از جمله بخش های اقتصادی که توانسته است به عنوان یک صنعت پاک و مقرون به صرفه ایفای نقش کند، صنعت گردشگری است. این صنعت ضمن ارز آوری بالا ، جایگاه ویژه ای در رونق اشتغال و درآمد داخلی دارد . در نتیجه هر ساله بر تعداد گردشگران و باز دیدکنندگان افزوده شده و کشورهای مختلف با استفاده از برنامه ریزی های استراتژیک بازاریابی خود سعی دارند از این تعداد سهم بیش تری را به خود اختصاص دهند. براساس آخرین آمار و اطلاعات ، تعداد گردشگران در سال 2007 به 900 میلیون رسیده است و در شش ماهه اول سال 2008 از مرز 925 میلیون نفر گذشته است (سازمان جهانی گردشگری، 2008).
اقدامات هدفمند برای توسعه در بسیاری از کشورهای جهان همراه با انتخاب راهبرد ایجاد مراکز رشد و توسعه بوده است. دلیل عمده این انتخاب، تجمع امکانات بالفعل و ایجاد هماهنگی بخشها در نقطه جغرافیایی مناسب است. مرکزیت مکانی، سطح بالای ارتباطات، تجمع امکانات، منابع طبیعی و جمعیت حوزه نفوذ باعث ارجحیت یک نقطه در تبدیل شدن به مرکزیت رشد و توسعه است که از نتایج آن افزایش سریع جمعیت و تنوع فعالیتها است (معصومی اشکوری، 1385)
از طرفی با توجه به رویکردها و مباحث جدید توسعه،و برنامه ریزی های استراتژیکی بازاریابی کشورها و بحث توسعه پایدار در سطوح مختلف جغرافیایی، مطرح و رونق دوچندان یافته است. در این بین توسعه پایدار شهرها، در واقع یک مرحله از تکامل اجتماعی و اقتصادی انسانها است که منشا آن، لزوما توسعه اقتصادی است؛ با توسعه اقتصادی در یک منطقه، میتوان شاهد توسعه در دیگر بخشها نیز بود. از دیگر سو، صنعت توریسم یکی از بزرگترین منابع رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در منطقه است و رشد سریع آن تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. این صنعت با ویژگی های خاص خود، صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود (پورمحمدی، 1390)
دراین میان شهر کرمانشاه با توجه به قابلیتهای اقلیمی که در کشور دارد می تواند در این بخش نقش قابل توجهی را ایفا نماید ، البته در این روند نباید تنها به صرف بالا بردن تعداد خام گردشگران توجه کرد بلکه هدف ، بهره مندی اقتصادی با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی بیش تر از حضور گردشگران است. به همین منظور ، اولین اقدم برای تعیین میزان تأثیر گذاری این حضور ، ارزیابی کارایی نهادها ، مؤسسات و … ذی مدخل در این امر می باشد. بنابراین، توجه به این مقوله مهم بسیار حائز اهمیت بوده و تحقیق در این راستا ضرورت می یابد. گردشگری در استان کرمانشاه و رفع موانع و محدودیتهای برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی آن می تواند یکی از گزینه های مناسب برای کسب درآمد و ایجاد شغل و ایجاد تغییرات مثبت در درآمد زایی این استان در نظر توسعه گردشگری گرفته شود .
لذا مسئله اصلی این پژوهش چگونگی طراحی و تودوین الگوی برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی برای توسعه صنعت توریسم استان کرمانشاه می باشد.
