با فروکش نمودن تدریجی ملی گرایی در اوایل دهه 1970 در اغلب کشورهای اسلامی فرصتی برای مطرح شدن ایدئولوژی های بدیل فراهم شد. ناکامی های گذشته جوامع اسلامی در برخورد با غرب و نیز ناکامی جنبش های اسلامی در برابر حاکمان موجب شد که برخی جنبش های اسلامی عمل گراتر و تندروتر شوندکه نتیجه آن حضور و افزایش نفوذ نوسلفیون و سایر گروههای اسلامی تندرو در منطقه خاورمیانه می باشد که این امر امنیت همسایگان این منطقه را نیز امروزه تحت تاثیر خود قرار داده است. از لحاظ مبانی اندیشه ای نوسلفی ها معتقدند که: «اسلام تحریف شده است و باید به اسلام اصیل برگشت و دوره خلافت اسلامی را برپا کرد. این جریان هیچگونه اعتقادی به نوگرایی و دگراندیشی نداشته و بسیار تندرو هستند که هدف خود را بازگشت به دوران خلفای راشدین می دانند. خاورمیانه امروزی نقطه اصلی نشر و گسترش گفتمان اسلام سیاسی رادیکال هست»(ابراهیمی، 1392: 217-218).
پیشینه تاریخی ملت های ساکن منطقه و موقعیت مناسب جغرافیایی برخی از مناطق واقع در منطقه خاورمیانه جهت انجام فعالیت های مذهبی باعث توسعه رادیکالیسم مذهبی همچون نوسلفیگری در این منطقه شده است. بسیاری از تحلیل گران، رشد اسلام گرایی افراطی در منطقه را محصول عواملی چون ، نفوذ و دخالت عوامل خارجی و ناکارآمدی ساختارهای حکومتی می دانند که باعث ایجاد شریط بد اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و… شده است. مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشورهای منطقه من جمله افزایش بیکاری، سطح پایین درآمد،تولید ناخالص ملی پایین، توزیع نامتناسب ثروت،سطح پایین تامین خدمات بهداشتی، عدم امکان تحصیل همگانی و کاهش پیوسته بودجه خدمات اجتماعی دولت و… به تشدید افراط گرایی در منطقه دامن زده است. با توجه به بیثباتی و ضعف برخی حکومتهای منطقه خاورمیانه، عملاً شرایط برای نمود بیشتر نیروهای افراطی و تروریستی نوسلفی مهیا شده است. به عنوان مثال، نیروهای القاعده از شرایط موجود در سوریه و عراق به خوبی استفاده نمودهاند تا نمود بیشتری داشته باشند. ضمن اینکه این احتمال وجود دارد که با تضعیف و فروپاشی برخی از حکومتهای خاورمیانه، از منظر جغرافیایی محیطی امن برای گروههای تروریستی مهیا شود(ترابی، 1391: 1). لذا ضعف دولت مرکزی و ساختار سیاسی برخی کشورهای خاورمیانه سرزمین آنها فضای بسیار مناسبی برای انتقال، رسوب و فعالیت نیروهای افراطی شده است. نقطه مهم و جالب آنکه این کشورها در نزدیکی و یا همسایگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. نوسلفیسم تکفیری بر جهاد قاطعانه و خشن با دو دشمن اصلی خود یعنی صلیبیون(مسیحی ها) و بیرون راندن آنها از بلاد اسلامی و همچنین از بین بردن رافضی ها(شیعیان) تاکید دارد که در این میان از بین بردن هلال شیعی(ایران- عراق- لبنان) با محوریت ایران به عنوان سردمدار اصلی شیعه در منطقه از هداف اصلی آنها می باشد. القای این نوع تفکرات با پشتیبانی مادی و معنوی گسترده کشورهای منطقهای و فرامنطقهای همچون عربستان، قطر و… صورت می¬گیرد. اینکه چرا خاورمیانه شاهد مداخله بیشتر است بیش از هر چیز به جهت آسیب پذیریهای الگوهای ارزشی از یک سو و ناکارآمدی ساختارهای حکومتی از سوی دیگر است. ساختارها و نهادها ناتوان از این هستند که کار ویژه خود را به انجام برسانند و وظایف محوله را به گونه ای انجام دهند که کم ترین هزینه اجتماعی و فزونترین رضایت را پدید آورد. الگوهای ارزشی به شدت آسیب پذیر می باشند چرا که فاقد قابلیت تطبیق با شرایط مادی به شدت سیال می باشند. یک گسل بسیار وسیع از یک سو و عمیق از سوی دیگر بین ارزش های مستقر و واقعیات مادی برقرار است که منجر به خدشه¬دار شدن ارزش¬ها شده است(دهشیار، 1391: 3).
