بر اساس پژوهشهای کاتلر(2005) و کاتلر و کلر(2006)، رابطه بین رضایت مشتری و وفاداری مشتری بسیار حساس و قابل توجه است. زیرا وقتی مشتری احساس نارضایتی کند، از شرکت فاصله گرفته و در رابطه با محصول یا خدمت مورد نظر، داستان بدی را به دیگران ارائه می دهد. اما وقتی مشتری احساس رضایت می کند، مجددا و بارها از آن محصول خواهد خرید و از آن محصول توضیحات مثبتی را به دیگران ارائه خواهد کرد. بر اساس این نظر می توان گفت که با استفاده از وفاداری مشتری که حاصل میزان رضایت او از محصول یا خدمتی خاص می باشد، می توان حجم یا دفعات خرید مجدد و میزان پیشنهاد محصول توسط او به دیگران را مورد اندازه گیری قرار داد(Budiarti et al, 2013).
در طول 2 دهه گذشته، همه انواع سازمانها بطور فزاینده ای اهمیت رضایتمندی و وفاداری مشتریان را درک کرده اند. دلیل اصلی برای تاکید زیاد سازمانها بر رضایتمندی مشتری این است که هرچه رضایتمندی مشتریان افزایش یابد، میتواند بر وضعیت رقابتی قوی تر سازمان در بازار و افزایش سهم و بازار و سود آن بیانجامد، کاهش قیمت تمام شده کالاها و خدمات، کاهش خطر ریسک و کاهش هزینه جذب مشتریان جدید از دیگر نتایج رضایتمندی و وفاداری مشتریان است. رضایتمندی مشتری را به شیوههای مختلفی می توان تعریف کرد. ارزیابی بعد از خرید توسط مشتری از کالا ها و خدمات نوعی کسب رضایتمندی خرید است. بطور کلی محققان معتقدند که رضایتمندی مشتریان از عوامل تعیین کننده خرید مجدد، تبلیغات شفاهی مشتری و در نهایت وفاداری مشتری است. رضایتمندی مدتها از عوامل تعیین کنندهی وفاداری مشتری بوده است. مشتریان راضی دوباره به سازمان بر میگردند و خرید مجدد میکنند و یا از خدمات شرکت در دفعات بعدی استفاده خواهند کرد. این دسته از مشتریان تجربیات مثبت و منفی خود را از کالاها و خدمات شرکت با دیگران مبادله خواهند کرد ( Bayraktar et al, 2012).
از دیدگاه برخی از محققان وفاداری عامل نهایی مدل رضایتمندی مشتری است. وفادرای بوسیله قصد و نیت خرید، تحمل میزان قیمت کالاها و خدمات از سوی مشتری و همچنین پیشنهاد خرید کالاها و خدمات به دیگران سنجیده میشود. اینگونه تصور می شود که تصور بهتر و رضایتمندی بیشتر مشتریان از یک شرکت یا سازمان باید میزان وفاداری آنان را افزایش دهد ( Bayraktar et al, 2012).
وفاداری مشتری نوعی تعهد عمیق و درونی است که منجر به خرید مجدد یا استفاده مجدد از یک محصول یا خدمت می شود. با وجود این اثرات موقعیتی، و پیشنهادهای بازاریابی به صورت بالقوه برروی تغییر رفتار مشتری در حال تاثیرگذاری می باشند. رایج ترین تعریف وفاداری توسط الیور ارائه شده است که وی وفاداری را داشتن یک تعهد عمیق برای یک محصول و یا خدمات ترجیح داده شده تعریف میکند که عمل خرید بطور مستمر و سازگار در آینده انجام شده و باعث تکرار خرید از یک برند معین و یا مجموعه ای از برندهای معین میشود و این در حالی است که تاثیرات موقعیتی و یا تلاش های انجام شده برای جایگزینی و یا تغییر رفتاری وی در محیط بیرون وجود دارد ( تاج زاده
نمین و همکاران، 1389).
قابلیت خاص برند به معنی ارزشهای بازاریابی و مالی مرتبط با توان یک برند در بازار شامل دارائیهای واقعی مختص به یک برند، آگاهی از برند، وفاداری به برند، کیفیت درک شده از برند و تداعی گرهای برند می باشد. بر اساس نظر لاسر[1]، میتال[2] و آرون[3](1995)، ادبیات موجود، قابلیت خاص برند را از دو دیدگاه مختلف ارزیابی کرده است. دیدگاه مالی و دیدگاه مشتری. دیدگاه مالی معمولا اشاره دارد به ارزش برند شرکت در بازار. در حالیکه دیدگاه مشتری، ارزش ویژه برند را بر مبنای ارزش برند درک شده توسط مشتری مورد ارزیابی قرار می دهد(Severi & ling, 2013). قابلیت خاص برند شکل گسترده تر تصور از برند است. اما وفاداری به برند از گذشته به معنی داشتن نگرش مثبت نسبت به خرید یک برند خاص میباشد. در مقابل ارزش ویژه برند شامل دیدگاه و نگرشی است که الزاما به خرید منجر نمیشود. ارزش ویژه برند شامل 5 بخش میشود که عبارتند از: 1- کیفیت درک شده؛ 2- رفتار کارکنان؛ 3- مفهوم ایده آل؛ 4- هویت برند؛ 5- انسجام سبک زندگی( Nam et al, 2011). آکر[4](1996)، ارزش ویژه برند را به عنوان مجموعه ای از دارائیهای مرتبط با نام و علامت یک برند تعریف می کند که ارزش فراهم شده به وسیله یک محصول یا خدمت برای شرکت و مشتری را اضافه یا کم می کند(Juntunen et al, 2011).
کیفیت درک شده عبارتست از ادراک مشتری از کیفیت کلی یا برتری یک کالا یا خدمت نسبت به تمایل مشتری به جایگزین های آن. برای درک کیفیت درک شده، شناسایی و اندازهگیری ابعاد اساسی مفید خواهد بود، اما خود کیفیت درک شده به خودی خود یک سازه خلاصه است. نام تجاری با کیفیت درک شده توسط مشتری پیوند خورده است، ادراکی که تنها کیفیت کلی را نشان می دهد و ضرورتا بر مبنای دانش مشتریان در خصوص ویژگی های جز ئی آن نیست(Pike et al, 2010).
