وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی جامعه شناختی الگوهای غذایی خانواده در شهر کرمان

 
تاریخ: 21-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

در طول دهه های اخیر روش بسیاری از مردم دنیا بخصوص در کشورهای توسعه یافته تغییر کرده است و افزایش اخیر در بیماریهای مزمن در دنیا مربوط به محیطی است که سبب کم تحرکی،افزایش دریافت کالری و شیوه های نامناسب زندگی شده است. این تغییرات در شیوه ی زندگی دامن­گیر کشورهای ­در ­­حال توسعه از جمله ایران نیز می­باشد. نوع روغن مصرفی، نمک، انواع ترشی­ها، نوع روش پخت و پز،مصرف چای، استفاده از غذاهای آماده و غیره از جمله عادات غذایی روزانه هستند که در صورت شیوه­ی مصرف نادرست زمینه ساز بسیاری از بیماریهای مزمن و غیرواگیردار می­شود. با گسترش زندگی صنعتی مصرف غذاهای آماده، غذاهای پرچرب و سرخ کردنی افزایش چشمگیری یافته است و میزان اسیدهای چرب ترانس موجود در این محصولات غذایی موجب افزایش شیوع بیماریهای مزمن گردیده است (برزویی و همکاران،158:1389).

 

در کشورهای در حال توسعه به علت ورود به زندگی ماشینی و صنعتی و توسعه اقتصادی-اجتماعی بسیاری از بیماریهای مزمن – غیرعفونی به ویژه در میان لایه­های اجتماعی متوسط و مرفه اندک اندک افزایش یافته است. شاید بنیادی­ترین گام در جهت کاهش این­گونه بیماریهای مزمن تلاش برای پدیدآوری الگوهای رفتاری مناسب یا دگرگونی سازی الگوهای رفتاری نامناسبی است که مستقیم و غیرمستقیم بر سلامتی و بیماری افراد تاثیر می­گذارد(ریاحی،2003:165).

عکس مرتبط با اقتصاد

محققان6 دسته از عوامل خطرآفرین رفتاری را ریشه­ی بیماریهای مزمن و غیرعفونی (بیماریهای زندگی ماشینی) در بزرگسالان و عامل مرگ ومیر زودهنگام آنها می­دانند1- دودکشیدن به ویژه سیگار کشیدن 2- آشامیدن بیش از اندازه­ی نوشابه های مضر 3- بهره نگرفتن یا بهره­گیری اندک از خدمات بهداشتی پیش­گیرانه مانند کنترل فشارخون، بازدیدهای پزشکی منظم و دوره­ای-شناسایی به موقع سرطان- مهار بیماریهای قند 4- پیگیری شیوه­های نامناسب زندگی مانند: عادتهای غذایی نامناسب و پویایی اندک بدن 5- عوامل خطرآفرین محیطی مانند: خطرهای محیطی-آلودگی هوا،صدا و آب 6- تنش و فشارهای روانی(Park,2000,27).

عکس مرتبط با سیگار

امروزه در کشورهای توسعه یافته و نیز در میان لایه های بالا و متوسط کشورهای در حال توسعه، الگوی تغذیه به سوی افزایش مصرف شکر، چربی حیوانی، و پروتئین ها، همراه با کاهش مصرف الیاف گیاهی(میوه وسبزی و دانه های گیاهی) پیش می رود. بیشتر افراد ،سبزی و میوه های تازه و دانه­های گیاهی کمی مصرف می­کنند و در همان حال مقدار فراوانی گوشت به شکل غذاهای آماده و کنسرو شده و شکر به شکل نوشابه­ها و شیرینی­ها در خوراک خود می­گنجانند. این روند بر اثر به کارگیری فن آوری های نوین تغذیه شتاب بیشتری به خود گرفته است. فن­آوری هایی که بر فرآیند تولید،پخش، فرآوری و مصرف مواد غذایی -که نمودهای بنیادین نقش اجتماعی غذاها است تاثیر می­گذارد(ریاحی،102:1384).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اگر چه نقش ژنتیک به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان موثر می­باشد امّا مطالعات مختلف نشان می دهند که فاکتور محیطی اصلی در ارتباط با سرطان تغذیه است. مطالعات انجام شده ثابت کرده است که تغذیه در بروز 30 تا 40 درصد انواع سرطانها موثر می باشد. بسیاری از رفتارهای تغذیه ای مانند: نوع غذا،روش آماده کردن غذا،میزان تعادل در کالری دریافتی و تنوع غذایی می­توانند به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان تاثیر گذار باشند.شواهد نشان می­دهند که مصرف غذاهای پرچرب،کم فیبر و مصرف نکردن روزانه میوه و سبزی منبع غنی از ویتامینها هستند که با افزایش بروز سرطان های مختلف در ارتباط می­باشند(میربازغ و همکاران،109:1391).