غالب رهبران گروههای اسلام گرای فعال در سطح منطقه تربیت یافته گروههای تندرو در کشورهایی مانند عربستان سعودی، اردن، عراق، افغانستان و پاکستان می باشند. در حال حاضر بخش زیادی از رهبران و نیروهای بنیادگرای اسلامی به دلیل حملات هوایی آمریکا به مناطق امن آن ها در افغانستان و پاکستان به کشورهای مختلف خاورمیانه منتقل شدهاند و علت اصلی آن ضعف دولت مرکزی و پوشش قبیلهای موجود در آن کشورها و همچنین وجود زمینه های مناسب ایدئولوژیک برای جذب نیرو، آمادگی، تجهیز، سازماندهی و انجام عملیات ها در آن کشورها می باشد(راستگو، 1391: 2). رشد جریان های افراطی نوسلفی در منطقه خاورمیانه باعث تسری آن به بخش هایی از خاک جمهوری اسلامی ایران نیز شده است. با گسترش فعالیت گروههای تکفیری و نوسلفی در منطقه ما شاهد تغییرات و تحولاتی در کنش سیاسی مناطق مرزی ایران هستیم که می تواند در آینده ای نه چندان دور مولفه های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را نیز همانند سایر کشورهای همسایه درگیر با این پدیده، مورد تهدید قرار دهد.(ابراهیمی، 1392: 13).
این پژوهش، پدیده نوسلفیسم را در ابعاد:
الف) سیاسی
ب) امنیتی
در منطقه خاورمیانه مورد کنکاش قرار خواهد داد و تلاش خواهد کرد که ضمن برشمردن و پژوهش در مورد جنبه های مبهم و مجهول تحقیق همچون:
1) عوامل اصلی رشد نوسلفیسم در خاورمیانه
2) گروهها و احزاب اسلامی موثر در رشد نوسلفیسم در خاورمیانه
به این سوال اصلی پاسخ دهد که:
ظهور نوسلفیسم در خاورمیانه و پیامدهای های آن بر امنیت ملی ایران چیست؟
همچنین در این پژوهش نوسلفیسم در خاورمیانه به عنوان متغیر مستقل و امنیت ملی ایران به عنوان متغیر وابسته مدنظر قرار خواهد گرفت.
1-2. سوابق مربوط پیشینه نظری و عملی
تا آنجا که نگارنده بررسی و جستجو کرده است در خصوص موضوع مورد پژوهش این رساله تحقیق مستقلی صورت نگرفته است. لیکن مقالات و کتابهای مشابهی در این راستا و در ارتباط با این موضوع نوشته شده اند که می توان به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره کرد:
1-کتاب “بنیادگرایی و سلفیه” یکی از کتاب های مهمی است که در حوزه بازشناسی طیفی از جریان های دینی به کوشش حسین هوشنگی و احمد پاکتچی نگاشته شده است.این کتاب در 13 فصل پیرامون مسائلی چون پیجویی مفهوم بنیادگرایی،زمینه های تاریخی سلفیه، بنیان های نظری سلفیه، تاریخ فرهنگ سلفیه، عدالت در آرای سلفی ها، بازخوردهای بنیادگرایی و سلفیه، زمینه های اجتماعی رشد سلف گرایی در عصر مدرن، جریان شناسی بنیادگرایی،ارزش ضد امنیتی بنیادگرایی با تاکید بر نهضت سلفی-وهابی، بازشناسی بنیادگرایی و سلفیه در دوران معاصر، بنیادگرایی و اصلاح طلبی سلفی و… به رشته تحریر درآمده است.
