وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات در قیمت اوراق بهادار با کارایی بازار ارتباط تنگاتنگی دارد. افشای اطلاعات موجب بهبود سازوکار کشف قیمت ها و در نتیجه قیمت گذاری بهینه و افزایش امکان پیش بینی منطقی روند قیمت ها می شود. شفافیت شاخص توان مدیریت در ارایه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است.به عبارتی شفافیت، منعکس کننده این مطلب است که آیا سرمایه گذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی می دهد دارند یا خیر (وطن پرست، 1387) . در طی یک دهه گذشته شفاف سازی اطلاعات مالی تاثیر مهمی بر استراتژ یهای سرمایه گذاری سرمایه گذاران داشته است. تعداد فزاینده پژوهش های انجام شده نشان می دهد که در دسترس بودن و کیفیت اطلاعات مالی شرکت ها دو عامل کلیدی تاثیر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران است.دراین فصل پس از بیان ادبیات موضوع مرتبط به شفافیت اطلاعات مالی ومسئولیت پذیری اجتماعی ،به ذکر پیشینه ی تحقیق می پردازیم.
2-1شفاف سازی اطلاعات مالی
آنونیموس (1999)، شفاف سازی مالی را به مفهوم صراحت، روشنی و قابلیت درک در مورد آن چیزی که در شرکت اتفاق می افتد تعریف کرده است. همچنین وی به نقل از فلورینی (1998) بیان می کند که شفاف سازی مالی، رفتاری است که به وجود آورنده مسئولیت مناسب است. شفاف سازی مالی شرکت به وسیله تلاش هایش در افشای این چنین اطلاعاتی اندازه گیری می شود. همچنین ویشواناث و کافمن (1999) عدم شفافیت را به عنوان”ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارایه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات ارایه شده “ تعریف کرده اند.(حساس یگانه،1385)
2-2افشای اطلاعات مالی
ویشواناث و کافمن ( 2001) مدلی را برای اندازه گیری افشای اطلاعات مالی ارایه کردند .
آنها سه معیار را برای شفاف بودن اطلاعات عنوان کردند . 1- دسترسی یا در دست بودن اطلاعات، 2- مربوط بودن، 3- کیفیت و قابلیت اعتماد.
دسترسی، بر وسایل ارتباطی شرکت برای ارایه اطلاعات مالی توجه دارد . محدودیتی که در اندازه گیری این معیار وجود دارد عبارتست از فقدان آموزش یا دانش استفاده -کنندگان اطلاعات درباره چگونگی استفاده و تحلیل اطلاعات دومین معیار یعنی مـربوط بودن به این دلیل که تـعیین و تـعریف انتخاب اطلاعات مناسب، دشـوار است، سومین معیارمطالعه کیفیت و قابلیت اعتماد است . کیفیت و قا بلیت اعتماد به این مقوله اشاره دارد که اطلاعات مالی منتشر شده باید موثر، واضح و ساده باشد . هم چنین این اطلاعات باید با اصول پذیرفته شده حسابداری نیز مطابقت داشته باشد . (سینایی،1388)
2-3شفاف سازی اطلاعات مالی و حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی به سهامداران اقلیت این اطمینان را می دهد که اطلاعات شفاف و قابل اتکا در خصوص وضعیت مالی، عملکرد و ارزش شرکت در اختیار آنها قرار گرفته و از ثروت آنان در برابر سوء استفاده مدیران اجرایی و سهامداران اکثریت محافظت میشود. از یک دید محدود ، حاکمیت شرکتی را صرفاً در رابطه شرکت و سهامداران تعریف می نمایند و در طیفی گسترده تر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف می گردد. و تمام ذی نفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و … را در بر می گیرد . فریمن پاسخگویی شرکتی را به گروه گسترده ای از ذینفعان طرح کرد. هیل وجونز ( 1992 ) از نظریه های موجود درباره این تئوری استفاده کرده و بیان می کنند که شرکت تنها متعلق به سهامداران نیست بلکه متعلق به همه ذینفعان نیز هست و این ذینفعان نیز احساس نوعی علاقه و مسئولیت نسبت به شرکت دارند و آنها با شوق و از روی رغبت با اعضاء هیئت مدیره در جهت بهبود عملکرد شرکت هم سو و سهیم می شوند. برای توضیح بیشتر درباره این تئوری، کلارکسون ( 1994 ) بیان می کند که : شرکت سیستمی از ذی نفعان است که در زیر مجموعه سیستم بزرگ تر از گروه اجتماعی ، قوانین لازم وزیرساخت بازار را برای فعالیت های شرکت مهیا می کنند. وی حتی بیان می کند که هدف شرکت ایجاد ثروت و یا ارزش فقط برای سهامداران نیست بلکه هدف ایجاد ارزش برای. همه ذینفعان خود است.(نوبخت،1383)
2-4شفافیت اطلاعاتی و کارایی بازار اوراق بهادار
جکسون تئوری کارایی بازار سرمایه را بسط داده و این تئوری را برای دو گروه متفاوت از افراد تقسیم می کند. گروه اول شامل کارشناسان بازار سرمایه می شود . این گروه اغلب می توانند مزایایی که به وسیله اطلاعات کامل مالی که بر پایه پیشینه آموزش خود فراهم می کنند داشته باشند . گروه دوم شامل مدل بازار یا همان متوسط سرمایه گذاران می باشد. این گروه اغلب دانش کمتری درباره اطلاعات مالی دارند و یا زمان خواندن و یا درک اطلاعات مالی منتشر شده را ندارند . این گروه از نظریات فنی تحلیل گران بازار استفاده می کنند. (سینایی،1388)
2-5شفافیت اطلاعاتی و مسئولیت اجتماعی
جکسون مدلی را ارایه کرد که اثر تصمیمات سرمایه گذار بر عملکرد شرکت را با توجه به دو جنبه قراردادهای بیرونی و درونی توضیح می دهد. قراردادهای بیرونی شامل فعالیت های حمایتی، حفاظتی و قوانینی هستند که شرکت ها را ملزم به افشای اطلاعات می کنند . این قراردادها سرمایه گذاران را قادر می سازد تا اطلاعات کاملی را برا ی ارزیابی موقعیت های سرمایه گذاری و توسعه استراتژ ی های خود در دست داشته باشند . قراردادهای درونی نیز شامل فراهم آوردن آموزش برای کسانی است که می خواهند از اطلاعات مالی شرکت استفاده کنند.
همان گونه که ملاحظه می شود موضوع بررسی از بعد تصمیم گیری و رفتار سرمایه گذاران و تأثیر بر عملکرد بازارهای او راق بهادار از اهمیت ویژه برخوردار است که با رویکردهای مختلف و در نظریه های متفاوت نظیر بازار کارآ و حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی مطرح شده است.