رفتار کارکنان از دیگر موارد و عناصر ارزش ویژه برند است. رفتار کارکنان بخش فروش یا ارائه کننده خدمات موجب ایجاد یک ذهنیت در مشتری میشود. محققان به دلیل اهمیت رفتار کارکنان، این بخش را جزئی از ارزش ویژه برند میدانند ( Nam et al, 2011).
رضایت درونی ایدهآل میتواند به طور کلی به عنوان تفکرات و احساسات افراد نسبت به چیزی یا کسی باشد. مفهوم ایدهآل به درجه ای از فعالیت و تفکر مشتری گفته میشود که با تصور او از برند مطابق است. تئوری ایدهآل بیان می کند که افراد یک برند را به خاطر ارتقاء خودشکوفایی شخصیتی میخرند ( Nam et al, 2011).
هویت برند، در تئوری سازمانی افراد جزئی از یک گروه اجتماعی میشوند تا هویت و حس تعلق خود را ارتقاء دهند. بطور مشابه مشتری نیز هویت اجتماعی خود را با مصرف یک برند یا مشارکت در خرید آن نشان میدهند. مشتریان ارزش مثبت را به برندهایی می دهند که دارای شهرت خوبی در میان گروهایی که به آنها تعلق دارند، هستند. بنابراین هویت برند به افراد اجازه می دهند تا شخصیت اجتماعی خود را ارتقاء دهند( Nam et al, 2011).
انسجام در سبک زندگی، سبک زندگی نه تنها در برگیرنده ویژگی های دموگرافیک است بلکه شامل نگرش مثبت به زندگی، عقاید و روحیات افراد نیز میشود. اگرچه هیچ تعریف کاملی از سبک زندگی وجود ندارد، اما این اصطلاح به طور گسترده به الگوی خاص زندگی افراد، علایق و نظرات آنان می شود که افراد آن را ارائه میکنند. مشتریان یک برند را هنگامی خریداری میکنند و یا نسبت به آن نظر مثبت ارائه میکنند که به آن برند بتواند نیازهای آنها را در رسیدن به الگوهایی خاص از سبک زندگی برطرف کند، بنابراین انسجام در سبک زندگی به معنای توسعه چیزی است که برند در آن مطابق با سبک زندگی افراد باشد. این قسمت برخلاف هویت برند و مفهوم ایدهآل یک عنصر شخصی و کاملا منحصر به فرد میباشد. به هنجارهای اجتماعی و گروهی ارتباطی ندارد( Nam et al, 2011).
از آنجائیکه در سالهای اخیر افزایش چشمگیری را در تعداد رستورانها و فست فودها در سطح شهر رشت شاهد بوده ایم و با توجه به بالا رفتن قدرت انتخاب مشتریان برای استفاده از خدمات مختلف این رستورانها و فست فودها، رقابت فزاینده ای را در این بخش شاهد هستیم. لذا پرداختن به عواملی که می تواند در جذب و حفظ وفاداری بیشتر مشتریان این رستورانها و فست فودها موثر باشد، دارای اهمیت و مبنای بررسی تحقیق حاضر می باشد. بدین جهت با توجه به اینکه هدف تحقیق بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر وفاداری مشتری به برند در رستورانها و فست فودهای شهر رشت است، محقق به دنبال پاسخ این سوال است که آیا ارزش ویژه برند بر وفاداری به برند در رستورانها و فست فودهای شهر رشت تاثیر دارد یا خیر؟
پژوهش حاضر، انتخاب ساختار سرمایه[3] بهینه بر ارزش شرکتها تاثیر گذار می باشند و بعنوان یک نکته کلیدی در این پژوهش بحث خواهد شد و بدنبال پاسخ این سوالات هستیم که آیا بین اهرم اقتصادی[4] و معیارهای ارزیابی عملکرد (P/E) و (M/B) در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد؟ درصورت وجود رابطه، شدت همبستگی بین اهرم اقتصادی و معیار های ارزیابی عملکرد نام برده تا چه اندازه می باشد؟ این تحقیق سعی دارد که با تکیه بر محاسبات در هر روش به این سوالات پاسخ دهد. از آنجا که ایران جزء کشورهای در حال توسعه بوده و از شرایط خاص سیاسی برخوردار است بنابراین بررسی و تبیین اهرم اقتصادی برای سنجش ریسک و ارتیاط آن با متغیرهای P/E,M/B حائز اهمیت است . امروزه تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای و تامین مالی، اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام به شمار می روند. با عنایت به اینکه در اهرم عملیاتی [5] درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)[6] به درصد تغییرات فروش سنجیده می شود و در اهرم مالی[7] ،درصد تغییر سود هر سهم ((EPS [8] به درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)سنجیده می شود.( جهانخانی و پارسائیان ،1384).
ولی اهرم اقتصادی نشان دهنده درصد تغییر در سطح فروش به ازای درصد تغییر در نوسان اقتصادی (در این تحقیق هزینه تامین مالی به عنوان نوسان اقتصادی در نظر گرفته شده است ) است . هزینه تامین مالی به عنوان هزینه های ثابت مالی منظور می گردد و باید در زمان سررسید پرداخت گردد.(تهرانی و رهنما ، 1389،ص171).
