در اقتصاد جهانی، تبادل اطلاعات در سطح کره زمین و در طول و عرض جغرافیایی در زمان نانوثانیه صورت می گیرد. بنابر این نیاز به گردش سریع اطلاعات برای رقابتی پویا و تجارتی هوشمند، اجتناب ناپذیر است. لذا شرکتهای حرفه ای درصدد هستند تا ابزارهای مورد نیاز شرکتهایی را که می خواهند سریع، متمرکز و منعطف باشند و موقعیت و مزیت رقابتی آنها حفظ شود را مهیامی سازند(تارخ، 1390، ص 2 ). می توان گفت حفظ مزیت رقابتی چالش برانگیزترین مساله پیش روی شرکتها در اقتصاد پویا و متغیر کنونی به حساب می آید. برای حفظ مزیت رقابتی شرکتها باید از محیط خود آگاهی کامل داشته باشند که این آگاهی از طریق اجرای فعالیتهای هوش رقابتی محقق می یابد. هوش رقابتی به سازمانها در شناسایی محیط اطراف خود کمک می کند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط رقابتی، یک منبع مهم و حیاتی برای شرکتها در ظرفیت بنگاه جهت معرفی محصولات/خدمات و فرایندهای جدید به شمار می رود. همچنین هوش رقابتی منبع اطلاعاتی مهمی برای برنامه ریزی و دیگر فعالیتهای سازمان می باشد. زیرا آن اطلاعاتی را درباره رفتار فعلی و آتی رقبا و محیط کلی کسب وکار فراهم می کند(نصری،2011).
عصر حاضر، عصر تغییر و تحولات اساسی و بنیادی است و سازمانهایی می توانند خود را با این شرایط تطبیق دهند و در صحنه رقابت باقی بمانند که مدیران و رهبرانی کارآمد، تغییر گرا و با چشم اندازی بلند مدت داشته باشند. در سالهای اخیر هوش رقابتی و مدیریت دانش به مفاهیم مهم مدیریت تبدیل شده و بسیاری از شرکتهای بزرگ آن را به جزئی از فرهنگ سازمانی خود تبدیل کرده اند. افزایش هوش رقابتی موجب می گردد شرکتها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کرده و نتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. این امر جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر شرکتها تسریع کرده و اثربخشی فرایند تفکر و تصمیم گیری گروهی را به نحو چشمگیری بهبود می بخشد(پاک مرام، 1388). بنابر این هوش رقابتی به عنوان یک ابزار برای بهبود رقابت پذیری شرکتها معرفی شده است. اطلاعات به عنوان یکی از اقلام مهم دارایی های استراتژیک و ابزارهای بازاریابی به شمار می آید. گرد آوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکتهای رقیب در امر تدوین استراتژی نقش حیاتی دارد. هدف اصلی هوش رقابتی دستیابی به داده ها و اطلاعاتی در مورد محیط، رقبا و بازار و… است. از این رو هوش رقابتی موثر نه تنها نیازمند اطلاعاتی پیرامون رقباست، بلکه همچنین نیازمند اطلاعاتی درباره سایر تمایلات محیطی از قبیل تحولات تکنولوژی، تحولات بازار، تحولات اجتماعی و راهبردی میباشد)رواچ و سانتی، 2001).
همچنین برای اینکه سازمانها بتوانند در عرصه رقابت حضور داشته باشند ناچارند در یکی از زمینه ها نسبت به رقبای خود مزیت رقابتی داشته باشند و برای این کار یکی از راهکارها این است که سازمانها نوآور باشند. مدیریت دانش یکی از راههای غیر قابل انکار برای دستیابی به نوآوری است. در اقتصاد مبتنی بر دانش سازمانهایی که بتوانند مدیریت دانش را بصورت موثر اجرا کنند می توان گفت که عملکرد بالایی نسبت به دیگر سازمانها دارند(لانگ و لین ،2012). پژوهش حاضر بر آن است تا عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط را با تاثیر متغیرهای هوش رقابتی و مدیریت دانش با تعدیل کنندگی نوآوری و یادگیری سازمانی مورد سنجش قرار دهد. مساله این پژوهش این است که آیا اجرای هوش رقابتی و مدیریت دانش در شرکتهای کوچک و متوسط تاثیری بر عملکرد شرکت دارد؟
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
بصورت فزاینده، شرکتها توجه ویژه ای به فعالیتهای هوش رقابتی می کنند بدلیل اینکه آنها نیازهای سازمانی را از طریق جمع آوری، تفسیر و انتشار اطلاعات خارجی حمایت می کند. دانستن اینکه چگونه ارزش افزوده اطلاعات موجب حفظ مزیت رقابتی می گردد، عامل کلیدی برای اجرای فرایند هوش رقابتی می باشد(استرائوس و تویت، 2009). کاهانر در کتاب خود از هوش رقابتی به عنوان آخرین سلاح سازمانها در جنگ اقتصاد جهانی یاد می کند. وی به دلایل نیاز شرکتها به هوش رقابتی اشاره می کند که در شکل زیر آورده شده است:
شکل1-1: اهمیت هوش رقابتی
منبع: کاهانر بر گرفته از استرائوس و تویت، 2010
همچنین منافع حاصل از اجرای موثر مدیریت دانش موجب گردیده تا بسیاری از شرکتها در قرن 21 به اجرای مدیریت دانش رو آورند. اگر مدیریت دانش به خوبی اجرا شود موجب افزایش یادگیری سازمانی و نهایتا خلق نوآوری می گردد(لیائو و وو ، 2010). هوش رقابتی و مدیریت دانش یک هم افزایی جهت کسب و حفظ مزیت رقابتی ایجاد می کنند. هوش رقابتی به جستجوی اطلاعات محیطی می پردازد و مدیریت دانش بیشتر بر سازماندهی و تفسیر و به کارگیری این اطلاعات محیطی در درون شرکت می پردازد(طیب و همکاران، 2008). مطالعات کمی بر روی موضوع پژوهش صورت گرفته که نشانگر اهمیت این پژوهش می باشد. همچنین کاربردی بودن پژوهش نیز می توانند به شرکتهای کوچک و متوسط کمک بسزایی برساند.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف کلی
هدف کلی پژوهش بررسی تاثیر هوش رقابتی و مدیریت دانش بر عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط با نقش تعدیل کنندگی یادگیری
سازمانی و نوآوری می باشد. اهداف فرعی پژوهش نیز در زیر آورده شده است
1-4-2 اهداف فرعی
1-5 سؤالات پژوهش
1-5-1 سوال اصلی
تاثیر هوش رقابتی و مدیریت دانش بر عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط با نقش تعدیل کننده نوآوری و یادگیری سازمانی چگونه است؟
1-5-2 سوالات فرعی
1-6 فرضیات پژوهش
1-7 مدل پژوهش
پس از مطالعهی پیشینهی پژوهش شکاف مدل مفهومی پژوهش مطابق شکل 1-1 ارائه شده است.