پایه نظری این بخش تئوری علامت دهی است که بر پایه این تئوری اطلاعات نامتقارنی بین شرکت و سرمایه گذاران وجود دارد. این اطلاعات نامتقارن نتیجه درک اشتباه سرمایه گذاران از موقعیت عملیاتی واقعی در شرکت است. بر اساس تئوری علامت دهی، نامتقارن بودن اطلاعات بین سرمایه گذاران داخلی و خارجی ممکن است مزیت تجاری غیرمنصفانه برای کارکنان درونی در بازارهای مالی ایجاد کند.(چانگ ،2005)
2-6حاکمیت شرکتی
نظام حاکمیت شرکتی، به عنوان یک نظام مرتبط کننده چند شاخه علمی از قبیل: حسابداری، اقتصاد، مالی و حقوق و با حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی، اقتصادی و جمعی موجب ترغیب و تقویت استفاده کارآمد از منابع و الزام پاسخگویی شرکت ها در قبال سایر صاحب نفع های خود می گردد. از جهت دیگر اجرای نظام حاکمیت شرکتی باعث اختصاص بهینه منابع و ارتقای شفافیت اطلاعات و در نهایت رشد توسعه اقتصادی میگردد. اصل حاکمیت شرکتی کلمه یونانی”Kyberman” به معنای راهنمایی کردن یا اداره کردن می باشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت “Gubernare” و فرانسه قدیم “Governer” تبدیل شده است، اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمان ها یا کمیته ها مطابق علایق ایدئولوژیکی آنها تعریف شده است. تعاریف حاکمیت شرکتی بسیار گسترده می باشند. در یک بیان، می توان تعاریف ذکر شده را به دیدگاه محدود که تعاریف را در رابطه بین سهامداران و شرکت محدود می کند و دیدگاه گسترده که به بیان رابطه با سایر صاحب نفع ها از جمله سهامداران میپردازد، تقسیم بندی نمود )حساس یگانه، 1384 (. حاکمیت شرکتی شامل توافقات قراردادی رسمی و غیر رسمی میان سهامداران شرکت است. حاکمیت شرکتی به سهامداران اقلیت این اطمینان را می دهد که اطلاعات شفاف و قابل اتکا در خصوص وضعیت مالی، عملکرد و ارزش شرکت در اختیار آنها قرار گرفته و از ثروت آنها در برابر سوء استفاده مدیران اجرایی و سهامداران اکثریت محافظت شود .از یک دید محدود، حاکمیت شرکتی را صرفاً در رابطه سهامداران تعریف می نمایند و در طیفی وسیع تر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف میگردد و تمام ذ ینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و غیره را در بر می گیرد (حساس یگانه، .(1385پاسخگویی شرکتی را به گروه گسترده ای از ذی نفعان مطرح کرده است. از نظریه های موجود درباره این تئوری استفاده کرده و بیان می کنند که شرکت تنها متعلق به سهامداران نیست، بلکه متعلق به همه ذینفعان است و این ذینفعان نیز احساس نوعی علاقه و مسئولیت نسبت به شرکت دارند و آنها با شوق و از روی رغبت با اعضاء هیات مدیره در جهت بهبود عملکرد شرکت هم سو و سهیم می شوند.
2-7کارآیی بازار اوراق بهادار
تئوری کارآیی بازار به سال 1970 و فرضیه های بازار کارای فاما برمی گردد. در این فرضیه ها، فاما سه درجه کارآیی را توسعه داد که می تواند در بازار، کاربرد داشته باشد. اولی کارآیی قوی است که بیان می کند همه اطلاعات شخصی و عمومی بر قیمت فعلی سهام شرکت تاثیر میگذارد و در این درجه کارآیی هیچ کس نمی تواند سود بیشتر به دست آورد. دومی کارآیی نیمه قوی است که بیان می کند همه اطلاعات عمومی بر قیمت سهام فعلی شرکت تاثیر میگذارند. بنابراین تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل اقتصادی، صنعتی و شخصی شرکت نمی تواند برای به دست آوردن سود بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. سومی، کارآیی ضعیف است و بیان می کند که همه اطلاعات درباره قیمت های گذشته سهام در قیمت فعلی سهام منعکس می شود. در نتیجه تجزیه و تحلیل تکنیکی نمی تواند به سرمایه گذاری برای
به دست آوردن سود بیشتر کمک کند .بر اساس فرضیه بازارهای کارا، اگرچه همه سرمایه گذاران منطقی نیستند، بازارها عقلایی فرض می شوند. علاوه بر این، به جای پیش بینی آینده، بازارها پیش بینی نااریبی را به وجود می آورند و از دید رفتار مالی، بازارهای مالی کارایی اطلاعاتی را ندارند .تئوری کارایی بازار سرمایه را گسترش داده و این تئوری را برای دو گروه متفاوت از افراد تقسیم می کند. گروه اول شامل کارشناسان بازار سرمایه مثل تجزیه و تحلیل گران بازار هستند. این گروه اغلب می توانند مزایایی که به وسیله اطلاعات کامل مالی که بر پایه پیشینه آموزش فراهم می شوند را داشته باشند. گروه دوم شامل مدل بازار یا همان متوسط سرمایه گذاران است. این گروه اغلب دانش کمتری درباره اطلاعات مالی دارند و یا زمان خواندن و یا درک اطلاعات مالی منتشر شده را ندارند. این گروه از نظریه های فنی تحلیل گران بازار استفاده می کنند.(کارنامی،1387)
2-8مسئولیت اجتماعی
جکسون (2003)، مدلی را برای توصیف اثر تصمیمات سرمایه گذاران بر عملکرد شرکت از طریق تمرکز بر دو جنبه قراردادهای بیرونی و درونی ارایه می دهد. قراردادهای بیرونی شامل فعالیت های حمایتی، حفاظتی و قوانینی هستند که شرکت ها را ملزم به افشای اطلاعات می کنند. این قراردادهای بیرونی سرمایه گذاران را قادر می سازد که اطلاعات کاملی برای کمک به ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری و توسعه استراتژی های خود در دست داشته باشند. قراردادهای بیرونی فراهم آوردن آموزش برای کسانی است که از اطلاعات مالی شرکت استفاده می کنند. مدل مسئولیت اجتماعی توسط اپسون (1987) توسعه داده شد. این مدل شامل اصول اخلاقی کسب و کار، مسئولیت اجتماعی و حساسیت اجتماعی شرکت و برای توصیف روابط و تعاملات شرکت با سهامداران داخلی و خارجی طراحی شده است. مدل مسئولیت اجتماعی شرکت نه فقط جنبه های عملکردی شرکت را بررسی می کند0، بلکه اقدامات شرکت را نیز ارزیابی می کند.0نیازی،1387)
2-9تبیین مفهومی مسئولیت اجتماعی شرکت ها
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت ها در دهه اخیر به پاردایم غالب و مسلط حوزه اداره شرکت ها تبدیل شده است و شرکت های بزرگ و معتبرجهانی مسئولیت در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزیی از استراتژی شرکتی خود می بینند.این مفهوم موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته وکشورهایی با اقتصاد باز به شدت از سوی تمامی بازیگران همچون حکومت ها، شرکت ها، جامعه مدنی، سازمان های بین المللی و مراکز علمی دنبال می شود.(کارنامی،1387)
به همین دلیل است که امروزه در جهان رقابت، موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها به پارادایمی غالب در حوزه اداره شرکت ها تبدیل شده است.