 

بشر امروزی بر خلاف گذشته با خوردن انواع مواد لازم و غیر لازم و حتی گاهی اوقات مضرو زیان آور موجب ناکارآمدی بدن خود شده است.در حالی که در گذشته عامل بسیاری از بیماریها و مرگ و میرها و عفونت بوده است ، در اواخر قرن 19 با تغییراتی که در سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر تغذیه به طور خاص اتفاق افتاد، این نوع بیماریها کاهش یافته و جای خود را به بیماریهای مزمن داده است. بر اساس آمار منتشر شده انستیتیو تحقیقات 20 درصد افراد در ایران دچار سوء تغذیه­اند و علی رغم  داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی تغذیه­ای ناصحیح از تغذیه خوب برخوردار نمی­باشند.بدن آدمی یک مجموعه پیچیده و متنوعی از کارکردهاست و توانایی این را دارد که بدون کمک خارجی خود را از ارزیابی کند اما شرط بازسازی آن است که نیازهای آن به درستی مرتفع گردد و این فرآیند پیچیده تحت عنوان تغذیه نام دارد. گرچه طبقه­ی اجتماعی، درآمد و میزان دستیابی افراد به کالاها وخدمات اهمیت فراوانی در تعیین کیفیت زندگی آنها دارد اما سرانجام وضع سلامتی شان عامل بنیادی برای بالندگی وپیشرفت انسانهاست و فقدان آن عامل مهم و موثری در سستی و فروپاشی ملّی شمرده میشود(قاسمی،1388 :183)

 

جداول مربوط به میزان هدر دادن منابع در ایران به خوبی یکی از علل عدم توسعه واقعی و کیفی کشور را نشان می­دهد. عاملی که اتفاقا بر عهده دولتمردان یا سیاست های آنان نیست، بلکه زاییده نگرش مردم در زندگی فردی و اجتماعی خود است. رویکرد مردم به استفاده از منابع که بتدریج در خلال سالیان شکل گرفته، به آسانی هم از بین نخواهد رفت اما بررسی و یادآوری آن، همواره تلنگری است بر این که حرکتی برای اصلاح آن از سوی مردم انجام گیرد.

 

تصویر زیر مصرف سالانه چند ماده غذایی برای هر نفر و رتبه هر ماده را در هرم غذایی را نشان می­دهد. در واقع نگاهی است اجمالی به فرهنگ و رویه مصرفی مردم ایران.

 

 

 

بررسیهای مختلف نشان می­دهند که در بخشهایی از جمعیت کشور  ما سوءتغذیه وجود دارد .کمی وزن کودکان زیر5 سال،کمبود پروتئین،کم خونی ، فقرآهن واختلالات ناشی از کمبود ید و …بسیاری از افراد کشور را دچار مشکل کرده است. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط انستیتو تحقیقات تغذیه­ای و صنایع غذایی کشور حدود 20 درصد از جمعیت ایران دچار سوءتغذیه هستند و 20 درصد دیگر علی رغم داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی و سواد تغذیه­ای از تغذیه­ی مطلوب برخوردار نمی­باشند(جهانگیری و رجبی،76:1380). بررسی رشید خانی و همکارانش بر روی زنان شمال شهر تهران نشان داد که ویژگی­های اقتصادی، اجتماعی چون: تحصیلات دانشگاهی، شاغل بودن، میزان درآمد زن در ماه، میزان درآمد کل خانواده و ویژگی­های جمعیتی نظیر:سن، تأهل، داشتن فرزند، تعداد فرزندان و ابعاد خانواده و قومیت بر روی الگوهای غذایی زنان موثراست(رشید خانی و همکاران،1387). هچنین بررسی علیزاده اقدم بر روی شهروندان تبریزی نشان داد که بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی، جنس و تأهل و سبک غذایی رابطه وجود دارد(علیزاده اقدم،1390).