Taib & et al
بطور کلی استرس حاصل نیاز به سازگاری فیزیکی ذهنی و احساس در مقابل یک تغییر است استرس تا حدی میتواند مفید باشد چرا که به زندگی تحرک و جذابیت میبخشد (ورا، پانیز، 1380) این مقدار استرس برای رشد و تکامل شخصیت لازم بوده و این استرس به هنجار میباشد. (شاملو، 1386) مطالعه استرس شغلی در سال 1965 با هانس سلیه آغاز شد. استرس علاوه بر اثرات روانی، بر رفتار و سلامت جسمانی و نیز از طریق مکانیسمهای سایکو فیزیولوژیک در دراز مدت به ایجاد و تشدید اختلالات جسمی و روانشناختی میانجامد. (فرید من، 2002) .
بک و همکاران (1995) اظهار میدارند که اضطراب زمانی ایجاد میشود که تعداد و میزان تهدیدهای ادراک شده از میزان توانایی و قابلیت مقابله با آنها پیشی بگیرد که فرد احساس میکند در معرض خطر قرار دارد و آسیب پذیر، مشوش و مضطرب میشود. (کلارک، مزبورن، 1999، نقل از جعفرزاده، 1387).
از آن جا که پیامدهای استرس تهدیدی جدی برای سلامت در تمامی جنبهها به شمار میآید و موجب کاهش لذت و بهره وری فرد از یک زندگی پربار شده همچون سدی مانع ترقی و پیشرفت میشود و از آن جا که بسیاری از استرسهای روزمره با ساده ترین شیوهها قابل پیشگیری هستند لذا پژوهش آسیب شناسانه اخیر که گامی در جهت شناسایی و حل مشکلات و ارتقاء زندگی کارمندان است ضروری مینماید پاسخهای سازگارانه افراد به استرس در جهت کاهش فشار روانی و بقاء تعادل سیستم عمل میکند در حالیکه پاسخهای ناسازگارانه منجر به تشدید انتظارات موجود شده و سیستم را به سمت بی ثباتی سوق میدهد.
تلاشهای سازگارانه موجب افزایش تاثیرات بلند مدت شده و صرفاً به واسطه مداخله و خواست خود فرد منتج به کاهش فشارهای روانی میشود و زمینه ارتقاء مهارت، سلامت و اعتماد به نفس را فراهم کرده بر میزان مقاومت در برابر فشارهای آتی میافزاید در حالیکه روشهای مقابلهای ناسازگارانه را تشخیص نداده و به درستی درک نمیکند مثلاً موقعیت را به طور غیرمنطقی فاجعه آمیز، شدیدتر، منفیتر و… تلقی میکند. لذا تفاوت حاصله در نوع و کیفیت مقابله افراد در مقابل تنش حاصل متغیرهایی مانند شخصیت، انگیزه، توانمندی و… است (نقل از خزایی، 1385). لازاروس و فلکمن (1984) میگویند مقابله تحت شرایط استرس روانشناختی رخ داده و شامل اقدامات عمومی برای حل مساله از طریق جستجوی اطلاعات پیرامون آن و یا دور شدن از مساله به منظور کاهش تنش میباشد (ترجمه نجاریان، اصغری، دهقانی، 1375).
دیو 1987 مقابله را تلاش فعال یا منفعلانه برای پاسخ به یک موقعیت تهدید میداند که به منظور دور کردن تهدید یا کاهش ناراحتی رخ میدهد(به نقل از خزاعی، 1380).
دالتون (2002) نشان داد که شیوه مقابله با استرس بر سازگاری اجتماعی و خودکفایی افراد تاثیر عمدهای دارد.
مسلم است که وقایع به خودی خود فشارزا نبوده بلکه فشار زا بودن یا نبودن و شیوه مقابله آنها بستگی به این دارد که آن واقعه توسط فرد چگونه ارزیابی شود. اکثر روانشناسان شاغل در زمینه استرس معتقدند که ارزیابی موقعیت ادراک شده متغیری اساسی در تعیین میزان استرس روانشناختی میباشد وقتی وقایع فشارزا درک میشوند که افراد منابع خود برای مقابله را کافی ندانند. (تیلور، 1991، انیدلر پارکر، 1993).
پس افرادی که بدون دلیل خود را ناراحت میکنند نمیتوانند سالم زندگی کنند و از زندگی رضایت خاطر داشته باشد و علت عمده آن نیز وجود یک رشته تفکرات غیرعاقلانه آزار دهنده است افرادی که پیامهای ملال آور، عجیب و غریب، تکراری یا متضاد را منتقل میکنند در واقع از یک شیوه تفکر گژ کار بهره میبرند.
گرایش به جزمی فکر کردن، یاد آوری مداوم افکار منفی و امتناع از تقابل با این تفکرات در فرد استرس، تنش، بیماری و… ایجاد میکند. (آلیس، 1973).
جلالی طهرانی (1372) میگویند یک فکر غیر منطقی که منجر به آسیب و تشویق میشود حقیقت ندارد یعنی ظن و گمان بوده، بوسیله دلیل و برهان قابل اثبات نیست و نوعی ماهیت اجبار و الزام دارد به آشفتگی و تشویش در فرد منجر شده، انرژی فرد را به هدر میدهد او را از اهدافش دور میسازد و یک فکر غیرمنطقی از مواجهه موفق فرد با رویدادها ممانعت میکند هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها و ظرفیتها و منابع معنوی است که بکارگیری آنها موجب افزایش انطباق پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد میشود هوش معنوی هوشی است که مشکلات معنایی و ارزشی انسان را حل کرده و به اعمال و زندگی انسان در سطحی وسیع تر و قدرتمندتر مفهوم میبخشد به واسطه آن معنا و مسیر زندگی فرد قابل ارزیابی خواهد بود. بنیان عملکرد هوش معنوی کاراتر از هوش عقلانی و عاطفی میباشد. کینگ راهبردهای مقابلهای و تکنیکهای حل مساله با استفاده از معنویت را کاربردهای انطباقی هوش معنوی میداند. هوش معنوی بعنوان یک میانجی در ارتباطات عمل کرده و همبستگی معنی داری با سازگاری داشته به ما در درک موقعیت کمک میکند (معلمی، رقیبی، سالاری درگی، 1389).
