تحقیقات مالی، اهرم را به عنوان میزان بدهی که به منظور تأمین منابع مالی برای کسب دارایی مورد نیاز لازم میگردد، تعریف کرده است. شرکتها از لحاظ تأمین مالی در قالب شرکتهای با درجه اهرم مالی بالا و پایین قابل تعریفند؛ اهرم مالی توانایی تغییر بازده و ریسک شرکتها را داراست، بنابراین ساختار سرمایهی هر شرکت با اهرم مالی آن رابطهای متقابل و تنگاتنگ دارد. لذا استفاده شرکتها از شیوههای مختلف تأمین مالی منوط به وجود شرایط و اثر متغیرهای اقتضایی است که گاهی بر اساس موقعیت و برای جهتگیری شرکتها در بازار و نیز ارزیابی آنها از طرف مؤسسات تأمین اعتبار به وجود میآید.(هامپتون،2001)
یکی دیگر از ویژگیهای شرکت که میتواند رابطه داشته باشد به کیفیت سود و جریانهای نقدی، فروش شرکت است، شرکتهای با فروش بیشتر احتمالا پارامترهای با ثباتتری برای مدلهای اقلام تعهدی از قبیل مشتریان و فروشندگان گوناگون دارند، هرچه فروش شرکت بزرگتر باشد، از دست دادن مشتریان و یا قراردادها نمیتواند تاثیر با اهمیتی بر توانایی خلق سود شرکت اثر بگذارد و در نتیجه نمیتواند جریان های نقدی شرکت را تحت تاثیر قرار دهد، میزان فروش در مطالعات متعدد نمایانگر جنبههای مختلفی از شرکت است. فروش شرکت میتواند نمایانگر اهرم شرکت باشد.(داگلاس،2001)
اهرم عبارت از وجود هزینههای ثابت در فهرست هزینههای شرکت است .مدیریت انگیزه دارد با بکارگیری ابزارهای مختلف به هموارسازی سود بپردازد .یکی از این ابزارها، فروش داراییهاست. از آنجایی که مدیران اغلب میتوانند دوره فروش دارایی را انتخاب نمایند و از طرفی
طبق اصل بهای تمام شده، تغییرات در ارزش بازار دارایی بین تاریخ تحصیل و فروش در دوره فروش گزارش میشود، این امر فرصتهایی را برای مدیران برای دستکاری سود از طریق زمانبندی فروش داراییها با هزینه نسبتا پایین در پی دارد. سهامداران که مهمترین گروه استفاده کنندگان از صورتهای مالی هستند منافع خود را در اطلاعات سود جستجو میکنند.
متغیر رشد فروش به عنوان جایگزین شاخص ریسک هم مطرح شدهاند. شاخصهای رشد فروش و از جمله شاخصهایی میباشد که توانایی ارزیابی قدرت بازپرداخت بدهیها و قابلیت سودآوری واحد تجاری را دارند. رشد فروش یکی از شاخصهای ارزیابی فعالیت شرکت می باشد. رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن میشود که بازار ریسک کمتری را برای شرکت درنظر بگیرد. از طرفی نیز یکی از شاخصهای مطلوب جهت ارزیابی قدرت پرداخت بدهیها و قابلیت نقدینگی شرکتها میباشد که با استفاده از اطلاعات حسابداری میتوان بحران مالی شرکتها را پیش بینی نمود و سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و کارکنان شرکت را در خصوص از بین رفتن کنترل در شرکت آگاه نمود.(مییرز،1996)
سود حسابداری نشانهای است که موجب تغییر باورهای سرمایهگذاران میشود و رفتار آنان را تغییر میدهد. تغییر قیمت اوراق بهادار نیز معیار قابل مشاهدهای از تغییر نظاممند باورهای سرمایهگذاران است که تحت تأثیر محتوای اطلاعاتی سودهای حسابداری تغییر یافته است. کیفیت سود میتواند در گزارشگری مالی اطمینان سرمایهگذاران را در بازارهای مالی تحت تأثیر قرار دهد. از سایر عوامل مهم بررسی کیفیت سود می توان به روشهای متعدد حسابداری، نارساییهای موجود در فرآیند برآوردها و پیشبینیها، اختیار عمل مدیران و تأثیر پذیری سود از مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران اشاره نمود. عبارت کیفیت سود به توانایی مدیران در استفاده از اقلام اختیاری در اندازهگیری و گزارشگری سود اشاره دارد. اقلام اختیاری ممکن است شامل انتخاب از بین اصول یا استانداردهای حسابداری و در بکارگیری برآورد و زمانبندی معاملات به منظور شناسایی اقلام غیرعادی در سود باشد.
1-2- بیان موضوع
موضوع اهرم مالی به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم اهرمی، دارای جایگاهی خاص در ساختار سرمایه است. اهرم مالی، نمایانگر تمایل یک شرکت به تأمین مالی از طریق ایجاد بدهی، استقراض در مقابل افزایش سرمایه است، نسبت های اهرمی، همواره ابزارهایی جهت تعیین میزان احتمال ِقصور و ناتوانی شرکت در ایفای تعهدات مربوط به دیون و بدهیهای آن بهشمار رفته و افزایش لجام گسیخته آن، خطر بروز بحران مالی و ورشکستگی شرکت را تشدید خواهد کرد، از این رو، بیشتر مدیران مالی، بر نقش اهرم بدهی، در ترکیب ساختار سرمایه تأکید دارند.(پورتر،2004)
میزان فروش شرکت میتواند نمایانگر کارایی اطلاعاتی باشد. معمولاً شرکتهای با فروش بیشتر توجه بیشتری از تحلیل گران و سرمایه گذاران را دارند، به همین جهت، اطلاعات حسابداری فرآیند کاراتری در شرکتهای بزرگتر دارند، بالاخره فروش شرکت میتواند نمایانگر میزان ریسک کلی شرکت باشد.
-Hampton
– Douglas
– Myers
– Porter
فرم در حال بارگذاری ...