برای بنگاه های اقتصادی یکی از هزینه های ثابت هزینه بهره یا هزینه تامین مالی است و این خود متاثر از نوسانات اقتصادی است.درجه اهرم اقتصادی (DEL) [9]درصد تغییر منتج شده فروش شرکت به درصد تغییر به دست آمده از نوسان اقتصادی خارجی که شامل هزینه تامین مالی به عنوان هزینه ثابت مالی است بر روی فروش شرکت می باشد.(نیکومرام و دیگران ،1385،ص 129). همچنین درجه اهرم اقتصادی می تواند در تبیین ریسک سیستماتیک[10] نیز کمک شایانی کند. به این ترتیب نیز می توان از درجه اهرم اقتصادی به عنوان روشی برای حساب بتا(β ) استفاده کرد. از طرفی با افزایش هزینه های تامین مالی، بهای تمام شده محصول تولیدی افزایش یافته و نتیجه آن یک کالای غیررقابتی و در نتیجه با کاهش جدی فروش روبرو می گردد. بنابراین آزمون تاثیر تغییرات هزینه بهره به عنوان یکی از متغیرهای اقتصادی که نشان دهنده تاثیر محیط اقتصادی بر کسب و کار است، ضرورت مییابد. از طرفی در فعالیتهای اقتصادی سرمایه گذار به تناسب ریسکی که متحمل میشود، بازده دریافت میکند. (رهنمای رودپشتی و امیر حسینی ،1389). در تحقیق حاضر، ضمن تبیین مبانی نظری مرتبط با اهرمها از جمله اهرم اقتصادی، نتایج حاصل از آزمونپذیری این روش با روشهای دیگر به منظور سنجش ارتباط بین تغییرات هزینه تامین مالی و فروش از یکطرف و از طرف دیگر سنجش این تغییرات بر P/Eو M/B ارایه خواهد شد.در اهرم های دیگر یعنی اهرم عملیاتی ، مالی و مرکب فروش به عنوان متغیر مستقل اما در اهرم اقتصادی فروش متغیر وابسته فرض شده است زیرا تغییرات فروش متاثر از تغییرات متغیرهای اقتصادی است . (رهنمای رودپشتی و دیگران ، 1385) . منظور از متغیر اقتصادی در این تحقیق هزینه تامین مالی است که در صورت های مالی صنایع فعال در بورس موجود است و برای تحقیق حاضر استفاده خواهد شد.
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
سازمان بورس اوراق بهادار در هر کشور یکی از منابع اصلی تامین مالی مورد نیاز شرکت های عضو اعم از شرکت های خصوصی و دولتی است . این سازمان باید با ایجاد محیطی مناسب برای سرمایه گذاری های سالم و ایجاد تعادل در بازده و ریسک سرمایه گذاریها منابع و سرمایه های کوچک مردم را جذب و با تزریق آن به بنگاه های اقتصادی باعث پویایی اقتصاد یک کشور شود . بورس اوراق بهادار تهران تنها بازار اوراق بهادار در ایران می باشد که در سال 1348 تاسیس گردیده است . هدف از تاسیس بورس جهت دادن به پس اندازهای خصوصی ( مردم ) و تخصیص آن به سرمایه گذاری های بخش صنعتی و تولیدی می باشد . بورس اوراق بهادار تهران پس از یک توقف 10 ساله به واسطه انقلاب و جنگ تحمیلی از 1357 تا 1368 مجددا فعالیت خود را در سال 1368 از سر گرفت و طی سال های گذشته به رونق بخشی به فعالیت خود مشغول می باشد .( مصدق ، 1389).
تغییرات اساسی که طی چندین سال گذشته در روش های اقتصادی رخ داده است همانند تامین مالی از طریق انتشار اوراق مشارکت در سطح عمومی و خصوصی سازی برخی سازمان های تحت پوشش غیر قابل انکار است . از سوی دیگر رشد و توسعه بنگاه های اقتصادی در
کنار پیچیده تر شدن معاملات تجاری و فرایند تصمیم گیری ، محققین را بر آن داشته است تا مسایل و مشکلات این بازارها را مورد بحث و بررسی قرار داده و راه را برای سرمایه گذاری های با اطمینان بالا در جهت تخصیص دادن بهینه منابع محدود هموار کنند . بخشی از این بررسی ها ، نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران را فراهم می کند ، این اطلاعات به سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و سایر اشخاص ذینفع در زمینه شناخت نقاط قوت و ضعف های واحد تجاری ، فرصت های سرمایه گذاری ، روند رشد آتی موسسات ، سنجش نقدینگی ، توانایی پرداخت بدهیها و ارزیابی عملکرد موسسات و مدیران آنها یاری می رساند . ( مصدق ، 1389 ).
در پژوهش حاضر از درجه اهرم اقتصادی و بررسی ارتباط آن با معیارهای P/E و M/B در بازارهای سرمایه استفاده شده و با بررسی میزان تفاوت درجه اهرم اقتصادی شرکت ها، سعی در مشخص ساختن میزان و چگونگی همبستگی این عامل با نسبت های P/E و M/B شرکت های مورد بررسی است . پژوهش جاری می تواند به سرمایه گذاران در شرایطی که درجه اهرم اقتصادی پایین است و این انعکاس ریسک پایین را نشان می دهد در اتخاذ تصمیم بهتر برای سرمایه گذاران کمک نماید .
1-4 سوالات تحقیق
1-5 فرضیه های تحقیق
فرضیه های مهم تحقیق حاضر به شرح زیر بیان می گردد:
1 – بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ( M/B ) در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار وجود دارد .
2– بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت قیمت به سود هر سهم ( P/E ) در صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار وجود دارد .
1-6 اهداف تحقیق
معمولا سرمایه گذاران قبل از اقدام به خرید سهام شرکتی خاص ، سهام موردنظر را ارزشیابی می کنند . برای ارزشیابی شرکت ها روش ها و تکنیک های مختلفی وجود دارد مانند نسبت قیمت به سود ، نسبت قیمت به ارزش دفتری و درجه اهرم اقتصادی . در این پژوهش مهمترین اهداف به شرح زیر بیان می گردد :
1-7 قلمرو تحقیق
قلمرو مکانی تحقیق
شامل تمامی صنایع فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای شرایط زیر باشند :
1– در سال های 84 – 89 سود آور بوده اند .
2– پایان سال مالی آنها آخر اسفند هر سال بوده و در دوره فوق الذکر تغییری در سال مالی نداده باشند.
3– در همه شرکت های مورد بررسی در سال مالی یکبار حداقل سهام آنها معامله شده باشد تا قیمت بازار در دسترس باشد .
4– داده های آنها برای سالهای مورد بررسی در دسترس باشند .
قلمرو زمانی تحقیق
دوره ی زمانی مورد بررسی 1384 الی 1389 می باشد .
قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی ارتباط بین تغییرات درجه اهرم اقتصادی با تغییرات نسبت ارزش بازاری با ارزش دفتری (M/B) و نسبت قیمت به سود هر سهم در شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-8 روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه و روش تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی است . تحقیق توصیفی شامل مجموعه روشهایی که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده های مورد بررسی است . اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری رساندن به فرایند تصمیم گیری باشد . تحقیق توصیفی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد : 1 – پیمایشی 2 – اقدام پژوهشی 3 – همبستگی 4 – بررسی موردی 5 – پس رویدادی – علی مقایسه ای . یکی از انواع روشهای تحقیق توصیفی ( غیر آزمایشی ) تحقیق همبستگی است . همبستگی ابزاری است آماری که می توان بوسیله آن درجه ای که یک متغیر به متغیر دیگر از نظر خطی مرتبط است را اندازه گیری کرد . همبستگی با تحلیل رگرسیون بکار می رود . (مصدق ،1389)
در این تحقیق رابطه بین متغیر ها بر اساس هدف تحقیق تحلیل می گردد. تحقیقات همبستگی بر حسب هدف به سه دسته تقسیم می شوند : 1- همبستگی دو متغیر 2 – رگرسیون 3 – تحلیل ماتریس همبستگی. در تحقیقاتی که از تحلیل رگرسیون استفاده می شود ، هدف معمولا پیش بینی یک یا چند متغیر ملاک از یک یا چند متغیر پیش بین است . چنانچه هدف پیش بینی یک متغیر ملاک از چند متغیر پیش بین باشد از رگرسیون چندگانه استفاده می شود .
در این تحقیق از آنجاییکه در همه فرضیه های بیان شده ، تصمیم به آزمون آماری دو متغیر کمی با مقیاس فاصله ای را داریم ، لذا از آزمون ضریب همبستگی جهت تعیین رابطه معنی داری بین متغیر های اصلی تحقیق استفاده خواهیم نمود . این آزمون را با استفاده از نرم افزار Eviews6 به اجرا گذاشته و سپس خروجی های بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم .
1-9 جامعه آماری
در پژوهش جاری جامعه آماری شامل تمامی صنایع فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .
مطرح شد سوال اصلی این تحقیق این است که چه رابطه ای بین کیفیت سود و هزینه سرمایه با تاکید بر عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. بر این اساس و طبق مدل مفهومی زیر ، یک فرضیه چهارم و سه فرضیه شکل می گیرد.
کیفیت سود بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی دارد.
در سالهای اخیر بحث های روزافزون درباره تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه سرمایه یا بازده مورد انتظار سهام در گرفته است( فرانسیس و همکاران، 2004و 2005).
این تصور که سود به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعات مختص شرکت است، توسط تحقیقات تجربی مختلف مورد پشتیبانی قرار گرفته است. این تحقیقات نشان داده است که سرمایه گذاران به سود، بیشتر از هر معیار دیگری از جمله سود تقسیمی و جریان های نقدی تکیه می کنند. از سوی دیگر هزینه سرمایه یکی از مفاهیم اساسی در حوزه ادبیات مالی است و در تصمیمات تامین مالی و سرمایه گذاری نقش اساسی بازی می کند( نیکو مرام و امینی، 1390). هدف شرکت نیز به حداقل رساندن هزینه سرمایه می باشد.
کیفیت سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی دارد.
یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است .در پی رسوایی های اخیر ، اطمینان و اعتماد سرمایه گذاران به سیستم گزارش گری مالی تضعیف شده و کیفیت سود به عنوان عامل مهمی در تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد ارقام گزارش شده، پدیدار گشت. در نتیجه تعیین کیفیت اطلاعات حسابداری و نتایج حاصل از ان ، مورد علاقه سرمایه گذاران، مدیران ، قانون گذاران و تدوین کنندگان استانداردها قرار گرفته است(احمدپور و احمدی، 1387). از طرف دیگر در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی
نامتقارن بین افراد توزیع شود،(انتقال اطلاعات به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد) می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود ( قائمی و وطن پرست، 1384).
عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مثبت دارد.
در اکثر تصمیم های مدیریتی و مالی، هزینه سرمایه سهام عادی از عوامل مهم و مؤثر در تصمیم گیری به
شمار می آید و توجه به این معیار از اهمیت خاصی برخوردار است ( رضایی و همکاران ، 1389 ).
در ادبیات حسابداری و مالی عوامل متعددی برای هزینه سرمایه سهام عادیارائه شده است. از جمله عوامل موثر بر هزینه سرمایه سهام عادی، ریسک اطلاعات گزارش شده یا به عبارت دیگر، عدم تقارن اطلاعات، خواهد بود که مورد توجه مدیران بسیاری از شرکت هاست (خانی و قجاوند، 1391).
عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان یک میانجی، رابطه بین کیفیت سود و هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تحت تاثیر قرار می دهد.
بررسی فرضیه چهارم منوط به بررسی فرضیه های فرعی است و در صورتیکه فرضیه های فرعی تایید شوند فرضیه چهارم نیز تایید می شود.
وقایع ناگوار و بحران های به وجود آمده در بورس های جهان و به ویژه سپتامبر سیاه 1997 و سپس حادثه یازدهم سپتامبر2000 در سطح جهان و سقوط شاخص های بورس تهران در سال 1383 باعث گردید تا مقوله کیفیت گزارشگری مالی و نیز کیفیت سود بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
بسیاری از مطالعات تجربی نشان داده اند رابطه ای قوی بین بازارهای مالی و سطح سرمایه گذاری و انباشت سرمایه وجود دارد. بازارهای مالی فعال در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی نه تنها می توانند نوسانات تجاری القا نمایند بلکه به گسترش انها هم کمک می کنند. پس می توان گفت: یک رابطه مثبت مستقیم بین متقارن بودن اطلاعات و نرخ رشد اقتصادی حاکم است( زیکنو، 2002؛ ص 23).
در پژوهش پیش رو ، یک متغیر مستقل ، یک متغیر وابسطه ، یک متغیر میانجی یا تعدیل کننده و سه متغیر کنترلی برای بررسی روابط عنوان شده در تحقیق لحاظ شده اند.