مسئولیت تجارت نیز به معنای مسئولیت شرکت در پاسخگویی به پیامد فعالیت هایی است که جامع ه را تحت تأثیر قرار می دهد. شرکت باید در اتخاذ تصمیمات ، انجام فعالیت ها و اجرای عملیات خود، منافع همه ذی نفعان را در نظر بگیرد . ذی نفعان شرکت همه کسانی هستند که نتایج و پیامدهای تصمیمات و اعمال شرکت ها بر آنها اثر می گذارد . ذی نفعان داخلی، کارکنان و سهامدا ران هستند که به طور مستقیم تحت تأثیر تصمیمات و عملیات شرکت قرار می گیرند و ذی نفعان خارجی شامل شهروندان، مشتریان، عرضه کنندگان، رقبا، دولت و نهادهای اجتماعی اند. توجه به منافع ذی نفعان و به طور کلی جامعه، برای شرکت ضروری است و شرکت در برابر تمامی این ذی نفعان مسئولیت هایی دارد.(کلارکسون ،1995)
مسئولیت در قبال سهامداران و مالکان : مهم ترین و اولین مسئولیت شرکت، در قبال موجودیت و حیات خود است. به عبارتی ، شرکت ها ابتدا به ساکن در برابر عملکرد خود مسئولیت دارند . میلتون فریدمن ، یگانه مسئولیت شرکت ها را افزایش سود می داند و این افزایش سود را همراه بارعایت قواعد اساسی جامعه از سوی شرکت می داند . بدین ترتیب ازشرکتی که در حال ورشکستگی است، نمی توان انتظار مسئولیت اجتماعی داشت .
مسئولیت درقبال کارکنان : شرکت ها در قبال سرمایه های انسانی که در اختیار دارند مسئولند؛ زیرا تداوم حیات، بقاء و سوددهی شرکت به کارکنان آن وابسته است . واکنش مناسب نسبت به خواسته های کارکنان، ایجاد شرایط کاری مناسب، قدردانی و دخالت دادن کارکنان در طراحی وبرنامه ریزی ها، و آموزش و توانمند سازی کارکنان، سبب می شود که کارایی کارکنان بیشتر شده و روحی ه آنها قوی تر و تجارب آنها غیرانحصاری تر شود؛ در نتیجه در برایند کلی شرکت تأثیر شگرفی گذارد.
مسئولیت در قبال مشتریان و مصرف کنندگان : پاسخگویی در قبال سهامداران، یگانه مسئولیت سازمان ها و شرکت ها نیست ، بلکه مصرف کنندگان نیز ذی نفع محسوب می شوند؛ زیرا مصرف کنندگان تضمین کننده بقا و دوام یک شرکت هستند . مصرف کنندگان و مشتریان انتظاردارند شرکت ها در قبال پیامدها و عوارض حاصل از فعالیت خود مسئولیت داشته باشند .گروه ذی نفعان شامل کل جامعه می شود. این گروه ذی نفعان، جوامع محلی، ملی و جهانی را در بر می گیرند. پیام های مسئولیت اجتماعی شرکتی در سطح محلی ، شامل فعالیت هایی در راستای بهبود شرایط مکانی که کارکنان در آن زندگی و کار می کنند می شود . شرکت ها در سطح ملی از عباراتی استفاده می کنند تا تلاش هایشان را در جهت ارتقاء منافع ملی کشورهای به خصوصی توصیف می کنند، به ویژه در زمان نیاز فوری و مبرم . در سطح جهانی ، شرکت ها نگرانی های خود را پیرامون زندگی شهروندان مطرح می کنند و تلاش می کنند تا با استفاده از منابعی که از طریق فروش محصولا ت شان به دست می آورند، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقاء دهند. برای روشن شدن دامنه و گستره بحث مسئولیت اجتماعی شرکتی ابعاد این موضوع به شرح زیر است: (کلارکسون ،1995)
و اهمیت موضوع
در سازمان ها، کارکنان بازیگران اصلی در موفقیت سازمانی هستند. محققان بسیاری اثبات کرده اند که رفتار نوآورانه کارکنان بر عملکرد سازمان تاثیر مثبتی دارد. با درک اهمیت مقوله نوآوری، نمی توان از رفتار کارکنان که منجر به نوآوری می شود چشم پوشی کرد. محققان بسیاری که پژوهش هایی در زمینه ی سازمان ها انجام داده اند، توجه ویژه ای به این سوال داشته اند که چرا تحت برخی شرایط، کارکنان از خود رفتار نوآورانه نشان داده و در برخی شرایط اینگونه نبوده اند. این امر حاکی از روند رو به رشد تمایل محققان به نشان دادن اهمیت رفتار نوآورانه کارکنان در سازمان ها دارد.
رفتار نوآورانه با تعدادی زیادی از ویژگی های سازمان و خروجی های آن ارتباط دارد. طی چند سال اخیر پژوهش های زیادی پیرامون این موضوع انجام شده است و یکی از دغدغه های اصلی آنها در مورد رابطه ی بین رفتار نوآورانه و تعهد سازمانی می باشد، در واقع مهمترین و جامع ترین عامل در افزایش رفتار نوآورانه، تعهد کارکنان می باشد زیرا گستره وسیعی از متغیرهای سازمانی شامل ویژگی های شغلی، فرهنگ و رهبری را پوشش می دهد. از آنجا که تعهد سازمانی یک ارتباط دو طرفه بین سازمان و کارکنان دارد، بدیهی است که تعهد کارکنان نقشی کلیدی در افزایش رفتار نوآورانه آنها داشته باشد (لاک و لاتهام، 1990). محققان همچنین استدلال می کنند که تعهد منجر به اثربخشی سازمانی و تمایل به حمایت از استراتژی های بهبود بهره وری می شود که در آنها رفتار نوآورانه نقشی حیاتی ایفا می کند (لی، 2000؛ ویلیامز، 2005).
