بررسی و تحلیل نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت (MIS) در سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه چگونگی جمعآوری ، ذخیره ، پردازش ، انتشار و استفاده از اطلاعات در جهت رسیدن به اهداف سازمانی، امری حیاتی به شمار میآید. دانشگاه و مراکز آموزشی و پژوهشی نیز از این امر مستثنا نیستند و هر گونه تحقیق و پژوهش در رابطه با چگونگی بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی در آنها، میتواند گام مؤثری در جهت بهرهبرداری هر چه بیشتر از این سیستمها بردارد.
با توجه به اینکه در دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مشکلات و نواقصی در بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت وجود دارد، پژوهش حاضر میکوشد با ارزیابی جایگاه و نقش سیستمهای اطلاعاتی در این سازمان و تأثیرات آنها بر تصمیمات مدیران مربوطه ، اشکالات موجود را ارزیابی کرده و پیشنهاداتی در جهت رفع و یا کاهش آنها ارائه کند. عمده مسائل و مشکلات موجود در واحدهایی که در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است عبارتاند از:
- فقدان روشها و رویههای مشخص در فراهمسازی و تأمین اطلاعات؛
- گردآوری اطلاعات با محتواها و شکلبندی (فرمت)های مختلف در قالب یک نوع طبقهبندی؛
- عدم سازوکار مشخص در ثبت و ذخیره اطلاعات؛
- نامرتب و پراکنده بودن اطلاعات بایگانیشده از لحاظ شکلبندی و محل قرارگیری؛
- تأخیر در بازیابی اطلاعات ذخیرهشده؛
- الگوها و قالبهای ثابت و همیشگی در چگونگی نمایش اطلاعات ارزیابیشده؛
- خطا و اشتباه در تجزیه و تحلیل اطلاعات؛
- عدم وجود رسانه رسمی واحد برای انتقال اطلاعات به افراد ذیربط و به دنبال آن، بروز پدیده شایعهپراکنی؛
- اِهمال و سستی در ارائه اطلاعات جدید؛
- عدم وجود خطمشیها و سیاستهای مشخص در استفاده از اطلاعات در فرآیندهای سازمانی؛
- فقدان فرآیندهای رسمی جهت بهکارگیری بازخورد اطلاعاتی از افراد؛
- کیفیت پایین مدیریت و تصمیمگیریهای سازمانی به دلیل نبودِ اطلاعات مناسب (درست، بههنگام و…).
بنابراین، مسئله اصلی تحقیق حاضر را میتوان اینگونه بیان کرد: آیا تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمات مالی مدیران حوزه علمیه قم چگونه است ؟ گفتنی است در پژوهش حاضر، تأثیرات این سیستمها بر کل فرآیند تصمیمگیری، شامل شناسایی مسئله، شناسایی و ارزیابی راهحلها، انتخاب راهحل، اجرای راهحل و ارزیابی نتایج مد نظر قرار گرفته است.
1ـ3. ضرورت انجام تحقیق
امروزه هر سازمانی اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی، از وجود بیثباتی، ناشناختههای متغیرهای چرخههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در وحشت است، بهطوری که مدیران همواره با جستجو و کاوش درباره عوامل و پدیدههای آن میکوشند تا درصدد مقابله با این عوامل برآیند و تأثیرپذیری سازمان را از تلاطم امواج و نوسانات این ناملایمات کاهش دهند (مؤمنی، 1380: 331ـ332). در چنین شرایطی، بخش اعظمی از موفقیت در تصمیمگیری که اساس فرآیند مدیریتی است، به اطلاعاتِ در دسترس بستگی دارد و بخشی، وابسته به کارکردهایی است که اجزای فرآیند به شمار میروند (آجایی و فادکمی اف.، 2007: 110). بنابراین، مدیران و تصمیمگیرندگان میتوانند با بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت که وظایف جمعآوری، پردازش، ذخیره و انتشار اطلاعات در سازمان را بر عهده دارند، بر محیط متغیر و پیچیده امروز فایق آیند.