صنعت گردشگری نقش مهمی در ترغیب سرمایه گذاری در زیرساخت ها، ایجاد درآمد برای دولت و اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم در سراسر دنیا داشته است. امروزه جذب گردشگران خارجی به رقابتی فزاینده در بین نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل شده است. زیرا این صنعت، نه تنها در پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی نقش دارد، بلکه صنعتی است پاکیزه و عاری از آلودگی و در عین حال ایجادکننده مشاغل جدید. گردشگری برای کشورهای دارای جاذبه های جهانگردی نظیر ایران می تواند به مهم ترین منبع کسب درآمد ارزی تبدیل شود. مشروط بر اینکه برنامه ریزی صحیح و همه جانبه توأم با آینده نگری برای آن تنظیم و اجرا شود. این صنعت همچنین می تواند جایگزین اقتصاد تک محصولی، یعنی درآمد نفتی گردد (پورمحمدی، 1390 ). بخش توریسم نه تنها باعث ایجاد اشتغال در داخل خودش، بلکه در بخشهای دیگر به طور غیرمستقیم شامل خدمات اقتصادی، خرده فروشی و مخابرات می شود. توریسم تأثیر مثبتی بر اشتغال و درآمد شهرها دارد، ولی وسعت تغییرات در سطح شهر مسلماً به ویژگیهای خاص هر شهر باز خواهد گشت. گردش مالیای که توریسم در شهر ایجاد می کند، برای مردم شهر به علت درآمد مستقیم، سهولت در مشغول به کار شدن و مقاومت در برابر رکود اقتصادی نتیجه بهتری دارد تا سایر اشتغالها (هنرپرور، 1389)
به استناد تعاریف سازمان جهانی جهانگردی، پیش نیاز توسعه ی پایدار گردشگری، تلفیق و هماهنگی اهداف اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی است . این امر متضمن تامین منافع درازمدت جامعه میزبان، گردشگران میهمان و حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی و مهمتر از همه بر نامه ریزی استراتژیک است. از این نظر، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری یک فعالیت فرابخشی است که رویکردی جامع نگر و به هماهنگی بخش ها ی مختلف مرتبط نیاز دارد (حاجیلویی و همکاران، 1387 ).
اگر کشور ایران با توجه به قابلیتها و پتانسیل های فراوان خویش بتواند تنها 5% از این مسافران را جذب نماید ، درآمد ایران بالغ بر 8/12میلیارد دلار خواهد بود ، که این مبلغ چیزی در حدود درآمد حاصل از فروش نفت در طول یک سال است (مدهوشی و ناصرپور، 1382)
این پژوهش در این راستا ضرورت می یابد که گردشگری در استان کرمانشاه می تواند یکی از گزینه های مناسب برای کسب درآمد و ایجاد شغل و ایجاد تغییرات مثبت در درآمد منطقه در نظر توسعه گردشگری گرفته شود .
برون سپاری به عنوان یکی از ابزارهای توسعه سازمانها و ارتقای بهره وری در قالب کوچک سازی درسالهای اخیر موردتوجه مدیران و مسئولان سازمانها قرار گرفته و به صورتهای مختلف به اجرا درآمده است. اما تاکنون موضوع برون سپاری غالباً به صورت کلی ارائه شده و موردارزیابی قرار می گرفته است و الگوی مشخصی جهت برون سپاری خدمات ارائه نگردیده است، در این پایان نامه ، ابتدا مشخصه های مختلف خدمات باتوجه به جدیدترین مطالب منتشر شده موردبررسی قرار گرفته و سپس یک مـدل استراتژیک جهت برون سپاری خدمات ارائه خواهد شد. این مدل استراتژیک که بــر مشخصه های خدمت تاکید دارد به گونه ای طراحی خواهد شد که در ضمن سادگی نگاهی فراگیر به موضوع داشته باشد و برای راهنمایی مدیران مفید واقع گردد. در این پایان نامه ، پس از ارائه مدل و توضیح درمورد ارتبــــاط متغیرها با یکدیگر نحوه پیاده سازی مدل در شرکت صنعتی، معدنی گل گهر سیرجان و همچنین نتایج حاصل از آن به اختصار بیان خواهد شد.
در این پایان نامه، چارچوبی مفهومی مطــرح خواهد شد که ازطریق آن می توان تصمیم گرفت که چه فعالیتهای خدماتی باید برون سپاری شود چه فعالیتهای خدماتی باید در خود سازمان انجام پذیرد.