علاوه بر این، عدالت سازمانی نیز می تواند بر رفتارهای نوآورانه ی کارکنان تاثیرگذار باشد. از آنجا که کارکنان نقش اصلی در تعیین عوامل موفقیت در یک محیط رقابتی دارند، رفتار نوآورانه کارکنان به احتمال زیاد نتیجه ی عدالت سازمانی باشد. در این پژوهش اساس عدالت سازمانی بر پایه ی نظریه ی برابری آدامز (1965) و نحوه ی تقسیم بندی عدالت توسط بایز و مواگ (1986) قرار دارد. هنگامی که به صورت منصفانه تری با کارکنان رفتار شود، آنها در مقابل، تمایل کمتری به بروز رفتارهای مخرب و منحرف بر ضد سازمان و مدیران خواهند داشت (دیلی و کرک، 1992).
عدالت همچنین می تواند از طریق تعهد سازمانی بر رفتار نوآورانه تاثیرگذار باشد. عدالت سازمانی، که اساسا بر انصاف در محل کار تمرکز دارد، تاثیر بسزایی بر ویژگی های مختلف کارکنان از قبیل؛ تمایل به ترک خدمت، غیبت، رضایت شغلی، عملکرد شغلی، اعتماد و تعهد سازمانی دارد (گرینبرگ، 2004؛ کولکوئیت و همکاران، 2001). ادراک از سطح بالای عدالت سازمانی به افزایش رضایت شغلی و عملکرد کارکنان و به تبع آن کاهش ترک خدمت منجر می شود که به نوبه ی خود باعث افزایش تعهد افراد به سازمان خود خواهد شد. از طرفی با توجه به وجود رابطه ی مثبت بین تعهد سازمانی و رفتار نوآورانه ی کارکنان، تعهد سازمانی می تواند در ارتباط بین عدالت سازمانی و رفتار نوآورانه، نقش تعدیل کننده داشته باشد و آن را تقویت کند.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی
1-3 اهداف پژوهش
در پژوهش حاضر سعی بر آن شده چندی از عوامل تاثیر گذار بر رفتار نوآورانه از قبیل عدالت سازمانی و تعهد سازمانی بررسی شود. بنابر این اهداف اصلی و فرعی پژوهش به صورت زیر تدوین می شود:
1-3-1 هدف اصلی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای و تعاملی) و رفتار نوآورانه کارکنان در حضور تعدیل کننده تعهد سازمانی می باشد.
1-3-2 اهداف فرعی:
1-4 فرضیههای پژوهش
1-4-1 فرضیه اصلی:
هر سه نوع عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای، تعاملی) تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارند و تعهد سازمانی این روابط را تعدیل می کند.
1-4-2 فرضیه های فرعی:
1-5 روش تحقیق
1-5-1 نوع تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات نیز از روشهای کتابخانه ای و میدانی استفاده میشود.
1-5-2 ابزار و شیوه گردآوری اطلاعات:
با توجه به اینکه تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد، برای جمع آوری داده ها از دو روش زیر استفاده کردیم:
روش کتابخانه ای: بسیاری از مفاهیم و اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق از مطالعه مقالات تخصصی و کتابهای مرتبط به دست آمده است.
روش میدانی: در این روش از ابزار پرسشنامه برای جمعآوری داده های مورد نیاز جهت آزمون فرضیات استفاده شده است.
1-5-3 جامعه و نمونه آماری:
جامعه آماری این تحقیق، کارکنان شرکت های کوچک و متوسط (SME) شهرک صنعتی فاز یک ارومیه می باشد. طبق اطلاعات بدست آمده از دفتر شهرک های صنعتی استان آذربایجان غربی، 2500 کارکن در این شهرک مشغول به فعالیت می باشند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، تصادفی ساده می باشد که با توجه به مشخص بودن تعداد اعضای جامعه آماری، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95% استفاده شده و 333 کارکن به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب می شوند.
که در آن:
1-5-4 قلمرو پژوهش:
روش تجزیه و تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS و Lisrel استفاده شده است که در بخش اول آمار توصیفی و آمار استنباطی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. همچنین در این پژوهش جهت آزمون نرمال یا غیر نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف، اسمیرنوف استفاده شده است و مدل مورد بررسی با استفاده از مدل معادلات ساختاری برازش می شود.
1-8 متغیرهای پژوهش و تعاریف عملیاتی آنها
1-9 محدودیتهای تحقیق
چون تحقیق حاضر در محدوده زمانی خاصی انجام شده است، نتایج پژوهش ممکن است با گذر زمان تغییر کند بنابر این قابل تعمیم نمی باشد. شاید به دلیل تغییر فرهنگ، عوامل کنونی ارزش خود را در گذر زمان از دست بدهند و ارزش های جدیدی شکل بگیرد.
تحقیقات اندکی در زمینه رفتار نوآورانه در داخل کشور انجام گرفته بود که باعث شد با کمبود اطلاعات در زمینه تدوین پرسشنامه و پایان نامه مواجه شویم و امکان مقایسه نتایج با تحقیقات مشابه انجام شده در سازمان های داخلی وجود نداشته باشد.
احتمال عدم ارائه پاسخهای صادقانه به سؤالات پرسشنامه توسط پاسخدهندگان وجود دارد. به عبارت دیگر، ممکن است کارکنان به دلیل نگرانی از به خطر افتادن موقعیت شغلی خود، در پاسخ به سؤالات مربوط به متغیرهای تحقیق (به ویژه عدالت سازمانی) از بیان نظرات واقعی خود اجتناب کنند. در حالی که اگر به درستی پاسخ می دادند، احتمال تایید فرضیه های رد شده نیز وجود داشت.
1-10 ساختار پژوهش
پژوهش حاضر در 5 فصل تنظیم شده است. در فصل اول به کلیات تحقیق و مختصری از مطالب فصول آتی تحقیق اشاره کرده ایم. در فصل دوم ضمن مرور مبانی نظری و پیشینه تجربی، چارچوب لازم جهت حمایت از فرضیات پژوهش و مدل تحقیق ارائه می شود. فصل سوم به روش شناسی پژوهش اختصاص داشته و در آن به توضیحاتی در مورد جامعه و نمونه آماری، شیوه جمعآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل آنها می پردازیم. در فصل چهارم، داده های جمع آوری شده از مطالعات میدانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در فصل پنجم ضمن بیان نتایج، به یک نتیجه گیری کلی دست یافته و پیشنهاد هایی در زمینه موضوع مورد بررسی ارائه می گردد.
Niehoff and Moorman
2 Teece
Allen and Meyer
خرید ناگهانی یا بدون برنامهریزی یکی از جنبههای رفتاری مهم مصرفکننده است که نکته جالب و مهمی برای درک فعالیت بازاریابی دربر دارد.