 

پدیده­ی سوءتغذیه تمام افراد جامعه را به شکلی همگون متأثر نمی­سازد. پیش بینی­ها و مطالعات در این زمینه نشان می­دهندکه اقشار فقیر،زنان و سالمندان بیشتر از گروههای دیگر در معرض سوءتغذیه خود وخانواده هایشان قرار دارند.

 

 عاملی که تاکنون در امر سوءتغذیه بدان توجه چندانی مبذول نگردیده است عدم آگاهی از شیوه­ی مناسب غذایی و وجود باورهایی در زمینه ی شیوه تغذیه است که موجب نابسامانی در امر تغذیه مناسب وکافی می­گردد. بنابراین شناخت عوامل نشأت گرفته از فرهنگ مانند: آداب و رسوم، ارزشها و عادات نادرست غذایی امکان شناسایی و رفع کاستیهایی را که در فرهنگ عمومی تغذیه وجود دارد به ما می­دهد(همان:77).

 

بنابراین تحقیق حاضر الگوهای غذایی زنان شاغل و خانه دار شهر کرمان را مورد بررسی قرار می­دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای غذایی شهر کرمان است اما از آنجا که اکثر زنانالگوهای غذایی خانواده را اجرا می­کنند، لذا این پژوهش زنان شهر کرمان را هدف قرار داده تا بتوانند الگوهای موردنظر خانواده هایشان را انعکاس دهند. همچنین از آنجا که شاغل و خانه دار بودن زنان ممکن است بر الگوهای غذایی خانواده هایشان موثر واقع شود سعی شده نمونه موردنظر از بین این دو گروه انتخاب گردد. همچنین تلاش شده با توجه به چارچوب نظری تعارضات شغل و تفاوتهای نقش زنان شاغل و تاثیر آن بر الگوهای غذایی خانواده هایشان مورتوجه قرار گیرد.

 

1-3-موضوع تحقیق:

 

بررسی جامعه شناختی الگوهای غذایی خانواده­های شهر کرمان و عوامل موثر بر آن.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

اهداف پژوهش حاضر را می توان به دو قسمت اهداف کلی و جزئی تقسیم کرد.

 

هدف کلی:

 

شناسایی الگوهای خانواده های شهر کرمان و عوامل موثر بر آن.

 

اهداف جزئی:

 

1-تعیین رابطه سرمایه­ی فرهنگی زنانو الگوهای غذایی خانواده.

پروژه دانشگاهی

 

 

2-تعیین رابطه سرمایه­ی اقتصادی و الگوهای غذایی خانواده.

 

3-تعیین رابطه تعارض کار-خانواده زنانشاغل و الگوهای غذایی خانواده.

 

4-تعیین رابطه تعارض زمانی زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.

 

5-تعیین رابطه تعارض فشاریزنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.

 

6-تعیین رابطه بین تعارض فشاری زنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.

 

7-تعیین رابطه ی بین حمایت اجتماعی زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.

 

8-تعیین رابطه­ی بین اثرپذیری ازتبلیغات تلویزیونی و الگوهای غذایی خانواده.

 

9-تعیین رابطه بین نوع شغل زنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.

 

10-تعیین رابطه بین طبقه­ی اجتماعی خانوادهو الگوهای غذایی خانواده

 

11-تعیین رابطه سن زنان و الگوهای غذایی خانواده.

 

12-تعیین رابطه بین سطح تحصیلات زنان و الگوهای غذایی خانواده.

 

13-تعیین رابطه بین میزان درآمد خانواده زنان خانه­دار و الگوهای غذایی خانواده.

 

14-تعیین رابطه بین درآمد زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.

 

15-تعیین رابطه بین درآمد همسر زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.

 

16-تعیین رابطه بین ابعاد خانواده و الگوهای غذایی خانواده.

 

1-5-اهمیت وضرورت تحقیق

 

عادات غذایی نامطلوب در شیوه­ی زندگی مردم کشورهای در حال توسعه و همچنین جامعه ما علاوه بر این که تهدیدی برای سلامتی کودکان و نوجوانان محسوب می شود سایر افراد را نیز در معرض خطر ابتلا به بیماریهای غیرواگیردار قرار داده است. مشکل تغذیه از یک طرف ناشی از تقلید ناآگاهانه از فرهنگ غذایی غرب و از طرف دیگر حاکی از پیشرفت صنعت تهیه ی غذاهای فرآوری شده است. در دنیای امروز که کار و تحصیل بیش از پیش مورد توجه اقشار مختلف جامعه به ویژه زنان و جوانان قرار گرفته است فرصت آشپزی سنتی را محدود کرده و مصرف غذاهای آماده را بیش از پیش در جامعه افزایش داده است(صادقی،18:1391).