تحقیقات نشان داده است که اعتقادات معنوی و روحانی و اقدامات و تعهدات به هم مرتبط بوده و نتایج مثبتی در روح و روان وسلامت جسمانی ما داشته و زمینه ساز بهبود ارتباطات مثبت میان فردی میشود (ضیایی، نرگسی و آبیاقی اصفهانی، 1387). هوش معنوی ممکن است امری شناختی – انگیزشی باشد که مجموعهای از مهارتهای انطباقی بوده و منابعی را که حل مساله و دستیابی به هدف را تسهیل میکند معرفی مینماید فرد میتواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره ببرد (غباری بناب و همکاران، 1386).
یکی از مشخصههای کلیدی هوش معنوی استفاده از معنویت برای حل مشکلات است (ادواردز، 2003).
لذا در این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط دو عامل اصلی موثر در وضعیت استرس و کنترل آن یعنی هوش معنوی و تفکرات غیر منطقی هستیم تا با اصلاح و تقویت این دو متغیر بعنوان پیشنهادات پژوهشی از میزان استرس و تبعات آن بکاهیم و نیز راهبردهای ناسازگارانه مقابلهای موجود شناسایی شده و در جهت اصلاح راهبردها، راهکارها و پیشنهادات موثر گام برداریم.
1-3)اهمیت و ضرورت مساله
جامعه سالم بستر مناسبی برای زندگی افراد در محیط سالم است. چنین جامعهای میتواند مولد عقلانیت و پیشروی حوزه در سلامت ذهن جسم و روان باشد.
بدیهی است انسان سالم محور و شاهکلید تمامی آمال انسانی است و این همه پیچیدگی در دنیای امروزی حاصل تلاشها برای رفاه و آسایش بیشتر بشر بوده است. هر چند گاهی خود عاملی در جهت سلب آرامش شده است جامعه سالم مجموعه انسانهای سالمی است که در قالب ارتباطات مناسب با هم تعامل میکنند ولی همچنان بیماریها و ناگواریها و تشویشها رویای دنیای برین انسانها را به چالش میکشند و آدمیانی پیدا میشوند که در مرحله جراحات روحی و کاستیهای فکری غوطه میخورند و در انتظار کمک همنوعانشان چشم به راهند و بدیهی است یکی از منادیان بزرگ سلامت مداری و ایثار و نوع دوستی کارمندان ند که بار سنگین یکی از مشاغل دشوار و زیانآور را به دوش میکشند. کارمندان متناسب با نیازهای سیستم و مددجویان و بدون توجه به نیازهای خود وخانواده شان میبایست در ساعات و ایام مختلف شبانه روز در محل کار حاضر شده و زندگی مشترک خویش را نیز با این همه مشکلات هماهنگ سازند (خرم آبادی، شمس، فرضی، عبدالرسولی 1383).
لذا بخش زیادی از زندگی کارمندان در محیط کار و در شرایط دشوار میگذرد و بسیاری از وقایع مشکلات کاری اثر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد بنابراین استرس که بعنوان معضل مبتلا به تمامی کارمندان بوده و اکثراً درگیر عوارض ثانوی آن میباشند بعنوان مولفهای در خور پژوهش میباشد تا به واسطه بررسی ارتباط کیفیت مقابله با استرس و هوش معنوی و باورهای نادرست کارمندان گامی هر چند ناچیز در جهت شفافیت این ارتباط برداشته و در جهت آسیب شناسی این ارتباطات ارائه راهکارهای مفید برای این قشر خدوم کاری کرده باشیم گفتنی است که ارتباط هوش معنوی بعنوان مولفهای اثرگذار در ایجاد سلامت بهبود قابلیت و سازگاری افراد و معنی بخشی به زندگی فردی، اجتماعی انسانی و معنوی جزء عوامل است که اثر آن در کاهش تنش و آرامش بدیهی و فارغ از توضیح مینماید و نیز نگاه واقع بینانه به مسائل و درکی فارغ از اغلاط متداول که ریشه شخصیت ارث محیط، تربیت و… دارد میتواند زمینه ساز بسیاری از کژکاریها و ناراستیها بوده و فرد را مستعد ناسازگاری و بی ثباتی در تفکر، تصمیمگیری، رفتار و ارتباط بسازد و او را به سمت عدم تعادل و عدم سلامت روان سوق دهد و اینجاست که فرد مملو از اضطراب و تشویش میشود و به بیمار یها و ناراحتیهای جسمی و روحی مبتلا میگردد در مقابل تفکر منطقی و سالم بستر ساز سلامت جسم و روان بوده.
1-4)اهداف پژوهش
1-4-1)هدف اصلی:
1-4-2)اهداف فرعی:
1-5)فرضیات پژوهش
1-5-1)فرضیه اصلی:
هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی با توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
1-5-2) فرضیات فرعی:
در این پژوهش هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی به عنوان متغیرهای پیش بین و توان مقابله با استرس به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتهاند.
ب-اهداف کاربردی
1-6)تعاریف نظری و عملی تحقیق:
غیرمنطقی:
الف-تعریف نظری: تفکرات غیرمنطقی، باورها، افکار، اندیشهها و عقایدی هستند که در آنها اجبار، الزام، وظیفه و مطلق گرایی وجود داشته باشد، این افکار میتوانند اصلاً واقعیت نداشته باشند(آلیس، 1973).
ب-تعریف عملیاتی: منظور از تفکرات غیرمنطقی نمرهای است که آزمودنی از طریق پاسخ به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز(1968) بدست میآورد.
مقابله با استرس:
الف-تعریف نظری:
لازاروس و فلکن (1984) مقابله را به عنوان تغییر دائمی کوششهای شناختی و رفتاری به منظور کنترل نیاز خاص درونی و بیرونی که فشار زا بوده و فراتر از منابع فردی است تعریف کردهاند که تحت شرایط استرس روانشناختی رخ میدهد.