موسسه (برون سپاری) (OUTSOURCING) در یک سری از مطالعات خود با بررسی بیش از ۱۲۰۰ شرکت به منظور درک صحیح از اینکه چرا شرکتهـــا فعالیتهای خود را برون سپاری می کنند بــه این نتیجه رسید که ۱۰ مزیت بالقوه درنتیجه استفاده از برون سپاری وجود دارد که عبارتند از: (OUTSOURCING INSTITUTE WEB PAGE ۱/۲۳/۹۶)
1- افزایش تمرکز شرکت بر یک فعالیت خاص؛ 2-قابلیت دسترسی در سطح جهانی؛3-دردسترس قرارگرفتن وجوه سرمایه؛ 4-تسریع در کسب مزایای ناشی از تجدید ساختار؛5-تقسیم ریسک؛6-آزادکردن منابع برای دیگر اهداف؛7-تزریق وجوه نقد به شرکت؛8-کاهش و کنترل هزینه عملیات؛9-دسترسی به منابع (غیرداخلی)؛10-مدیریت وظایف مشکل یا کنترل ناپذیر.
در حالی که ممکن است برخی از این موارد همزمان مطرح باشند به طورکلی آنها می توانند سود برون سپاری را نشان دهند. موارد فوق نه تنها سود ناشی از برون سپاری را درکاهش هزینه نشان می دهند بلکه در برخی موارد ممکن است اهمیت آنهــا مهمتر از کاهش هزینه ها باشد.
استفاده از برون سپاری در بخش خدمات بحث روز دو دهه گذشته بود ، که نشان داد این موضوع یک ابزار کاربردی مناسب برای مدیریت جهت تغییر سازمانها در جهان رقابتی می باشد . اما تحقیقات آکادمیک اندکی در این زمینه وجود دارد .
[ Fortune , (1996) ” Managing outsourcing Alliances” , dt . 10/14/96 ]
هدف این مطالعه پلی است میان فضای خالی تحقیقات و تشخیص و شناسایی یکی از مسائل مربوط به برون سپاری در بخش خدمات و عبارت است از :
چطور یک شرکت تصمیم بگیرد که چه فعالیت خدماتی را برون سپاری نماید ؟
این پایان نامه شناسایی موضوعات مرتبط با این موضوع را در بر گرفته است .
یکی از مشهورترین چهارچوبها در گذشته برای آزمایش و تصمیم گیری جهت “ساخت یا خریدن ” (Make or Buy) تجزیه و تحلیل هزینه معامله (TCA) بوده است .
با توجه به مشخصات ذاتی خدمات که عبارتند از : ناملموسی (Intangibility) ، تفکیک ناپذیری(Inseparability) ، ناهمگنی (Heterogeneity) ، فنا پذیری (Heterogeneity) و نیز بعلت طبیعت منحصر بفرد «محصول » و «تحویل» در چهارچوب های موجود تصمیم گیری «ساختن یا خریدن » باید تجدید نظر صورت گیرد .
تعامل بین خریداران و فروشندگان در مدت طولانی با دید ارتباط بازارهای مجزا بر اساس داد و ستد صورت می گرفته است . در چند سال اخیر اهمیت توسعه ارتباطات پویا بین خریداران و فروشندگان جای خود را باز کرده است . اما مطالعات در این زمینه با این بینش محدود صورت می گیرد که ترجیح می دهد در موقع استفاده از مکانیزمهای مبادله نسبی از مکانیزمهای مبادله مجزا استفاده نماید .
در این مطالعه یک چهارچوبهای مفهومی مطرح می شوند و به این تصمیم گیری کمک می کنند که چه فعالیتهای خدماتی باید برون سپاری شود و چه فعالیتهای خدماتی باید در خود شرکت انجام پذیرد . با توجه به روند افزایشی بودجه اختصاص یافته به امور پیمان کاری و قراردادی در شرکت معدنی و صنعتی گل گهر سیرجان در چندسال گذشته میتوان نتیجه گرفت که شتاب استفاده از برون سپاری افزایش یافته است . اما هیچگاه نتایج حاصل از این برون سپاری ها بررسی نشده است . لذا برای برطرف کردن این ابهام ، مطالعه چهارچوبی جهت تصمیم گیری برون سپاری از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است . امروزه با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی ارتباطات ، استفاده از برون سپاری در سطح جهانی برای ارائه خدمات با کیفیت بهتر به مشتری مد نظر کارفرمایان قرار گرفته است . به عبارت دیگر بحث جهانی شدن برون سپاری از اهمیت خاص برخوردار است . اما بدلیل عدم چهارچوبی مشخص در تصمیم گیری برون سپاری ، استفاده از آن همواره موفقیت آمیز نبوده است که این خود دلیلی بر اهمیت و ضرورت موضوع مورد تحقیق می باشد . در این ارتباط به خلاصه 3 مقاله از مجلات معتبر علمی اشاره شده است :
پرسش اصلی تحقیق (مساله تحقیق) : موضوع مهمی که برای دست اندرکاران تجارت در استفاده از برون سپاری مطرح است آن است که چطور یک شرکت تصمیم بگیرد چه فعالیتی را برون سپاری کند و چه فعالیتی را خود انجام دهد؟
قلمرو زمانی تحقیق
پژوهش حاضر ، پس از تصویب ، در اواخر شهریور سال 1391 آغاز و تا پایان اسفند 1391 ادامه یافت.
