. 130
1-5- مروری کلی بر پژوهش… 130
2-5- خلاصهای از نتایج و یافتههای پژوهش… 132
1-2-5- بخشبندی افراد بر اساس مناسبتها 132
2-2-5- نتایج میانگین رتبه اهمیت مناسبتها و کانالها 135
3-2-5- نتایج فراوانی پیامها از دیدگاه مشتریان. 138
4-2-5- پیشنهادات اجرایی برای بانک.. 140
5-2-5- محدودیتهای تحقیق. 144
6-2-5- پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی. 144
منابع و ماخذ. 145
پیوست.. 151
فهرست جداول
جدول1-1- مناسبتهای نوشیدنیها از سال 1998- 2008 درکشورهای اروپایی و امریکا 9
جدول1-2- خلاصهای از مفاهیم. 19
جدول2-2- دستهبندی مناسبتها 20
جدول3-2- مزایا و معایب بازاریابی رویدادی.. 34
جدول4-2- طبقهبندی مشتریان در بانک ولز فارگو. 48
جدول 5-2- بخشبندی مشتریان براساس مناسبتهای نوشیدنیها 52
جدول 6-2- خلاصهای از مطالعات انجام شده 69
جدول1-4- پراکنش جنسیتی مشارکت کنندگان در مصاحبه. 93
جدول 2-4- پراکنش سنی مشارکت کنندگان در مصاحبه. 93
جدول 3-4- پراکنش تحصیلی مشارکت کنندگان در مصاحبه. 94
جدول 4-4- پراکنش شغلی مشارکت کنندگان در مصاحبه. 95
جدول 5-4- مناسبتهای شناسایی شده 95
جدول6-4- مناسبتها بر اساس متغیرهای جمعیتشناختی. 96
جدول 7-4- مناسبتهایی که در آن هدیه گرفته یا داده شده 97
جدول8-4- نوع هدیههای مبادله شده در ایام مناسبتها 98
جدول 9-4- انواع کانال های ارتباطی استخراج شده از مصاحبه. 98
جدول10-4- وضعیت کانالها براساس متغیرهای جمعیتشناختی. 99
جدول11-4- پراکنش جنسیتی پاسخ دهندگان به پرسشنامه به تفکیک شعب مختلف.. 100
جدول12-4- پراکنش وضعیت تاهل پاسخ دهندگان به پرسشنامه به تفکیک شعب مختلف.. 101
جدول13-4- پراکنش تحصیلات پاسخ دهندگان به پرسشنامه به تفکیک شعب مختلف.. 102
جدول14-4- پراکنش شغلی پاسخ دهندگان به پرسشنامه به تفکیک شعب مختلف.. 103
جدول15-4- پراکنش سنی پاسخ دهندگان به پرسشنامه به تفکیک شعب مختلف.. 104
جدول16-4- میانگین اهمیت مناسبتها در خوشهها 107
جدول 17-4- نیمرخ جمعیت شناختی خوشهها 109
جدول18-4- تحلیل واریانس یک طرفه مناسبتها بر مبنای خوشهها 111
جدول19-4- نتایج آزمون کای اسکور جهت بررسی ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با خوشهها 111
جدول20-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه اول. 113
جدول21-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای مذهبی در خوشه اول. 113
جدول22-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای شخصی در خوشه اول 114
جدول23-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای خاص در خوشه اول… 114
جدول24-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت کانالهای ارتباطی در خوشه اول. 115
جدول25-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه دوم. 116
جدول26-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای مذهبی در خوشه دوم . 117
جدول27-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای شخصی در خوشه دوم . 117
جدول28-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای خاص در خوشه دوم … 118
جدول29-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت کانالهای ارتباطی در خوشه دوم 119
جدول30-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه سوم. 120
جدول31-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای مذهبی در خوشه سوم . 120
جدول32-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای شخصی در خوشه سوم 121
جدول33-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت مناسبتهای خاص در خوشه سوم 122
جدول34-4- نتایج آزمون فریدمن جهت بررسی اولویت کانالهای ارتباطی در خوشه سوم 123
جدول 35-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای مذهبی در خوشه اول. 124
جدول 36-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه اول 124
جدول 37-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای خاص در خوشه اول … 124
جدول 38-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای شخصی در خوشه اول . 125
جدول 39-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای مذهبی در خوشه دوم . 125
جدول 40-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه دوم 126
جدول 41-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای خاص در خوشه دوم … 126
جدول 42-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای شخصی در خوشه دوم . 126
جدول 43-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای مذهبی در خوشه سوم. 127
جدول 44-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای ملی- باستانی در خوشه سوم . 127
جدول 45-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای خاص در خوشه سوم … 127
جدول 46-4- وضعیت پیامهای ارسالی به مشتریان در مناسبتهای شخصی در خوشه سوم . 127
جدول 47-4- فعالیت سازمانها و موسسات در ایام مناسبتها 128
جدول 1-5- بررسی وضعیت متغیرها در خوشهها 133
جدول 2-5- نتایج مقایسه خوشهها 135
جدول 3-5- اولویت مناسبتهای ملی- باستانی به تفکیک خوشهها 136
جدول 4-5- اولویت مناسبتهای مذهبی به تفکیک خوشهها 136
جدول 5-5- اولویت مناسبتهای شخصی به تفکیک خوشهها 137
جدول 6-5- اولویت مناسبتهای خاص به تفکیک خوشهها 137
جدول 7-5- اولویت کانالهای ارتباطی به تفکیک خوشهها 138
جدول 8-5- نتایج فراوانی پیامها به تفکیک خوشهها در مناسبتهای مذهبی. 139
جدول 9-5- نتایج فراوانی پیامها به تفکیک خوشهها در مناسبتهای ملی- باستانی. 139
جدول 10-5- نتایج فراوانی پیامها به تفکیک خوشهها در مناسبتهای خاص… 140
جدول 11-5- نتایج فراوانی پیامها به تفکیک خوشهها در مناسبتهای شخصی. 140
فهرست شکل ها
شکل 1-1- دستهبندی انواع مناسبتها 4
شکل2-1- مدل مفهومی اولیه راهبرد بازاریابی مناسبتی 6
شکل 3-1- بخشبندی مشتریان بانک کشاورزی.. 7
شکل1-2- ارتباط مناسبت و رویداد. 17
شکل 2-2- ارتباط بین مناسبتهای خرید و مصرف.. 24
شکل 3-2- مزایای مناسبتها برای ذی نفعان. 25
شکل 4-2- مدلACV. 25
شکل 5-2- فرآیندهای بازاریابی بر اساس مناسبتها 27
شکل 6-2- مقایسه ارتباطات در بازاریابی سنتی و بازاریابی رویدادی.. 36
شکل 7-2- ابعاد بازاریابی رویدادی.. 37
شکل 8-2- بررسی رابطه بین بازاریابی رویدادی و دیگر ابزارهای پیشبردی.. 38
شکل 9-2- نقش بازاریابی رویدادی در آمیخته بازاریابی 39
شکل 10-2- مدل طبقهبندی بازاریابی رویدادی.. 40
شکل 11-2- حمایتگری سنتی و بازاریابی رویدادی.. 42
شکل 12-2- افزایش ریسک و کنترل با حرکت از حمایتگری سنتی به بازاریابی رویدای.. 43
شکل 13-2- طبقهبندی مشتریان بانک از دیدگاه زیتامل. 47
شکل 14-2- طبقهبندی مشتریان در اداره تحقیق و توسعه بانک کشاورزی.. 49
شکل 1-3- فرایند انجام پژوهش… 74
شکل2-3 سه روش ترکیب دادههای کمی و کیفی در پژوهشهای آمیخته. 77
شکل3-3- انواع پژوهشهای آمیخته 77
شکل 4-3- فرایند بخش بندی بازار 89
فهرست نمودار
نگاره1-4- دندروگرام خوشهبندی سلسله مراتبی روش وارد- فاصله اقلدیسی. 104
نگاره2-4- توالی هزینه. 105
نگاره3-4 – وضعیت متغیرها در خوشهها 106
نگاره4-4- توزیع مناسبت مذهبی در خوشهها 108
نگاره5-4- توزیع مناسبت خاص در خوشهها 108
نگاره6-4- توزیع مناسبت ملی- باستانی در خوشهها 109
فصل اول
کلیات پژوهش
|
1-1- طرح مسئله (تعریف و اهمیت موضوع)
تحولاتی که در جوامع بشری مشاهده میشود در طول زمان بر زندگی همه انسانها اثرگذار بوده است. نکته مهم در این تحولات، پیشرفت تکنولوژی در زمینه ارتباطات و فناوریهای مربوط به این رشته است. پیشرفت تکنولوژی و افزایش آگاهی مردم از آخرین دستاوردها و حقوق مورد مطالبه خود، موجب کاهش انحصارها و ایجاد فضای رقابتی در بازار گردیده است. شرایط رقابتی موجود در بازار باعث بهبود کیفیت خدمات و افزایش خدماترسانی به مشتریان شده است. در بازار رقابتی مشتریان بعنوان دلیلی برای وجود کسب و کارها در نظر گرفته شدهاند. بنابراین بانکها سعی کردهاند با استفاده از راهبردهای گوناگون مشتریان را جذب و حفظ نمایند(Meiden,1996). یکی از راههای موفقیت در عرصه رقابت، آگاهی داشتن از اصول بازاریابی و بکارگیری فنون آن است. بازاریابی فنی است که اگر به صورت منطقی و هوشیارانه در شرایط رقابتی مورد استفاده قرار گیرد سازمانها را از چالشهای موجود و موانع پیش رو، رد نموده و به اهداف موردنظر آنها میرساند. بازاریابی بطور فزایندهای از عناصر حیاتی برای موفقیت هر کسب و کار به شمار میرود 2006),Kotler & Keller).