سان تزو در کتاب هنر جنگ خود مطرح می دارد که اگر شما خود و دیگران را بشناسید ، حتی در صدها جنگ در مخاطره نخواهید بود. اگر شما دیگران را نشناسید اما خودتان را بشناسید ، یک طرف را باخته و طرف دیگر را خواهید برد. اما اگر شما ، نه دیگران و نه خودتان را بشناسید ، در هر جنگی در مخاطره خواهید بود. یک مدیر برای برنده شدن ، نیاز دارد بداند که کارمندان او چه چیز نیاز دارند و او در عوض چه چیزی می تواند برای آنها فراهم آورد. (Moy&Lam,2004,p.521) سازمان های اداری درگیر مسائل و مشکلات فراوانی هستند . بعضی از این دشواری ها از طریق بکارگیری فنون مدیریت قابل حل است و برخی دیگر که با جنبه های انسانی سر و کار دارد به آسانی حل شدنی نیست . جنبه های انسانی بیشتر به بررسی و شناخت رفتار افراد درون سازمان تاکید دارد . مطالعه علوم رفتاری در سازمان ها جستجویی برای یافتن پاسخ به سوالات پیچیده درباره طبیعت انسان و ابعاد متفاوت وجودی وی است. (متقی و بهشتی فر ،1385، ص 90) شخصیت یکی از عوامل مهمی است که برعمل و رفتار کارکنان تاثیر می گذارد و این تاثیرگذاری در نهایت بر تصمیمات مدیریت و رفتار سازمانی آنان موثر خواهد بود (نادریان جهرومی ، 1386 ، ص105) . شخصیت در راهنمایی حرفه ای و عملکرد شغلی اهمیت زیادی دارد . تنها نمی توان به استعداد و هدف آن درک ، پیش بینی و بهبود عملکرد افراد و در نهایت سازمانی است که آنها در آن کار می کنند . (Digman , 1990,p.420) در مورد تفاوت های فردی و شخصیت نظریات گوناگون از زمان های دور تا به امروز وجود داشته است . اما حوزه شخصیت طی دو دهه گذشته با مدل پنج عاملی شخصیت (Big-5) رابرت مک کری و پل کاستا صورتی غالب پیدا نموده است. نتیجه بررسی های بسیاری که با بهره گیری از تحلیل عاملی و با محوریت ویژگی های شخصیتی انجام شده، معرفی پنج عامل شخصیت بود . به این طریق مک کری و کاستا (1997) با بهره گیری از عاملی دریافتند که می توان بین تفاوت های فردی و ویژگی های شخصیتی ، پنج بعد مهم را منظور کرد. (شکری و دیگران، 1386 ،ص281) این پنج عامل عبارتند از : . برون گرایی (کمیت و شدت سطح فعالیت و تعاملات بین فردی) ، سازگاری ( کیفیت تعاملات بین فردی در پیوستاری از رحم ، شفقت و دلسوزی تا تعرض و مخالفت) ، وظیفه شناسی (با وجدان بودن و میزان پیگیری و وجود رفتارهای انگیزشی در رسیدن به هدف) ، روان رنجوری (تمایل به تجربه احساس منفی ، همچون عصبانیت ، عدم ایمنی ، استرس) ، گشودگی نسبت به پذیرش تجربه (در طیفی از منفعل بودن تا حمایت از تجربیات جدید) . (Vakola&Tsaousis,2004,p.88) . الگوی پنج عاملی یک سنخ شناسی فراگیر و دربرگیرنده پنج عاملی نسبتا پایدار است. این پنج عامل ، روانشناسی شخصیت را با چارچوب سنجش دقیقی ارائه نموده و محرک ایجاد علاقه برای پژوهش و عمل در مورد شخصیت می باشند . این پنج عامل در میان چند فرهنگ و زبان مختلف شناسایی شده اند که این نشانگر پشتوانه بیشتر بر وجود Big-5 و کاربرد جهانی است. (Nikolaou.et.al,2007,p.651)
سبک های مدیریتی : نحوه استفاده مدیر از قدرت و نفوذ خود را ، سبک مدیریتی می گویند که با عنایت به نوع و ماهیت تئوری های ارائه شده سبک های متعدد و متفاوتی در مدیریت ارائه و به وجود آمده است ، مهمترین آنها عبارتند از: سبک مشارکتی ، سبک دستوری ، سبک تفویض کننده اختیار ، سبک حمایتی ، سبک وظیفه گرا ، سبک ممتاز ، سبک تیمی ، سبک خدمتگزار ، سبک فرهمند و سبک تحول آفرین (علی پارسیان ،1386، ص74). درباره سبک های مدیریتی نظریه های گوناگونی ارائه شده است که ما در این پژوهش به روی مطالعات صورت گرفته در دانشگاه میشیگان بر مبنای سبک مدیریت مشارکتی (کارمند مدار) اشاره خواهیم داشت . اما آنچه انجام این پژوهش را موجه می سازد پاسخ به این مساله اصلی است که آیا افرادی که تیپ شخصیتی آنان بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت (Big-5) است ادراک مشارکتی نسبت به سبک مدیریت مدیران خود را در سازمان دارند ؟ برای مثال آیا یک فرد با ویژگی شخصیتی روان رنجور که مستعد استرس ، پرخاشگری و بدبینی نسبت به دیگران است ادراک مشارکتی نسبت به سبک مدیریتی مدیر خود دارد ؟ آیا افراد با ویژگی گشودگی نسبت به تجربیات یا افراد با میزان بالای برون گرایی و تمایل بیشتر با تعاملات با سایرین ، و یا افراد دارای حس وظیفه شناسی و یا تطابق پذیری و کنار آمدن راحت با سایرین ادراک بیشتری نسبت به سبک مشارکتی مدیر خود نخواهند داشت؟ این پژوهش در پی یافتن پاسخ هایی برای سوالات فوق است .