2-سعید عدالت نژاد استاد یار بنیاد دایره المعارف اسلامی تهران وآقای سید حسین نظام الدینی دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی در پژوهشی با عنوان “سلفیان تکفیری یا الجهادیون” که درفصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی به بررسی این موضوع پرداخته اند که سلفیان تکفیری گروههایی از مسلمانان هستند که به علت پاره ای از اندیشه ها از جانب مخالفانشان به این نام مشهور شده اند ایشان در ادامه به موضوعاتی چون خاستگاه نخستین این گروه¬ها، اندیشه های آنان به خصوص اندیشه تشکیل حکومت اسلامی پرداخته و آن را به عنوان بدیلی برای نهاد خلافت در میان گروهای مسلمانی که هویت خود را در معرض نا بودی می دیدند مطرح میکنند.
3- آقای سید باقر سید نژاد در تحقیقی در سال 89 به بررسی سلفی گری درعراق و تاثیران بر جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.کانونی ترین نقطه توجه این محقق، ژئوپولتیک مرزی جمهوری ایران بعد از سقوط رژیم بعثی درعراق است که عقیده دارد به دنبال آن، پیوند الگوی نوین سیاسی باسایر روندهای شتاب دهنده چشم انداز جدیدی از تحول ژئوپولتیک در منطقه را ترسیم نمود واهمیت ژئوپولتیکی ایران در هارتلند اسلامی و شیعی را بیش از پیش نمایان ساخت در واقع ترکیب این تحولات بامنابع سنتی و پایدار ژئوپولتیک فرصتهاومقدورات و بیزاری را برای جمهوری اسلامی ایران تعریف می نماید که البته متضمن محدودیت ها و تهدید ات جدیدی نیز هست یکی از خطیرترین و دغدغه انگیزترین این تهدید ات در سطح منطقه و جهان اسلام رویکرد خاصی از اسلامگرای است که عنوان سلفی گری معروف آن است. در نتیجه تجمع و هم افزایی توان سلفی گری در عراق، موجی از فرقه گرای و تفرقه شکل گرفت که اولا به گواهی تاریخ بغداد اززمان بر پا شدن بیت الحکمه به دست مامون در سال200ق تا1424ق هرگز شاهد این همه چند دستگی قومی ومذهبی نشده بود وثانیا مواضع واقداماتی دو وجهی انجام گرفت که تقریبا همه مشکلها وخطوط درگیری با جمهوری اسلامی ایران در حوزه گسترده جهان اسلام، به ویژه در عراق را پوشش داد از یک سو در وجه نرم افزاری حجم فتواها و فشار دیپلماتیک علیه شیعیان وسیاست خارجی ایران افزایش چشمگیری یافت واز سوی دیگر ضمن اقدامات بی سابقه ای ازقبیل قتل عام شیعیان درعراق تهدیدات مربوط به امنیت ومنافع ملی ایران عینییت یافت .
4-رحمتالله فلاح در تحقیقی با عنوان:”مطالعات منطقهای؛ جهان اسلام” به بررسی تشکیل شبکه جهانی القاعده بر مبنای آموزههای سلفی می پردازد که توانست به عنوان پدیدهای اجتماعی، اعتقادی و سیاسی در جهان اسلام، به خصوص خاورمیانه، ظهور کند. هرچند اندیشه و عمل این جریان اجتماعی در خود جهان اسلام و بیرون از حوزه تمدنی آن با چالشی جدی و اساسی مواجه شد، با این حال، طیفها، قشرها و لایههایی از هویت مذهبی در کشورهای مسلمان ضمن استقبال از چنین اندیشهای، بسترهای لازم را برای رشد و گسترش آن فراهم کردهاند. در کشور مسلمان ترکیه نیز با اینکه اکثریت مردم علاقهای به این تفکر و جریان ندارند، بسترهایی وجود دارد که شرایط لازم را برای رشد القاعده در این کشور آماده کرده است. نویسنده ضمن بررسی اهداف، پایگاه اجتماعی و تودهای، ساختار سازمانی و روابط بینالمللی القاعده ، به این نتیجه رسیده است که هرچند زمینههای لازم برای فعالیت القاعده در منطقه وجود دارد، رشد فرایند دموکراسی در جوامع اسلامی مانند ترکیه، هر نوع بنیادگرایی را با اشکالِ مختلف سکولاریستی، ناسیونالیستی و اسلامی تضعیف خواهد کرد.