صنعت بانکداری در ایران نیز از جمله صنعتهایی بوده که در شرایط مختلف قرار گرفته و طی دورههای مختلف دچار دگرگونیهای زیربنایی شده است. از اوایل دهه 80 میلادی به بعد جهت و حرکت بانکها دچار تحولات بسیار مهم و اساسی گردید و با ظهور بانکهای خصوصی و موسسات مالی و اعتباری صنعت بانکداری به صنعتی رقابتی تبدیل گردید. افزایش رقابت بین بانکها و اختلاف ناچیز سود بانکی در بخش جذب منابع بانکهای دولتی و خصوصی، بانکها را مجبور کرد هرچه سریعتر برای جذب و حفظ مشتریان چارهاندیشی نمایند. امروزه همه بانکها با توجه به تغییرات سریع در موقعیتهای رقابتی و شرایط حاکم بر بازار، جذب و حفظ مشتریان را در سرلوحه برنامههای خویش قرار دادهاند. از عوامل مهم موفقیت بانکها، ارائه خدمات سریع و صحیح و ایجاد این احساس در مشتری است که رضایت وی از خدمات دریافتی، برای بانک بسیار مهم است. بنابراین مشتریان فقط بانکهایی را انتخاب خواهند کرد که سطح مطلوبی از خدمات برتر و با کیفیتتر را در مقایسه با رقبا فراهم نمایند Puccinelli,1999)) که این باعث رقابت شدید و کاهش وفاداری مشتریان در صنعت بانکداری شده است Webb,1997)) و هزینه بدست آوردن مشتریان را افزایش داده است. بطور متوسط بانکها زمانی را که برای حفظ یک مشتری صرف میکنند شش برابر آن را باید برای بدست آوردن یک مشتری جدید صرف نمایند (Limayem,2009). در بازاریابی امروزی برای حفظ و جذب مشتریان تمرکز اصلی بازاریابان بر روی عواملی مانند تخفیف و پیشبرد برمبنای قیمت و … است اما رکودهای اقتصادی اخیر و محدودیتهای مالی و تلاش بانکها برای کاهش هزینه، این روشهای بازاریابی را تا حدودی محدود کرده است. بانکداری امروزی شیوههای نوین بازاریابی و سرویسدهی و خدمات مورد نظر مشتری را میطلبد که هر بانکی در این شیوهها موفقتر عمل نماید در بازار رقابتی میتواند منابع و مشتریان بیشتری را جذب، و در نتیجه سهم بازار خود افزایش دهد. یکی از شیوههای نوین بازاریابی که اخیراً مورد توجه بازاریابان قرار گرفته، بازاریابی مناسبتی (بازاریابی براساس مناسبتها یا OBM) است. بازاریابی مناسبتی یک رویکرد برای شناسایی اینکه مصرف کنندگان چه وقت و چرا از محصولات و خدمات استفاده میکنند و آنها چگونه محصولات و خدمات را خریداری میکنند.
Occasion Based Marketing
در تمامی سازمانها مهمترین رکنی که در رسیدن به اهداف سازمانی تاثیر گذار میباشد «مدیریت» است. مدیر به عنوان نماینده رسمی سازمان به منظور ایجاد هماهنگی و افزایش اثربخشی در راس آن قرار می گیرد و موفقیت سازمان در تحقق اهداف، در گرو چگونگی اعمال مدیریتی اوست. هرسی و بلانچارد اظهار می دارند که سازمان موفق مشخصهای دارد که به وسیله آن از سازمان ناموفق شناخته می شود و آن چیزی نیست جز «مدیریت و رهبری پویا و اثربخش». چنانچه در راس سازمانها، مدیرانی کارآمد، شایسته، ماهر، با تجربه و کاملا آگاه به اصول و فنون مدیریت قرار گیرند، موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف سازمانی تضمین خواهد شد (مظفری و همکاران، 1381، 93). از طرفی، پیتر دراکر در مورد ویژگیهای مدیریتی عصر حاضر میگوید: «دیگر، داشتن تحصیلات به خودی خود مفهومی ندارد، حتی داشتن تحصیلات عالیه در رشته مدیریت. من فکر میکنم جستجو برای یک معیار مشخص عینی را بایستی کنار گذاشت و به چیزی که من آن را شایستگیهای فردی مینامم پرداخت» (ناصحی فر و همکاران، 1389، 4).
بسیاری از سازمانها از مدلها و الگوهای شایستگی به منظور شناسایی مهارتها، دانش، ویژگیهای فردی اساسی مورد نیاز برای عملکرد موفقیت آمیز در شغل و اطمینان از تمرکز نظامهای منابع انسانی بر توسعه نیروی انسانی استفاده نمودهاند. تغییرات بنیادی در فعالیتها، رویهها و کسب و کار مدیریت منابع انسانی در طول دهههای گذشته، سبب شدهاند که موضوع قابلیتهای منابع انسانی مورد توجه سازمانهای پیشرو قرار گیرد. رویکرد شایستگی رویکرد جدیدی نیست. رومیهای قدیم، شکلی از شایستگی را در تلاش برای ارائه ویژگیهای یک «سرباز خوب رومی» بکار بردند. معرفی رویگردهای مبتنی بر شایستگی در محیط سازمان، از حدود سال 1970 شروع شده و از آن زمان به بعد، توسعه و کاربرد سریعی داشته است (انصاری رنانی و تونکه نژاد، 1388، 27).
همچنین توسعه رهبری اندیشه و تفکری است که بواسطه آموزش در مهارتها و تواناییهای فردی رخ میدهد. بنابراین، رهبری به عنوان یک فعل و انفعال پیچیده بین رهبر برگزیده شده و محیط سازمانی و اجتماعی نشان دادهشده است. فرض اساسی این است که رهبری اثربخش بواسطه توسعه فردی رهبران، و اینکه رهبری میتواند مضاف بر سازمانها اثربخشی اجتماعی و عملیاتی را بهبود بخشد رخ میدهد. کانگر و فالمر (2003) معتقدند که جانشینپروری و توسعه رهبری دو روی یک سکه هستند و باید یکپارچه باشند بطوریکه هم به نیازهای سازمان و هم به مهارتهای مورد نیاز توجه شود (Spendlove, 2007: 409).
پالایشگاه گاز پارسیان با ظرفیت اسمی تولید 82 میلیون متر مکعب در روز گاز طبیعی، سومین پالایشگاه گاز کشور است و تامین 17 درصد از گاز مصرفی و 5/10 درصد از سبد انرژی کشور را بر عهده دارد که میتواند نقش بسیار عمدهای در توسعه و بالندگی کشور ایفا نماید، که در این راستا نقش منابع انسانی حائز اهمیت فراوانی است. شناسایی و توسعه مهارتها و شایستگیهای رهبری، شناسایی افراد مستعد برای قبول مسئولیتهای بالاتر و سپس تجهیز و تواناسازی آنها با برنامههای آموزشی و تربیتی و آگاه ساختن آنها از آخرین دستاوردهای علمی و فنون و مهارتهای مدیریت مورد تاکید بسیاری قرار گرفته است و از آنجا که در رقابت جهانی امروز سازمانهایی امکان بقاء و استمرار فعالیت دارند که برای آینده خود برنامهریزیهای لازم را انجام داده باشند، موضوع “شناسایی و تربیت مدیران آینده” از اهمیت فوقالعادهای برخوردار میگردد که از مهمترین راهکارهای توسعه و بقای سازمانها میباشد. لذا، شرکت پالایش گاز پارسیان نیز در حال حاضر با داشتن نیروهای متخصص جوان و باتجربه در کنار هم (101 نفر با تجربه 8 سال و 60 نفر با تجربه بالاتر از 18 سال) و با توجه به استراتژی شرکت، نیازمند شناسایی و توسعه رهبران آینده و ایجاد برنامهای بلندمدت برای حفظ این استعدادهاست. در تحقیق حاضر در پی این هستیم که شایستگیها و قابلیتهای رهبری را در شرکت گاز پارسیان شناسایی و تدوین کنیم و پیوندی را بین شایستگیهای رهبری و برنامه جانشینپروری برقرار نماییم.
رهبری
رهبری از لحاظ لغوی یعنی رهیابی، رهگشایی و راهنمایی انسانها (متشکل در گروهها، قشرها، یا جوامع بشری به طور کلی) و پیشگامی به سوی اهداف خاص که در عمل از طریق نفوذ در دیگران و تغییر رفتار آنها در جهت مورد نظر امکان پذیر است (سید جوادین، 1383: 309).