متغیر مستقل
در این پژوهش “کیفیت سود” به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. معیار ما از کیفیت سود، کیفیت اقلام تعهدی می باشد که معیاری براساس حسابداری است. برای محاسبه کیفیت اقلام تعهدی از مدل تغییر یافته دچو و دیچو(2002) توسط ام سی نیکولز(2002) استفاده می نماییم.
متغیر وابسطه
در پژو هش حاضر “هزینه سرمایه” به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. که از طریق تقسیم سود خالص به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام یا نسبت سود هر سهم تقسیم بر قیمت هر سهم محاسبه می شود
متغیر میانجی
این نوع متغیر بر رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تاثیر اقتضایی دارد.حضور این متغیر سوم رابطه ای را که اساسا بین متغیر مستقل و متغیر وابسته مورد انتظار است، تحت تاثیر قرار می دهد(سکاران، 1386). در این تحقیق ” عدم تقارن اطلاعاتی” به عنوان متغیر میانجی، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای کمی سازی عدم تقارن اطلاعاتی از مدل چیانگ و ونکاتیش( 1986 ) برای تعیین دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده می کنیم.
متغیرهای کنترلی
در اینجا سه متغیر کنترلی “اندازه شرکت ، اهرم مالی و نقد شوندگی سهام” مورد بررسی قرار گرفته است.
عنوان : توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامه سازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن
1-1- طرح مسئله
تاریخ تحول تکنولوژیهای ارتباطی نشان داده است وقتی رسانه جدیدی اختراع میشود عدهای فکر میکنند که رسانههای قدیمی از بین میروند، اما واقعیت موجود نشان میدهد که هنوز هم از رسانههای قدیمی به اشکال مختلف استفاده میشود. چون هر رسانهای دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود است که رسانه دیگر آن ویژگی را ندارد. در حال حاضر رقابت بیشتر رسانههای مختلف برای جذب مخاطب بیشتر است چرا که افزایش منابع فرستنده به رقابت رسانهها منجر میشود؛ رقابتی که در جهت جذب مخاطبان هرچه بیشتر است؛ مخاطبانی که امروزه با ویژگیهایی چون متنوع بودن، فعال بودن و گزینشی عمل کردن نسبت به گذشته مشخص میشوند. یک ملاک مهم در ارزیابی موفقیت هر رسانهای، بررسی تعداد و میزان استفاده مخاطبان از آن رسانه است و انگیزه یا تغییری که در رفتارمخاطب بوجود میآورد واین، زمانی حاصل میشود که یک رسانه دارای ویژگیهای متمایز و متفاوت نسبت به سایر رسانهها باشد. در حال حاضر حدود 60 ایستگاه رادیویی در ایران فعالیت میکنند. بدون شک بعضی از این مراکز نسبت به بعضی دیگر از تعداد مخاطبان کمتر یا بیشتری برخوردارند. دلایل این موضوع میتواند بسیاری از موارد کمی و کیفی را شامل میشود. از آنجا که یکی از ویژگیهای کار علمی، تحدید موضوع است در این پژو هش، رسانه رادیو بررسی میشود و از میان عوامل زیادی که در موفقیت و یا شکست رسانه رادیو تاثیر گذار است به بحث خلاقیت در برنامهسازی رادیو پرداخته می شود. خلاقیت فرایندی است که بوسیله آن چیزی مثل فکر،ایده یا یک شی جدید تولید شودخلاقیت شیوهای از تفکراست که ایدههای جدید را بوجود میآورد (کینگ واندرسون،1386،ص17)[1].
در واقع دغدغه ذهنی پژوهشگر پس از یک دهه فعالیت تجربی در رادیو و مصاحبههای مقدماتی با افراد کارشناس، مشخص شد که خلاقیت عنصر مهم، تاثیر گذاری در رادیو است و یکی از عوامل مؤثر بر افت مخاطبان رادیو موضوع کیفیت برنامههای رادیو است که دچار روزمرگی، تکرار و اصول کلیشهای شده است.
خلاقیت عنصربا اهمییتی در این میان است. در پی این دغدغه ذهنی و مطالعه مقدماتی که انجام شد، این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است که ابعاد و مؤلفههای برنامهسازی خلاق کدامند و همچنین چه عواملی باعث افزایش یا کاهش خلاقیت در برنامهسازی رادیو میشود؟
2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به اهمیتی که رسانهها در زندگی افراد دارند هرگونه پژوهشی که بتواند جایگاه رادیو را در زندگی مردم پررنگ سازد، دارای اهمیت است. ضرورت و اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی میتواند مطرح باشد. این تحقیق در درجه اول سعی دارد، دانش نظری موضوع و جنبههای جدید برنامه سازی خلاق در رسانه رادیو راشناسایی کند. در بحث برنامه سازی خلاق متون و گزارش و در کل اسناد مکتوب بسیار کمی در داخل ایران درباره برنامه سازی خلاق وجود دارد و انجام این پایان نامه می تواند خلاء موجود را پرکند و بر دانش نظری موضوع بیافزاید. و در درجه دوم این تحقیق اصول و مولفه هایی را مشخص میکند که چنانچه در برنامهسازی رادیو به کار برده شود؛ میتواند باعث افزایش جذب مخاطب، تاثیرگذاری بیشتر، و دستیابی به اهداف و سیاست های ایستگاه رادیوی مورد نظر شود.
3-1- هدف اصلی تحقیق
هدف علم تدوین نظریه است و در انجام تحقیقهای اجتماعی به سه هدف اساسی (اکتشاف، توصیف، تبیین) توجه میکنند.
هدف کلی و اصلی این تحقیق توصیفی – اکتشافی عبارت است از:
توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامهسازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن است.
اهداف فرعی تحقیق:
4-1- سؤال اصلی تحقیق
نظر تهیه کنندگان رادیو درباره ویژگیها و مؤلفههای برنامه سازی خلاق چیست؟
سؤال های فرعی تحقیق:
1- مهمترین متغیرهای سطح فردی مؤثر در برنامهسازی خلاق کدامند؟
2- مهمترین متغیرهای سطح سازمانی مؤثر در برنامه سازی خلاق کدامند؟
5-1- فرضیههای تحقیق
در حال حاضر به دلیل اکتشافی بودن پژوهش، فقط به سؤالات پاسخ داده میشود و فرضیهها در پایان تحقیق استخراج میشود.
