این حوزه انجام دهند.

 

تحقیقاتی با عنوان بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره راهنمایی از دیدگاه معلمان و کارشناسان تربیت بدنی استان کرمان(دشتخاکی، 1391)، وضعیت برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس متوسطه استان مرکزی(حقدادی، 1390)، بررسی نیازهای آموزشی درس تربیت بدنی و ورزش مدارس متوسطه ایران(رمضانی نژاد و همکاران، 1388)، مقایسه نیازهای جسمانی، مهارتی، شناختی و عاطفی دانش آموزان دختر مدارس ایران در درس تربیت بدنی و ورزش پرداختند. هدف آنها مقایسه اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان دختر در درس تربیت بدنی و ورزش در سه دوره تحصیلی(رمضانی نژاد و همکاران، 1391)، بررسی وضعیت اجرای درس تربیت بدنی در مدارس راهنمایی و متوسطه استان یزد(خاوری و یوسفیان، 1387) انجام شده است و جای پژوهشی که میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی دوره متوسطه را بسنجد و در دو وضعیت موجود و مطلوب مقایسه کند خالی است.

 

این تحقیق می کوشد با بررسی هدف‌های برنامه درسی در سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی، میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان بسنجد و وضعیت موجود و مطلوب آن را با هم مقایسه کند.

 

1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق

 

نظام تعلیم و تربیت یکی از مهم‌ترین نظام های اجتماعی است که الگوی ساختار اجتماعی معاصر آن‌را دربرمی گیرد. اگرچه تعلیم و تربیت یک نهاد دیرینه ی اجتماعی است که عمر آن به قدمت جوامع انسانی میرسد اما توانمندی های عصرجدید و در رأس آن تراکم  و انفجار اطلاعات و تورم فرهنگ این جایگاه پیشرفته را در سطح سازمان ها و نهادهای اجتماعی به تعلیم و تربیت داده است. تربیت بخش مهمی از نظام آموزش و پرورش هر جامعه را تشکیل می دهد و حرکتی است تکاملی و تدریجی به منظور هدایت فرد از آنچه هست به آنچه باید بشود. همانطور که ژان ژاک روسو اظهارکرده است، تربیت عملی است که میتواند فرد را در دایره‌ی استعدادهای فطری‌اش پرورش دهد و یا به گفته نقیب زاده کشاندن به سوی ارزش ها معنی حقیقی تربیت و هدف نهایی تعلیم و تربیت فرد است. به همین دلیل در مکتب انسان ساز اسلام تزکیه و تربیت بر تعلیم و تعلم مقدم است. از طرف دیگر تربیت بدنی بخشی از آموزش و پرورش رسمی و برنامه های مدرسه است که از طریق فعالیت ها، بازی ها و حرکات جسمانی برنامه ریزی شده به پرورش و رشد فرد کمک می کند. برنامه های تربیت بدنی در مدرسه در حقیقت بخش عملی تعلیم و تربیت عمومی است که فرد به وسیله شرکت درآن مجموعه ی وجودی (جسم و عقل و روح) خود را مورد تربیت قرار می‌دهد لذا هدف کلی تربیت بدنی کمک به پرورش قوای جسمانی،عقلانی،عاطفی و مهارت‌های اجتماعی است. با این توضیح در حقیقت تربیت بدنی به عنوان ابزاری مناسب برای تحقق اهداف و آرمان‌های آموزش و پرورش در جامعه است. از آنجا که داشتن جامعه ای فعال، پویا و سالم در گرو این است که کودکان و نوجوانانی که در مدارس تربیت می‌شوند در معرض برنامه‌درسی‌تربیت بدنی قوی و غنی از لحاظ محتوا قرار گیرند.بررسی اهداف برنامه درسی موجود این دانش را به ما می دهد که برنامه درسی موجود در چه حیطه هایی موفق بوده و درچه حیطه هایی کمبود و نیاز به اصلاح دارد.

 

1-3- اهداف تحقیق

 

هدف کلی این تحقیق بررسی میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان می‌باشد. در این راستا اهداف جزئی زیر برای رسیدن به هدف کلی پژوهش مطرح می‌شوند:

 

1-بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه شناختی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن

پروژه دانشگاهی

 

 

2- بررسی اهداف  برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه  عاطفی و مقایسه وضعیت موجود و ومطلوب آن

 

3- بررسی اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه روانی حرکتی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن

 

 

 

1-4-سوال‌های تحقیق:

 

سئوال‌های این پژوهش به شرح زیر است:

 

    • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه‌درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌شناختی از نظر دبیران تربیت بدنی متوسطه شهرکرمان چگونه است ؟

 

    • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌عاطفی از نظر دبیران تربیت بدنی شهرکرمان چگونه است؟

 

  • وضعیت موجود و مطلوب اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه‌روانی‌حرکتی از نظر دبیران تربیت بدنی شهرکرمان چگونه است ؟

 

 

1-6-تعاریف مفاهیم

 

الف)تعاریف مفهومی

 

تربیت بدنی:« به آن وجه از آموزش و پرورش اطلاق می شود که می خواهد از طریق فعالیت های جسما نی از قبیل بازی های ورزشی، حرکات نرمشی، حرکات ژیمنا ستیک و سایر حرکات مربوطه حد اعلای زمینه را برای رشد و پرورش کامل ا ستعدادهای فرد فراهم آورد» (رضوی،1384).

 

آموزش تربیت بدنی: «یک دوره آموزشی است که از طریق تعادل و ارتباط منطقی با   فعالیت‌های فیزیکی هدف قرار داده می شود تا بهترین تکامل بالقوه فردی رشد و نمو فیزیکی و قابلیت های روانی- اجتماعی را شامل شود » (هاردمن، 2007).

 

درس تربیت بدنی: « به محتوایی گفته می شود که معلم تربیت بدنی در کلاس به دانش آموزان ارائه می‌دهد. هدف از ارائه چنین محتوایی توسعه و تکامل ابعاد روانی – حرکتی، شناختی و عاطفی دانش آموزان است » (شعبان زاده،1380).