به لحاظ تاریخی، رهبری در مورد شیوههای فراگیر مدیریتی از قبیل کنترل، برنامهریزی، و پیشبینیپذیری بود. تعریف آنچه که مدیران در آینده باید شبیه آن باشند، همتراز کردن افراد با چشم انداز، و برانگیختن افراد بمنظور تبدیل چشمانداز به واقعیت در حالیکه بر موانع غلبه میکنند، درست همانگونه که امروز مهم است به همان خوبی در گذشته نیز انجام شده است (Amendola, 2008: 22).
رهبران مهمترین نقش را در تنظیم استراتژیهای معطوف به آینده دارا میباشند و وظیفه آنها تنظیم حرکت سازمان است. رهبران نیروهای برانگیزاننده هستند که در تبیین و تعریف استراتژیهای سازمان نقش اساسی را ایفا میکنند و روی عملکرد سازمان تاثیر دارند. رهبران باید به این موضوع توجه داشته باشند که ممکن است عملکرد خوب به سکون منجر شود و عملکرد ضعیف برانگیزاننده تغییر در سازمان باشد. از اینرو، عملکرد بالای افراد در گرو انتظارات رهبر است، چرا که انتظارات بالا، عملکرد بالا را بدنبال دارد و این بصورت چرخه اثربخش ادامه مییابد. پس رهبر باید انگیزه ایجاد انگیزه در افراد را داشته باشد (قلیپور، 1377: 12).
در حالی که رهبری در گذشته نوایی آمرانه داشته، “دنهارت” معتقد است که در آینده، رهبری توسط یک گروه انجام خواهد شد و همه «می توانند و به راستی باید درگیر آن باشند». رهبران سنتی کسانی بودند که ایدههای خوب درباره هدایت گروه داشتند، تصمیم میگرفتند و هدفگذاری میکردند و نفوذ و قدرت کنترل خویش را برای نیل به اهداف مذکور به کار میگرفتند. معمولاً فضای سیاسی سازمان پر از چنین رهبرانی است که به جای نیرو بخشیدن به افراد درصد اعمال کنترل بر آنانند؛ در حالی که رهبران عصر نوین کسانی خواهند بود که به گروه یا سازمان کمک میکنند که نیازها و تواناییهای بالقوه خویش را دریابند، بصیرتهای گروه را جمع بسته و تلفیق نمایند و به مثابه یک ماشه یا محرک برای گروه عمل نمایند. در این صورت رهبر دیگر فقط رئیس یا مدیر نیست، زیرا هر کسی ممکن است رهبر باشد (قلیپور و همکاران، 1388: 106).
شایستگیهای رهبری
واژه شایستگی اولین بار در سال 1973 و در مقالهای توسط مککللند وارد ادبیات مدیریت و چندی بعد از دنیای آکادمیک وارد دنیای سازمانها و کسبوکار شد (ابوالعلایی و غفاری، 1385: 35). مک کللند توجهاش را بطور فزایندهای به استفاده گسترده از آزمونهای هوش و شایستگی معطوف کرد. او پیشنهاد میکند که شایستگیها- اقدامات مربوط به دانش، مهارت، قابلیتها، و ویژگیها و/یا محرکها بستگی دارد- باید به عنوان یک رهیافت بسیار مفید در اندازه گیری شایستگیها و استعدادها مورد پذیرش قرار گیرد. اگر چه شایستگیها از آن زمان تا کنون بکار گرفته شده است اما شهرتشان بطور قابل ملاحظهای تا حدی در پاسخ به تسریع آهنگ تغییر که بیشتر سازمانها با آن مواجه بودند در ایالات متحده در اوایل دهه 1990 بدست آمد (Garman and Johnson, 2006: 13).
شایستگی و قابلیتها را مجموعه تواناییها و ظرفیتهای معرفی کردهاند که دارنده آن را قادر میسازد در چارچوب محدودیتهای درون سازمانی و برون سازمانی، در ایفای نقش و وظایف کاری خود عملکردی مطلوب داشته و علاوه بر این تضمینکننده موفقیت سازمانی نیز باشد. سازمان ملل متحد در سندی که برای معرفی قابلیتهای مدیریتی خود منتشر کرده است قابلیت و شایستگی را به این ترتیب تعریف می کند:
“ترکیبی از مهارتها، ویژگیهای شخصی و شخصیتی و رفتارهایی که مستقیما با عملکرد موفق در یک شغل خاص مرتبط هستند” (ابوالعلایی و غفاری، 1385: 34).
گاگن هایمر (1998) شایستگیهایی را پیشنهاد میکند که با واژههای بسیاری در جهان کار تعریف شدهاند. بسیاری از تعاریف مربوط به کار هستند، از قبیل وظایف، پیامدها، و خروجی. تعاریف دیگر شایستگیهای را حول کارهایی که افراد انجام میدهند تعریف کردهاند: دانش، مهارتها، نگرشها، ارزشها، تمایلات، و تعهد. در حال حاضر مفهومی از شایستگی وجود دارد که ترکیبی از هر دو این ایدههاست، که به عنوان مجموعه صفات مورد بررسی قرار میگیرد. مجموعه صفات معانی گستردهتری را در اصطلاحات و مفاهیم شایستگی از قبیل رهبری، حل مسئله، و تصمیم گیری در بر میگیرد.
پس از چندین سال مشاهده، بنیس (1993) چهار شایستگی را که تا حدی در هر رهبری وجود دارد شناسایی کرد که عبارتند از (1) مدیریت توجه: از طریق مجموعهای از مفاهیم یا چشمانداز، نه در مفهوم عرفانی بلکه به لحاظ پیامد، هدف، یا جهت؛ (2) مدیریت معنیدار: بمنظور ساختن رویاهایی که در دیگران و در همتراز کردن افراد با آنها ظاهر میشود، رهبران باید با چشماندازشان ارتباط برقرار کنند. ارتباط و همترازی کار با هم. هدف صرفاً تشریح یا وضوح نیست بلکه ایجاد معنیداری است؛ (3) مدیریت اعتماد: تعیینکننده اصلی اعتماد اعتبار و قابلیت اطمینان است، آنچه که ما ثبات مینامیم؛ و (4) مدیریت خود: آگاهی از مهارتها و توسعه آنها بطور اثربخش (Johnson, 2009: 36; Bennis, 2010: 24).
در یک بررسی از رهبران بخش صنعت، چونگ هررا و دیگران (2003) هشت نوع از شایستگیهای رهبری را شناسایی کردند: 1. خود مدیریتی که اخلاق و صداقت، مدیریت زمان، انعطافپذیری و سازگاری و ابعاد توسعه خود را شامل میشود؛ 2. موقعیتیابی استراتژیک که آگاهی از نیازها، تعهد به کیفیت، مدیریت ذینغعان، و توجه به جامعه را در بر میگیرد؛ 3. پیاده سازی یا اجرا که ابعاد برنامهریزی، هدایت دیگران و مهندسی مجدد را شامل میشود؛ 4. تفکر انتقادی که جهت گیریهای استراتژیک، تصمیم گیری، تجزیهوتحلیل، و ریسکپذیری و ابعاد نوآوری را شامل میشود؛ 5. ارتباطات که شامل تسهیل ارتباطات شفاف، گوش دادن فعال و ارتباطات نوشتاری میشود؛ 6. میانفردی که شامل ابعاد ایجاد شبکه و مدیریت تعارض میباشد؛ 7. رهبری که ابعاد جهتگیری کار تیمی، تقویت انگیزه، شکیبایی، پذیرش تغییر و تطابق رهبری را در بر میگیرد؛ و 8. دانش و آگاهی از بخش صنعت است که ابعاد تخصصی کسب وکار و صنعت را در بر میگیرد(Asree and Zain, 2010: 7).
برنامه جانشین پروری
یکی از عواملی که نقشی راهبردی در رسیدن سازمانها به اهداف از پیش تعیین شده آنها دارد، منابع انسانی کارآمد، متخصص و با انگیزه در مشاغل و پستهای مختلف میباشد. از طرفی، به نظر میرسد که خروج نیروها از سطوح گوناگون سازمانی به دلائل مختلفی مانند استعفا، بازنشستگی، ارتقای شغلی یا حتی فوت امری اجتنابناپذیر است. بوجود آمدن خلاء و ترک خدمت نیروها در مشاغل سازمان، به ویژه در مشاغل کلیدی مانند مشاغل مدیریتی و حساس میتواند در روند حرکت یک سازمان اخلال جدی ایجاد نماید. از اینرو، بسیاری از سازمانها برای جلوگیری از ایجاد اخلال در روند پیشرفت خود، برنامههایی را جهت تأمین نیروهای شایسته برای مشاغل مختلف از داخل سازمان به کار میگیرند. برنامه جانشینپروری، یکی از این برنامهها برای تأمین نیروهای زبده برای مشاغل کلیدی سازمان در مواقع لزوم میباشد.