در ادبیات بازاریابی ، خریدهای ناگهانی را بهعنوان خریدهای بدون برنامهریزی بیان و تعریف میکنند. اما خرید ناگهانی فراتر از اینهاست؛ درواقع تجربه یک تمایل و اشتیاق برای خرید است. این اشتیاق یک احساس ناگهانی و شدید بوده، اغلب وسوسهانگیز است)نجفی پیراسته و منافی، 1387).
همچنین این نوع خرید را یک رفتار ناگهانی، اجباری و از روی لذت تعریف کردهاند که در آن سرعت فرایند تصمیمگیری برای خرید مانع تفکر و سبک و سنگین کردن اطلاعات مربوط به گزینههای قابل انتخاب است.
رشد تجارت الکترونیکی و افزایش جوامعی که به مشتریگرایی اهمیت میدهند باعث افزایش زمینه برای خریدهای ناگهانی میگردد. بر روی این نوع از خریدها در کشورهایی غیر از کشورهای غربی تحقیقات بسیار کمی انجام گردیده است. بهعنوانمثال در ایالاتمتحده آمریکا نسبت به بقیه کشورها این نوع رفتار بیشتر دیدهشده و تحقیقات زیادی نیز بر روی آن انجام گردیده است ولی هیچکدام از این تحقیقات تأثیر عوامل فرهنگی، فردی و محیطی را باهم بر روی این نوع خرید نسنجیدهاند)کیسن و لی, 2002).
خرید ناگهانی بهعنوان یک پدیده مهم در دنیا و بهعنوان یکی از جنبههای مهم رفتار مصرفکننده شناخته شده است. در سال 1997 این نوع خرید بهتنهایی سالیانه 4.2 میلیارد دلار از خریدهای مشتریان را فقط در آمریکا تشکیل میداد(موگلنسکی, 1998) و همچنین تا 80% خریدهای مشتریان را در طبقه خاصی از کالاها به خود اختصاص داده است (آبراهامز, 1998 و اسمیت, 1996). ماتیلا و ویرتز نیز در سال 2008 خریدهای ناگهانی و بدون برنامهریزی در فروشگاهها را 27 الی 62 در صد توصیف نمودهاند. برخی مطالعات نیز نشان داده است که خود خریداران نیز 30 الی 40 درصد خریدهای خودشان را ناگهانی توصیف کردهاند (هاسمن, 2000) همچنین این موضوع نیز در تحقیقاتی اثبات گردیده که خریدهای ناگهانی یا برنامهریزی نشده در محصولات جدید بهمراتب بیشتر از محصولات قدیمی و جاافتاده در بازار است (اسفیلیگوج, 1996).
با توجه به ادبیات موجود ذکر این نکته ضروری است که اگر مصرفکنندگان به هنگام نیاز و کاملاً منطقی اقدام به خرید محصولات مصرفی خود نمایند بسیاری از محصولات میبایستی از سبد تولیدکنندگان حذف و درنتیجه اقتصاد بازار با شکست مواجه خواهد شد که این موضوع بهوضوح اهمیت و نقش خریدهای ناگهانی را در بازارهای مصرفی نشان میدهد(عبدالوند، حیدرزاده و رهنما, 1389).
با توجه به این موضوع تولیدکنندگان برای حضور در دنیای رقابتی و پایدار ماندن در عرصه تولید و کاهش فشارهای خارجی نظیر کاهش درآمدها و بودجه ، لازم است تا متغیرهای مؤثر بر خریدهای ناگهانی را شناخته و با تقویت آن سعی در افزایش فروش و سود خود نمایند(حجازی، غلامی و اسدی، 1388) همچنین به خاطر افزایش این نوع از خریدها در فروشگاههای کنونی تحقیقات دانشگاهی نیز در این زمینه طی دهه اخیر افزایش چشمگیری یافته است(جونز و همکاران, 2003).
با توجه به این مطالعات و با عنایت به اینکه خریدهای ناگهانی درصد بالایی از خریدهای مشتریان را به خود اختصاص داده است, بازاریابان و فروشندگان معاصر باید با فرایند این نوع خریدها آشنا شده و عوامل مؤثر بر این نوع خریدها را بشناسند. به همین دلیل است که خردهفروشان نیز از خیلی قبلتر به قدرت خریدهای ناگهانی که در بسیاری از خریدها در کانون توجه است در سودآوری پی بردهاند (ماتیلا و ویرتز, 2008) و بدین منظور نیز از تکنیکهایی مثل طراحی فروشگاه، بستهبندیهای جذاب و … برای افزایش خریدهای ناگهانی استفاده کردهاند (هویر و ماسینیس, 1997).
با توجه به مطالب بالا میتوان دریافت که بررسی نقش متغیرهای گوناگون بر خریدهای ناگهانی در مراکز خرید چقدر از اهمیت بالایی برخوردار است. در مورد فروشگاههای زنجیرهای شهروند نیز این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است, زیرا که روزانه هزاران نفر از این فروشگاهها خرید و قسمتی از درآمد خود را در این فروشگاهها هزینه مینمایند. با مشخص شدن عوامل مؤثر بر خریدهای ناگهانی بازاریابان و متصدیان این فروشگاه نیز میتوانند با برنامهریزی اقدامات لازم را برای افزایش این نوع خریدها انجام دهند.
بدین ترتیب بازاریابان و فروشندگان با این کار در امر فروش و بازاریابی موفقتر از قبل عمل کرده و گامی مؤثر در جهت رونق بخشیدن به بازارهای مصرفی و اقتصاد بر خواهند داشت.
در این تحقیق به بررسی و تأثیر متغیرهای فرهنگی استقلال یا فردگرایی و وابستگی یا کثرتگرایی, محیط فیزیکی فروشگاه، ویژگیهای شخصیتی برونگرایی و نوآوری و همچنین وضعیت روحی و روانی مشتریان بر خریدهای ناگهانی خواهیم پرداخت. با توجه به مطالب مطرحشده سؤال اصلی تحقیق با عنوان ” تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی بر رفتار خریدهای ناگهانی چگونه است؟ ” مطرح میگردد. بدیهی است با شناسایی تأثیر این عوامل، مدیران و مسؤولین ذیصلاح فروشگاه میتوانند در راستای افزایش فروش و سودآوری این مجموعه گام بردارند.
هدف اصلی این تحقیق که از عنوان آن نشأتگرفته، عبارت است از:
تعیین چگونگی تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی تأثیرگذار بر خریدهای ناگهانی و چگونگی ارتباط میان این عوامل
اهداف جزئی تحقیق عبارتاند از:
تعیین چگونگی تأثیر ویژگیهای فردی مشتریان بر خریدهای ناگهانی
سؤال اصلی تحقیق:
تأثیر عوامل فرهنگی, فردی و محیطی بر خریدهای ناگهانی چگونه است؟
سوا لات فرعی تحقیق:
محیط فروشگاه بر خریدهای ناگهانی مشتریان تأثیر مثبت دارد.