 

حیطه شناختی: « به جریان هایی گفته می شودکه با ذهن و اندیشه آدمی سروکار دارند مربوط می شوند» (سیف،1380؛99).

 

حیطه مهارتی: «حوزه روانی – حرکتی به زمینه مهارت های حرکتی یا فعالیت های بدنی ارتباط دارد به عبارت دیگر، هر فعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی هم باشد، در این حوزه جای دارد» (همان منبع؛109).

 

حیطه نگرشی: «این حوزه بر احساس، هیجان و درجه قبول یا رد پدیده های معین از جمله ارزش ها تاکید دارد» (لوی،1380).

 

ب) تعاریف عملیاتی

 

 تربیت بدنی:تعلیم و تربیت از طریق حرکت و فعالیت های جسمانی در مدرسه توسط معلم، تربیت بدنی اطلاق می‌شود، مثلا از طریق شرکت در بازی ها ی آموزشگاهی و آموزش مهارت‌های مقدماتی رشته های ورزشی.

 

درس تربیت بدنی: درس تربیت بدنی عبارت است از دو ساعت برنامه هفتگی دانش آموزان مدرسه متوسطه است.

 

 حیطه شناختی: میزان آگاهی از اطلاعات مربوط به بهداشت ورزشی ( اصول استفاده ازموادغذایی، اهمیت کنترل وزن بدن) آشنایی با وضعیت های بدنی(اطلاع از فرم صحیح بدن درهنگام ایستادن، نشستن، راه رفتن، خوابیدن و دویدن) در دانش آموزان، آشنایی با آمادگی جسمانی و برخی آزمون های رایج آموزشگاهی و میزان آگاهی از موارد ایمنی (برخی از عوامل ایجاد صدمات ورزشی، رعایت اصول ایمنی) همچنین آشنایی با ورزش های رایج (با دست و با یا هردو) در دانش آموزان را می سنجد. این حیطه با سوالهای شماره 1تا 18 پرسشنامه سنجیده شده است.

 

حیطه مهارتی: میزان کسب مهارت جهت آمادگی جسمانی و حرکتی(استقامت عضلانی و قدرت، استقامت قلبی – عروقی و انعطاف پذیری) و داشتن مهارت درمقدمات ورزش های رایج آموزشگاهی(ورزش های گروهی و انفرادی) و کسب مهارت در اجرای ترکیبی حرکات پایه و مهارت ها و بازی های ورزشی را مورد بررسی قرار می دهد. این حیطه با سوالهای شماره 28تا 43 پرسشنامه سنجیده شده است.

 

حیطه نگرشی: میزان علاقه به رعایت نظافت و عادات بهداشتی و علاقه به فعالیت های تربیت بدنی و بازی ها وهمچنین تمایل به شرکت دربازی ها و فعالیت های گروهی و تمایل به حفظ سلامت جسمانی را در دانش آموزان  می سنجد. این حیطه با سوالهای شماره 18تا 28 پرسشنامه سنجیده شده است

 

.Physical Education

 

-Benet et al

 

– uestVand Bucher

 

physical education

 

.Physical Education Lesson

 

. Cognitive domain

 

.Psychomotor domain

 

. affective domain

بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرمان

مدرسه هوشمند، سازمانی است آموزشی با موجودیت فیزیکی و حقیقی که در آن دانش آموزان به شکل نوین آموزش خواهند دید (ناصری و مشهدیان، 1390). هدف، ایجاد یک ساختار منطقی و مناسب برای تلقین فناوری اطلاعات و ارتباطات و محتوای دروس به صورت هوشمند است به نحوی که فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت اساسی، مبنای یادگیری قرار می گیرد (شهامت و همکاران، 1371). در تعریف مدارس هوشمند ایران چنین آمده است: مدارس توسعه یافته­ای هستند که برای انتقال مفاهیم سنتی از ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کمک می گیرند. این ابزارها شامل: برنامه­های رایانه ای از جمله نرم افزا­های کاربردی نظیر اسلاید (پاورپوینت)، واژه نگار و صفحات گسترده و امکانات اینترنتی است (زمانی و همکاران، 1384).

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

یکی از مفاهیم بکار رفته در تعاریف مدارس هوشمند، فناوری اطلاعات می باشد که عبارت است از گردآوری، انتخاب، پردازش، ذخیره سازی و کاربرد اطلاعات در زمینه های مورد نظر و انتقال آنها از طریق کامپیوترهای چند رسانه­ای به طوری که حاصل آن  طراحی، انتخاب مواد آموزشی (دروس) و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری به صورت شبکه ای از یادگیرند­گان، یاددهندگان، کار­شناسان ، فن­سالاران رایانه می­باشد و نوع فضای آموزشی فناوری اطلاعات، پویا، زمان واقعی و مشارکتی است (ابراهیم زاده، 1385).

 

هم اکنون محور توسعه آموزش های الکترونیکی در اکثر کشورهای جهان، آموزش های مجازی می باشد. با توجه به حجم گسترده تقاضا برای آموزش از یک سو و ناتوانی نظام کنونی در پاسخگویی به آن و همچنین قابلیت های فراوان روش های نوین آموزش الکترونیکی از سوی دیگر، ایجاد و توسعه سیستم های آموزش الکترونیکی به امری ضروری و مهم بدل گردیده است (میرزایی و شعبانی نیا، 1392).

 

با توجه به عصر حاضر، که عصر انفجار اطلاعات و به روز بودن دانش است و حجم تقاضا برای آموزش گسترده شده و از طرف دیگر قابلیت های فراوان روش های نوین آموزش الکترونیکی نظرها را از آموزش سنتی به آموزش الکترونیکی کشیده، آموزش الکترونیکی هر چند مزیت های فراوان دارد ولی هنوز ایجاد آن در جامعه ما با کمبودها و مشکلاتی همراه است.