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق سازمان ها متشکل از افرادی هستند که هر یک از این افراد دارای شخصیتی منحصر به فرد بوده و در تعاملات خود با سازمان و دیگران آنرا بروز می دهند . در اهمیت افراد در سازمان همین بس که مدیریت را عبارت از کار با دیگران دانسته اند . مدیران برای آنکه بتوانند با این افراد کار کنند ، الزاما بایستی ویژگی های شخصیتی افراد تحت سرپرستی خود را بشناسند و مطابق با این ویژگی ها افراد را مدیریت کنند. چرا که بعضی از مدیران شناخت مناسبی از شخصیت کارکنان خود نداشته و سبک مدیریتی مناسبی را برای اداره سازمان انتخاب نمی کنند و از سویی دیگر کارکنان نیز درک درستی از سبک مدیریتی مدیر خود در سازمان نداشته که همین عاملی می شود تا سازمان و فرد برای رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شوند . (مقیمی،1377،ص46) شناخت شخصیت از منظر اسلام نیز مورد تاکید قرار گرفته است . قرآن کریم رفتار و عمل انسان را مبتنی بر چیزی می داند که از آن به “شاکله” یاد کرده است . با توجه به معنی لغوی و اصطلاحی برخی مفسران و مضمون برخی روایات ، شاید نزدیکترین مفهوم به شخصیت در روانشناسی را بتوان همین تعبیر دانست. (نیک صفت،1386،ص168) شاکله در عین اینکه شکل دهنده و تشکیل ظاهر و اعمال و رفتار بیرونی فرد است ، به افکار ، عواطف و نیت های باطنی و درونی فرد نیز اشاره دارد که بصورت مستمر و پیوسته در اعماق درون و لایه های زیرین باطن انسان نشت کرده و رفتار ، ادراک و احساس آدمی را شکل می دهد و آنها را به سبک و سیاق خود می آفریند .(سوره اسرا،آیه 84) لذا شناخت شخصیت کارکنان و میزان تاثیر آن بر ادراک آنها از سبک مدیریتی مدیرشان در سازمان حائز اهمیت خواهد بود . از آنجا که ممکن است شخصیت افراد بر طبق پنج بعد مدلBig-5 بر ادراک آنها از سبک مدیریتی مدیرشان تاثیرگذار باشد ، پژوهش در این زمینه حائز اهمیت خواهد بود. با توجه به ویژگی های شخصیتی افراد بر اساس پنج عاملی مک کری و کاستا پژوهش در این مورد که آیا این ویژگی ها تاثیری بر ادرک آنها از سبک مشارکتی مدیرانشان در سازمان دارد یا خیر ضروری به نظر می رسد ، و اینکه چقدر ویژگی برون گرایی ، سازگاری ، وظیفه شناسی ، روان رنجوری و گشودگی نسبت به پذیرش تجربیات به روی
ادراک کارکنان از سبک مشارکتی مدیرشان خواهد داشت ، ضرورت این طرح را بیشتر آشکار می کند . 1-4) سوالات تحقیق 1-4-1) سوال اصلی آیا بین ویژگی های شخصیتی کارکنان و ادراک آنها از سبک مدیریتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد ؟ 1-4-2) سوالات فرعی 1. آیا بین شخصیت برون گرایی کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد؟ 2. آیا بین ویژگی شخصیت تطابق پذیری کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد؟ 3. آیا بین ویژگی شخصیت وظیفه شناسی کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد؟ 4. آیا بین ویژگی شخصیت روان رنجوری کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد؟ 5. آیا بین ویژگی شخصیت گشودگی نسبت به پذیرش تجربیات کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد؟ 1-5) اهداف تحقیق 1-5-1) هدف اصلی مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر شخصیت کارکنان و ارتباط آن با ادراک آنها از سبک مدیریتی مدیران در سازمان . 1-5-2) اهداف فرعی 1. مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر برون گرایی کارکنان و رابطه آن با ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران در سازمان. 2. مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر تطابق پذیری (سازگاری) کارکنان و رابطه آن با ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران در سازمان. 3. مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر وظیفه شناسی (باوجدانی) کارکنان و رابطه آن با ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران در سازمان. 4. مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر روان رنجوری (ثبات احساسی) کارکنان و رابطه آن با ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران در سازمان. 5. مطالعه و تحقیق پیرامون میزان تاثیر گشودگی نسبت به پذیرش تجربیات کارکنان و رابطه آن با ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران در سازمان . 1-6) فرضیات تحقیق 1-6-1) فرضیه اصلی بین ویژگی های شخصیتی کارکنان و ادراک آنها از سبک مدیریتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 1-6-2) فرضیات فرعی 1. بین ویژگی شخصیتی برون گرایی کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 2. بین ویژگی شخصیتی تطابق پذیری (سازگاری) کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 3. بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی (باوجدانی) کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 4. بین ویژگی روان رنجوری (ثبات احساسی) کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 5. بین ویژگی شخصیتی گشودگی نسبت به پذیرش تجربیات کارکنان و ادراک آنها از سبک مشارکتی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. 1-7) متغیرهای تحقیق متغیر شامل هر چیزی است که بتواند ارزش های گوناگون و متفاوت بپذیرد . این ارزش ها می تواند در زمان های مختلف برای یک شخص یا یک چیز متفاوت باشد ، یا اینکه در یک زمان برای اشخاص یا چیزهای مختلف تفاوت داشته باشد (سکاران ، 1384 ،ص32) . در تحقیق حاضر ” ادراک نسبت به سبک مدیریتی مدیران ” ، متغیر وابسته است . و ” ابعاد ویژگی های شخصیتی کارکنان ” نیز متغیر های مستقل می باشند . این ابعاد شامل روان رنجوری ، برون گرایی ، تطابق پذیری ، وظیفه شناسی و گشودگی نسبت به پذیرش تجربیات دیگران می باشند .
1-8) مدل مفهومی تحقیق در تحقیق حاضر ، ما با توجه به این مطلب که مدل پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا (Big-5) یکی از کامل ترین و در عین حال شناخته ترین مدل ها در مبحث شخصیت بوده و پیش از این در پژوهش های متعددی از آن استفاده شده است و با در نظر گرفتن این مطلب که در موضوع تحقیق به دنبال به بررسی رابطه میان ویژگی های شخصیتی مختلف کارکنان با ادراک آنها نسبت به سبک مدیریت مدیران خود در سازمان هستیم ، از این مدل شخصیتی بهره بردیم . از سویی دیگر با توجه به مدل مفهومی تحقیق ، ما نظریه مطالعاتی دانشگاه میشگان درباره انواع سبک مدیریتی که دارای دو بعد بر مبنای سبک های مدیریتی مشارکتی (کارمندمدار) و غیرمشارکتی (تولیدمدار) عنوان شده است را در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهیم داد . و ما در فصل دوم (ادبیات تحقیق) ، نظریه های گوناگون شخصیت و سبک های مختلف مدیریتی از دیدگاه سایر اندیشمندان را صرفا به عنوان آشنایی بیشتر مورد مطالعه قرار داده ایم.
سیستم اطلاعاتی مدیریت یک روش رسمی(وهم غیر رسمی)برای تهیه کردن و ارائه اطلاعات لازم، صحیح، مرتبط وبه هنگام مدیریت است تا به وسیله آن فرایند تصمیم گیری تسهیل شود و مدیران بتوانند فرایند برنامه ریزی، سازمان دهی، کنترل هماهنگ و وظایف عملیاتی را به شیوه های موثر انجام دهند.سیستم اطلاعاتی مدیریت سیستمی است که با طبقه بندی داده های اولیه قادر است اطلاعات مفیدی درباره رویدادهای حال و آینده چه درباره فعالیت داخل سازمان و چه در مورد امور خارج از سازمان در اختیار مدیران قرار دهد. این سیستم دارای سیستم های فرعی اطلاعاتی می باشد. یکی از سیستمهای فرعی، سیستم اطلاعاتی مدیریت،سیستم اطلاعات حسابداری است.سیستم اطلاعات حسابداری وظیفه جمع آوری، پردازش، طبقه بندی و گزارشگری وقایع مالی را با هدف تهیه اطلاعات مربوط به ثبت رویدادها و تصمیم گیری برای استفاده کنندگان داخلی و خارجی یک سازمان عهده دار است.مدیران برای اداره فعالیت روزمره ، تدوین راهبردهای آینده و ارزیابی عملکرد گذشته به اطلاعات حسابداری نیاز دارند. بیشترتصمیماتی که در واحدهای تجاری-تولیدی اتخاذ میشود به نحوی به اطلاعات حسابداری وابسته است. به منظورمیزان تولید نیاز است از میزان مواد و کار مستقیم در تولید محصولات آگاه شوند ، مدیران فروش و بازاریابی نیز باید از میزان و تاثیر برنامه های بازاریابی و ازدیاد فروش آگاه شوند. مدیران مالی برای ارزیابی سودآوری و گزارش وضعیت مالی به سهامداران ، اعتبار دهندگان و ارگانهای مشمول به اطلاعات حسابداری نیاز دارند(شباهنگ1390).