روششناسی تحقیق
کل 1-1: مدل مفهومی تحقیق
منبع: عبدالوند, حیدرزاده, رهنما و خوشپنجه, (2011)
این تحقیق ازنظر چگونگی به دست آوردن دادههای موردنیاز از نوع تحقیق توصیفی و از شاخه تحقیقات پیمایشی است. تحقیق توصیفی شامل جمعآوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سوا لات مربوط به وضعیت فعلی موضوع موردمطالعه میشود.
در این تحقیق بر آنیم تا اطلاعات مربوط به عوامل مؤثر بر خریدهای ناگهانی را با نمونهگیری تصادفی از جامعه خریداران فروشگاههای شهروند و توزیع پرسشنامه میان اعضای نمونه به دست آورده و تحلیل کنیم.
گویهها با مقیاس لیکرت که از انواع رتبهای یا ترتیبی است اندازهگیری شدهاند و از تبیین مدل معادلات ساختاری در نرمافزار لیزرل برای تجزیهوتحلیل دادهها مورداستفاده قرارگرفتهاند.
جامعه آماری این تحقیق تمامی خریداران فروشگاههای شهروند تهران میباشند که با توجه به تعداد زیاد و قابلشمارش نبودن آنها نامحدود در نظر گرفتهشدهاند. ازآنجاکه ساختار جمعیت اصلی، متشکل از قشرها و طبقات گوناگون است بهطوریکه هر قشر و طبقهای متفاوت از دیگر قشرها و طبقات است و تنها افراد داخل هر طبقه با توجه به یک ویژگی مشترک باهم مشابه هستند، لذا از روش نمونهگیری تصادفی استفاده میشود.
حجم نمونه با توجه به نامحدود در نظر گرفته شدن جامعه با استفاده از فرمول زیر محاسبهشده است:
که در آن:
n: حجم نمونه آماری
P: نسبت وجود صفت در جامعه آماری است. در اینجا p =0.5 است.
q یا 1-p: نسبت عدم وجود صفت آماری در جامعه آماری است در اینجا چون p =0.5 است،q =1-p =0.5 به دست میآید.
z: مقدار z برابر 1.96 است.
d: مقدار خطا است که .05 برای آن در نظر گرفتهشده است.
متغیرهای تحقیق
خریدی است که بدون برنامهریزی یا فکر قبلی انجام میشود اغلب یک واکنش احساسی به یک محرک است. در این تحقیق با استفاده از این رویکرد اقلامهایی را که پاسخدهنده قبل از ورود به فروشگاه برای خرید به آن برنامهریزی کرده بود و موقعی که خریدار از فروشگاه خارج میشد تمامی خریدهایی که جزء لیستهای برنامهریزیشده نبودند بهعنوان خریدهای ناگهانی مدنظر قرار گرفتند(روک, 2000).
در این تحقیق عوامل فرهنگی با دو مؤلفه جمعگرایی و فردگرایی اندازهگیری میشوند. جمعگرا به افرادی اطلاق میشود که همیشه در هنگام تصمیمگیری خود را بهعنوان عضوی یکپارچه از یک گروه دیده و تحت تأثیر نظرات آنها تصمیم میگیرند. در مقابل فردگرا به شخصی اطلاق میشود که خود بهصورت مستقل و تحت ترجیهات خودشان تصمیمگیری مینمایند(کیسن و لی, 2002)
آن دسته از خصوصیاتی که باعث میشود افراد از یکدیگر متمایز شده و در وضعیتهای خاص با توجه به آن رفتاری از افراد بروز کند(کیسن و لی, 2002). در این تحقیق صفات فردی متعددی را شناسایی قرار گرفت تا بتوان با این صفات که در ارتباط با خرید ناگهانی میباشند بتوان آن ویژگیها را سنجید که ویژگیهای فردی شامل مؤلفههای “برونگرایی- نوآوری” بودند.
حالتهای عاطفی (احساسی) و شناختی از تجربه مصرفکنندگان در فروشگاه که ممکن است هوشیاری کامل را هنگام خرید نداشته باشند. خریداران ناگهانی بیشتر با محرکهایی نظیر محیط فیزیکی تحت تأثیر قرار میگیرند(پوسترل, 2003). در این تحقیق محیط فروشگاه با مؤلفههای “نمای فروشگاه و عامل هیجان” هرکدام با سؤالاتی موردسنجش قرارگرفته شدند تا از این طریق به تأثیر محیط فروشگاه بر خریدهای ناگهانی رسیده شد.
یک حالت احساسی در یکزمان بخصوص است وضعیت روحی- روانی در یکلحظه از زمان بهوسیله فرد احساس میشود و ممکن است با احساساتی که فرد در یکزمان دیگر تجربه میکند متفاوت باشد. از آنجائی که وضعیتهای روحی- روانی زودگذر هستند و بهوسیله مسائل کوچک یا دیدن چیزی در هر وضعیت خریدی تحت تأثیر قرار گیرند، در این تحقیق وضعیت روحی- روانی را با سه مؤلفه (لذت، انگیختگی و نفوذ) با طرح سؤالاتی موردسنجش قرار گرفت(گاردنر, 1985).
محدودههای تحقیق
محدوده مکانی این تحقیق شامل فروشگاههای شهروند شهر تهران میباشند.
محدوده زمانی این تحقیق از اواسط سال 1392 تا اواخر همان سال است.
مطالب این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است. فصل اول به کلیات تحقیق و مختصری از مطالب فصول آتی تحقیق میپردازد که مورداشاره واقع شد. مبانی نظری و تحقیقات تجربی داخلی و خارجی جهت حمایت از فرضیات و مدل تحقیق در فصل دوم مرور میشود. در ادامه, در فصل سوم به توضیح دربارهی جامعه و نمونه، جمعآوری دادهها و روش تجزیهوتحلیل دادهها میپردازیم. تجزیهوتحلیل دادهها، در فصل چهارم انجام میگیرند. درنهایت در فصل پنجم به خلاصه و نتیجهگیری و ارائهی پیشنهادهای مستند به یافتهها میپردازد.
در دنیای پر از رقابت کنونی دیگر نمیتوان به شیوههای سنتی کارها را به پیش برد. سازمانها در این دوران ناگزیر از بکارگیری پروژهها هستند تا بتوانند از این طریق جایگاه خود را حفظ کنند و به فعالیتهای خود تداوم بخشند. اما سوال مهمیکه پیش میآید این است که چگونه میتوان فرآیندهای مدیریت پروژه را به صورت کارا و اثربخش به انجام رساند. به عبارتی، چگونه می توان پروژههای درست را انتخاب کرده و آنها را با موفقیت به پایان رساند. از شروع برنامه سوم توسعه و رشد سرمایه گذاری خارجی در طرحهای نیروگاهی و صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، افزایش نقش شرکتهای مهندسی مشاور، پیمانکاران اجرایی و سازندگان در اجرای طرحهای مذکور مورد تاکید بیشتری قرار گرفته است.