6-1- تعریف مفاهیم
تعریف نظری:
خلاقیت : هارمون خلاقیت را فرایندی میداند که بوسیله آن چیزی مثل فکر، ایده یا یک شی جدید تولید شود (کینگ واندرسون، 1386،ص17). “خلاقیت شیوهای از تفکراست که ایدههای جدید را بوجود میآورد.
لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشهها و رهیافتهای جدید افراد، میداند. پالیا خلاقیت را توانایی دیدن چیزها به صورت غیرمعمولی و دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر آنها را نمیبیند و سپس ارائه رهیافتهای جدید و اثربخش میباشد.
برنامه سازی : به فرایند ساخت برنامه های رادیویی در ساختار های متفاوت مانند : ساده ، ترکیبی ساده، ترکیبی نمایشی ،نمایش ، مسابقه ، میز گرد اطلاق می شود(برخوردار،1381ص45).
رادیو : در کنار مجموعه گسترده رسانه ها تلویزیون، سینما ،صنعت چاپ، خبرگزاری ها، شبکه های اینترنتی و ماهوارهای رادیو یکی از اصلیترین وسایل ارتباط جمعی است. ما نمیتوانیم پیام های آن را ببینیم. این پیامها تنها شامل صدا و سکوتند و از همین واقعیت منحصر به فرد رادیو است که دیگر کیفیتهای متمایز آن – از جمله ماهیت زبان آن طنزهایش و راههایی که مخاطبانشان از آن استفاده می کنند – حاصل می شود. برای دست یابی به دیدی شفاف تر نسبت به رادیو و ویژگیهای آن ، می توان آن را با وسایل دیگر برقراری ارتباط مقایسه کرد(کرایسل،1381،ص1).
فهرست : ندارد
پرسشنامه : دارد
شخصیت به عنوان سیستم پویای درونی، روانی- زیستی و به عنوان یک مجموعه تطابقی متشکل از سرشت و منش تعریف میشود که به شخص فردیت میبخشد و موجبات سازگاری وی را با موقعیتهای درونی و بیرونی فراهم میکند (کلونینجر، شوراکیک[48] و پرزیبک[49]، 1993). سرشت اساس ژنتیکی و ذاتی داشته و از بدو تولد و یا حتی قبل از آن وجود دارد (واتسون، گامز و سیمس[50]، 2005). ملاحظات تاریخی بر روی مدلهای مبتنی بر سرشت نشان میدهند که بررسیهای اولیه بر روی ابعاد سرشتی شخصیت با نظریهی اخلاط چهارگانه بقراط آغاز شد و مطالعات در این زمینه توسط نظریهپردازانی چون آیزنک، گری، کلونینجر، واتسون، مک کری و کاستا و … ادامه پیدا کرد. آیزنک (1967؛ به نقل از تاتالوویچ ورکاپیک، 2012)، شخصیت را به عنوان سه صفت سرشتی با مبنای زیستی در نظر گرفت. این سه صفت شامل ثبات- بیثباتی (روانرنجوری[51])، درونگرایی- برونگرایی[52] و روانپریشی[53] است.
به دنبال نظریه سه عاملی آیزنک، جفری گری (1982) با الهام از نظریه آیزنک، تئوری عصب روانشناختی شخصیت خود را تحت عنوان «نظریه حساسیت به تقویت» (RST)[54] مطرح کرد که یک نظریه زیست محور بوده و همانند نظریه آیزنک جهت تبیین تفاوتهای فردی به نقش عوامل زیستی/ عصبی اشاره میکند (متیوس و گلیلند[55]، 1999؛ آتشکار، فتحیآشتیانی و آزاد فلاح، 1387). الگویی زیستی که گری از شخصیت ارائه کرد شامل سه سیستم مغزی- رفتاری است و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنشهای هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب میانجامد (فهیمی، علی مهدی، بخشیپور و محمود علیلو، 1390). این سه سیستم عبارتند از: 1- سیستم بازداری رفتاری (BIS)[56]، 2- سیستم جنگ/گریز (FFS)[57]، 3- سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)[58]. با توجه به نظریه گری (1982)، پایههای زیستی تکانشگری در سیستم فعالسازی رفتاری و اساس اضطراب در سیستم بازداری رفتاری قرار دارد (جکسون[59]، لوین[60]، فارنهام[61]، 2003).
از دیگر کسانی که نظریه آیزنک را مبنایی برای نظریه خود قرار دادند، مک کری و کاستا بودند. به نحوی که نظریه آنها یکی از کارآمدترین و جامعترین نظریههای مطرح شده در باب شخصیت است. آنها مفاهیم نظریه سه عاملی آیزنک را گسترش دادند و مدل 5 عاملی شخصیت که شامل روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه[62]، باوجدان بودن[63] و توافق[64] است را به وجود آوردند (باگبی[65]، کاستا، مککری و همکاران، 1999).
در ادامه واتسون و کلارک[66] (1991) مدل سه بخشی هیجان را مطرح کردند که متشکل از عاطفه مثبت[67]، عاطفه منفی[68] و برانگیختگی فیزیولوژیکی[69] میباشد. عاطفه مثبت پایین (نداشتن احساس لذت، بیعلاقگی، بیمیلی و …) به عنوان علامت اختصاصی برای اختلالهای افسردگی و عاطفه منفی نیز به صورت علامت غیراختصاصی در اختلالهای اضطرابی و افسردگی در نظر گرفته میشوند. سومین بخش این نظریه، عامل برانگیختگی فیزیولوژیکی، شاخص اختصاصی اضطراب میباشد (بخشیپور رودسری، دژکام، مهریار و بیرشک، 1383).