تاکنون تحقیقات و پژوهشهای زیادی پیرامون سیستمهای اطلاعات مدیریت بهطور عام، و رابطه آن با تصمیمگیری در سازمانها بهطور خاص، انجام گرفته، اما میتوان گفت بستر مطالعاتی بیشتر آنها، محیطهای غیر حوزوی (غیر دانشگاهی و غیرآموزشی) بوده است. تفاوت پارامترهای اطلاعاتی و تصمیمگیری در یک سازمان دانشگاهی و آموزشی با دیگر مؤسسات و شرکتها، لزوم توجه بیشتر را به محیطهای دانشگاهی و آموزشی نشان میدهد. پرواضح است که جایگاه سیستمهای اطلاعاتی در این محیطها و نقش آنها در ارائه اطلاعات جهت تصمیمگیری مدیران، اهمیت بالاتری نسبت به دیگر سازمانها دارد؛ چراکه مأموریت اصلی سازمانهای پژوهشی و دانشگاهی که تولید علم و بالندگی افراد است، در میان همه جوامع از ارزش بیشتری برخوردار است و این امر، مدیران این سازمانها را وامیدارد تا در انجام فعالیتهای مدیریتیشان که زیربنای همه آنها تصمیمگیری است، دقت و توجه بیشتری داشته باشند. همچنین، ارزیابی و بررسی تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمگیری مدیران حوزه علمیه، میتواند نگرش و دید تازهای را پیشروی توسعهدهندگان و کاربران سیستمهای اطلاعاتی قرار دهد و آنها را با منافع و مزایا، و حتی مشکالات بهکارگیری این سیستمها در چنین سازمانهایی آشنا سازد.
گفتنی است عدم توجه یا کمتوجهی به انجام چنین پژوهشهایی میتواند باعث عقبماندگی سازمانهای آموزشی و پژوهشی از دیگر سازمانها و شرکتها شود، بهطوری که هر روزه شاهد افت کیفیت در تمام جنبهها و وظایف این سازمانها خواهیم بود؛ به عبارت دیگر، اگر تحقیقات و بررسیهای اندکی در مورد سیستمهای اطلاعات مدیریت و تأثیرات آنها در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی انجام گیرد، ممکن است مدیران و همه کسانی که در این سازمانها فعالیت میکنند و بهنوعی با سیستمهای اطلاعاتی سروکار دارند، با تمام منافع و مزایا، و حتی محدودیتهای بهکارگیری این سیستمها آشنا نشوند و به همین دلیل نتوانند بهخوبی از عهده وظایف مدیریتی و اطلاعاتی خود برآیند.
بنابراین، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ضرورتِ توجه به این موضوع، بر آن است تا نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت در تصمیمگیری مدیران حوزه علمیه قم را بررسی و تحلیل کند.
1ـ4. فرضیات تحقیق
این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی است که آن را میتوان بر اساس مدل عقلایی فرآیند تصمیمگیری (برگرفته از: هَچ، 1385: 2/438) به پنج فرضیه فرعی بسط داد:
1ـ4ـ1. فرضیه اصلی
بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و تصمیمات مالی مدیران حوزه علمیه قم رابطه معنیداری وجود دارد.
1ـ4ـ2. فرضیات فرعی
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و شناسایی مسئله رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و شناسایی و ارزیابی راهحلها رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و انتخاب راهحل رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و اجرای راهحل رابطه معنیداری وجود دارد؛
ـ بین بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت و ارزیابی نتایج رابطه معنیداری وجود دارد.
1ـ5. اهداف تحقیق
این تحقیق به منظور تحقق اهداف زیر انجام میشود:
1ـ5ـ1. هدف اصلی
افزایش شناخت مدیران از تأثیرات بهکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت بر تصمیمات مالی در محیطهای علمی و فرهنگی و بهرهمندی از نتایج آن.
1ـ5ـ2. اهداف فرعی
ـ شناخت بهتر سیستمهای اطلاعات مدیریت و تأثیرات حاصل از بهکارگیری آنها؛
ـ آشنایی با مشکلات سیستمهای اطلاعات مدیریت و چگونگی رفع و یا کاهش آنها؛
ـ آشنایی با فرآیند تصمیمگیری و مدلهای اتخاذ تصمیم در سازمان؛
ـ شناسایی نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت در هر کدام از مراحل فرآیند تصمیمگیری.