 

امروزه متخصصان، به طور فزاینده­ای لزوم تحقیق روی الگوهای غذایی را بیان می­کنند تا با شناسایی عوامل خطر قابل تغییر بی­شمار بیماریها راه را برای ابداع شیوه­های مبتکرانه جهت پیشگیری از بیماریها هموار نمایند.(علی زاده و همکاران،63:1388).

 

تجزیه و تحلیل الگوهای غذایی به ما کمک می­کند تا برای مردم توصیه­های غذایی داشته باشیم تا آنها  برای مردم آسان­تر باشد. ارزیابی الگوهای غذایی که بیانگر مصرف واقعی افراد است می تواند راه را برای شناسایی تغییرات در دریافتهای غذایی در طی زمان هموار ساخته و انتقال یافته های تحقیقات را به عموم جامعه در قالب توصیه­های غذایی تسهیل نماید(همان:64).

 

توجه به الگوهای غذایی که پیچیدگی­های دریافت های غذایی را دربرمی­گیرد تصویر مناسبی از رژیم غذایی و عادات تغذیه­ای افراد جامعه را به ما می­دهد و به ما کمک می­کند تا افرا در معرض خطر در با بیماری های مزمن وابسته به تغذیه را شناسایی کرده وسپس برای آنها توصیه­های تغذیه ای داشته باشیم، چرا که مردم در انتخاب غذاهایشان کمتر به محتوای موادغذایی توجه می­کنند. در واقع با توجه به آنکه درنظر گرفتن ترکیب غذاهای مختلف که مردم غالبا با یکدیگر مصرف می­کنند برای توصیه­ها و راهنمای رژیمی ضروری است. توجه به الگوهای غذایی به ما کمک می کند تا پیامدها و مفهوم راهنماهای رژیمی را به راحتی در قالب الگوهای غذایی برای جامعه بیان کنیم(حسینی اصفهانی و همکاران،24:1387).

 

1-6-پرسشهای اساسی تحقیق:

 

سوال اصلی در تحقیق حاضر:

 

چه عواملی بر الگوهای غذایی خانواده های شهر کرمان تاثیر می گذارند؟

 

آیا بین متغیرهایی مانند سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، تعارض کار-خانواده و میزان درآمد زنان و الگوهای غذایی خانواده هایشان رابطه وجود دارد؟

 

همچنین آیا بین متغیرهایی مانند طبقه اجتماعی، تبلیغات تلویزیونی، ابعاد خانواده، سن و تحصیلات زنان ، میزان درآمد و الگوهای غذایی خانواده هایشان همبستگی مشاهده می شود؟

 

1-7 -تعریف اصطلاحات و مفاهیم اساسی تحقیق

 

الگوهای غذایی: الگوی غذایی به این معنی که چه غذایی،چگونه و چه وقت خورده شود(قنادی اصل و ایران پرور،257:1388).

 

زنان شاغل:زنی که در خارج از محیط خانه در یکی از ارگانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی مشغول به کار است و در قبال میزان کار خود ماهیانه حقوق دریافت می­کند.

 

زنان خانه دار:خانه داری در لغت به معنای تدبیر زمان، مواظبت زن در کارهای خانه است. از نظر لغوی زنی که امور خانه را با نظم و اقتصاد اداره میکند خانه دار نامیده میشود.

 

شهر کرمان: کرمان یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان کرمان در جنوب شرق ایران است. در مدارک تاریخی و جغرافیایی از کرمان با نام های دیگری چون: کارمانیا، گواشیر، ژرمانیا و کریمان نام برده شده است. دارای آب و هوای خشک وکویری با مساحت 546 کیلوتر مربع می باشد وجمعیتی بالغ بر 515114 نفر دارا می باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی شیوه‌های تبلیغ مسیحیت تبشیری در اینترنتبررسی علل مهاجرت افغان ها به ایران »
 
مداحی های محرم