 

تحقیقات زیادی در حوزه آموزش و یادگیری الکترونیکی و هوشمند سازی مدارس انجام شده است (نقیب زاده، 1384/ ملینکس، 1380/ مهرمحمدی و ذوقی، 1383/ جلالی و حداد،1384/ علیزاده، 1385/ امام جمعه و ملایی نژاد و جزوی، 1386/ نادری و زاهدی، 1389/ نیرومند و بحت آوری، 1390) در پژوهش های خود به برشماری مزایای مدارس هوشمند و ضرورت به کارگیری آن پرداخته اند (اسفیجانی، 1381/ شواخی، 1382/ اسلامی و صدری ارجامی، 1383/ جلالی، 1384/ شهباز و سلیم آبادی، 1385/ جهانبخش و صالحی و کاشانی، 1386/ زمانی و عظیمی و محمودی و همکاران، 1387/ زمانی و همکاران، 1389/ علی نژاد، 1390 و1391/ رضایی­راد و همکاران، 1391) در پژوهش­های خود، ضمن بیان نقاط قوت و فرصت­های مدارس هوشمند از ضعف­ها و کمبود­های این مدارس سخن گفته و به ارائه راهکارهایی برای اصلاح ضعف­ها پرداخته اند همزمان با آن کم وبیش تقاضاهایی از طرف معلمان طرح می شود امابااین وجود تردیدهایی درزمینه گسترش وتوسعه آن نیز از سوی معلمان دراطراف کشور وجودداردبرای معلمان این سؤال پیش می آیدکه آیامدرسه هوشمند باعث تسهیل یادگیری می شود؟ آیا ارتباط اجتماعی دانش اموزان راتقویت می­کند یا تضعیف؟ آیا مهارت­های لازم برای استفاده ازمدارس هوشمند را دارند

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ازسوی معلمان این سؤال ایجاد می شود که آیا یادگیری از طریق وسایل الکترونیکی، بهتر صورت خواهد گرفت یا خیر؟.

 

به طور کلی می­توان گفت استفاده از مدارس هوشمند هنوز جای سؤال و بررسی دارد و علیرغم پژوهشهای انجام شده، پژوهشهای بیشتری را می­ طلبد. حال سؤال اساسی این پژوهش این است: نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان که از نزدیک با این پدیده درگیر هستند؛ چیست؟ آیا آنها با هوشمندسازی مدارس موافقند؟

 

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

امروزه به دلایل مختلف ازجمله رشد فناوری­های رایانه­ای، انفجار دانش و نیاز به روز بودن آن، دیگر آموزش سنتی نمی­تواند آنچنان کارایی داشته باشد بنابراین نظرها به سوی آموزش الکترونیکی و مدارس هوشمند معطوف گردیده است. لذا این پژوهش به بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدید­های هوشمند­سازی مدارس از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرکرمان می­پردازد.

 

از آنجا که مدارس کنونی، توانایی ارتقاءِ یادگیری دانش­آموزان برای ایفای نقش مفیدتر را ندارند لذا برای تربیت دانش­آموزان مستعدتر برای زندگی منطقی، مدارس نیاز به تغییر دارند. مدارس باید شرایطی را که بچه­ها در آن زندگی می­کنند و مشغول به کار می­شوند در نظر بگیرند و آموزش­های خود را متناسب با نیازهای جامعه عرضه کنند(مرکز هدایت آموزشی، 1992). امروزه به علت رشد فناوری­های رایانه­ای، سرعت نقل و انتقالات اطلاعاتی و مسئله انفجار دانش اطلاعات به سهولت و سرعت می­تواند در اختیار همگان، قرار گیرد. تفاوت این امر بالارفتن سطح دانش متعارف دانش­آموزان است که هماهنگی با دوره­های آموزشی را به هم می­زند. در چنین شرایطی استفاده از فناوری­های اطلاعاتی و انفورماتیکی در مدارس هوشمند، امکان به روز کردن اطلاعات علمی و ارتقاء معلمان و تدریس ایشان را فراهم می­آورد(افضل خانی و قدس، 1390).

 

در کشورهای در حال توسعه، مدارس هوشمند به صورت حضوری برای جبران برخی از عقب ماندگی­ها نظیر شیوه­های ناکارآمد تدریس سنتی معلم محوری، کمبود کتاب­های درسی غنی و روزآمد، فقر سواد اطلاعاتی و رایانه­ای معلمان و دانش­آموزان، نیازهای روزافزون بازار کار به نیروی­انسانی کارآمد و مجهز به سواد فناوری در حال شکل گیری و توسعه است(زمانی و همکاران، 1389 ).

 

جامعه اطلاعاتی آینده، نیازمند افرادی است که بتوانند فناوری اطلاعات را خلاقانه در جهت رشد و توسعه به کار برند در این عصر بی بهره ماندن از دانش، بینش و مهارت­های به روز، به بیکاری نابرابری اجتماعی و در نتیجه پیدایی نارضایتی و تنش می­انجامد و بنابراین در این دوره بیش از هر زمان دیگر جوامع انسانی نیازمند توسعه انسانی می­باشد( مشایخ، 1390).

 

واقعیت­ها نشان می­دهند که استفاده از فناوری­های نوین در قرن 21، تاثیر عمیقی در زندگی اجتماعی انسان خواهد داشت یقیناً آموزش و پرورش نیز از این تغییرات مستثنی نخواهد بود. تحقیقات در آموزش این مطلب را بیان میکند که فناوری اطلاعات به شکلی عمده در نظام آموزشی منظم استفاده شده است( دلوز، 1380).

 

با توجه به کاربرد وسیع اینترنت، نیازهای آموزشی فارغ­التحصیلان مدارس، دانشگاه­ها و مراکز آموزشی نیز طبعاً متفاوت شده  و باید مهارت­های لازم در این خصوص را فرا گیرند (احمدی و ویرجینیاری، 1382) با توجه به دلایل بالا که ضرورت ایجاد مدارس هوشمند را بیان می کندهنوز تردید داشتن عده­ای از معلمان و والدین در موثر بودن آن، و همچنین مشکلاتی که در اجرای این طرح در کشور ما وجود دارد از جمله مشکلات پیش روی مدارس هوشمند است.