قلمر مکانی تحقیق
این قلمرو با توجه به ویژگی های تحقیق حاضر به طور اخص واحدهای ستادی شرکت معدنی و صنعتی گل گهر(واقع در شهر سیرجان ) را در بخش خدمات عمومی و ارکان تابعه شرکت معدنی و صنعتی گل گهر (طرح های توسعه ) را در بخش خدمات طرحهای توسعه را در بر می گیرند .
قلمرو موضوعی
قلمروی موضوعی ، بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری ” برون سپاری ” در دو بخش خدمات عمومی و خدمات طرحهای توسعه (فولاد) می باشد .
در این تحقیق از واژه “برون سپاری” بجای outsourcingاستفاده شده است .
1 Transaction Cost Analysis
2 Interaction
3 Relational Exchange Mechanisms
4 Discrete Exchange Mechanisms
درسال های اخیر توجه زیادی به استفاده از استراتژی های مؤثر دانش برای حمایت از فرایندهای مدیریت دانش در سطح سازمانی شده است؛ درحالی که توجه ناچیزی به انتخاب و اجرای چنین استراتژی هایی در سطح واحدهای سازمانی که نقش تعیین کننده و حیاتی را در فرایند مدیریت دانش (کسب، خلق، انتقال و به کارگیری دانش) ایفا می کنند، شده است. همچنین از آنجا که واحدهای سازمانی در نوع و ماهیت وظایف، فرهنگ حاکم بر فضای آنها و همچنین تکنولوژی مورداستفاده در آنها با همدیگر متفاوتند، طبیعی است که شیوه پردازش دانش آنها متفاوت است و باید با نوع فعالیت و ساختارشان هماهنگ باشد. بیشتر شرکت ها و سازمان ها بدون توجه به این مسئله که واحدهای مختلف کاری با توجه به نوع و ماهیت وظیفه ای که دارند نیازمند سبک ویژه ای برای پردازش دانش خود هستند، صرفاً یک سبک و استراتژی کلی را در همه واحدهای کاری خود به کار می گیرند که این مسئله منجربه بروز مشکلات و ضررهای جبران ناپذیری برای
سازمان ها می شود که از جمله آنها می توان به ریزش دانش شرکت در اثر خروج سرمایه های فکری و دانشی، افت سطح یادگیری سازمانی، کاهش سرعت تصمیم گیر ی، کاهش سرعت پاسخ گویی به خواسته ها و تغییرات محیطی و در نتیجه کاهش بهره وری و سودآوری که به منزله ی مهم ترین هدف شرکتها محسوب می شود اشاره کرد(سرلک و همکاران، 1391).
برخلاف سرمایه گذاری های زیادی که شرکتها و سازمان ها مانند شرکت بیمه ایران درجهت مدیریت مؤ ثر دانش و حفظ سرمایه های فکری در سازمان داشته اند اما عدم استفاده از سبک مناسب پردازش دانش در واحدهای کاری منجربه از دست رفتن این سرمایه گران بها شده است.