1ـ6. روششناسی تحقیق
1ـ6ـ1. روش تحقیق
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و از نظر روش، پیمایشی ـ میدانی به شمار میآید. به عبارت دیگر، موضوع این تحقیق، بررسی شرایط موجود سیستمهای اطلاعات مدیریت و رابطه آن با تصمیمگیری مالی مدیران در حوزه علمیه (دانشگاهها و مؤسسات) میباشد و دادهها از طریق توزیع پرسشنامه در میان تعدادی از مدیران مربوطه جمعآوری شدهاند.
1ـ6ـ2. روش گردآوری دادهها
در این تحقیق از دو روش کتابخانهای و میدانی برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. در روش کتابخانهای با مطالعه کتب و مقالات، مطالب مربوط به ادبیات موضوع جمعآوری شده و در روش میدانی، با تجزیه و تحلیل پرسشنامههای توزیعشده، دادهها گردآوری شدهاند.
1ـ6ـ3. روش تجزیه و تحلیل دادهها
در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از روشهای آمار توصیفی و استنباطی، شامل آزمون t تکنمونهای، آزمون فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.
1ـ6ـ4. جامعه آماری و حجم نمونه
جامعه آماری این تحقیق، مدیران حوزه علمیه قم، به تعداد 155 نفر و در سمتهای شغلی ریاست، قائممقام، معاون، مدیر و سرپرست میباشند که با استفاده از فرمول ، 78 نفر از این مدیران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند.
1ـ7. محدودیتهای تحقیق
طبیعتاً هر پژوهشی در حین انجام با یکسری محدودیتها و موانع مواجه میشود. این تحقیق نیز از این امر مستثنا نبوده و با محدودیتهایی به شرح زیر روبهرو بوده است:
- عدم همکاری مسئولان بعضی از واحدها با پژوهشگر در جهت ارائه اطلاعات؛
- نبود چارت سازمانی بعضی از واحدها در وبسایت رسمی آنها؛
- وجود تفاوت بین چارت سازمانی با آنچه که رسماً در عمل وجود دارد در بعضی از واحدها؛
1ـ8. تعریف نظری واژگان تحقیق
اطلاعات: دادههای مربوط و هدفدار هستند که از پردازش، سازماندهی و ترکیب دادهها ایجاد میشوند تا آگاهی بیشتری را به فرد منتقل کنند (هویدا و بهنامیراد، 1387).
سیستمهای اطلاعات مدیریت: سیستمی یکپارچه و مبتنی بر رایانه است که اطلاعات لازم برای حمایت از عملیات و تصمیمگیری را فراهم میکند. عناصر اصلی این سیستم عبارتند از: 1. سیستمی یکپارچه برای خدمت به تعداد زیادی کاربر، 2. سیستمی رایانهای که نرمافزارهای اطلاعاتی را از طریق پایگاه اطلاعات به هم مرتبط میکند، 3. رابط بین کاربر ـ ماشین که به جستجوهای فوری و موقتی پاسخ میدهد، 4. ارائه اطلاعات به تمام سطوح مدیریتی و 5. پشتیبانی از عملیات و تصمیمگیری (آواد، 1988: 5؛ به نقل از: سرلک و فراتی، 1387: 22).
تصمیمگیری: تصمیمگیری را میتوان به عنوان فرآیندی تعریف کرد که شامل تعریف مسئله، ارزیابی راهحلها، اتخاذ تصمیم (انتخاب راهحلها)، اجرای تصمیم و ارزیابی نتیجه است (بووی، 1993: 172؛ به نقل از: فیضی، 1384: 68).
شناسایی مسئله: مسئله عبارت است از چیزی که از توان سازمان برای رسیدن به هدف میکاهد؛ به دیگر سخن، مسئله بر وضعیتی دلالت دارد که سازمان را از کسب اهدافش بازمیدارد (رضاییان، 1387: 148). برای حل یک مسئله، ابتدا باید آن را شناخت و تعریف صحیحی برای آن ارائه کرد؛ یعنی ابتدا باید تعیین شود که چه وضعیتی بر وجود مسئله دلالت دارد و کدام مسئله باید حل شود (رضاییان، 1387: 134ـ135).
شناسایی و ارزیابی راهحلها: حل مطلوب مسائل عمده، در گرو شناسایی و تعیین راهحلهای ابتکاری و بدیع است. پس از آنکه مدیر، مجموعهای از راهحلهای مطلوب را ایجاد و جمعآوری کرد، باید آنها را از حیث نحوه اثرگذاری و کارکردشان در حل مسئله ارزیابی کند (برگرفته از: رضاییان، 1387: 150).