 

(صدری ارحامی، 1383) مسائل فرهنگی را به عنوان عامل مشکل ساز در اجرای طرح یادگیری الکترونیکی میداند. مسائلی از قبیل مقابله و مخالفت افراد در استفاده از روش­های نوین در برابر روش­های سنتی آموزش، وجود مشکلات خاص یادگیری الکترونیکی شامل: بستر مخابراتی در ایران، عدم وجود نرم­افزار آموزشی مناسب و هزینه سخت افزاری مناسب می­تواند پیاده سازی طرح را با مشکل روبرو کند.

 

مهمترین شرط پیشرفت در هر زمینه، شناخت مشکلات وکمبودها و برنامه ریزی برای مقابله با آنهاست. تغییر شرایط نامناسب آموزشی و الکترونیکی در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. از این رو مقاله حاضر به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای هوشمندسازی مدارس میپردازد. نتایج به دست آمده در جهت برنامه ریزی آینده و اجرای بهتر طرح به مسئولین و دست اندرکاران آموزشی،کمک خواهدکرد و از آنجا که مدارس هوشمند در ایران نوپا هستند، برای گسترش و فعالیت بهتر آنها لازم است نقاط قوت و فرصت­های آن شناخته شده تا انگیزه برای فراگیرشدن فراهم شود. با شناسایی فرصت­ها و قوت­ها مدیران سعی خواهندکرد تا با الگوگیری از این مدارس،کلاس های خود را به فناوری مجهز نمایند. در ضمن اینکه با تجهیز مدارس،مرزهای دانش ازکتابهای درسی فراتررفته و شیوه­های تدریس و یادگیری از حفظیات و به خاطرسپاری محض به تفکر انتقادی و ارزیابی منابع اطلاعاتی گسترش خواهد یافت. نتایج به دست آمده از این پژوهش به مسئولان آموزش و پرورش کمک خواهدکرد تاضمن شناسایی وضعیت این مدارس، درپی رفع نقاط ضعف آنها باشند و با برنامه ریزی صحیح و مطلع شدن از دیدگاه معلمان و دانش آموزان، تهدیدها را به فرصت­ها تبدیل کنند. از سوی دیگر، تأسیس مدارس هوشمند هزینه بر است و لازم است هرگونه سرمایه­گذاری در این مورد سنجیده و حساب شده  و با توجه به نتایج پژوهش انجام گیرد تا از صرف زمان و هدردادن هزینه­ها جلوگیری شود.

 

بنابراین وجود این قبیل مسائل و مشکلات، ضرورت تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را ایجاب می­کند تا از تأثیری که این مدارس در فرایند آموزش باقی می­گذارند آگاه شده و با نگاه واقع بینانه­تری به این مدارس نگریسته تا بتوانیم ضعف­ها را اصلاح و قوت­ها را تقویت کنیم.

 

1-4. اهداف­ تحقیق

 

1-4-1. هدف کلی

 

 بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدیدهای هوشمند سازی مدارس ابتدایی کرمان از دیدگاه معلمان.

 

1-4-2. اهداف جزئی

پروژه دانشگاهی

 

 

در این راستا اهداف جزئی زیر برای رسیدن به هدف کلی پژوهش مطرح می­شوند

 

    • بررسی نقاط قوت هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.

 

    • بررسی نقاط ضعف هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.

 

    • بررسی فرصت­های هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.

 

  • بررسی تهدیدهای هوشمند سازی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر کرمان.

 

 

1-5. سؤالات­ یا فرضیه­های تحقیق

 

1-5-1.سوالات تحقیق

 

توجه به سوال­های این پژوهش که در راستای دستیابی به اهداف پژوهش مطرح گردیده به شرح زیر است

 

1- نقاط ضعف هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

 

2-. نقاط قوت هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

 

3-. تهدیدهای هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلم چیست؟

 

4- فرصت­های هوشمند سازی مدارس از دیدگاه معلمان چیست؟

 

5- آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد نقاط قوت هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

 

6-آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد نقاط ضعف هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

 

7- آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد فرصتهای هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

 

8- آیا نظر معلمان مرد و زن ابتدائی شهرکرمان در مورد  تهدیدهای هوشمندسازی مدارس، متفاوت است؟

 

 

 

1–6. تعاریف مفهومی و عملیاتی اصطلاحات

 

1-6-1. تعاریف مفهومی اصطلاحات

 

مدرسه هوشمند: سازمانی آموزشی با موجودیت فیزیکی و حقیقی(ونه مجازی) است که درآن دانش آموزان به شکل نوینی آموزش می بینند. در مدرسۀ هوشمند، کنترل و مدیریت، مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه انجام گرفته و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند م­ باشد ( آموزش وپرورش تهران، 1384).

 

نقاط قوت: منظور از قوت در سازمان، وجود منابع، مهارت­ها، توانایی­ها یا مزیت­های مرتبط با نیازهای سازمان است که سازمان سعی در تأمین آنها دارد و یا انتظار خدمت از آن می­رود (رابینسون، 1996). به عبارت دیگر قوت­ها عواملی هستند که نسبت به گذشته سازمان یا نسبت به رقبای آن در حال حاضر برای سازمان مزیت به حساب می‌آیند‌. قوت­ها شامل مهارت‌ها و توانایی­ها است که سازمان را قادر می‌سازد تا استراتژی­های خود را به درستی و به خوبی طراحی و اجرا کند (اعرابی و همکاران ،1389).

 

نقاط ضعف: ضعف سازمانی، محدودیت، کمبود یا نارسایی در منابع، مهارت­ها و توانایی­هایی است که عملکرد موفق سازمان را با خطر مواجه می­سازد و برای دستیابی به هدف غایی، باید اصطلاح شود( کافمن و هرمن، 1382).