جانشینپروری فرایندی است که طی آن کارمندان مناسب برای تصدی پستهای مدیریتی رده بالا و کلیدی یک سازمان، از میان افراد واجد شرایط و با استعداد انتخاب میشوند. مشاغل کلیدی در واقع آن دسته از مشاغل هستند که پیدا کردن نیرو برای آنها به دشواری انجام میشود، به ندرت وابسته به افراد میباشند و برای تضمین آینده سازمان از اهمیت بالایی برخوردارند. به طور ساده میتوان این فرایند را در چند مرحله توضیح داد. به عنوان قدم اول این فرایند، بر اساس برنامهریزیهای انجام گرفته، دید کلی از نیاز سازمان به مدیران بدست میآید. سپس، بررسی میشود که کدامیک از کارمندان ممکن است بهتر از سایرین، در صورت خالی شدن یکی از مشاغل کلیدی سازمان، در آن موفقیت بیشتری داشته باشند. در نهایت، برنامهریزی برای اینکه این جانشینان بالقوه قابلیتها و ویژگیهای مورد نیاز برای دستیابی به اهداف سازمان را کسب نمایند انجام میگیرد (حسین نژاد، 1387: 16).
نقش مدیران منابع انسانی این است که این تضمین را ایجاد کنند که برنامهریزی جانشینپروری مدیران آینده سازمانها را با آمادگیهای لازم و ضروری بمنظور اینکه بتوانند بطور موفقی پستهای خالی را با ظرفیتشان پر کنند پرورش میدهد. این به معنی داشتن یک سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش، برنامههای توسعه و آموزشهای مبتنی بر نیاز و فرهنگ سازمان است که رشد و ارتقاء افراد از درون را میپروراند (Stone, 2008: 58).
برنامههای استعدادیابی و جانشینپروری مدیران در شرکتهای موفق جهان، آن گونه که پیتر دراکر اشاره کرده است، بر 4 اصل استوار است که عبارتند از:
در برنامههای استعدادیابی و جانشینپروری، کارکنان سازمان بر اساس قابلیتهایشان به 4 گروه تقسیم می شوند:
برنامههای مدیریت استعداد و جانشینپروری مربوط به گروه اول است.
به طور کلی مزایای اصلی برنامهریزی جانشینپروری در این است که برنامهریزی اثربخش منابع انسانی را تسهیل میکنند و با استفاده از آنها، افراد مناسب از داخل سازمان در مشاغل مناسب در زمان مناسب برای رسیدن به اهداف کسب وکار قرار میگیرند. جوهره یک برنامه جانشینپروری شناسایی، آموزش و توسعه افرادی است که بتوانند با داشتن دانش و مهارتهای لازم، مشاغل کلیدی را تصاحب نمایند (حسین نژاد، 1387: 16).
برنامه جانشینپروری همچنین در توسعه و تربیت مدیران که در اداره سازمان نقش مهمی دارند اهمیت بالایی دارد. برنامههای مدیریت جانشینپروری یک طیف وسیع را از نظر سطح پوشش در بر میگیرند. برخی از آنان صرفاً مدیر عامل و شخص اول سازمان را هدف میگیرند و در برخی دیگر به شکل گسترده تمامی سطوح رهبری سازمان را شامل میشوند. اکثر برنامهها در جایی وسط این دو قرار میگیرند و شامل مشاغل کلیدی و استراتژیک سازمان میشوند (Heuer, 2003: 7).
در گذشته، سازمانها بیشتر بر چگونگی دستیابی به سرمایه مالی تاکید میکردند. در حالیکه امروزه، دارایی کسب وکارها به دانش و مهارت کارکنانشان وابسته است (Cook,1999: 36). بعد از گذشت ده سال، تحقیقات در توسعه رهبری بسوی شناسایی شایستگیهای رهبری (دانش، مهارتها، قابلیتها و رفتارها) افراد حرکت کرده است. برنامهریزی جانشینپروری نیز از مفاهیمی است که طی دو دهه گذشته مورد توجه بسیاری از محققان مدیریت قرار گرفته است. از آنجا که در جامعه کنونی کشور ما که 32 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد مدیران نسل اول انقلاب در چهارمین دهه مسئولیتهای خود میباشند و متوسط سن مدیران در این بخش 49 سال و سابقه کار آنها نیز 25 سال میباشد، ضرورت توجه به امر پرورش مدیران آینده و شناسایی مهارتها، شایستگیها و استعدادها در سازمانها بیش از پیش شده است و این موضوع مورد تاکید بیشتری قرار گرفته است. برنامه جانشینپروری میتواند برای برخی سازمانهای ایرانی که به دلیل تخصصی بودن کار خود، و محدودیت نیروهای متخصص در بازار کار، تمایل به جذب نیرو از داخل را دارند، اهمیت زیادی داشته باشد (حسین نژاد، 1387: 10). نهایتاً این که نتایج این پژوهش کمک زیادی به مدیران ارشد و تصمیمگیرندگان کشور در انتخاب مدیران دولتی میکند که بواسطه انتخاب و گماردن بهترین افراد در راس سازمانهای دولتی اثربخشی آن سازمانها را ارتقا دهند.
یکی از اولین افرادی که به اهمیت جانشینپروری اشاره نموده است، هنری فایول (1841- 1925) میباشد. او در همان چهارده اصل مشهور مدیریتی خود، یکی از وظائف اصلی مدیر را اطمینان حاصل کردن از پایداری مسیر شغلی کارکنان میداند. به عقیده فایول، اگر این نیاز نادیده گرفته شود، مشاغل کلیدی سازمان توسط افراد بی کفایت تصاحب خواهند شد (Rothwell, 2005: 10). هنری فایول معتقد بود که نهتنها جایگزینی رهبری آگاهانه بجای برنامه جایگزینی یکی از الزامات مدیریت است، بلکه این تنها راه برای جلوگیری از لغزشهای سازمانی با قرار دادن افراد در جای خود است. فایول ارزش واقعی برنامهریزی را درک کرده بود بطوریکه شناسایی یک فرد که می خواهد پستهای رهبری جدید را بپیماید کار سادهای نیست، بلکه آن همچنین برای سازمان در امر آموزش و توسعه یک فرد که میخواهد موقعیتهای رهبری جدید را تجربه کند مستلزم سرمایه گذاری است (Richards, 2009: 23).
در سال 2008 مارک رومجکو در پایاننامه خود با عنوان “ویژگیهای کلیدی طرح برنامهریزی جانشینپروری در مرکز تحقیقی دولتی” به بحث برنامهریزی جانشینپروری پرداخت. هدف از این تحقیق تعیین ویژگیهای کلیدی طرح برنامهریزی جانشین پروری در مرکز تحقیقی دولتی است.
این تحقیق یک تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده کرده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 12 نفر از مدیران ارشد مرکز تحقیقاتی بود. در تجزیهتحلیل اطلاعات از روش تحلیل تم و الگو استفاده کرده است. نتایج این تحقیق ویژگیها را به چند دسته تقسیم کرده است. ویژگیهای سازمانی اندیشههایی را در بر میگیرد که میتوانند در سطح نهادی خلاصه شود. ویژگیهای شناخته شده با توجه به پاسخهای مصاحبه شوندگان به قرار ذیل است: ایجاد و حفظ ذخایر استعداد، اطمینان از فعالیت های اخلاقی و انعطاف پذیری. ویژگیهای کارکنان که ویژگیهای ذیل را دربر میگیرد: اطمینان از برنامهریزی مسیر پیشرفت شغلی، مرشدیت و آموزش.
لئونا کولا (2005) در پایان نامه خود تحت عنوان “مدیریت جانشین پروری: توسعه رهبران آینده امروزی در چارچوب شایستگیهای رهبری مدیران ارشد آینده” به بررسی این موضوع پرداخته است. این بررسی یک چارچوب مبتنی بر شایستگیهای رهبری برای مدیران ارشد آینده فراهم میکند که با فرایند اجرایی در توسعه آن شایستگیها، به عنوان اولین گام در ایجاد یک سیستم پیشرفته جامع رهبری و مدیریت جانشینپروری برای یک موسسه مالی، منطبق است. این بررسی همچنین، چالشها و فرصتهای اصلی که سازمان با آن مواجه است، تغییراتی که برای موفقیت سازمان مورد نیاز است، استراتژیهای حیاتی سازمان، شایستگیهای حیاتی که برای رهبران ارشد در 5 سال آینده مورد نیاز است، شکاف های بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب، و یک برنامه اجرایی برای توسعه این شایستگیها و پر کردن شکافها موجود، را شناسایی کرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق از طریق مصاحبه بوده است که محقق با هشت نفر از مدیران ارشد سازمان و در بخش دیگر نیز یک مصاحبه گروهی داشته است. دوازده عامل مهم در بررسی شایستگیهای رهبران سازمان شناسایی شد. دو استراتژی اجرایی از آن منتج شد، یکی برای تیم ارشد موجود و دیگری برای رهبران ارشد آینده. پیشنهادات در بر گیرنده گامهای آینده در ایجاد یک سیستم پیشرفته منسجم رهبری و مدیریت جانشینپروری مبتنی بر بهترین فعالیت های شناخته شده در ادبیات تحقیق است.