اطلاعات مفید حسابداری که برای مدیران تهیه میشود(مطابق بیانیه پیشنهادات استانداردهای حسابداری انگلستان) باید دارای ویژگیهای زیر باشد :
1- قابل فهم بودن 1: اطلاعات حسابداری باید برای مدیران قابل فهم باشد.
دانش مالی و نحوه ارائه اطلاعات با این ویژگی در ارتباط است.یعنی اطلاعات مالی که داریم و نحوه ایی که این اطلاعات را ارائه می دهیم باید قابل فهم باشد.
2- مربوط بودن 2:اطلاعات حسابداری باید با مساله مورد بررسی مرتبط باشد؛ اطلاعاتی که به موقع تهیه و قابل ارزیابی تصمیمات گذشته باشد و در پیش بینی های آینده موثر واقع شود اطلاعاتی می باشد که به مساله مورد بررسی ما مربوط محسوب می شود.
Understandability-1
Relevance-2
3- قابل اتکا بودن 3: اطلاعاتی قابل اتکاست که عاری از خطا وجانبداری باشد.کامل بودن، صحیح بودن، بی طرفانه بودن و قابلیت زمان بندی داشتن از نشانه های قابل اتکا بودن اطلاعات حسابداری می باشد
4- قابل مقایسه بودن :مدیران باید بتوانند اطلاعات حسابداری را در طول زمان مورد مقایسه قرار دهند و نیز بتوانند وضعیت مالی ونتایج عملیات موسسه های دیگر را با موسسه خود مقایسه کنند رعایت استانداردهای حسابداری و یکنواختی در ارائه اطلاعات، قابلیت مقایسه را بالا می برد(مکرمی 1384).
در محیط متلاطم امروزی رقابت شدیدتر از گذشته شده است رقابت برای یافتن بازارهای فروش ، روشهای جدید تامین مالی، وجود فرصت ها و تهدیدات متنوع در محیط باعث شده است اهمیت تصمیم گیری مدیران دو چندان شود.
اصولا حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است و از انجا که بخش عمده تصمیمات مدیران را تصمیم گیری های اقتصادی و انتخاب راه کارهایی که بر حداکثر کردن سود ،حداقل نمودن هزینه و قیمت تمام شده منجر می شود تشکیل می دهد لذا اطلاعات و گزارشات حاصل از سیستم حسابداری دراین میان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اهمیت هزینه ها، درآمد ها، حقوق، مزایا، دستمزد و قیمت های تمام شده خدمات سبب شده است که مدیران به اطلاعات مالی قابل فهم، مربوط ، قابل اتکا و قابل مقایسه نیاز داشته باشند. مدیران برای اخذ تصمیمات مناسب که در داخل سازمان باعث بالا رفتن کارآیی و در خارج باعث کسب موقعیت رقابتی می شود به اطلاعات مالی با کیفیت نیاز دارند .
Reliability-3
Comparability-4
ارائه چنین اطلاعاتی با ابزارهای قدیمی ممکن نیست .سیستم اطلاعات مالی می تواند اطلاعات سودمند، برای کمک به مدیریت در برنامه ریزی فعالیت ها ، اعمال کنترل ، تصمیم گیری مناسب در جهت تحقق اهداف سازمان و نهایتا کسب موقعیت برتر ارائه کند .اهمیت و تاثیر گذاری گزارشهای قابل استخراج و ارائه از سیستم اطلاعاتی مالی موجب شده است که این سیستم بیشتر از سایر زیر سیستم های سیستم اطلاعات مدیریت برای مدیران مهم باشد و کنترل شود. انجام حسابرسی داخلی و مستقل، نمونه های بارز دامنه کنترلها نسبت به کارکرد و اطمینان بخشی سیستم های اطلاعاتی مالی است. حسابداری مدیریت به عنوان بخش مهم سیستم اطلاعات مالی با کاربرد روشها و تکنیک های ویژه مانند کنترل جامع کیفیت حسابداری، سنجش مسئولیت ، مدیریت به موقع موجودیها و سیستم مدیریت هزینه می تواند جهت اتخاذ تصمیمات مناسب از سوی مدیران به کار گرفته شود .جنبه دیگه اهمیت این تحقیق ، فعالیتهای شهرداری ها در حوزه های مختلف می باشد که باعث می شود با توجه به حجم بالای منابع مالی مورد نیاز، وسعت فعالیتها،ارائه اطلاعات با کیفیت ،سیستماطلاعات مالی در زمینه قیمت تمام شده ، هزینه ها وسود و زیان پروژه ها وسرمایه گذاری، بسیارضروری باشد.در این تحقیق سعی خواهد شد سیستم اطلاعات مالی درارائه اطلاعات مورد نیاز مدیران و شهرداری تهران ارزیابی شود.
در این پژوهش تاثیر قابل فهم بودن ، مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابل مقایسه بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی به عنوان متغیرهای مستقل بر تصمیم گیری مدیران شهرداری تهران به عنوان متغیر وابسته سنجیده می شود.