نظریه پرداز سرشتی دیگر کلونینجر (1986) است که مدل او، جنبههای ژنوتایپی شخصیت را بررسی میکند. در نظریه وی شخصیت متشکل از دو سازهی بنیادی سرشت و منش در نظر گرفته شده است که شامل 4 بعد سرشتی و 3 بعد منشی است. بخش سرشتی عبارتست از: آسیبپرهیزی[70]، نوجویی[71]، وابستگی به پاداش[72] و پشتکار[73]. ابعاد منشی به تفاوتهای فردی در مفهوم خود و روابط شیای اشاره دارد که منعکسکنندهی اهداف و ارزشهای فردی میباشد و شامل سه بعد خود راهبری[74]، مشارکت[75] و خود تعالی بخشی[76] میباشد (زوهر[77]، 2007؛ فریت، وان و هرینگن [78]، 2000؛ عبدالهزاده جدی، هاشمی نصرتآباد و بخشیپور، 1390).
در سالهای اخیر مدلی تحت عنوان مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) توسط لارا و همکاران (2012 الف) ارائه گردیده است که بسیاری از مفاهیم مطرح شده توسط آیزنک، گری، کاستا و مککری، واتسون و کلونینجر را در بر دارد. مدل AFECT تلفیقی از مفاهیم سرشت عاطفی و هیجانی میباشد که شامل ویژگیهای هیجانی خاص و ویژگیهای عاطفی کلی است. ویژگیهای هیجانی به عنوان سیستمی مرکب از فعالسازی، بازداری، حساسیت، مقابله و کنترل در نظر گرفته میشود. تعامل این ابعاد هیجانی مستقل یک الگوی رفتاری و خلقی ثابت را ایجاد میکند. سرشت عاطفی به 12 نوع دستهبندی میشود. افسردگی، اضطراب، بیتفاوتی (انواع درونی شده)، ادوارخویی، ملالت و بیثباتی (انواع بیثبات)، وسواسی، هیجانزدگی، سرحالی (انواع پایدار)، تحریکپذیری، بازداری زدایی و سرخوشی (انواع بیرونی) (فوسکالدو و همکاران، 2013).
در واقع، رویکرد سرشت عاطفی چشمانداز کلیتری از سرشت را فراهم کرده و چگونگی خلق و رفتار را در طول زمان نشان میدهد. به عنوان مثال، سرشت عاطفی ادواریخویی با نوسانات خلقی و واکنشهای عاطفی نامتناسب که فرض میشوند ناشی از تعاملات صفات هیجانی خاص از جمله حساسیت هیجانی، تمایل و خشم بالا در ترکیب با کنترل و مقابله پایین باشد، مشخص میگردد. لذا ارزیابی صفات هیجانی، ارزیابی ا دقیق و خاص را فراهم میکند در حالی که طبقهبندی انواع عاطفه بصورت مقولهای یک چشمانداز کلی از سرشت و خلق را ارائه میدهد که برای ارتباطات آسان میتواند مفید باشد (فوسکالدو و همکاران، 2013).
با توجه به این که مدل AFECT بیانگر صفات سرشتی مبتنی بر هیجانات و عواطف است میتواند بسیاری از اختلالهای روانپزشکی را از منظر بالینی و مبنا تبیین کند. این مدل مطرح میکند که در ابعاد عاطفی همچون وسواس، ملالت و هیجانزدگی میزان کنترل بالاست و به طور مثال در بعد افسردگی کنترل و مقابله پایین، حساسیت و بازداری بالا هستند و یا در سرخوشی بازداری پایین است اما، اراده و تمایل بالا میباشند. مدل AFECT قادر به تبیین بسیاری از اختلالات محور یک و دو راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی میباشد (لارا و همکاران، 2012 الف). از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی، اختلالات اضطرابی هستند. که این اختلالها با عوارض زیادی همراهند و اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم میباشند (کاپلان و سادوک، 1392).
اختلالهای اضطرابی به عنوان پنجمین طبقه تشخیصی در DSM- 5 مطرح شدهاند و اختلال اضطراب جدایی، لالی انتخابی، فوبی خاص، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی خاص)، اختلال وحشتزدگی، حمله وحشتزدگی (تصریح کننده)، آگورافوبیا، اختلال اضطرابی فراگیر، اختلال اضطرابی ناشی از مواد یا دارو، اختلال اضطرابی ناشی از سایر شرایط پزشکی، سایر اختلالهای اضطرابی مشخص و اختلال اضطرابی نامشخص را در بر میگیرد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). با توجه به سیر مزمن، شیوع بالا و همراهی اختلال اضطراب فراگیر با سایر اختلالهای روانشناختی، این اختلال به عنوان یکی از مهمترین اختلالهای ناتوانکننده برای بزرگسالان مطرح شده است (رومر و اورسیلو، 2002). اختلال اضطراب اجتماعی یکی از سه اختلال روانی شایع بعد از افسردگی اساسی و اعتیاد به الکل است (حسنوند عموزاده، شاعری و اصغری مقدم، 2013). همچنین با در نظر داشتن این نکته که اختلال وحشتزدگی و آگورافوبیا به تازگی در DSM-5به عنوان دو اختلال مجزا مطرح گردیدهاند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، در مطالعهی حاضر از میان اختلالهای طبقهی اضطرابی، به بررسی اختلالهای مذکور و اختلال فوبی خاص بر مبنای ابعاد مدل AFECT پرداخته خواهد شد.