آن هوبرتی دونکان (1988) در رساله دکتری خود تحت عنوان “بررسی شناسایی شایستگیهای مطلوب رهبری برای مدیران اجرایی آینده انجمن ها و کالج های آمریکایی” به بررسی شناسایی شایستگیهای مطلوب رهبری مدیران ارشد پرداخته است. در این بررسی از روش مصاحبه استفاده شده که از مدیران ارشد عملیاتی و اجرایی که در 10 انجمن و کالج آمریکایی حضور داشتند در مصاحبه استفاده شد. یافتههای این تحقیق را می توان اینگونه بیان کرد. نیاز به توسعه فهرستی از شایستگیها و ویژگیهای مطلوب رهبری برای مدیران ارشد اجرایی که به توسعه فهرستی از شایستگی های رهبری و اهداف عملکردی برای مدیران ارشد اجرایی منجر میشود. این فهرست شایستگیها: 1. یک مکانیزم سیستماتیک برای توسعه ارزیابی معیارها بمنظور ارتقای برنامههای رهبری؛ و 2. اثربخشی هزینه را فراهم کرده است.
دونالد هیلاییر (2007) در تحقیق خود تحت عنوان “بررسی شایستگیهای کلیدی رهبری در سازمانهای مسکن” بیان کرد که برنامههای توسعه رهبری فعالیتهای آموزشی سازمانی و فردی بمنظور حفظ و تقویت موقعیت رقابتی سازمان را بهبود میبخشد. هدف اصلی این بررسی ارزیابی برنامههای موجود توسعه رهبری در سازمانهای مسکن در حوزه شایستگیهای کلیدی، بمنظور شناسایی آنچه که ممکن است موجود نباشد، و بمنظور درخواست پیشنهاداتی برای تقویت برنامههای موجود توسعه رهبری میباشد. هدف تعیین تفاوتها در اهمیت ادراک
شده از مهارتهای کلیدی رهبری و درجهای که این فرآیندهای آموزشی این مهارتها را توسعه میدهند بود. بیشترین تفاوت در اهمیت و توسعه مهارت فردی برای مدیریت زمان و حداقل تفاوت برای توسعه استانداردهای نام تجاری کل سازمانشان بود. نتایج همچنین تفاوتی را در اهمیت و توسعه مهارتهای رهبری از طریق حوزهای از شایستگیها با کمترین شکاف در حوزه رهبری و بیشترین شکاف در مباحث مالی نشان داد. سازمانهای مسکن همچنین ممکن است از طریق برگزاری دورهها و برنامههای توسعه رهبری بیشتر که متمرکز بر مهارتهای رهبری در حوزه شایستگی مهارتهای اجتماعی و دانش اجتماعی، خود مدیریتی، و رهبری است منتفع شوند.
در ایران طی چند سال اخیر مدیران، سازمانها، پژوهشگران و دانشجویان توجه بیشتری به مقوله برنامهریزی جانشینپروری که یکی از مباحث و موضوعات بسیار حائز اهمیت در مدیریت است نشان دادهاند.
در سال 1387 آقای مهدی حسین نژاد در پایاننامه خود به بررسی میزان آمادگی شرکت مپنا (توسعه 2) برای اجرای برنامه جانشینپروری، و طراحی چارچوب کلی برنامه پرداخت. در این تحقیق به طور کلی از دو منظر به برنامه جانشینپروری پرداخته میشود. منظر اول، بعد سیستمی این برنامه و ویژگیهای آن در هر یک از بخشهای مختلف میباشد. منظر دوم، به بحث در مورد عوامل مؤثر بر آمادگی برای تغییر میپردازد. در این تحقیق روش اصلی مصاحبه بود و در کنار آن اسناد و مدارک موجود در شرکت مطالعه میشوند. اسناد مطالعه شده شامل استراتژی سازمان، دستورالعمل حقوق و دستمزد، فرمهای ارزیابی عملکرد، پروژههای انجام شده در بعد واحد منابع انسانی، دستورالعمل کار گروههای آموزشی میباشند. در تجزیهوتحلیل اطلاعات جمعآوری شده در مصاحبهها، از روش تحلیل تِم یا تحلیل محتوا استفاده شده است. در بررسی اطلاعات بدست آمده از مصاحبهها و همچنین مطالعه اسناد و مدارک موجود در شرکت، نتایجی در مورد سیستم ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه، و رویههای پرداخت حقوق و دستمزد و پاداش شرکت استخراج شده است.
در این پژوهش به دلیل استفاده از سوالات تحقیق، از فرضیات تحقیق استفاده نکرده ایم.
Conger and Fulmer
Leader
Intelligence and Aptitude Tests
Guggenheimer
Bennis
Management of Attention
Management of Meaning
Management of Trust
Management of Self
Self-management
Strategic positioning
Implementation
Critical thinking
Communication
Interpersonal
Leadership
Industry knowledge
Talent Management
Mark A. Romejko
Key Characteristics of a Succession Planning Program at a Government Research Center
Leona Kolla
Managing Succession: Developing Tomorrow’s Leaders Today a Future Executive Leadership Competency Framework
Ann Huberty Doncan
A Study to Identify Desired Leadership Competencies for Future Chief Executive Officers of American Community and Colleges
Donald W. St. Hilaire Jr.
A Study of Key Leadership Competency at Lodging Organization
مدیریت سرمایه در گردش به عنوان یکی از حوزه های تخصصی مدیریت مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تجربه نشان داده است که یکی از دلایل عمده پریشانی مالی و ورشکستگی اغلب شرکت ها مدیریت نامناسب سرمایه در گردش است. (رهنمای رودپشتی و همکاران،1387)
احتمال ورشکستگی برای شرکت هایی که در معرض مدیریت نادرست سرمایه در گردش قرار داردند، حتی با وجود سود آوری مثبت وجود دارد. مدیریت سرمایه در گردش با دارایی ها وبدهی های جاری سرو کار دارد. دارایی های جاری یک شرکت قسمت قابل توجهی از کل دارایی های آن را تشکیل می دهد. سطوح بیش از حد دارایی های جاری می تواند منجر به تحقق بازده سرمایه گذاری کمتر از حد متعارف شود. با این وجود شرکت هایی که دارایی های جاری کمی دارند در روند عملیات کمبودها و مشکلاتی خواهند داشت.(رحمان، نصر،2007)
در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکت ها در شرایط نامناسبی قراردارد و اکثر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح می دهند تا وجه نقد رابه دارایی های دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث می شود که شرکت ها در سررسید بدهی ها درمانده شوند و به اعتبار سازمان لطمه وارد شود. تجربه نشان داده است یکی از دلایل عمده که موجب می شود اغلب شرکت هایی که با پریشانی مالی مواجه شده و نهایتاً سرنوشت برخی از آن ها به ورشکستگی ختم می شود، عدم مدیریت صحیح سرمایه در گردش می باشد. (رهنمای رودپشتی و همکاران،1387)
عدم توانایی مدیران مالی در برنامه ریزی و کنترل دارایی ها و بدهی ها ، موجب شکست شرکت های بسیاری شده است. شکست تعداد زیادی از کسب و کارها می تواند نشان دهنده مدیریت نا کارآمد سرمایه در گردش باشد. بیشتر محققان در جستجوی فهمیدن عواملی که سرمایه در گردش را تحت تاثیر قرار می دهند بوده اند. هوریجان 1965، لو1984، لیو 1995و سو2001 یافته اند که اهرم و اندازه شرکت، رشد شرکت، نوع و اندازه مخارج از قبیل مخارج عملیاتی، مخارج سرمایه ای و مخارج مالی دارای اثرات مختلف بر سرمایه در گردش می باشند. در این راستا 95# SFAS صورت گردش وجوه نقد را به سه قسمت تقسیم کرده است: گردش وجوه نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی. مطالعات و تحقیقات مذکور نیز مخارج شرکت را به سه دسته تقسیم می کنند: مخارج عملیاتی، مخارج سرمایه ای (سرمایه گذاری) و مخارج تامین مالی که همگی از عوامل موثر بر مدیریت سرمایه در گردش می باشند. (آپوهامی،2010)
مدیریت سرمایه در گردش کارا، شامل برنامه ریزی و کنترل دارایی ها و بدهی های جاری به گونه ای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات از یک طرف و اجتناب از سرمایه گذاری بیش از حد در دارایی ها را از طرف دیگر بر طرف نماید.(یعقوب نژادو همکاران،1389)
مدیریت دارایی های یک واحد تجاری شامل مواردی همچون متوازن ساختن و ایجاد تعادل صحیح بین دارایی هایی مانند وجوه نقد، موجود کالا، زمین و ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات و… می باشد. در باب بدهی ها، درجهت رشد واحد تجاری همیشه مبالغی از بدهی های جاری و بلند مدت وجود دارند، اما برای جلوگیری از زیاد شدن آنها و صرفه جویی در هزینه بهره باید کنترل های لازم به عمل آید. تسویه بدهی های کوتاه مدت نیاز به وجه نقد کافی دارد. عدم مدیریت صحیح سرمایه در گردش و همچنین عدم مدیریت صحیح در تامین مالی مخارج سرمایه ای در برخی موارد موجب گردیده که منابع مالی کوتاه مدت (سرمایه در گردش ) در جهت انجام مخارج سرمایه ای صرف گردد و شرکت ها را در تسویه بدهی های کوتاه مدت با مشکل مواجه نماید.