انتخاب راهحل: راهحل مناسب بر مبنای میزان اطلاعات موجود در دسترس مدیر، قدرت قضاوت وی، و موازنهای که مدیر میان متغیرهای گوناگون برقرار میکند، انتخاب میشود (رضاییان، 1387: 151).
اجرای راهحل: اعتبار یک تصمیم یا راهحل، وابسته به آن است که قابل اجرا باشد. گاهی این تصور نادرست پیش میآید که با اتخاذ تصمیم، اجرای آن قطعی است؛ در حالی که اگر کارکنان مایل (یا قادر) به اجرای آن نباشند، آن تصمیم، تصمیمی مطلوب و مؤثر نخواهد بود (رضاییان، 1387: 152).
ارزیابی نتایج: مرحله نهایی فرآیند تصمیمگیری، ارزیابی نتایج و فراهم کردن بازخورد درباره تصمیم و اجرای آن است. این کار میزان تطابق نتایج با انتظارات را نشان میدهد که در صورت لزوم، مدیران تغییراتی را برای اصلاح تصمیم یا اجرای آن اعمال کنند. اگر تصمیم اصلی نتایج مطلوب را به بار نیاورد ممکن است ناشی از درست تعریف نشدن مسئله باشد و شاید نیاز به جایگزینی راهحل دیگری به جای راهحل انتخابشده باشد (فیضی، 1384: 88).
مدیران: میتوان گفت که «مدیر کسی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر در سازمان را به عهده دارد». مدیران با مجموعه متنوعی از عناوین به منزله سرپرست، رهبر گروه، رئیس بخش، مدیر اداره، معاون و مانند آن، انجام وظیفه میکنند و کارکنان را به کار میگیرند (رضاییان، 1387: 18).
1ـ9. تعریف عملیاتی واژگان تحقیق
اطلاعات: مجموعهای از دادههای خام، پردازششده و بهطور کلی، هر آنچه که آگاهی و دانش مدیران را تشکیل میدهد.
سیستمهای اطلاعات مدیریت: در این تحقیق، سیستمهای کامپیوتری (سختافزار و نرمافزار)، شبکههای کامپیوتری، اینترنت، وبسایتها و پورتالها ، و تجهیزات و امکانات ارتباطات از راه دور، به عنوان سیستمهای اطلاعات مدیریت در نظر گرفته شدهاند.
تصمیمگیری: فرآیندی است که طی آن، فرد تصمیمگیرنده برای حل مسئله، راهحلی پیدا کرده، آن را اجرا کرده و سپس نتایج اجرای تصمیم را ارزیابی میکند.
شناسایی مسئله: کشف مسئله و تعیین همه جوانب آن را شناسایی مسئله میگویند.
شناسایی و ارزیابی راهحلها: در این تحقیق، ارائه راهحلهای مختلف و متنوع و همچنین تجزیه و تحلیل آنها، به عنوان شناسایی و ارزیابی راهحلها در نظر گرفته شده است.
انتخاب راهحل: هر تصمیمگیرندهای برای حل مسئله، باید یک یا چند راهحل انتخاب کند.
اجرای راهحل: زمانی میتوان تصمیم و یا راهحل انتخابی را معتبر دانست که قابل اجرا باشد و آن را عملیاتی و اجرایی کرد.
ارزیابی نتایج: پس از اجرای راهحل، باید نتایج و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار داد تا بتوان در مورد اثربخشی و یا عدم اثربخشی تصمیم اتخاذشده، بحث کرد.
مدیران: در این پژوهش، مدیران حوزه علمیه قم در سمتهای شغلی ریاست، قائممقام، معاون، مدیر و سرپرست مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1ـ10. قلمرو تحقیق
1ـ10ـ1. قلمرو مکانی تحقیق
این تحقیق در حوزه علمیه قم انجام شده است.
1ـ10ـ2. قلمرو زمانی تحقیق
زمان انجام پژوهش حاضر را میتوان به دو مرحله مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی تقسیم کرد. مطالعات کتابخانهای تحقیق از بهار سال 1393 شروع شد و در پاییز سال 1393 به پایان خواهد رسید.
فرم در حال بارگذاری ...