5-“عصام العماد شاگرد بن باز” (مفتی و فقیه سعودی) در کتابی که به مناسبت گرویدن خود به تشیع، به رشته تحریر در آورده مینویسد: “هنگامی که کتابهای برادران وهابی را میخوانیم بر یقین ما افزوده میشود که آینده از آنِ مذهب تشیع است؛ زیرا آنان، خود، وسیله انتشار سریع و آشنایی با مذهب تشیع در بین وهابیان میباشند. .سپس از قول “شیخ عبدالله الغنیمان” (استاد “الجامعه الاسلامیه” در مدینه منوره) نقل میکند: “وهابیون به یقین دریافتهاند، تنها مذهبی که در آینده، اهل سنت و وهابیت را به طرف خود، جذب خواهد کرد، همان مذهب شیعه امامی است”.
6-“مایکل برانت” در کتاب “نقشهای برای جدایی مکاتب الهی” مینویسد: اسنادی دال بر دست های پشت پرده سازمان های امنیتی موساد و سیا برای اختلاف بین مسلمانان بیان می کند او در کتابش اندیشه ساختگی سلفی گری را آغاز این اختلاف می داند. او در این باره می گوید: “افرادی که با شیعه، اختلاف نظر دارند علیه شیعه، منظم و مستحکم هستند. باید شیعیان را کافر جلوه داد و آنها را از جامعه جدا نمود و علیه آنها مطالب تحرکبرانگیز نوشت.
7- علی الهت بلداشتی دانشجوی دکترای فلسفی وکلام اسلامی در پایانامه دکتری در تحقیقی به عنوان نقد مبانی سلفیه به برسی موضوع پرداخته است. او توضیح می دهد که توحید اصل اساسی دعوت انبیائ الهی ورهروان انان بوده است از سوی دیگر یکی از محورهای همبستگی یا گسستگی انسانها وجوامع ، توحید است اما در میان ملتهاونحله ها گویی سلفیه ویژگی وامتیاز خاصی برای خویش در پاسداری ازتوحید قائل است وبر مبنای دیدگاهای خاص خویش در تفسیر توحید بسیاری از مسلمانان غیر سلفی را اهل شرک وبدعت می دانند. سلفیه به رهبری فکری ابن تیمیه ومحمد عبدالوهاب وباپیروی ازافکار وایده های اصحاب اثر واهل حدیث وبه ویژه احمد بن حنبل پیشوای حنبلیان تنها خودشان را اهل سنت دانسته وبقیه فرقه ها وگروه¬های فکری رادر حوزه اسلامی اعم از حکما و متکلمان و عارفان اهل ضلال و بدعت می دانند.
8-تحلیلگر مسایل امور خاورمیانه در بی بی سی، راجر هاردی، به منظور تحقیق در خصوص وهابی گری (برداشت سختگیرانه عربستان سعودی از اسلام) دو ماه را در عربستان سعودی گذراند. در بخش اول از دو گزارش او، راجر هاردی نگاهی دارد به این موضوع که آیا وهابی گری و دلارهای نفتی عربستان سعودی به گسترش افراط گرایی کمک کرده است یا خیر. در این تحقیق آمده که پتریک فیتزجرالد، یکی از دادستانهای ارشد آمریکا، به من نویسنده گفته است که چگونه او متقاعد شد که یک سازمان خیریه سعودی که مقر آن در شیکاگو بود، برای القاعده فعالیت کند. مقامات آمریکایی این سازمان خیریه با نام “بنیاد خیرخواهی” را در سال 2002 بستند. دو سال پس از آن یک سازمان خیریه دیگر سعودی با نام “الحرمین” تحت نظر قرار گرفت.