توسعه دانش مدیریت پروژه در سازمانها گامیمهم و ارزنده در توسعه توانمندی آنها برای توفیق در عرصه بازار رقابتی میباشد. در چنین شرایطی ضرورت استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه بیشتر میشود تا افراد بتوانند در محیطی آزاد با تمام وجود، مسئولانه تلاش کنند و مدیران پروژهها در شرکتهای پیمانکاری و بالاخص شرکتهای پیمانکاری عمومیقادر باشند پروژههای ملی را با زمان و هزینه ای قابل قبول و مناسب به سرانجام برسانند. با توجه به موارد فوق توجه به وضعیت سازمانها از منظر میزان بلوغ ، امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد(فراهانی،منتظری،1385).
البته ناگفته نماند به میان آمدن کلمه مدیریت پروژه، نباید فقط برای شنونده پروژه های بزرگ صنعتی و تجاری تداعی شود. چون غالبا مدیریت پروژه بیشتر برای فعالیتهای سنگین و طولانی مثل راه سازی، خودرو سازی، شرکتهای هواپیما سازی و مشابه این، برای افراد ملموس بوده است. در حالی که در دنیای فعلی هر کار ریز و درشتی را می توان با مدیریت موفق پروژه به اتمام رساند.
این پژوهش در رابطه با پروژه های نرم افزاری که در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم بررسی و تهیه شده است، مراحل کاری کلیه فرایندهای نرم افزارهای رومیزی، موبایلی و یا پیاده سازی سایتهای وبی را مدیریت می نماید.
1-1 شرح موضوع پژوهش و منطق پشتوانه آن
جهت موفق شدن پروژه ها، نیاز است عوامل موثر در این رابطه را شناسایی کنیم. عوامل موفقیت پروژه ها را می توان، تعادل نسبی بین سه عامل مهم زمان انجام کار، منابع مورد استفاده و رضایتمندی مشتری یا ذی نفع دانست.
جهت بهتر مدیریت کردن پروژه، ابتدا نیاز است تعاریفی از پروژه داشته باشیم. در این زمینه به مواردی اشاره می گردد.
1-2 زمینه پژوهش
حال با توجه به بیانات فوق، موارد اشاره شده زیر، زمینه ساز انجام این پژوهش می باشد:
1-3 پرسش های پژوهش
اما در این تحقیق سعی شده است عوامل کلیدی موفقیت مدیریت پروژه جهت افزایش عملکرد مدیر پروژه، بررسی و تعیین شوند. با انجام این تحقیق عواملی مشخص می شوند که با اجرای صحیح و کامل آنها، خروجی های سازمان، عملکرد کارکنان و مدیران پروژه بهتر و بیشتر شود.
1-4 اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق که کاربردی می باشد به منظور موفقیت مدیریت پروژه های نرم افزاری و بررسی عملکرد مدیران پروژه ها در راستای پیشبرد اهداف سازمانی، در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم (نور) می باشد.
در هر صورت این تحقیق به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام شده است :
1-5 سابقه و ضرورت انجام پژوهش
در سالهای اخیر، مدیریت پروژه به عنوان یکی از روشهای بسیار موثر در پیگیری و بررسی پیشرفت پروژه های سازمانی می باشد.
با اجرای صحیح مدل ارائه شده در این تحقیق، اجرای موفق مدیریت پروژه در سازمان باعث کنترل کیفی محصولات و افزایش بهروری در تولید و کارائی نیروهای سازمانی میگردد. در حال حاضر با توجه به پیشرفت های سریع تکنولوژیIT و امور نرم افزاری در دنیا، کشور ایران نیاز دارد تا با بکارگیری سیستم های نرم افزاری و هوشمند سازی آن، فاصله خود را با دیگر کشورها کمتر نماید، که همواره برنامه نویسی و پیاده سازی سیستم های مذکور نیاز به متخصصین زبده و مجربی دارد. با توجه به تخصص گرایی در امور نرم افزاری دسکتاپ و وب، هوشمندسازی متون و پیاده سازی کتابخانه های دیجیتال همواره پژوهش ها و پروژه های تولیدی علوم اسلامی در این مرکز دارای حساسیت کاری بالا می باشد. لذا پیاده سازی موفقیت آمیز سیستم مدیریت پروژه در این مجموعه می تواند باعث ارتقا سطح کیفی و کمی نرم افزارهای ارائه شده به مخاطبین خود در کشور پهناور ایران اسلامی و جهان اسلام گردد.
در تحقیق حاضر با توجه به مطالب فوق الذکر به بررسی نقطه نظرات کارشناسان ارشد فنی و نرم افزاری، برنامه نویسان زبده ،همچنین خبرگان علوم اسلامی و صنعت IT، پژوهشگران حوزه و دانشگاه، در این زمینه پرداخته تا به اهداف تحقیق دست یابیم.
1-6 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی :
عوامل کلیدی موفقیت مدیر پروژه، باعث موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات می شود.
فرضیه های فرعی تحقیق :
فرضیه اول: مهارت مدیریت مدیر پروژه،برموفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه دوم: روش مدیریت مدیر پروژه،بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه سوم: مدیریت زمان مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه چهارم: تسلط به موضوع پروژه مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه پنجم:مدیریت کیفیت مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات، تاثیرمثبت و معنیداری دارد.
فرضیه ششم :مدیریت ریسک مدیرپروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبتومعنیداری دارد.
فرضیه هفتم :مدیریت هزینه مدیر پروژه، بر موفقیت پروژههای فناوری اطلاعات،تاثیر مثبتو معنی داری دارد.
فرضیه هشتم : مدیریت ارتباط با ذینفعان مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه نهم : پیگیری منظم و رصد مستمر مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیه دهم : برآورد صحیح و دقیق محدوده و محتوا مدیر پروژه، بر موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات ، تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
1-7 متغیرهای تحقیق
1-7-1 متغیرهای وابسته تحقیق:
موفقیت پروژه شامل ابعاد کاهش شکست در پروژه، تحویل پروژه در زمان پیش بینی شده، تحویل پروژه با هزینه کمتر پیش بینی شده، بهبود بهره وری، بهبود در همراستا نمودن پروژه با اهداف استراتژیک.
1-7-2 متغیرهای مستقل تحقیق:
عملکرد مدیر پروژه : فعالیتهایی که یک مدیر پروژه در راستای پیشبرد پروژه ها جهت رسیدن به اهداف سازمانی انجام می دهد که در این تحقیق متغیرهای زیر در نظر گرفته شده است :
مهارت مدیریت، روش مدیریت، مدیریت زمان، تسلط به موضوع پروژه، مدیریت کیفیت، مدیریت ریسک، مدیریت هزینه، مدیریت ارتباط با ذینفعان، پیگیری منظم و رصد مستمر، برآورد صحیح و دقیق محدوده و محتوا.