مدیران زمان قابل توجهی را صرف مسائل روز مره می نمایند ویکی از مهمترین این مسائل مربوط به تصمیمات سرمایه در گردش است. یکی از دلایل این موضوع این است که دارایی های جاری، سرمایه گذاری های کوتاه مدتی هستند که به طور مداوم به سایر انواع دارایی ها تبدیل می شوند. به طوری کلی تصمیمات در مورد سطوح مختلف سرمایه در گردش فراوان، مکرر و زمان بر است. (یعقوب نژاد و همکاران،1389)
مدیریت سرمایه درگردش به طور سنتی با استفاده از نسبت جاری، نسبت سریع و خالص سرمایه درگردش ارزیابی می شود. این تحقیق مخارج شرکت را به سه دسته تقسیم می کنند: مخارج عملیاتی، مخارج سرمایه ای و مخارج تامین مالی. این تحقیق خالص سرمایه درگردش را به سرمایه درگردش مورد نیاز (WCR)1 و مانده خالص نقدینگی (NLB)2 به عنوان مبانی اندازه گیری مدیریت سرمایه در گردش یک شرکت طبقه بندی می کند. به منظور ارزیابی مدیریت سرمایه در گردش WCR اندازه گیری می شود و NLB به ترتیب قدرت رشد و تخصیص سرمایه را رسیدگی می کند. بنابراین ما در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم:
چه رابطه ای بین مخارج شرکت و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق وجود دارد؟
1-4-ضرورت تحقیق
1-تهیه ماشین آلات تولیدی مدرن که یکی از عوامل اصلی تولید یعنی نیروی کار را به طرز شگفت انگیزی از مسیر تولید خارج کرده و سربار را جانشین دستمزد نموده است و مسئله تامین مالی آن به طوری که به سرمایه در گردش لطمه ای وارد نکند از جمله مسائلی است که فراروی مدیران واحد های تجاری قراردارد. نتایج تحقیق می تواند به مدیران شرکت های قلمرو تحقیق در انتخاب ماشین آلات و نحوه تامین مالی آن ها و آثار آن بر مدیریت سرمایه در گردش کمک کند. (یعقوب نژادو همکاران ،1389)
2-در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکت ها در شرایط نامناسبی قرار دارد و اکثر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح می دهند تا وجه نقد را به دارایی های دیگر تبدیل کنند و این موضوع که به علت عدم مدیریت صحیح سرمایه در
گردش صورت می گیرد، باعث می شود که شرکت ها در سرسید بدهی ها درمانده شوند و به اعتبار سازمان لطمه وارد شود. .(احمدی،1390 )
3- برای شرکت هایی که در حال رشد هستند ضروری است که برخی از مخارج خود را افزایش دهند، لذا عدم نگهداری سطح مطلوب نقدینگی برای تأمین این مخارج ممکن است اثرات زیان باری را بر عملیات شرکت وارد آورد. لذا نتایج این تحقیق در این خصوص رهنمود هایی ارائه می نماید. (آپوهامی،2010)
1-Working Capital Requirement
2-Net Liquidity Balance
44-در این تحقیق برخی از عوامل موثر بر مدیریت سرمایه در گردش از قبیل مخارج سرمایه ای، عملیاتی و مالی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق به مدیریت شرکت ها در مدیریت سرمایه در گردش بطور کار آمد مخصوصاً زمانی که شرکت ها دارای فرصت رشد بوده و می توانند مخارج سرمایه ای مورد نیاز تجارتشان را توسعه وگسترش دهند کمک خواهد کرد و می تواند به عنوان یک مبنا برای مدیریت سرمایه در گردش و ارزیابی عملکرد استفاده شود. (رحمان ، نصر ،2007)
5-مدیریت سرمایه در گردش به ویژه برای شرکت های کوچک با اهمیت است، یک موسسه کوچک می تواند با اجاره کارخانه و تجهیزات دارایی ثابت خود را به حداقل برساند اما راهی برای اجتناب از سرمایه گذاری در صندوق و حسابهای دریافتنی یا موجودی ها ندارد. (یعقوب نژادو همکاران ،1389)
بیشتر مطالعات قبلی در مورد سرمایه در گردش، بر سود آوری شرکت و ارتباط آن با مدیریت سرمایه در گردش تمرکز داشته اند. با این حال مطالعات تجربی بیانگر وجود عوامل موثر دیگری مانند ویژگی های شرکت و صنعت، ساختار سرمایه، رشد فروش، اهرم، اندازه شرکت، گردش وجوه نقد عملیاتی ونوع واندازه مخارج بر مدیریت سرمایه در گردش است. در محیط اقتصادی کشور ما که از یک سو بازار سرمایه در مراحل اولیه رشد قراردارد و از سوی دیگر به دلیل موقعیت تورمی و همچنین رایج نبودن تامین مالی از طریق بانک ها، بررسی عوامل شاخص و موثری مانند نوع واندازه مخارج از قبیل مخارج سرمایه ای، مخارج عملیاتی و مخارج مالی بر مدیریت سرمایه در گردش از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه به این موضوع در کشور ما کمتر پرداخته شده است، لذا این تحقیق بر پایه تحقیقات صورت گرفته در سایر کشور ها در پی بررسی رابطه بین مخارج سرمایه ای، عملیاتی و مالی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد.
1-5-اهداف تحقیق
هدف اصلی:
تعیین رابطه بین مخارج شرکت و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق .
اهداف فرعی:
1- تعیین رابطه بین مخارج سرمایه ای و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق.
2- تعیین رابطه بین مخارج عملیاتی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق.
3- تعیین رابطه بین مخارج مالی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق.
1-6 -سوالات تحقیق
سوال اصلی:
چه رابطه ای بین مخارج شرکت و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق وجود دارد؟
سوالات فرعی:
1- چه رابطه ای بین مخارج سرمایه ای و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق وجود دارد؟
2- چه رابطه ای بین مخارج عملیاتی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق وجود دارد؟
3- چه رابطه ای بین مخارج مالی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکت های قلمرو تحقیق وجود دارد؟
تحقیق
جهان امروز به وجود مشکلات زیست-محیطی از قبیل، از بین رفتن جنگلها و مراتع؛ شکاف لایه اوزون؛ بارانهای اسیدی و همچنین محدودیت در منابع طبیعی اذعان دارد و برای حفظ و محافظت از آن تلاش میکند. جامعه مدرن، مصرف کنندگان را به سمت نگرانی بیشتر درباره محیط زیست هدایت میکند، اینگونه نگرانیها را میتوان از طریق الگوی خرید مصرف کنندگانی که بیشتر ترجیح میدهند کالاهایی را که از آنها با عنوان “محصولات دوستدار محیط زیست” یاد میشود، مشاهده کرد.
نگرانیهای زیست-محیطی و تقاضای گروههای مصرف کنندگان برای کالاهای ” دوستدار محیط زیست” منجر به ایجاد یک فلسفه جدید بازاریابی که از آن به عنوان “بازاریابی سبز” یاد می شود شده است، (مک دوناگ و همکاران، 1999،صص 148-147). یکی از تعاریف شناخته شده از بازاریابی سبز توسط چارتر و پلونسکی ارائه شده است و مطابق آن بازاریابی سبز یا بازاریابی زیست- محیطی، شامل تمام فعالیتهایی است که برای ایجاد و تسهیل هر تغییر عمدی طراحی شده، تا نیازها و خواستهای بشر را ارضاء نماید، این خواستها و نیازها با کمترین تأثیری بر محیط زیست طبیعی، ارضاع میشود (چارتر و پلونسکی،1999، ص 53).
بسیاری از مسائل زیست محیطی که با آن روبرو هستیم نتیجه توسعه تکنولوژی و رشد اقتصادی پیآمد آن است (پائتی و همکاران، 1999، صص 148-131). برای مقابله با این مسائل، میبایست پارادایم قالب به سمت تولید و مصرف پایدار تغییر نماید. هرچند که ایجاد چنین تغییری ، نیازمند دگرگونی در سطحی فراتر از فرد بوده و بنابراین تغییر در اجتماع و طبقات اقتصادی ضروری خواهد بود (گرنت، 2007، ص 83)
همچنان که ذائقهها و تقاضای مشتری تغییر میکند، شرکتها نیز این تغییرات را به عنوان فرصت مورد توجه قرار میدهند. در نتیجه شرکتهایی که کالاهای زیست-محیطی را عرضه میکنند، مزیت رقابتی به نسبت تولیدکنندگان غیر زیست-محیطی، بدست میآورند. نمونههای متعددی از چنین شرکتهایی وجود دارد. از جمله مک دونالد که بسته بندی خود را تغییر داد تا مصرف کنندگانی را که دغدغه تولید پلی استرین و از بین رفتن لایه اوزون را دارند را جلب نماید (گیفورد، 1991، صص C1-C4).