9-پیرمحمد ملازهی در تحقیقی با عنوان:”نقش عربستان سعودی در گسترش وهابیت در پاکستان” توضیح می دهد که آنچه در مورد سلفیت در پاکستان اتفاق افتاد، توسعه و گسترش نفوذ سلفی ـ وهابی با سرمایهگذاری بسیار حساب شده و مؤثر عربستان سعودی در تقویت جهادگران عرب و افغان عملی میشود. صدها مدرسه دینی در کنار نظام آموزشی رسمی و دولتی پاکستان در ایالتهای پشتوننشین سرحد و بلوچستان پاکستان احداث شدند و هزاران طلبه عمدتاً پشتون در این مدارس به تحصیل علوم دینی پرداختند. مهمتر اینکه اینگونه مدارس از حمایت جدی ارتش پاکستان برخوردار شدند. از آنجا که هدف این مدارس تربیت جهادگر برای جهاد در افغانستان بود، با انتظارات دولت پاکستان برای نفوذ در افغانستان و آسیای مرکزی نیز همخوانی مییافت. بدین ترتیب، علمای مکتب دیوبندی آموزش ایدئولوژیک مدارس مذهبی پاکستان را برعهده گرفتند تا داوطلبان جهاد در افغانستان را آموزش دهند. آموزش نظامی طلاب جهادگر را آژانس اطلاعات محرمانه ارتش پاکستان موسوم به آیاسآی تقبل کرد. حمایت تسلیحاتی مجاهدین را نیز دنیای غرب برعهده گرفت. گذشته از این، طلاب از سایر کشورهای اسلامی جذب مدارس مذهبی پاکستان شدند که بعداً هستههای اولیه سازمانهای جهادگر را در کشورهای خود تشکیل دادند و اکنون تحت عنوان کلی تروریسم و سازمان القاعده طبقهبندی میشوند این نویسنده نتیجه گیری می کند که تفکر سلفی ـ وهابی تفکری اصالتاً عربی است که در سایه تفاهم سلطنت آل سعود و علمای سنتگرای وهابی شکل گرفت و براثر امکانات مالی ناشی از منابع نفتی عربستان سعودی، دنیای اهل سنت در کشورهای اسلامی را تا حدی تحت تأثیر قرار داد. اما این برداشت که در کشوری مثل پاکستان حنفیمذهب تفکر اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ اتحاد شوروی سابق و شکلگیری جهاد، باعث شد که جهادگران عرب سلفی ـ وهابی با حمایت دنیای عرب در کنار مجاهدین افغان وارد جهاد شوند. پیشاور پاکستان مرکز تجمع جهادگران عرب سلفی ـ وهابی شد. مدارس مذهبی زیادی با حمایت مالی اعراب برای تربیت جهادگران به وجود آمدند که محصول نهایی آنها طالبان بود که تجربه ناموفقی از قدرت در افغانستان از خود به نمایش گذاشت. تفکر طالبانی در پاکستان وجود دارد و این
تفکر در شکل جهادی آن با سازمان القاعده یا تفکر جهادگر سلفی پیوند خورده است، اما این پیوند مکتبی نیست، بلکه در راستای هدف واحد همکاری مؤثر براساس مشترکات فکری عمدتاً حول محور جهاد متمرکز است. تفکر طالبانی در پاکستان براساس آموزههای مکتب دیوبندی است که در تمامی جنبههای آن سلفی تلقی نمیشود. این نویسنده نتیجه گیری می کند که تفکر سلفی ـ وهابی به لحاظ ذهنی در منطقه پذیرفتنی شده است و با تغییر شرایط بعد از حادثه 11 سپتامبر و پایان یافتن قطعی همکاری دنیای غرب، دنیای عرب و تفکر جهادگر القاعدهای ـ طالبانی به نظر میرسد تفکر جهادگر مکتب دیوبندی عمدتاً به طرف محلی شدن در پاکستان و افغانستان و آسیای مرکزی متمایل شود، ولی تفکر القاعدهای جهادگر خود را نماینده تفکر اسلامی در مقابل غرب احساس میکند و به صورت تفکر جهان اسلام در مقابله با تمدن مادی غرب قرار میگیرد. در پی چنین تحولی قابل تصور خواهد بود که مکتب دیوبندی وجه غالب را در پاکستان بیابد و حس همدردی خود را با تفکر جهادگر سلفی القاعدهای حفظ کند، ولی تحت تأثیر و نفوذ گذشته آن قرار نداشته باشد و به تدریج تلاش کند هویت تاریخی جداگانهاش را پررنگتر به نمایش بگذارد.