 

فرصت­ها: هر نوع شرایط، موقعیت و یا حالتی که امکان پیشرفت، توسعه و موفقیت سازمان را افزایش دهد دسترسی به اهداف را آسان­تر سازد و در نهایت کارایی و اثربخشی سازمان را در پی داشته باشد(رابینسون، 1996).

 

تهدید­ها: تهدید نقطه مقابل فرصت است و آگاهی از تهدید­ها امکان بقا و کاهش سازمان را موجب می­شود با کشف تهدید­های موجود در محیط می­توان از آن پرهیز کرد یا تأثیر منفی آن را کاهش داد(کافمن و هرمن، 1380).

 

 

 

1-6-2. تعاریف عملیاتی مفاهیم

 

 نقاط قوت: منظور از نقاط قوت در این پژوهش عواملی مانند: امکان استفاده از روش­های متنوع یادگیری، آسان تر شدن فهم مطالب درسی برای دانش آموزان،کاربردی تر شدن فرایند مطالب درسی برای دانش آموزان، آسان تر شدن فرایند تدریس و آموزش برای معلمین، افزایش مشارکت والدین در جریان امور آموزشی فرزندان وغیره که از گویه های 1 تا 12 پرسشنامه این پژوهش را شامل می­شوند.

 

نقاط ضعف: منظور از نقاط ضعف در این پژوهش عواملی مانند: نیاز به معلمان وکادر اداری با سطح سوادکامپیوتری بالا،نیاز به دسترسی به شبکه جهانی اینترنت درکشور، نیاز دائمی به نیروهای ماهر در حوزه فنی، کمرنگ شدن نقش معلم در فرایند آموزش، نیاز دانش آموزان به برخورداری از امکانات و تجهیزات لازم در منزل و غیره که گویه­های 26 تا 41 پرسشنامه این پژوهش را شامل می­شوند.

 

تهدیدها: منظور از تهدیدها در این پژوهش عواملی مانند: کاهش توجه به اخلاق و آداب در جامعه، تضعیف هویت ملی فرهنگ بومی و رشد تک فرهنگی، عمیق ترشدن فاصله بین نسل­ها، زدودن مرزهای اعتقادی در نظام آموزش و پرورش و غیره که گویه­های 3 تا 49پرسشنامه این پژوهش را شامل می­شود

 

 فرصت­ها: منظور از فرصت­ها در این پژوهش عواملی مانند: ایجاد روحیه اعتماد به نفس و استقلال بیشتر در دانش آموزان، ایجادکلاس های چند فرهنگی و چند ملیتی،گسترش دسترسی آسان به اطلاعات جهانی، ارتقاء حس همکاری وکارگروهی در بین فراگیران وغیره که گویه های 13 تا 25 پرسشنامه این پژوهش را شامل می­شوند

 

  مدرسه­ی هوشمند:.دراین پژوهش منظورمدارسی است که ازابزارهای الکترونیکی جهت فرایندمدیریت وآموزش استفاده می­کنند.

بررسی نقش برنامه­درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه معلمان

            برنامه ­درسی به عنوان یک حوزه تخصصی، محدود به مجموعه­ای از تجارب و یادگیرهای از پیش تعیین شده نیست. عوامل دیگری به طور اجتناب ناپذیر در کنار برنامه­های رسمی وجود دارند که در بسیاری از جنبه­ها به طورگسترده، پایدارتر و نافذتر، درشکل­گیری تجارب، انتقال افکار، نگرش­ها، ارزش ها و اعمال و رفتار دانش­آموزان تاثیر می­گذارند و نفوذ آنها کل فرایند تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار می­دهند. چنین تجاربی را که در طی تحصیل در مدرسه و کلاس درس آموخته و درک می شود و جزء برنامه درسی از قبل تعیین شده نیست، برنامه ­درسی پنهان یا پیامدهای قصدنشده گویند که دارای آثار مثبت و منفی فراوان بر دانش­آموزان است. کم توجهی و غفلت از آثار منفی می­تواند تحقق اهداف والای تعلیم و تربیت را دچار مشکل سازد. گرچه این یادگیری­ها و تجارب، در برنامه­درسی صریح و از پیش طراحی شده پیش بینی نگردیده، اما آنها یک برنامه درسی واقعی را تشکیل می دهند زیرا در زمره مهم­ترین و موثرترین محتواهای آموزشی هستند که دانش­آموزان در مدرسه به طور طبیعی یاد می گیرند. این برنامه­درسی در مدرسه آموزش داده می­شود و از تجارب داخل کلاس­ها، کتاب­خانه­ها، جشن­ها، و محیط اجتماعی مدرسه شکل می­گیرد( علیخانی و  مهرمحمدی،40:1384).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

بدون تردید یکی از مولفه­های بسیار مهم در شکل­گیری مسئولیت­پذیری دانش­آموزان، در مدرسه برنامه­درسی پنهان است دانش­آموزان از طریق برنامه­های درسی و به ویژه برنامه­درسی پنهان با انواع دانش علمی، اجتماعی تاریخی، سیاسی و…و مهارتها و نگرش­های مختلفی همچون احترام، صداقت، همدردی ،وطن پرستی ، تعهد، انضباط ، رعایت قانون و مقررات و غیره آشنا می­شوند. (حسینعلی و غفاری،1388).  اگر در جهان بینی اسلام را نگاه کنیم و در پی آن باشیم که با دید اسلام، انسان را دنبال کنیم در تحلیل، نهایت به یک اصل می رسیم و آن اینکه انسان مسئول است مسئله تعهد و مسئولیت­پذیری در انسان نه چون امری مربوط به علم اخلاق بلکه به عنوان یک ضرورت حیاتی محسوب می شود، این ضرورت در خصوصیات زیستی و زندگی جمعی انسان مبتنی است(پایدار،10:1354).