عوامل زیادی وجود دارد که بر بازاریابی سبز تأثیر میگذارد، محصولاتی که مضر در نظر گرفته میشوند و استفاده از آنها منجر به اثرات منفی میشود (برای مثال گرم شدن زمین؛ ایجاد شکاف در لایه اوزون و نظایر آنها) و یا به شکل غیر مستقیم نتایج آنها باعث اثرات نامطبوع میگردد (خرابی محصولات کشاورزی؛ افزایش خرابیهای ناشی از سیل و غیره). مفهوم بازاریابی سبز و استراتژیهای آن محدود به یک دسته از محصولات نبوده و هر فعالیت و یا معاملهای را که بتوانند از اثرات مخرب زیستی بکاهد یا در جهت بهبود آن گام بردارد را در بر میگیرد (دی پاکو و همکاران،2009، صص376-364).
اخیرا توجهات برخی از محققان به رابطه میان رفتار مصرف کننده و بازاریابی و محیط زیست افزایش یافته است. اینگونه توجهات از دو راه آشکار میگردد. از یک طرف افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل زیست-محیطی درحال افزایش است و از طرف دیگر افزایش شواهدی درباره مسئولیت زیست-محیطی و فعالیتهای بازاریابی سبز مشاهده میشود. بنابراین افزایش آگاهیهای زیست-محیطی و نگرانیها درباره آن، به نظر عامل برانگیزاننده خوبی برای تصمیم گیرندگان در زمینه بازاریابی به جهت اتخاذ روشهای جدید مدیریتی است (دی پاکو و همکاران،2010، صص436-429).
بخش بندی بازار و مصرف کنندگان به عنوان یکی از عواملی که شناسایی و انتخاب صحیح آن میتواند نقش بسزایی در موفقیت یا شکست یک فعالیت تجاری داشته باشد و باید مورد توجه قرار گیرد، مطرح است. بطوریکه اجماع نظری درباره اینکه بخش بندی بازار و گرایش به بازار به عنوان جنبههایی که بازاریابان نیاز به توجه بیشتری به آن دارند، وجود دارد (دی پاکو و همکاران،2009، صص376-364).
افزایش نگرانی درباره محیط زیست، افزایش رقابت، افزایش منتقدان و نیازهای مشتریان بعضی از چالشهای پیش روی بازاریابی سبز را بیان میدارد. این چالشهای پیش روی و همچنین افزایش سازمانها و شرکتهایی که به بازار محصولات سبز وارد میشوند، لزوم بخش بندی و شناسایی بخشهای مختلف مصرف کنندگان را بر اساس گرایشات زیست-محیطی و ارکان بازاریابی سبز آشکار میسازد.
جامعه ایرانی نیز همانند سایر جوامع جهانی، نسبت به گذشته بسیار آگاهتر شده است و این آگاهی باعث آمادگی و اشتیاق بیش از پیش آنان برای بیان خواستههایی شده است که بیشتر بر پایه مسائل سبز میباشد. همانطور که امروز بیشتر مباحثی چون جداسازی زباله در مبدا؛ استفاده از وسائل حمل و نقل عمومی؛ توجه به بهرهوری و بازده وسائل الکترونیکی؛ استفاده از عایقهای حرارتی و شیشههای دوجداره مطرح میگردد، میتوان پیش بینی کرد که در آینده نیز این روند ادامه یافته و شدت بیشتری بیابد.
هرچند برخی از کارشناسان یکی از دلایلی را که بازاریابی سبز بیشتر مورد استقبال قرار گرفته را مسائل اقتصادی میدانند اما مشاهده مواردی که حتی مصرف کنندگان مایلند هزینه بیشتری را برای خرید کالاها و خدمات سبز بپردازند، باعث میشود که نتوان آن را تنها به مسائل اقتصادی ربط داد. با این وجود بررسی عوامل اقتصادی در بازاریابی سبز یکی از مواردی است که بیشتر مورد نظر بازاریابان و فعالان بازار بوده و در نظر گرفتن آن در بخش بندی مصرف کنندگان باعث خواهد شد تا فعالان بازار با توجه به طبقه بندی اقتصادی کالا یا محصول (پَست، معمولی، لوکس)، میزان مشارکت مشتریان خود را در بازاریابی سبز تخمین بزنند.
تحقیق حاضر در نظر دارد به این سئوالات پاسخ دهد:
“تا چه اندازه مصرف کنندگان ایرانی در خرید کالاها و خدمات مورد نیاز خود به مسائل زیست-محیطی توجه می کنند؟ ” همچنین”آیا بین متغیرهای جمعیت شناختی و گرایشات مصرفی سبز مصرف کنندگان ایرانی رابطه ای وجود دارد؟
نگرانیهای زیست-محیطی جوامع امروزی و درپی آن تمایل مصرف کنندگان به مصرف کالاها و خدماتی که کمترین زیان را برای محیط زیست داشته باشد باعث گردیده تا کارخانجات و شرکتهای تولید کننده کالا و خدمات به فکر تولیداتی باشند که این نیاز و خواسته مصرف کنندگان را تأمین نمایند و برای نیل به این هدف تلاش برای تولید کالاها و خدمات سبز دوچندان شده و استفاده از فلسفههای بازاریابی مرتبط به آن که همانا “بازاریابی سبز” است مورد توجه واقع شده است.
شناسایی مشتریان و بازار هدف یکی از مهمترین بخشهای بازاریابی را به خود اختصاص میدهد بطوری که میتوان گفت کامیابی و یا شکست یک محصول و یا خدمت در گرو انتخاب درست این بخش است. از اینرو بخش بندی مصرف کنندگان به وسیله عوامل متفاوتی که میتواند در بازایابی سبز مورد توجه قرار گیرد، اهمیت مییابد تا بدین وسلیه مدیران بازاریابی بتوانند ویژگیهای مشتریان هدف خود را شناخته و بر اساس آن تصمیم گیری نمایند.
تقسیم بندی بازار، بازاریابی مشتری-محور را تسهیل نموده و امکان دستیابی به گروههای خاص مصرف کنندگان را فراهم میسازد. به علاوه تولیدکنندگان کالاها بویژه کالاهای سبز فرصت مییابند تا نیازهای مشتریان خود را شناخته و بر اساس رفتار، عادات خرید و انتظارات آنان کالای خود را تولید و عرضه نماید. در نتیجه کالا با نیازهای مشتری هماهنگ شده و برای تولیدکننده و مصرف کننده بطور همزمان مفید فایده خواهد بود. با اطلاع از خواستههای مشتری، تولیدکننده برنامههای بازاریابی خود را بر گروه هدف مشخصی متمرکز مینماید و از هدر دادن سرمایه و انرژی بر روی بازارها و گروههای نامرتبط حذر مینماید. روش تبلیغ کالا نیز میتواند بر اساس نوع مشتری و بازار مصرفی کالا طراحی و اجرا گردیده و تاثیر آن بر گروه هدف تضمین گردد. در بازاریابی مدرن امروز، بخش بندی بازار مصرف امری عادی تلقی شده و برای رشد و رقابت پذیری بازار ضروری است )پینتو و همکاران، 2011، صص 131-122).
تقسیم بازار تنها با هدف یافتن مشتری و گروههای هدف جدید انجام نمیشود. بلکه به دنبال جلب رضایتمندی مصرف کنندگان حال حاضر نیز میباشد. به این ترتیب که نیاز مشتری با منابع موجود هماهنگ شده و بازار رقابتی ایجاد شده به طور موثری به دنبال جلب هر چه بیشتر نظر مصرف کننده میباشد. تقسیم بندی بازار در بازاریابی مدرن پاسخ به این سوال است که “چه کالایی و به چه افرادی فروخته شود (سیناپان و رحمن، 2010، صص 139-129).
با بررسی مولفهها و عوامل موثر در بروز رفتار خرید سبز در مصرف کنندگان ایرانی و تقسیم بازار مصرف کنندگان بر اساس نحوه بروز رفتار خرید سبز، امکان پیش بینی نیازها و تمایلات مشتری ایرانی برای تولیدکنندگان مهیا میگردد. شناسایی گروههای هدف کالاهای سبز در ایران فرصتی برای تمرکز سرمایه تولیدکنندگان کالاهای سبز است تا تولید خود را با نیاز مشتری خاص خود متناسب نموده و راهبردها و استراتژیهای بازاریابی خود را طراحی نمایند. از این طریق است که بازاریابی موثرتر واقع شده و تولیدکننده و مصرف کننده هردو سود میبرند.