در سال های اخیر دانش به منزله ی یکی از مهم ترین منابع استراتژیک شرکت ها و سازمان ها به شمار می آید. رشد، توسعه و بقای مستمر آنها در عرصه های رقابتی به پردازش و مدیریت صحیح سرمایه های دانشی و همچنین چگونگی به کار گیری آن برای ایجاد ارزش در سازمان بستگی دارد. امروزه دیگر دوران به کار گیری شیوه های سنتی مدیریت پایان پذیرفته و چشم اندازهای جدیدی تحت عنوان ” سازمان های دانشی” و”اقتصاد های مبتنی بر دانش ” در حیات سازمان ها ظهور کرده اند. سازمان های دانشی که در آنها افراد چگونگی با هم آموختن را یاد می گیرند و هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. همچنین اقتصاد های مبتنی بر دانش که در آن برخلاف اقتصادهای سنتی که به سرمایه و نیروی کار اهمیت داده می شد ، سرمایه های فکری یا سرمایه های دانشی که مجموعه هایی از مهارت ها، تجربیات، استعدادها و قابلیت های کارکنان یک سازمان است؛ بیشترین اهمیت را داشته و دانش است که برای سازمان ایجاد ارزش کرده، موجب رشد و پیشرفت سازمان ها می شود. از این رو ضرورت دارد که در این تحقیق عوامل موثر بر سبک پردازش دانش در واحدهای کاری شرکت بیمه مورد مطالعه قرار گیرد.
1- 4- 1. هدف اصلی
هدف کلی این پژوهش کمک به سازمان ها، به ویژه شرکت بیمه ایران در جهت موفقیت در پردازش صحیح دانش به وسیله انتخاب یک استراتژی مناسب در سطح واحدهای کاری خود است. افزون بر این، اهداف زیر در این پژوهش دنبال می شود:
1- 4- 2. اهداف فرعی
امروزه نقش اطلاعات درتصمیم گیری بموقع ومناسب، تردید ناپذیراست و به همین دلیل ازاطلاعات به عنوان قدرت یاد می شود (مرادی، کیمیافر، ستایش، 2008). ساختمان قابلیت های فناوری اطلاعات سازمان، با معرفی نظارت فناوری و با ارزیابی بلوغ فناوری اطلاعات پشتیبانی می کند.
پیشرفت فناوری دردهه های اخیر، پدیده های جدیدی را به وجود آورده است که بررسی آ نها با استفاده ازالگوهای مناسب می تواند به شناخت بهترآنها کمک نماید.در همین رابطه یکی ازمناسب ترین الگوهای نظری برای درک ارتباط میان فن آوری، افراد و جامعه، هماناالگوی انتشار نوآوری راجرز است.این الگو، دو مرحله نوآوری و پیاده شدن فن آور یهای جدید دریک سازمان را مورد بحث قرار می دهد(حاجی کرمی و عزیزی، 2009 ) . قابلیت های فناوری اطلاعات یکی از قابلیت های بحرانی شرکت که ممکن است به عملکرد بهترکمک کند( ماتا و همکاران، 1995) فن آوری اطلاعات، ارتباطات، اطلاعات و به اشتراک گذاری دانش، تبادل درون سازمانی و فرآیندهای یادگیری سازمانی، که زیر بنای فرآیندهای نوآوری است (کربونارا، 2005) را بهبود می بخشد.
نوآوری در دیدگاه های مختلف با توجه به تجزیه و تحلیلی که مورد استفاده قرار گیرد، تعریف می شود(وست و فار،1990) در نمایش معاصر در اقتصاد، نوآوری به عنوان یکی از مهمترین و درک عوامل مهم را در بقا، رشد و رقابت از شرکت قادر می سازد. علاوه بر این، ادعا شده است که در بلند مدت، نوآوری تنها راه موثر است رقابت در بازار است. (سیمون،2009 ) نوآوری در یک سازمان شامل پیاده سازی ایده هایی است برای تجدید ساختار و یا صرفه جویی در هزینه ها ، بهبود ارتباطات ، فن آوری های جدید برای فرایندهای تولید ، سازمانی با ساختار جدید است.(مارتینز، 2000) .