 

              مسئولیت یا مسئولیت­پذیری به تنهایی اشاره به حس وظیفه­شناسی، پاسخگوبودن و تعهد دارد. در یک دسته­بندی کلی می­توان مسئولیت­پذیری را به انواع زیر تقسیم­بندی کرد: 1- مسئولیت­پذیری درقبال خود 2- مسئولیت­پذیری در برابر خدا 3- مسئولیت­پذیری در برابر دیگران 4- مسئولیت­پذیری در برابر طبیعت(طالبی و خوشبین،210:1391). اساس ایجاد حس مسئولیت در افراد به نخستین سالهای زندگی هر فرد بر می­گردد. هر انسان سالم که فرایند رشد متعادل و بهنجار را پشت سر گذاشته باشد در کنار همه احساس­های طبیعی و عاطفی دارای حس پذیرفتن پیامدهای رفتار و تصمیم­های خویش می­باشد(ابوطالبی،28:1389).

 

              از جمله تحقیقات که در ایران انجام شده است می­توان به پژوهش­های زیر اشاره کرد ؛ ” سبحانی نژاد”(1379) در پژوهشی که تحت عنوان “بررسی مسئولیت­پذیری اجتماعی در برنامه­درسی کنونی دوره ابتدایی ایران” یافته­های این پژوهش نشان داد در محتوای دروس پایه­های چهارم و پنجم ابتدایی بیشترین توجه به مسئولیت­های مدنی بوده است. درعین حال به دو بعد شناختی و عاطفی مسئولیت های اجتماعی به طور ناقص و به بعد عملکردی آن نیز هیچ گونه توجهی نشده است. پژوهش علوی (1383) تحت عنوان ” مطالعه توصیفی ابعاد جامعه­شناسی برنامه­ درسی پنهان در مدارس راهنمایی دخترانه شهر تبریز با تاکید بر هنجارهای روحیه علمی” تاکید اصلی پژوهش بر مقایسه هنجارها، نگرش­ها و باورهای برنامه­درسی پنهان، با هنجارهای شناخته شده روحیه علمی و شیوه­های اعمال آن می­باشد.

 

        پژوهش بروغنی (1390) تحت عنوان”بررسی تاثیر برنامه درسی پنهان بر عواطف دانش­آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر سبزوار” در این تحقیق نقش مولفه­های نه گانه برنامه­ درسی از منظر کلاین شامل هدف­ها، محتوا، فعالیت­های یادگیری دانش آموزان، روشهای ارزشیابی، منابع و ابزار یادگیری و….برعواطف دانش آموزان بررسی می­شود.

 

همچنین از پژوهش­های مرتبط درخارج از کشور می­توان به؛ پژوهش کاروالو (1995) ارزش­های موجود در برنامه­درسی پنهان گروهی از دانش­آموزان مورد مطالعه قرارداد. یافته­های این تحقیق نشان دادند که یک بازآفرینی ارزشی از طریق برنامه­درسی پنهان وجود دارد که گرایش آن نسبت به ارزش­های منفی یا غیر ارزشی است که نه فقط دانش آموزان آن را تداوم می­بخشند، بلکه به طور ناخوآگاه کادر مدرسه آن را پرورش می دهد. آهولا (2000)پژوهشی باعنوان “برنامه درسی پنهان در آموزش عالی” نشان داد که دانشجویان به نسبت موفقیت در دانشگاه ناگذیرند ضوابط فرهنگی غیررسمی زندگی در محیط دانشگاه و مقررات بازی در محیط­های دانشگاهی را یاد بگیرند و به شدت احساس می­کنند که نمی­توانند تصمیمات دپارتمانی و فعالیت­های آموزشی ر اتحت تاثیر قرار دهند.

 

  پژوهش بر این باور است، از آن­جا که برنامه­درسی پنهان، احتمالاٌ در بسیاری از جنبه­ها از برنامه ­درسی آشکار فراگیرتر و مؤثرتر باشد(سبحانی­نژاد و امیری،65:1391). از این­رو می­تواند در تحقق اهدف تربیتی که یکی از آن­ها تجلی روحیه مسئولیت­پذیری در دانش­آموزان دانست، نقش مؤثری داشته باشد. هر کدام از پژوهش­های گذشته به یک بعد از نقش برنامه­ درسی پنهان بر یادگیری، دانش­آموزان پرداختند، در واقع  هر کدام از پژوهش­های گذشته به یک بعد از برنامه­درسی پنهان و مسئولیت­پذیری پرداختند، اکنون این پژوهش در پی آن هست که با عنایت به ورود به مبانی نظری و نیز سوابق پژوهش در این زمینه و با توجه به اینکه تحقیق جامعی در این حوزه با این عنوان صورت نگرفته، محقق  به بررسی نقش برنامه­ درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان از دیدگاه معلمان پرداخته است؟

 

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق :

 

1-2-1 اهمیت وضرورت نظری:

 

       – افزایش دامنه دانش نظری در حوزه برنامه ­درسی پنهان و اهمیت آن در مسئولیت­پذیری دانش­آموزان

 

           – کمک  به بسط و توسعه مباحث جدید در این عرصه

 

  • اهمیت و ضرورت کاربردی:

    – دستیابی به جایگاه مولفه­های برنامه ­درسی پنهان موجود در مدارس بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان و اتخاذ تدابیری برای استفاده گروه­

پایان نامه های دانشگاهی

هایی چون معلمان، مدیران، متولیان آموزش و متخصصان برنامه درسی کشور

 

          – برنامه­ریزی در جهت ایجاد حس مسئولیت­پذیری دانش­آموزان در سایه بهره­مندی از امکانات حاصل از برنامه­ درسی پنهان موجود در مدارس

 

– فراهم کردن زمینه­ای برای آشنایی هر چه بیشتر معلمان با مولفه­های برنامه ­درسی پنهان و نقش آن در مسئولیت­پذیری دانش­آموزان

 

1-3 هدف های تحقیق :

 

1-3-1 هدف کلی :

 

          بررسی نقش برنامه­ درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان مقطع متوسطه اول شهرگیلانغرب از دیدگاه معلمان می­باشد.