1-8 روش گردآوری اطلاعات :
روش گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر ازدو بخش تشکیل شده است که عبارتند از :
1-8-1 مطالعات کتابخانه ای :
برای بررسی ادبیات موضوعی تحقیق به طور عمده از کتب، مقالات، مجلات و منابع لاتین و فارسی حاصل از جستجو در اینترنت، بانکها و منابع اطلاعاتی و کتابخانه ها استفاده شده است.
1-8-2 تحقیقات میدانی
به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر و سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه استفاده شده است.
پرسشنامه مذکور مشتمل بر دو بخش است :
الف: نامه همراه : دراین قسمت هدف اصلی از انجام این پژوهش بیان شده و هدف از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه و ضرورت همکاری پاسخ دهنده در ارائه داده های مورد نیاز و همچنین واژه نامه و اهداف پرسشنامه تشریح شده است.
ب: سوالهای پرسشنامه : سوالات پرسشنامه شامل دو بخش است. بخش اول شامل اطلاعات مربوط به پاسخ دهنده و بخش دوم شامل سوالات اصلی تحقیق است. اگر وسیله جمع آوری اطلاعات از صفت جامعیت و مانعیت برخوردار نباشد و یا به عبارتی نتواند، همه آنچه را که مد نظر است به درستی اندازه گیری نماید و یا نتواند مانع شود تا آنچه را که نمی خواهیم بسنجیم در یافته ها دخالت نماید، نتایج حاصله دور از واقعیت خواهد بود. به لحاظ پیشگیری از این امر، باید اعتبار علمی پرسشنامه، محقق گردد. در این پژوهش برای افزایش روایی محتوایی پرسشنامه از ابزارهای ذیل استفاده شده است.
1-9 ساختار کلی پایان نامه :
این پایان نامه از پنج فصل تشکیل شده است.
فصل اول، کلیات پژوهش شامل شرح موضوع پژوهش و منطق پشتوانه آن، زمینه پژوهش، دامنه پژوهش، پرسش های پژوهش، اهداف ، ضرورت ها و مزایای پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم بررسی ادبیات موضوع بوده و به دنبال آن در فصل سوم روش تحقیق و طراحی مدل عوامل کلیدی موفقیت مدیریت پروژه جهت افزایش کارائی سازمانی ارائه شده است. در فصل چهارم، تجزیه و تحلیل داد ه ها برای تدوین مدل ارائه شده است و فصل پنجم به نتایج ، یافته ها، برداشت های حاصل از تحلیل ها، دستاوردها و پیشنهادات تحقیقات آتی اختصاص یافته است.
بیان شد اهداف این پژوهش تیتر وارعبارت است از:
تعیین رابطه بین فرار مالیاتی و بدهی شرکتدر شرکت هایی که ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره در هیأتشان بیشتر است
Desai &Darmapala (2006)
به دانش موجود در مورد فرار مالیاتی می افزاید
فرضیات تحقیق بصورت زیر بیان می شوند:
فرضیه اصلی:
فرضیه اول:بین فرار مالیاتی شرکت با بدهی رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
فرضیه دوم:بین ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره یک شرکت و بدهی شرکت رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سوم: در شرکت هایی که ترکیب اعضای غیر موظف هیأت مدیره در هیأتشان بیشتر است بین فرار مالیاتی و بدهی شرکترابطه معنیداری وجوددارد.
قلمرو مکانی:این تحقیق در بورس اوراق بهادار تهران انجام می گیرد.
قلمرو زمانی:دوره زمانی این تحقیق از سال 1390 تا انتهای1392 می باشد.
قلمرو موضوعی:از آنجایی که موضوع تحقیق بررسی تاثیرفرار مالیاتی شرکت ها بر سیاست های بدهی ، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد،موضوعات مورد بررسی عبارتند از: فرار مالیاتی و سیاست بدهی شرکت می باشد.
این تحقیق از نوع تحقیقات تجربی بوده که با توجه به عدم امکان کنترل کلیه متغیرهای مربوط نمی تواند از نوع تحقیقات تجربی محض باشد و با توجه به تجزیه وتحلیل اطلاعات گذشته این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی می باشد. همچنین از نوع ماهیت کاربردی بوده و با توجه به این که هدف از این تحقیق بررسیتاثیرفرار مالیاتی شرکت ها بر سیاست های بدهی شرکت ها می باشد، لذا تحقیق حاضر از نوع همبستگی است. نمونه گیری تحقیق به صورت هدفمند می باشد. بدین صورت که در هر مرحله از بین کلیه شرکتهای موجود، شرکتهایی حذف شده که دارای شرایط تحقیق نباشند، و در نهایت کل شرکتهای باقی مانده برای انجام آزمون انتخاب خواهندشد.
در این تحقیق، ابتدا با استفاده از روشهای کمی شامل ابزارهای موجود در آمار توصیفی، نظیر میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی پیرسون دادههای مورد استفاده تجزیه و تحلیل میشود. سپس آزمون ریشه واحد برای بررسی آزمون پایایی متغیرها و همچنین آزمون همخطی برای بررسی اینکه بین متغیرها همخطی وجود نداشته باشد انجام خواهیم داد.در نهایت نیز برای آزمون فرضیه های این تحقیق و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و بدهی شرکتها از مدل های اقتصاد سنجی استفاده خواهد شد و فرضیه های مربوطه از طریق تحلیل همبستگی به روش رگرسیون چند متغیره با تکنیک داده های ترکیبی استفاده خواهد شد. همچنین قابل ذکر است که با توجه به استفاده از روش رگرسیون خطی، به منظور جلوگیری از برآورد رگرسیون کاذب،آزمون های نرمال بودن، خودهمبستگی و ناهمسانی واریانس برای جملات اخلال انجام خواهد شد و در صورت لزوم نیز اقدامات لازم به عمل خواهد آمد. در همهفنون آماری نیز از نرم افزار Eviews استفاده میشود.
فرار مالیاتی: هر گونه تلاش قانونی یا غیر قانونی به منظور طفره رفتن از پرداخت مالیات یا کمتر پرداخت نمودن آن به هر شیوه که انجام شود فرار مالیاتی گفته میشود. اصطلاح فرار مالیاتی در رابطه با ترتیبات غیر قانونی اتخاذ شده جهت اختفا درآمد یا نادیده گرفتن بدهی مالیاتی به کار می رود و به این معنی است که مودی کمتر از میزانی که قانونا موظف است پرداخت نماید.