نوآوری بر اساس نوآوری بهره وری و اثربخشی نوآوری اندازه گیری می شود. بهره وری نوآوری اشاره به تلاش های انجام شده برای رسیدن به درجه ای از موفقیت و اثر نوآوری اشاره به درجه موفقیت نوآوری است (نسوشن و مووندا ، 2008 ) نوآوری به عنوان توضیح داده به معرفی “ ظرفیت برخی از فرآیند جدید، محصول، یا ایده در سازمان” (هالت و همکاران 2004 ) و نشان دهنده تمایل شرکت را به تعامل و حمایت از ایده های جدید، اخبار، تجربه، خلاق و فرآیندهای است که ممکن است در محصولات جدید، خدمات و فرایندهای تکنولوژیک باشد (لامپکین و دس 1996) .
از لحاظ بررسی ارتباط بین توانمندسازی کارکنان و نوآوری، برخی از روابط مهم غیر مستقیم باید به حساب گرفته شوند . ارتباطات باز و قابل اعتماد، به اشتراک گذاری دانش، تمرکز زدایی، استقلال شغلی بالا، آزادی در تصمیم گیری چه کار را انجام و یا چگونه آن را انجام دهد، و حس کنترل بر کار و اندیشه، یکی از عناصر کلیدی هستند هم در پرورش نوآوری (احمد، 1998) و هم در روند توانمندسازی کارمندان (هونولد، 1997؛ منون، 1999).
تمرکز مانع توانمندسازی و نوآوری است (پراکاش و گوپتا،2008؛ منون ،1999) . علاوه بر این، ابتکار و خلاقیت ابعاد کلیدی توانمندسازی هستند (پیتر و همکاران،2002 ) که نقش بسیار مهمی در رفتار نوآورانه بازی می کنند (اسکات و بروس، 1994). اغلب محققین بر این باور بودند که ظهور دانش به عنوان عامل تعیین کننده رشد و رقابت پذیری در بازارهای جهانی ، احتمالا به تخریب هر چه بیشتر جایگاه موسسات کوچک و متوسط در سیاستگذاری های توسعه خواهد انجامید. خرد غالب بر این باور بود که افزایش جهانی
شدن موجب خواهد شد محیط برای کسب و کارهای کوچک نا مناسبتر شود ( ورنون، 1970) . از طرفی نباید نقش شرکت های دانش بنیان را در موتور توانمندی کارکنان سازمان را نادیده کرفت. شرکتهای دانش بنیان به طور معنی داری اشتغال را افزایش می دهد ؛ رشد بهره وری را تسریع می کند ؛ در ایجاد نوآوری و فرآیند تجاری سازی آنها نقش قابل انکاری دارد و در مجموع از مهمترین توضیح دهنده های رشد اقتصادی است. ماهیت دانش به عنوان یک منبع اقتصادی دارای تفاوت جوهری با زمین ، کار و سرمایه است . در اقتصادی که دانش مزیت رقابتی آن را رقم می زند ، شرکتهای دانش بنیان جایگاه حیاتی خواهد داشت (صنوبر،1387).
1 – 3 – اهمیت و ضرورت مطالعه
امروزه نوآوری در بالای لیست توجهات شرکت ها و مقامات برای توسعه نوآوری باشد به چند دلیل: نوآوری به نظر می رسد راه حلی برای برخی از چالش های مهم جهانی به عنوان تغییر آب و هوا ، نیاز به محدود کردن مصرف انرژی سوخت فسیلی و بحران اقتصادی جهانی باشد ) کوک و همکاران، 2011).
با توجه به اهمیت این موضوع و این که بزرگترین چالش عصر حاضر بر مفاهیم ارزشمندی چون تکنولوژی و ضرورت توجه بشریت به بودن و ماندن در چنین تغییرانی ، توانمندسازی و نوآوری را بر دوش خود به ارمغان می آورد.
برای اجرای عملکرد بهتر و مطلوب در خلق نوآوری ، فاکتورهایی را در این مطالعه در نظر گرفته شده که می بایست به آنها توجه نمود . این فاکتورها ، استفاده از توانمندسازی کارکنان که نقش مهمی در رفتارهای نوآورانه بازی میکند ، و به سبب آن موجب ابتکار و خلا قیت در سازمان ها میشود و نیز قابلیت های فن آوری اطلاعات که می تواند به عنوان تعریف یک راه استراتژیک برای توسعه قابلیت های فن آوری اطلاعات ، از قبیل دانش فن آوری ، یکپارچه سازی فناوری اطلاعات با استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات در ارتباطات داخلی است ، مورد بررسی و تحقیق قرار خواهند گرفت .