10- علی اصغر رضوانی در سال87 کتابی را با عنوان “ابن تیمیه، موسس افکار وهابیت” و همچنین در سال 89 کتابی با عنوان “سلفی گری(وهابیت) و پاسخ به شبهات” به رشته تحریر در آورده است که در این کتاب ها به شرح حال ابن تیمیه و دشمنی وی با اهل بیت و شناخت وهابیون پرداخته است و سپس با بر شمردن نظرات وهابیت در مواردی چون صفات الهی از دیدگاه وهابیت(مانند کیفیت صفات، رویت، تجسیم)، مبانی اعتقادی وهابیت(مانند میزان در توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت) و فتاوی و آرای وهابیان در موادری مانند توسل، تبرک، شفاعت، استغاثه به ارواح اولیا، زیارت قبور) و… با دلایل متقن به رفع این شبهات و آرا و نظرات مطرح شده از سوی وهابیون پرداخته است.
و………
1-3. هدف تحقیق:
رونمایی از فرآیند ناامن کردن منطقه توسط نوسلفیسم به جهت تضعیف حکومت جمهوری اسلامی ایران هدف این تحقیق می باشد.
1-4. پرسش های تحقیق:
سوال اصلی:
نوسلفیسم در خاورمیانه و پیامدهای های آن بر امنیت ملی ایران چیست؟
سوالات فرعی:
1-عوامل اصلی رشد نوسلفیسم در خاورمیانه کدامند؟
2-گروهها و احزاب اسلامی چه نقشی در رشد و گسترش نوسلفیسم در خاورمیانه دارند؟
1-5. فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی:
عملکرد نوسلفیسم در منطقه موجب تهدید امنیت ملی ایران شده است
فرضیه های فرعی:
1-ضعف و ناکارآمدی حکومت های منطقه و همچنین مداخلات خارجی(منطقه ای و فرا منطقه ای) عوامل اصلی در رشد نوسلفی گرایی در منطقه خاورمیانه می باشند.
2-گروهها و احزاب اسلامی بازیگران مهم و تعیین کننده در رشد و گسترش نوسلفیسم در خاورمیانه می باشندند.
1-6. متغیرهای تحقیق:
متغیر مستقل: نوسلفیسم در خاورمیانه
متغیر وابسته: تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
1-7. هدف کاربردی تحقیق:
این پژوهش می تواند به عنوان منبعی مهم و راهبردی در ارائه علائم و هشدارها در خصوص پیامدهای رشد نوسلفیسم در جمهوری اسلامی ایران و اهمیت این موضوع بر امنیت و منافع ملی کشور و همچنین ارائه راهکارهای مناسب در جلوگیری از گسترش این پدیده شوم در حوزه ایران مورد استفاده دستگاههای امنیتی- اطلاعاتی متعدد نظام قرار گیرد .
1-8. جنبه نوآوری و جدید تحقیق
بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 شاهد تحولی زرف، بنیادی و رادیکال در خاورمیانه هستیم و آن به وجود آمدن جنگ های مذهبی گسترده در قالب تفکرات تند سلفی تکفیری-جهادی در منطقه می باشد به گونه ای امروزه این منطقه و اتفاقات آن کانون توجه جهانیان قرار گرفته است.باید گفت که این اتفاق امری نو و جدید در خاورمیانه می باشد که دامنه آن کم کم به کشور جمهوری اسلامی ایران نیز گسترده شده و گریبانگیر ما نیز شده است و روز به روز بر شدت و حدت این مشکل فرهنگی-مذهبی-امنیتی افزوده می شود.
1-9. روش کار(چگونگی جمع آوری داده ها)
1)نوع روش تحقیق:
نوع روش تحقیق کیفی می باشد.
2)روش گردآوری اطلاعات(کتابخانه ای، میدانی و…):
داده های تحقیق از طریق مطالعه اسنادی ، کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری خواهد شد.
3)ابزار گردآوری اطلاعات:
فیش برداری- اینترنت – نرم افزار
4)روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
روش تجزیه تحلیل اطلاعات به صورت تحلیل محتوایی- توصیفی خواهد بود
فرم در حال بارگذاری ...