به طور کلی، با توجه به این که هدف از ایجاد مدل ترکیبی سرشت هیجانی و عاطفی ارائه تعاریف روشنی از سلامتی و اختلالهای روانی است که بتوان این تعاریف را به آسانی در فعالیتهای بالینی به کار برد (لارا و همکاران، 2012 الف)، بنابراین، میتوان با شناسایی ابعاد هیجانی و عاطفی در اختلالهای اضطرابی و تمایز اختلالهایی که در یک طبقه قرار دارند، به درمان هر چه مؤثرتر این اختلالها پرداخت. با در نظر داشتن این نکته که مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) فاقد پیشینهی پژوهشی در جامعهی ایرانی است و ارزیابی از این مدل تاکنون صورت نگرفته است لذا، هدف تحقیق حاضر رسیدن به پاسخی برای دو سؤال پژوهشی زیر است:
– آیا ابعاد هیجانی و عاطفی مطرح شده در مدل AFECT در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است؟
– آیا مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای طبقه اضطرابی در جمعیت غیربالینی از برازش کافی برخودار میباشد؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
شخصیت یک کلیت روانشناختی است که ویژگیهای خاص انسانها را مشخص میسازد. به عبارت دیگر، نظریههای شخصیت بیاناتی در مورد ماهیت انسان هستند. نظریهپردازان شخصیت، دیدگاههای مختلفی پیرامون ماهیت انسان و تفاوتهای فردی مطرح کردهاند. در این راستا، دیدگاههای زیستشناختی و مبتنی بر هدف در مورد ماهیت انسان، بنیادی اساسی برای تفسیر شخصیت تدارک میبینند. نه تنها در شخصیت بلکه در روانشناسی، انسان به عنوان موجودی زیستی تلقی میشود. از این منظر، گسترش درکی روشن از ویژگیهای اساسی انسان و چگونگی بروز این ویژگیها در رفتار انسان، ضروری است (نعمت طاوسی، 1391). رگهها و ابعاد شخصیتی از مهمترین عوامل مداخلهگر در اختلالهای روانشناختی هستند. به منظور تبیین ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و مستعد بودن افراد در برابر اختلالهای روانشناختی، الگوهای نظری مختلفی مانند نظریه آیزنک و گری به کار گرفته شده است (متیوس و گلیلند، 1999).
در سالهای اخیر مدل AFECT به عنوان یکی از کوششهایی که ساختارهای زیربنایی شخصیت را مورد توجه قرار میدهد، جایگاه ویژهای در گسترهی روانشناسی پیدا کرده است. گسترش روزافزون پژوهشهای بینرشتهای در قلمرو علوم زیستی و روانی، ضرورت پرداختن به نظریههایی از این نوع را دو چندان میکند. توجه به مفاهیم این نظریه نه تنها تبیینهای جدیدی را در روانشناسی برجسته میسازد، بلکه چشماندازهای جدیدی را در حیطههای دیگر از جمله آسیبشناسی روانی و جسمانی، ترسیم میکند. در این مدل به جای شرح نشانهها و تشخیص اختلالها و جدا کردن آنها از یکدیگر، امکانی برای درک بیشتر نشانهها و اختلالها و فراوانی همپوشی و ارتباط آنها با یکدیگر فراهم میشود، بنابراین با استفاده از این مدل میتوان برخی از رگههای مهم شخصیت، که به آسانی در چهارچوب مدلهای پیشین قرار نمیگیرند را تبیین میکرد (لارا و همکاران، 2012 الف).
اضطراب بیماری نیست بلکه نشانهای برای وجود یک اختلال روانپزشکی و روانشناختی است، در واقع، درجه بهینهای از اضطراب وجود دارد که سبب عملکرد بهتر میشود (کاپلان و سادوک، 1392). اختلالهای اضطرابی عبارتند از اختلالهایی که در ویژگیهایی از ترس و اضطراب بیش از حد و اختلالهای رفتاری مرتبط مشترک هستند. این اختلالها از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند (کاپلان و سادوک، 1392)، بنابراین نیاز است تا ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. در این میان، با توجه به این که مدل AFECT در برگیرنده ی ابعاد هیجانی و عاطفی است که میتوانند در مورد انواع اختلال های روانی به کار گرفته شوند لذا میتوان از این مدل برای بررسی ابعاد این اختلالها استفاده کرد. این در حالی است که پژوهشی در زمینهی چگونگی ارتباط ابعاد مطرح شده در این مدل با این اختلالها صورت نگرفته است.
از این رو در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود که مدل AFECT شرح داده شده و برازش آن در جامعه دانشجویان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت این نتیجه حاصل شود که آیا ابعاد بیان شده در مدل AFECT در جامعهی ایرانی نیز شناسایی میشوند و این که نشان داده شود اختلالهای اضطرابی شامل، اختلال فوبی خاص، وحشتزدگی، اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا با توجه به این مدل کدام ابعاد را در بر گرفته و آیا طبقهبندی آنها به چند اختلال مجزا درست بوده یا با یکدیگر همپوشی دارند؟ در مجموع، با توجه به مطالب ذکر شده در بالا میتوان چنین استنباط نمود که مدل (AFECT) با ارائهی دیدگاه یکپارچهای از ساختارهای ذهنی و کمک به درک ارتباط بین سیستمهای هیجانی/ شناختی با اختلالهای روانی، میتواند ابزاری مفید برای مطالعهی سرشت، هم در زمینههای بالینی و هم پژوهشی فراهم کند.
4 -1 اهداف پژوهش
1- 4 -1 هدف کلی: بررسی نقش مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای اضطرابی بر مبنای DSM- 5
2-4-1 اهداف اختصاصی
– تعیین اعتبار و پایایی[79] مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی در جامعهی ایرانی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال آگورافوبیا.
5 -1 سؤالات پژوهش
با توجه به فقدان پیشینهی پژوهشی خارجی و داخلی در این زمینه، نمیتوان در مورد ارتباط مدل AFECT با اختلالهای طبقهی اضطرابی فرضیهای مطرح ساخت. لذا در مطالعهی حاضر، سؤالات پژوهشی مطرح گردیده است:
1- آیا مدل AFECT در جامعهی ایرانی از اعتبار و پایایی قابل قبول برخوردار است؟
2- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص رابطه وجود دارد؟
3- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص را دارند؟
4- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی رابطه وجود دارد؟
5- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی را دارند؟
6- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر رابطه وجود دارد؟
7- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر را دارند؟
8- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی رابطه وجود دارد؟
9- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی را دارند؟
10- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا رابطه وجود دارد؟
11- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال آگورافوبیا را دارند؟
6-1 متغیرهای پژوهش
در تحقیق حاضر، مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) با 6 بعد هیجانی و 12 بعد عاطفی به عنوان متغیرهای پیشبین و اختلالهای اضطرابی (فوبی خاص، اختلال وحشتزدگی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا) به عنوان متغیرهای ملاک بررسی شدهاند.