 

  • هدف­های جزئی:

 

    • تعیین نقش مولفه معلم از مولفه­های برنامه درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

 

  • تعیین نقش مولفه دانش­آموز از مولفه­های برنامه ­درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

            3- تعیین نقش مولفه مکان فیزیکی از مولفه­های برنامه ­درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش     ­          آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

 

          4- تعیین نقش مولفه روش تدریس از مولفه­های برنامه ­درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

 

         5- تعیین نقش مولفه قوانین و مقررات از مولفه­های برنامه­ درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

 

         6- تعیین نقش مولفه ارزشیابی ازمولفه­های برنامه­ درسی پنهان بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان.

 

1-4 سؤال­های تحقیق :   

 

1-4-1سوال­های فرعی:

 

          1 – نقش معلم (به عنوان یکی از مولفه­های برنامه ­درسی پنهان) بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟

 

         2- نقش دانش­آموز(به عنوان یکی از مولفه­های برنامه­ درسی پنهان) بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟

 

         3- نقش مکان فیزیکی(به عنوان یکی از مولفه­های برنامه­ درسی پنهان) بر مسئولیت­پذیری دانش آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟

 

          4- نقش روش­ تدریس به عنوان(به عنوان از مولفه­های برنامه ­درسی پنهان) بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟

 

        5-نقش قوانین و مقررات(به عنوان یکی از مولفه­های برنامه­ درسی پنهان) بر مسئولیت­پذیری دانش آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟

 

    6- نقش ارزشیابی(به عنوان یکی از مولفه­های برنامه­ درسی پنهان)  بر مسئولیت­پذیری دانش­آموزان متوسطه اول شهر گیلانغرب از دیدگاه معلمان چگونه است؟ 

 

1-5 تعریف  نظری و عملیاتی مفاهیم تحقیق :

 

1-5-1 تعاریف نظری

 

      برنامه درسی پنهان : آیسبورک(2000) برنامه ­درسی پنهان متشکل از پیام­های ضمنی جو اجتماعی مراکز آموزشی که نوشته نشده، ولی توسط همه احساس می­شود(سعیدی رضوانی و بینقی،28:1380).

 

         مسئولیت: عبارت است از افزایش مقاومت فرد در برابر شرایط، تا به جای پیروی از فشارهای  بیرونی از الزام های درونی تبعیت کند که احساس مسئولیت یا تکلیف نامیده می­شود(باقری،149:1390).

 

        روش تدریس: مجموعه تدابیر منظمی که معلم برای رسیدن به اهداف با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می­کند(شعبانی،241:1383).

 

 1-5-2 تعاریف عملیاتی         

 

برنامه­ درسی پنهان: در این پژوهش از میان مولفه­های برنامه­ درسی پنهان نقش مولفه­های معلم، دانش­آموز، قوانین­ و مقررات، روش تدریس، مکان فیزیکی مدنظراست.

 

مسئولیت­پذیری: در این پژوهش منظور از مسئولیت­پذیری، نظم­پذیری، قابلیت اعتماد، وظیفه شناسی، رعایت قوانین­ و مقررات، مشارکت در فعالیتها یاددهی ­یادگیری و گروهی می­باشد.

 

.2.Rules and Regulations

 

 

بررسی نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات و عوامل فردی مؤثر بر آن

کتابخانه­ها در ایران از مدت­ها قبل سرمایه­گذاری در زمینه­ی فناوری اطلاعات را آغاز کرده­اند، و در توسعه هر چه بیشتر آن می­کوشند. هدف از این سرمایه­گذاری­ها، بهبود بهره­وری فردی و در نهایت بهره­وری سازمانی است. با این حال شواهد نشان می­دهند که ناکامی در این سرمایه­گذاری­ها در مقایسه با توفیق در آن­ها رایج­تر بوده است (ناخدا، حری، و کرمدوست، 1384، ص 88). علی­رغم مزایایی که کاربرد فناوری اطلاعات برای کتابخانه­ها داشته، آن­ها با مسائل و مشکلات مربوط به کاربرد آن از جنبه­های گوناگون مانند فردی، سازمانی، فرهنگی و اجتماعی روبه­رو شده­اند.

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

      کاربردهای مختلف فناوری اطلاعات در زمینه­های متنوعی مانند شهر الکترونیکی، دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی و آموزش الکترونیکی با سرعت  در حال گسترش می­باشند. به همین دلیل دولت­ها با ایجاد زیرساخت­های مناسب، رشد و توسعه­ی فناوری اطلاعات را تسریع نموده­اند. سازمان­ها نیز برای بهره­گیری از مزایای فناوری اطلاعات، تمهیداتی اندیشیده­اند که یکی از آن­ها
طرح­های جامع فناوری اطلاعات است. نهاد کتابخانه­های عمومی کشور با نگاهی نوین به فناوری اطلاعات به­عنوان ابزار اصلی تحول در سازمان­های امروز، با تعریف پروژه­ی تدوین طرح جامع فناوری اطلاعات و به­کارگیری مشاور دارای تجربه در طراحی سیستم­های بر پایه­ی فناوری اطلاعات در سازمان­های فرهنگی و استفاده از توانمندی­های علمی و اجرایی موجود در داخل و خارج کشور، در راستای حصول اهداف زیر گام برمی­دارد:

 

    • مکانیزاسیون فرآیندهای کلیدی و عملیاتی؛

 

    • دستیابی به سیستم­های تعاملی رزرو و سفارش الکترونیکی منابع کتابخانه؛

 

    • ارائه­ی خدمات الکترونیکی متنوع برای اعضا؛

 

    • تهیه­ی نسخ الکترونیکی از منابع نایاب کتابخانه؛

 

    • دسترسی آسان به منابع پرتقاضا برای همه و از همه جا؛

 

    • جست و جوی سریع در پایگاه­های اطلاعاتی داخلی و خارجی؛

 

    • حفاظت و نگهداری از اصل منابع به­طور مناسب­تر؛

 

    • توانایی پاسخگویی مناسب­تر به نیازهای مراجعان؛ و

 

  • صرفه جویی در زمان مراجعان و کتابداران (رهنمافرد، 1384، ص 46).