رابطه موجودبین ویژگی های کیفی سیستم اطلاعات مالی واستفاده از این اطلاعات دربهبودتصمیم گیری مدیران شهرداری تهران موضوع این پایان نامه می باشد. با توجه به این که سیستم اطلاعاتی مالی به عنوان ابزار مدیریت در تصمیم گیری تلقی می گردد، هدف از ایجاد و گسترش آن کمک به مدیریت می باشد. هدف اصلی دراین تحقیق تعیین میزان تاثیرویژگی سیستم اطلاعاتی مالی بر بهبود تصمیم گیری مدیریت است. در ادامه وضعیت موجود سیستم اطلاعاتی ارزیابی می شود تا میزان سودمندی این سیستم در تهیه اطلاعات مورد نیاز مدیران تعیین گردد. سیستم اطلاعاتی مالی جهت پردازش رویدادهای مالی و به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری و بیان وضعیت یک شخصیت تجاری و بالاخص مدیران این شرکت ها می باشد. این سیستم اطلاعاتی هنگامی می تواند شرایط لازم را برای اعمال مدیریت کارا و موثر ایجاد نماید که افراد کارشناس با اطلاعات تئوریک و تجربه لازم متصدی پردازش اطلاعات مالی باشد. مهم تر ازآن انتخاب ویژگی های مناسب برای تصمیم گیری مدیران توسط این افرادکارا است.دراین تحقیق میزان تاثیرویژگیهای سیستم اطلاعات مالی برای بهبود تصمیم گیری مدیران سنجیده شده و آنگاه با اتکا بر درخواست های مدیران از این سیستم تجزیه و تحلیل شده است.
1-4 هدفهای پژوهش
هدفهای این پژوهش شامل هدفهای علمی و کاربردی است که در ادامه تشریح میشوند.
1-4-1 هدفهای علمی
اهداف علمی این پژوهش عبارتند از:
تعیین میزان تأثیر ویژگیهای سیستم اطلاعات بر بهبود تصمیمگیری مدیران شهرداری تهران
1- تعیین میزان تأثیرویژگی قابل فهم بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبود تصمیمگیری مدیران
2 – تعیین میزان تأثیر ویژگی مربوط بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بر بهبود تصمیم گیری مدیران
3 – تعیین میزان تأثیر ویژگی قابل اتکا بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبودتصمیم گیری مدیران
4 – تعیین میزان تأثیرویژگی قابل مقایسه بودن اطلاعات سیستم اطلاعات مالی بربهبودتصمیم گیری مدیران
1-4-2 هدفهای کاربردی
نتایج حاصل از این پژوهش می تواند وسیله ای برای شهرداریها در بهبود تصمیمگیری آنها مورداستفاده قرار گیرد.
1-5 تبیین فرضیه ها
به منظور تبیین فرضیههای پژوهش، لازم است ابتدا درباره متغیرهای پژوهش مطالبی ارائه شود. آنگاه براساس مطالب ارائه شده، می توان به تدوین فرضیه ها پرداخت. پس ازآن درباره طرح آزمون فرضیه ها نیز بحث خواهد شد.
1-5-1 تبیین و اندازهگیری متغیرهای پژوهش
متغیرهای این پژوهش شامل متغیروابسته ومتغیرهای مستقل است که درادامه به توصیف آنها پرداخته میشود.
1-5-1-1 تبیین و اندازهگیری متغیر وابسته
متغیر وابسته دراین پژوهش، بهبود تصمیمگیری مدیران شهرداری تهران است
1-5-1-2 تبیین و اندازهگیری متغیرهای مستقل
سطح سنجش متغیرها در پرسش نامه رتبه ای است. طیف پاسخ ها از گزینه خیلی کم تا گزینه خیلی زیاد است. وزن 1 به گزینه خیلی کم، وزن 2 به گزینه کم، وزن 3 به گزینه متوسط، وزن 4 به گزینه زیاد و وزن 5 به گزینه خیلی زیاد اختصاص داده شده است.
چنانچه میدانیم یکی از عوامل رشد و توسعه هر سازمانی، نیروی انسانی آن است که در کنار مدیریت لایق و ساماندهی صحیح، نقش اساسی را در پیشبرد اهداف آن سازمان ایفا مینماید. بدیهی است که سازمانها هنگامی از شکوفایی واقعی برخوردار خواهند بود که به توسعه و سطح مطلوبی از عملکرد دست یافته باشند. بنابراین سازمان زمانی میتواند به بهرهوری مطلوب برسد که از یک طرف مدیران اثربخش و کارآمد در رأس امور قرار گیرند و از طرف دیگر با بکارگیری سبک مطلوب مدیریت حداکثر بهرهوری را از کارکنان سازمان حاصل نمایند.
جهان معاصر با سرعتی شگفت انگیز در تحول و تغییر است. این تحول به یقین سرشتی تکاملی دارد و تکامل ویژگی بارز انسان است. گرچه جهان بشریت همیشه در تکامل بوده، لیکن تکامل امروزه چه از نظر تحول و چه به لحاظ سرعت، بی سابقه است. نقش نیروی انسانی در سازمان ضمن اصل و حیاتی بودن، نقش خلاق و سازنده و پویا است. نیروی انسانی با تلاش و کوشش و ایجاد هماهنگی در بکارگیری اجزاء دیگر، به سازمان تحقق بخشیده و روح و جان به آن داده و باعث به حرکت درآمدن آن میباشد و نقش عامل انسانی فراتر از نقش سایر اجزاء متشکل سازمان است چرا که بدون نیروی انسانی، سازمان به هیچ وجه نمی تواند مصداق پیدا کند.
اهمیت و توجه به نیروی انسانی و برنامه ریزی در جهت تأمین آن نقش بسزایی در موفقیت سازمان دارد. ممکن است سازمانی با امکانات مطلوب و هدف عالی ایجاد گردیده، اما فاقد نیروی انسانی کارآمد و متخصص باشد. شکست چنین سازمانی قطعی است و موفقیت یک سازمان رابطهی مستقیمی با کاردانی و تلاش نیروی انسانی شاغل در آن را دارد.
خلاصه آنکه آن چه شاه بیت غزل شیوای اهمیت این تحقیق می باشد توجه به نیروی انسانی زنده و پویاست. نیروی انسانی آموزش دیده، ماهر و دارای انگیزه است که میتواند با ترکیب مطلوب منابع مادی و استفادهی بهینه از آنها معجزهها بیافریند. نیروی انسانی کارآمد چیزی نیست که بتوان به سرعت آن را از جایی دیگر تأمین کرد. استخدام، آموزش سپس کارآموزی، آن گاه کسب و انباشت تجربهی کافی، نیاز به زمان و فرآیند طولانی دارد. نیروی انسانی کارآمد، کار گروهی، مشارکت کارکنان، استفادهی کافی و بجا از فن شناسی و آگاهی از اهمیت بهره وری، رمز بهرهوری بالاست.
موفقیت در دستیابی به هدف بهره وری منوط به داشتن کارکنان بصیر آگاه، لایق و هنرمند است. البته مدیر اثربخش که خود نیز در زمره ی نیروی انسانی است، قادر خواهد بود که زمینه ی رشد بهره وری را با رفع موانع و ایجاد شرایط لازم فراهم، نیروی انسانی کارآمد و منابع مادی مورد نیاز را گردآوری و پس از ترکیب مناسب، هماهنگ نموده و با استفادهی بهینه از آن ها به هدف ها دست یابد.