ایران به عنوان یکی از پیشگامان حفاظت از محیط زیست در منطقه خاورمیانه با تاسیس سازمان محیط زیست در سال 1353 و پس از آن تدوین ماده 50 قانون اساسی به منظور التزام تمامی افراد به حفاظت از محیط زیست، اهتمام زیادی در جهت بسط فرهنگ حفاظت از محیط زیست، مصرف بهینه و کاهش آلودگی زیست-محیطی داشته است. در همین راستا و همگام با پیشرفت علوم زیستی در جهان و آگاهی مصرف کنندگان از میزان و نحوه اثر مصرف روزانه بر محیط زیستشان تمایلات، عادات خرید و اولویتهای مصرف کننده ایرانی نیز دستخوش تغییر شده است. هرچند با وجود آگاهی بیشتر افراد به مشکلات زیست-محیطی همچنان تعداد زیادی از مصرف کنندکان ایرانی تمایلی به پرداخت هزینه بیشتر برای خرید کالاهای سبز نداشته و یا دیدگاه مثبتی نسبت به کالاهای سبز ندارند. بنابراین شرکتهای تولیدی و سرمایه گذار لازم است با کسب آگاهی از خصوصیات جمعیت شناختی و عادات خرید مصرف کننده ایرانی موقعیت رقابتی خود را در بازار رو به تغییر امروز ایران حفظ کنند. گام اول در شناسایی نیازها و اولویتهای مصرف کننده نیز تقسیم بندی بازار مصرف میباشد. هرچند با وجود افزایش تمایلات سبز، مطالعات اندکی در مورد رفتار خرید سبز مصرف کننده ایرانی وجود دارد. به علاوه نتیجه مطالعات در کشورهای دیگر قابل تعمیم به ایران نبوده و شرایط در کشورها متفاوت است. همچنین در کنار عواملی چون سن و آگاهی زیست-محیطی که در بروز رفتار خرید سبز تاثیر گذار هستند، عوامل فردی و خارجی دیگری نیز میتوانند تعیین کننده باشند. این مطالعه در تلاش برای تمرکز بیشتر بر مولفههای موثر بر بروز رفتار خرید و اهمیت آنها در بازار مصرف ایران میباشد. بررسی نحوه اثر عوامل جمعیت شناختی بر مولفههای موثر بر رفتار خرید سبز در این بین حائز اهمیت است.
این تحقیق می تواند منبع مناسبی برای مدیران بازاریابی شرکتها و سازمانها به جهت تشخیص و تصمیم گیری درباره راهکارهای عملی و غیرعملی در بازاریابی سبز محصولات و خدمات این شرکتها به شمار رود. از آنجاکه یکی از عوامل موفقیت شرکتها در بازاریابی محصولات، شناسایی مصرف کنندگان بالقوه و در نظر گرفتن نیازها و خواسته های آنان است، بنابراین مدیران بازاریابی می توانند با توجه به بخش
بندی مصرف کنندگان که این تحقیق قصد دارد به آن بپردازد و شناسایی گروه هدف خود ،استراتژی مناسب خود را انتخاب نموده و از مزایای آن همچون شناسایی صحیح بازار هدف،انتخاب تبلیغات، ترفیعات مناسب و غیره بهره مند گردند.
اهداف این تحقیق را می توان به دو دسته عمده اهداف اصلی و فرعی تقسیم نمود.
شناسایی تأثیر متغیرهای زمینهای (سن؛ جنسیت؛ سطح تحصیلات؛ سطح درآمد و شغل) در تقسیم بندی مشتریان بر اساس تمایل به خرید کالای سبز
1- شناسایی تأثیر سن بر تمایل به خرید کالاهای سبز؛
2- شناسایی تأثیر جنسیت بر تمایل به خرید کالاهای سبز؛
3- شناسایی تأثیر سطح تحصیلات بر تمایل به خرید کالاهای سبز؛
4- شناسایی تأثیر میزان درآمد بر تمایل به خرید کالاهای سبز؛
5- شناسایی تأثیر شغل بر تمایل به خرید کالاهای سبز.
فرضیههای این تحقیق به دو دسته فرضیههای اصلی و فرضیههای فرعی تقسیم میشوند.
متغیرهای زمینهای (سن؛ جنسیت؛ سطح تحصیلات؛ سطح درآمد و شغل) در تقسیم بندی مشتریان بر اساس تمایل به خرید کالای سبز موثر است.
شغل بر تمایل به خرید کالاهای سبز اثر دارد؛
Peattie, K., & Crane, A.
Ottman
Do Paco
Grant, J.
.Environmentally Friendly Product
. Marketing
McDonagh, P. &et al.
Charter, M., & Polonsky, M. J.
Peattie, K.& et al.
Grant
McDonalds co.
Poly-Styrene
Gifford, B.
Pinto
Sinnappan & Rahman
ای بر ایجاد جهش در فرایند توسعهی اقتصادی می دانند. تجارب کشورهای مختلف و مطالعات متعدد تجربی در این زمینه، بیانگر این واقیت است که توسعهی بازار مالی به خصوص بورس اوراق بهادار، اثر خالص مثبت بر پس انداز، تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی دارد. بنابراین اهمیت این پژوهش از منظر افراد درگیر در فرآیند سرمایهگذاری به شرح ذیل می باشد:
از منظر شرکتهای بورس به منظور سنجش عملکرد خود با سایر شرکتهای فعال در بازار سرمایه بالاخص شرکتهای فرابورسی، شرکتهای بورسی، شرکتهای بورسی-فرابورسی و یا شرکتهای فعال در بازار پایه این پژوهش حائز اهمیت می باشد.
از دیدگاه خود شرکتهای صنعت خودرو و صنعت شیمیایی فرایند سنجش ریسک می تواند موجب گردد که شرکتها بایکدیگر مورد مقایسه قرار گیرند و هر کدام از این شرکتها که ریسک و بازده معقولی داشته باشد، توانایی سرمایهپذیری بالایی را در کنار ریسک معقول خود داشته باشند.
از منظر سرمایهگذاران، سنجش ریسک شرکتهای بورسی موجب افزایش اطمینان خاطر فرد سرمایهگذار در اطمینان حاصل نمودن از کارایی شرکتهای صنایع مورد نظر در امر سرمایهگذاری می شود. با توجه به این که هدف از سرمایهگذاری قبل از هر گونه کسب بازده، حفظ اصل سرمایه می باشد، بنابراین در صورت عدم آگاهی از میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذران با خطر از دست دادن اصل سرمایه مواجه خواهند شد.
از منظر نظارت بر عملکرد شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در دو صنعت خودرو و شیمیایی، در واقع عملکرد تمامی شرکتهای ارائه شده، از جمله شرکتهایی که اوراق بهادار منتشره توسط آنها سهام می باشد برای این سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است.
با توجه به موضوع پژوهش، این پژوهش سوال محور می باشد و فرضیه برای آن متصور نیست. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
این پژوهش از نقطه نظر بررسی داده ها از نوع پس- رویدادی می باشد. بر اساس اهداف پژوهش، این پژوهش از نوع کاربردی است. از نظر روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است.
قلمرو موضوعی این پژوهش سنجش ریسک و رتبه بندی شرکتهای صنعت خودرویی و شیمیایی با استفاده از معیار تسلط تصادفی و مقایسه با انحراف معیار، انحراف معیار نامطلوب و نیم واریانس می باشد.
قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای صنایع خودرویی و شیمیایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که قبل از سال 1393 فعالیت خود را آغاز کرده اند.
قلمرو زمانی این پژوهش از ابتدای سال 1393 تا انتهای اسفند 1393 در نظر گرفته شده است. به عبارت دقیق تر در این پژوهش اقدام به مشاهده و بررسی ریسک هفتگی شرکت های زیر گروه صنعت خودرویی و زیرگروه محصولات شیمیایی در 52 هفته سال شده که از فروردین ماه سال 1393 شروع می شود و به اسفند ماه سال 1393 ختم میشود.
نظریه ی برتری تصادفی به عنوان یکی از نظریههای مطرح در حوزه ی اقتصاد مالی، اخیراً توجه بسیاری را در حوزه مطالعات تجربی به خود جلب کرده است. در واقع برتری تصادفی شکلی از اولویتبندی تصادفی است که در نظریهی تصمیمگیری مورد استفاده قرار گرفته و به موقعیتهایی اشاره دارد که بر اساس آن یک سبد سرمایه گذاری (با یک توزیع احتمال نتایج مورد انتطار) می تواند بر سبد سرمایهگذاری دیگر بر مبنای ترجیحهای مربوط به نتایج، برتری داشته باشد. در اغلب منابع و کتب مربوط به اقتصاد مالی به مفهوم برتری تصادفی از منظر یک نظریه ی رفتاری در حوزه ی مالی پرداخته شده است. در همین حال مطالعات تجربی اندکی در زمینهی کارکردهای این نظریه در حوزهی مالی انجام شده است.
همچنین پژوهشهایی در زمینه ی سنجش ریسک با استفاده از شاخصهای نظریهی سنتی و مدرن پرتفوی انجام گرفته است اما تا به حال در ایران برای سنجش ریسک با استفاده از معیار تسلط تصادفی در یک صنعت و زیر گروه خاص از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، تحقیقی انجام نشده است. تسلط تصادفی به دلیل نداشتن مفروضات خاصی مثل نرمال بودن توزیع که به عنوان محدودیت در سایر نسبتها شناخته می شود، نسبت به سایر معیارها می تواند معیار مفیدی در سنجش ریسک تلقی شود. نوآوری دیگر این پژوهش مقایسه نتایج حاصله از معیار تسلط تصادفی با انحراف معیار، انحراف معیار نامطلوب و نیم واریانس به عنوان معیارهای متداول سنجش ریسک می باشد.