      هم­چنین در سند چشم­انداز نهاد کتابخانه­های عمومی ایران در سال 1404 آمده است که این نهاد در بهره­گیری از فناوری­های نوین اطلاعاتی با ایجاد کتابخانه­های ترکیبی از طریق
دیجیتال­سازی اثربخش خدمات و منابع، پیشرو خواهد بود (نهاد کتابخانه­های عمومی، 1389،
ص 77). این کتابخانه­ها از فناوری­های اطلاعاتی هم­چون رایانه­­ها، سخت­افزارها و نرم­افزارهای کاربردی،
وب سایت­های کتابخانه­­ای، منابع الکترونیکی، اینترنت، اینترانت و امثال این­ها استفاده می­کنند. امّا آمارها وضع مطلوبی را از کتابخانه‌های عمومی در ایران نشان نمی‌دهد، به‌طوری که حتی آمارهایی که از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر می‌شود، بیانگر این است که کتابخانه‌های عمومی در یک نگرش کلی از نظر کمی و کیفی با استانداردهای بین‌المللی فاصله دارند. اطلاعات موجود در
وب­سایت نهاد کتابخانه­های عمومی کشور، در مورد کتابخانه­های عمومی استان خوزستان حاکی از این است که تعداد کمی از این کتابخانه­ها

پایان نامه های دانشگاهی

 دارای بخش خدمات اینترنتی هستند و از نظر تعداد رایانه نیز وضعیت چندان مطلوبی ندارند. وب­سایت­های شماری از این کتابخانه­ها هم، از غنای لازم برخوردار نیستند.

 

    داورپناه (1381، ص 3) به این نتیجه رسید که عوامل زیرساختی متفاوتی نظیر عوامل فنی، انسانی، اقتصادی، فرهنگی – اجتماعی، و دولتی، بهره‌گیری از فناوری اطلاعات در کتابخانه‌ها را تحت تأثیر قرار می­دهند. این عوامل را می­توان به عنوان “عوامل زیرساختی فناوری اطلاعات” به صورت زیر
دسته­بندی کرد:

عکس مرتبط با اقتصاد

    1. عوامل فنی: سخت­افزار و نرم­افزار رایانه، ارتباط راه دور، استانداردها، اشتراک رایانه­ای، تأمین انرژی (برق).

 

    1. عوامل انسانی: کارکنان متخصص، استخدام کارکنان، نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و آموزش ضمن خدمت، حمایت مدیران رده بالا، ثبات در مدیریت­ها و همکاری.

 

    1. عوامل اقتصادی: منابع مالی، هزینه­ی فناوری اطلاعات.

 

    1. عوامل اجتماعی – فرهنگی: نظام آموزشی، کاربران (نگرش فرهنگی جامعه).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

  1. عوامل دولتی: سیاست ملی اطلاع­رسانی، قوانین و مقررات، و سازمان ملی اطلاع­رسانی.

      هر کدام از این عوامل، مشخصات خاص خود را دارند، ولی اساساً حلقه‌های یک زنجیر هستند و بستر را برای طراحی، نگاهداری و بهره­گیری موفقیت­آمیز از فناوری اطلاعات هموار می­کنند. لذا هنگام بهره­وری از فناوری­ اطلاعات باید همه­ی این عوامل مد نظر باشد. عوامل فردی مانند
 برداشت­ها و نگرش­های کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و ویژگی­های جمعیت­شناختی آنان، از
 جمله عواملی هستند که بر میزان پذیرش و استفاده کارکنان از این فناوری تأثیر می­گذارند
(شیخ­شعاعی و علومی، 1386، ص 10). با توجه به نقش عامل انسانی در بهبود کارآیی کتابخانه­ها،
 بررسی عوامل فردی می­تواند از ابعاد گوناگونی به­ افزایش به­کارگیری نظام­مند فناوری اطلاعات و
در نتیجه بهره­وری و پیشرفت سازمان یاری رساند (ناخدا، حری، و کرمدوست، 1384، ص 77).

 

      واعظی (1389) عقیده دارد که برای رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز 20 ساله، در برنامه‌ریزی راهبردی نهاد کتابخانه‌ها به توسعه فناوری اطلاعات توجه ویژه­ای شده و تحقق این مهم نیازمند اقدامات اساسی و عمیق در ساختارها و مناسبات در بخشی از نگرش­های انسانی و مدیریتی به ویژه در حوزه­ی کتابخانه­ها است. لذا در این پژوهش سعی بر این است تا مشخص شود که نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات چیست، و آیا عواملی هم­چون جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته­ی تحصیلی، تجربه­ی استفاده از فناوری اطلاعات، سابقه­ی کار در کتابخانه و شرکت در دوره­های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات تأثیری بر نگرش این کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات دارند.

 

1-3. اهمیت و ضرورت پژوهش

 

       در آموزش، یادگیری و حتی به­کارگیری فناوری توسط نـیـروی­ انسانی توجه به نگرش افراد نسبت به فناوری ضروری به نظر می­رسد. شناخت نوع نگرش کتابداران نسبت به فناوری­ اطلاعات
می­تواند به استفاده­ی مؤثر از آن­ها در کتابخانه­ها کمک نماید. نتایج این پژوهش به مدیران کتابخانه­ها کمک می­کند تا در مواقع استفاده از فناوری­های نوین، به­گونه­ای عمل نمایند که حداقل نگرانی نسبت به این فناوری­ها در کتابداران ایجاد شود. هم­چنین آن­ها می­توانند برنامه­ریزی­ها و اقدامات لازم را، جهت ایجاد نگرشی مثبت نسبت به فناوری در آن­ها پیاده سازند. نتایج حاصل از این پژوهش می­تواند کتابخانه­های عمومی استان خوزستان را در بهره­گیری هر چه بهتر از فناوری اطلاعات یاری رساند.

 

    1. Chiemeke

 

    1. Olatoy

 

    1. Baylor & Ritchie

 

  1. Ramazan
 
مداحی های محرم