1 – 4 – هدف پژوهش
امروزه نوآوری به عنوان یک چالش مهم و حیاتی در سازمان ها و شرکت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که کانون توجهات شرکت ها و سازمان ها را به خود معطوف کرده است . توجه به این امر می تواند در پیشبرد عملیات سازمانی و توجه به نیازهای جدید را مرتفع سازد .
هدف از این پژوهش تاثیر قابلیت های غناوری اطلاعات و توانمندسازی بر نوآوری و اثراتی که این متغیرها بر نوآوری خواهند داشت، بررسی و مطالعه می شود . در این پژوهش ، قابلیت های فن آوری را با ابعاد دانش فن آوری ، یکپارچه سازی فناوری اطلاعات با استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات در ارتباطات داخلی و توانمندسازی کارکنان را با رسمی سازی ، تمرکز و جو توانمندسازی و تاثیر این عوامل را بر نوآوری خواهیم سنجید.
یافته های تحقیق برخی مطالعات صورت گرفته داخلی و خارجی ، تاثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر نوآوری و همچنین تاثیر توانمندسازی بر نوآوری را در پژوهش های خود به اثبات رسانده اند ، ولی در بین این مطالعات ، پژوهشی که تاثیر قابلیت های فناوری اطلاعات و توانمندسازی بر نوآوری باشد ، یافت نشد و برای تاثیر ابعاد فناوری اطلاعات و نیز توانمندسازی بر ابعاد مورد تاکید نوآوری آورده شده در این پژوهش، بررسی می شود .
. Martins, E.C.& Terblanche, F.(2003)
. Johnnessen, Jon-Arild; Olsen, Bjorn& Lumpkin, G.T.(2001)
. Alegre, Joaguin; Lapiedra, Rafael& Chiva, Richard(2006)
. Urabe, K. (1988)
. Cumming, Brian S.(1998)
. Mata,)1995(
. Carbobara,)2005(
. West MA, Farr JL,)1990(
. Simon,)2009(
. Martinez,)2000(
. Nasution H,and Mavonda FT,)2008(
.Hult,)2004(
.Lumpkin and Dess,)1996(
. Ahmad,(1998)
. Honold,(1997)
. Menon,(1999)
. Prakash,Y and Gupta,(2008)
. Petter,(2002)
. Scott,S.G. and Bruce,(1994)
.Vernon,(1970)
. Cooke P,(2011)
سازمانها مجموعههایی متشکل از منابع انسانی، مادی و مالی هستند که به طور هماهنگ برای نیل به اهداف مشخصی فعالیت میکنند (ممی زاده،1373، 75) به عبارت دیگر فرهنگ تکتک افراد تشکیلدهنده سازمان، نقش بسیار مهمی در شکلدهی فرهنگ یک سازمان بازی میکند چرا که نیروهای انسانی شاغل در سازمان محیطهای سازمانی را شکل میدهند. محیط، نوع و نحوه اتخاذ و اجرای راهبردها، خطمشیها، قوانین و روشها را در سازمان تعریف میکند و لذا به طور غیرمستقیم نیروی مهم و موثری در شکل دادن به فرهنگ سازمان است.(حقیقی،1380)
یکی از مشکلات اساسی بر سر راه کارایی و اثربخشی سازمانها، مسائل ساختاری است. ساختار سازمانی متغیر تعیینکننده در سازمانهاست که به عنوان چارچوبی از پیچیدگی وظایف، میزان رسمیت قوانین و مقررات و تمرکز در امتیازات و الگوی روابط رسمی که لازمه تحقق وظایف و اهداف سیستم است (میرسپاسی ،1376) تعریف شده است. ساختارهای موجود در اکثر سازمانهای ایرانی بهطور سنتی طراحی شدهاند، این ساختارها با وظایف فعلی و شرایط محیطی آنها سازگاری ندارند و بعضاً به ابعاد انسانی و انگیزشی نیروی کار نیز توجهی ندارند که سازمان صدا و سیما نیز از این قاعده مستثنی نیست. مطالعه رابطه بین ابعاد ساختاری سازمان با عوامل تأثیرگذار بر آن همواره مورد توجه پژوهشگران علم سازمان و مدیریت بوده است.