یکی از اصلیترین شاخصههای حضور مدیر در سازمانی که مدیریت آنرا به عهده دارد، اتخاذ تصمیم مناسب و تلاش برای اجرای سریع، صحیح و کارآمد آن است. به عبارتی اگر تصمیمگیری مناسب و متناسب با اطلاعات صحیح و روز آمد و به هنگام بوده و شریانهای اطلاع رسانی سازمان از اطلاعات مناسب و شفاف برخوردار باشد، این شفافیت شامل همه ردههای سازمان میگردد. اتخاذ تصمیم منطقی و مؤثر بر اساس اطلاعات شفاف قوام و دوام عمر سازمان را تضمین و تثبیت خواهد کرد. از تصمیمگیری تاکنون تعاریف متعددی شده است.
«تصمیمگیری را میتوان طریقه عمل و یا حرکت در مسیر خاص تعریف نمود که با تأمل و آگاهانه، از میان راه و روشهای مختلف برای نیل به یک هدف مطلوب، انتخاب شده است.»
«استار» معتقد است که :«تصمیمگیری، پایه و اساس تمام وظایفی است که مدیر در سازمان انجام میدهد.»
تصمیمات سازمانی متعددند و هر سطح سازمانی تصمیمگیر خاصی را میطلبد. تصمیمات استراتژیک شامل آن دسته از تصمیمات هستند که جهت آنها متوجه آینده و هدفهای عالی سازمان است. نوع تصمیم، چرایی اتخاذ آن، ساز و کارهای مناسب برای اجرای تصمیم، موقع و زمان شایسته برای پرداختن به آن، گرفتن بازخور و نقد و بررسی تصمیم از جمله مسائلی است که در تصمیمات استراتژیک مورد بررسی قرار میگیرند.
در تحقیقات مختلف ابعاد شکلدهنده تصمیمات استراتژیک به شرح زیر بیان شدهاند:
با توجه به مؤلفههای فوق مدل تحقیق حاضر به قرار زیر خواهد بود:
نمودار 1-1 : مدل تحقیق
با توجه به مدل فوق در تحقیق حاضر به بررسی اثرات تصمیمگیری استراتژیک مدیران بر بهرهوری کارکنان پرداخته خواهد شد.
1-3 اهمّیت و ضرورت تحقیق
جهان معاصر با سرعتی شگفت انگیز در تحول و تغییر است. این تحول به یقین سرشتی تکاملی دارد و تکامل ویژگی بارز انسان است. گرچه جهان بشریت همیشه در تکامل بوده، لیکن تکامل امروزه چه از نظر تحول و چه به لحاظ سرعت، بی سابقه است. نقش نیروی انسانی در سازمان، نقش خلاق و سازنده و پویا است. نیروی انسانی با تلاش و کوشش و ایجاد هماهنگی در بکارگیری اجزاء دیگر، به سازمان تحقق بخشیده و روح و جان به آن داده و باعث به حرکت درآمدن آن می باشد و نقش عامل انسانی فراتر از نقش سایر اجزاء متشکل سازمان است چرا که بدون نیروی انسانی، سازمان به هیچ وجه نمیتواند مصداق پیدا کند. این امر در مورد سازمانهای خدماتی علیالخصوص بانکها بیشتر مصداق مییابد.
قطعاً بهرهوری کارکنان تا حد زیادی ماحصل تصمیمات مدیران است. اهمیت و توجه به نیروی انسانی و ارتباط آن با نوع تصمیمات مدیران در راستای ارتقای بهرهوری کارکنان، نقش بسزایی در موفقیت سازمان دارد. موفقیت یک سازمان رابطه ی مستقیمی با کاردانی و تلاش نیروی انسانی شاغل در آن را دارد. خلاصه آنکه آنچه شاه بیت غزل شیوای اهمیت این تحقیق می باشد توجه به نیروی انسانی زنده و پویاست. موفقیت در دستیابی به هدف بهره وری منوط به داشتن کارکنان بصیر آگاه، لایق و هنرمند است. البته مدیر اثربخش که خود نیز در زمره ی نیروی انسانی است، قادر خواهد بود که زمینه ی رشد بهره وری را با تصمیمات استراتژیک خود و رفع موانع و ایجاد شرایط لازم، نیروی انسانی کارآمد و منابع مادی مورد نیاز را گردآوری و پس از ترکیب مناسب، هماهنگ نموده و با استفاده ی بهینه از آنها به هدف ها دست یابد.
1-4 اهداف تحقیق
هدف از انجام این تحقیق یافتن روابط میان ابعاد تصمیمگیری استراتژیک مدیران و بهرهوری کارکنان است. با این فرض، هدف اصلی این پژوهش عبارت است از:
بررسی رابطه ی ابعاد تصمیمگیری استراتژیک مدیران و بهرهوری کارکنان
اهداف فرعی این پژوهش عبارت است از:
1-5 فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی:
تصمیمگیریهای استراتژیک مدیران بر بهرهوری کارکنان بانک ملت استان اصفهان تأثیر معناداری دارد.
فرضیه های فرعی:
1-6 روش تحقیق
در این پژوهش، هدف، بررسی اثرات تصمیم گیری های استراتژیک مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اصفهان میباشد. روش تحقیق توصیفی ازنوع پیمایشی است. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر کلّیه ی کارکنان بانک ملت استان اصفهان خواهند بود که کل جامعه ی آماری طبق اطّلاعات بانک ملت، 1500 نفر می باشد. روش نمونهگیری در این پژوهش، نمونهگیری طبقه ای است که پس از مشخص شدن تعداد نمونهها، به نسبت از هر شهرستان و از روی لیست شعب بانک، به تصادف انتخاب گردیده اند. جهت انجام این پژوهش با توجّه به اینکه واریانس جامعه نامعلوم بوده است، ابتدا مطالعه ی مقدماتی با توزیع تعدادی پرسشنامه، انجام و واریانس صفت مورد مطالعه برآورد گردیده است و سپس حجم نمونه 93 نفر تعیین گردیده است.
با عنایت به اینکه انتخاب ها به وسیله و ابزار تحقیق، به اهداف و روش انتخابی در تحقیق بستگی دارد، لذا در این تحقیق چون از شیوه توصیفی ـ پیمایشی استفاده گردیده است، پرسشنامه به عنوان ابزار مناسب جمعآوری دادهها می باشد. تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفته است. در سطح آمار توصیفی از مشخصههای آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن، کندال، و پیرسون، و آزمون t مستقل استفاده خواهد گردید.
.STARR