در مطالعات سازمان، از ابعاد ساختار با عنوان عوامل ساختاری مشتمل بر رسمی بودن، تخصصی بودن، داشتن استاندارد، سلسله مراتب اختیار، پیچیدگی، متمرکز بودن، حرفهای بودن و نسبتهای پرسنلی (دفت، 1377،28) یاد شده؛ و از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سازمانی با عنوان عوامل محتوایی شامل اندازه، تکنولوژی، محیط، اهداف و استراتژی و فرهنگ سازمان (دفت، 1377،28) نام برده شده است.
همانگونه که مطرح شد فرهنگ سازمان یکی از عوامل اثر گذار بر ساختار سازمانی می باشد.
فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیتشناسان، جامعهشناسان و اخیراً روانشناسان و حتی اقتصاددانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریهها و تحقیقات زیادی را بهوجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفتهاند. با بررسی که توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی بهعنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است. بهطوریکه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که موفقیت کشور ژاپن در صنعت و مدیریت یکی از علل مهم توجه آنها به فرهنگ سازمانی است.
فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترک بر رفتار و اندیشۀ اعضای سازمان اثر میگذارد و میتوان نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسیترین زمینههای تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینکه برنامههای جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه میکند از اینرو هدف این برنامهها تغییر و تحول فرهنگ سازمان به عنوان زیربنا به بستر تحول است.(رابینز،1376)
در تقسیمبندی ابعاد ساختاری تعدادی از دانشمندان علم سازمان و مدیریت (رابینز ، 1379،22) بر سه بعد مهمتر یعنی پیچیدگی، رسمیت و تمرکز تأکید دارند.
از نظر محقق ساختار سازمانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساختاری بسیار فربه است که با وجود رشد بیاندازه آن هنوز دارای کاستیها و نواقصی میباشد که این امر موجب کاهش اثر بخشی و ضعف در عملکرد پرسنل و درخواست تغییرات ساختاری مکرر شده است و از آنجا که در تئوریها مطرح شده، یکی از عوامل اثر گذار بر ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی می باشد لذا این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختاری انجام شده است و در این تحقیق پژوهشگر در پی پاسخ به این سوال است که آیا بین فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختاری در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ارتباط معنیداری وجود دارد؟
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
همگنی و تناسب بین فرهنگ داخلی سازمان و ساختار سازمانی از دیرباز به عنوان یک ضرورت مطرح بوده است. حیات و ممات یک سازمان مرهون دستیابی به اهداف آن سازمان است و دستیابی به اهداف سازمان و اثربخشی سازمانی بدون توجه به ساختار آن سازمان و طراحی یک ساختار مناسب برای آن امکانپذیر نیست و تناسب ابعاد ساختاری سازمان یعنی سه بعد ساختاری مهمتر رسمیت، تمرکز و پیچیدگی با فرهنگ سازمانی به منظور دستیابی به اهداف سازمان امری بدیهی بوده و یک عامل مهم در موفقیت سازمانها تلقی میشود. سازمانها تحت تأثیر عوامل محتوایی همچون اهداف و استراتژی، محیط، اندازه و بزرگی و فرهنگ سازمان مدام مجبور به تجدید ساختار خود هستند و ساختاری که امروز برای سازمان طراحی میشود برای سایر سازمانها یا زمانها مناسب نخواهد بود؛ مناسب بودن یا نبودن یک ساختار تابعی است از عوامل محتوایی که یکی از مهمترین این عوامل محتوایی همان فرهنگ سازمان است با بهرهگیری از نتایج این تحقیق میتوان به برنامهریزان و عوامل سازماندهی در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در انتخاب ساختار متناسب با فرهنگ سازمانی در جهت تحقق اهداف سازمان یاری رساند و متعاقباً با شناخت فرهنگ سازمانی و نقش آن در ایجاد هرگونه تغییر موفقیتآمیز در سازمان، زمینهساز تغییرات شگرف در این سازمان شد.
.Daft