امروزه به دلیل تشدید فضای رقابتی، کشورها و نیز سازمانها در تصمیمگیری و اتخاذ استراتژی رقابتی خود تنها به منابع محدود درون سازمانی و یا اطلاعات تصادفی کسبشده از فضای پیرامون اکتفا نمیکنند و در حقیقت داشتن اطلاعات صحیح، تأثیرگذار و به روز از فضای اطراف یکی از ابزارهای قدرت در سطح ملی و سازمانی محسوب میشود. از این رو سازمانها تلاش میکنند به بهترین منابع اطلاعاتی در مورد محیط کسبوکار و فعالیت خود دست یابند و از آنها به طور مؤثر در برنامهریزیهای راهبردی خود بهره بگیرند (Clarke& Turner, 2004). این که دانش یکی از مهمترین داراییهای سازمان در نظر گرفته میشود غیر قابل انکار است و به طور فزایندهای برای حفظ مزیت رقابتی سازمان، مدیریت میشود ( Chang et al , 2009).
در صنایع با تکنولوژی پیشرفته و سازمانهای مبتنی بر دانش از قبیل نانو و بیوتکنولوژی حیطههای جدیدی ظهور، تکامل و به بلوغ میرسد و خیلی سریع از رده خارج میشود بنابراین، مدیران تصمیمات تجاری راهبردی را نه تنها بر مبنای اطلاعات ساختار یافته بلکه همچنین باید بر مبنای اطلاعات ناقص، پویا و مبهم اخذ نمایند. بنابراین باید از پلت فورم مدیریت دانش استفاده نمایند تا مدیران از روند تغییرات و سرعت آنها غافل نباشند (Bafiares-Alcantara et al , 2003) .
بسیاری از سازمانها به سازمان مبتنی بر دانش تغییر شکل دادهاند که مدیریت دانش در آنها نقش کلیدی دارد (Akhavan & Jafari, 2006) . تنها مزیت رقابتی که سازمانها در قرن بیست و یک خواهند داشت آن چیزی است که میدانند و این که چگونه از آن استفاده خواهند کرد (Civi, 2000). پیشرفتهای جدید در فن آوری اطلاعات نوآوری در مدیریت دانش را پشتیبانی کرده است (Jaehun& Sang, 2009) .
بنا بر گفته لی بوویتز[1] (1999) مدیریت دانش ترکیبی از سامانههای مبتنی بر دانش، هوش مصنوعی، مهندسی نرم افزار، بهبود فرایندهای کسب و کار، مدیریت منابع انسانی و مفاهیم رفتار سازمانی میباشد. مدیریت دانش یک استراتژی مهم برای بهبود مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی شده است، زیرا مدیریت مناسب دانش و نفوذ آن در سازمان موجب میشود تا سازمان نوآوری و هوش و انطباق پذیری بیشتری از خود نشان دهد (Wong &Aspinwall, 2004) .
اگرچه اهمیت مدیریت دانش بر کسی پوشیده نیست، اما به نظر میرسد تعداد خیلی کمی از سازمانها به درستی قادر به نفوذ، انتشار و مدیریت دانش در سازمانهای خود هستند (Storey & Barnet, 2000). تعداد چشمگیری از پروژههای مدیریت دانش با شکست مواجه میشوند. این شکست ها به این دلیل است که به کار گیری مدیریت دانش کاری آسان و سهل نیست که سازمانها به راحتی بتوانند از عهده آن برآیند (Mousavidin & Lakshmi, 2008) .
سازمانهایی که نمیدانند چگونه و از کجا باید آغاز کنند و فاقد یک چارچوب صحیح و منسجم باشند در تلاششان برای ایجاد و به کار گیری مدیریت دانش با شکست مواجه خواهند شد (Storey & Barnet, 2000) . اجرا و توسعه مدیریت دانش در یک سازمان، فرایندی بینهایت پیچیده میباشد که شامل جنبههای مختلف تکنولوژیکی، انسانی و سازمانی میباشد. برای اطمینان از اجرای موفق پروژه و در عین حال کاهش پیچیدگی آن لازم است از چارچوبی برای توسعه و به کار گیری مدیریت دانش استفاده شود ( Chalmeta & Grangel, 2008).
1-2- تعریف مسئله و بیان موضوع
در دهه گذشته، تمرکز سازمان ها و دانشمندان از جنبه های مالی سازمان به جنبه ها و فنون بهبود مدیریت دانش و توجه بیشتر به دانش و دارایی های نامشهود سازمان و نحوه مدیریت راهبردی دانش سازمان معطوف شده است. در همین دوره، مدیریت سرمایههای فکری سازمان به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در مدیریت دانش، جهت بهبود کیفیت مدیریت اطلاعات و در نتیجه بهبود کیفیت مدیریت دانش سازمانی مورد توجه قرار گرفت (Wiig & Karl, 2004).
در این دهه به واسطه ظهور نظریه دیدگاه مبتنی بر منابع و نظریه دیدگاه دانش محور آشکار گردید که موفقیت سازمان تنها وابسته به منابع مادی نیست، بلکه مدیریت داراییهای نامشهود و سرمایههای فکری سازمان نیز بر آن اثر بسیاری دارند و این نکته است که میتواند در بلند مدت، باعث ایجاد مزیت و حاشیه رقابتی برای سازمانهای نوآور و موفق گردد (Kruger & Johnson, 2010) .
الزامات همراه با عصر دانایی، موجب ظهور و توسعه سازمانهای دانش محوری شده است که برخی ویژگیهای آنها تفاوتهایی اساسی با سازمانهای سنتی دارد. سازمانهای دانشمحور به سرعت غیر قابل باوری در سالهای اخیر رشد کردهاند. لیکن مبحث مدیریت دانش و موفقیت آن در سازمانهای دانش محور نسبت به سازمانهای دیگر در عصر اقتصاد دانشی مهمترو حیاتیتر میباشد. (Wu et al , 2008).
سازمانهای دانش محور سازمانهایی هستند که به طور عمدهای مبتنی بر دانش حرفهای از جمله دانش یا خبرگی مرتبط با یک رشته یا زمینه خاص میباشند که کالا و خدماتی را تولید مینمایند که دانش محور هستند (Den Hertog, 2000) .
مثالی از سازمانهای دانش محور عبارتند از سازمانهای حسابداری، مدیریت، کامپیوتر و مشاوره، نمایندگیهای تبلیغات، شرکتهای با فناوری پیشرفته و سازمانهای تحقیق و توسعه میباشند (Swart& Kinnie , 2003. مهمترین دارائی در سازمانهای دانش محور سرمایه فکری است، بر مبنای این واقعیتها این سازمانها نیاز به مدیریت دانش را احساس میکنند (Mohammadi et al , 2009).
چالش اصلی سازمانها درک مدیریت دانش و چگونگی پیاده سازی آن است. امروزه بزرگترین آرزوی سازمانها تعریف یک مدیریت دانش مناسب سازمان و اداره آن به یک روش موفق است. سازمانها نیاز دارند از عواملی که بر موفقیت مدیریت دانش تأثیر میگذارند آگاه و باخبر باشند (Migdad,2009)، بنابراین بررسی عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان دانش محور نیز ضروری به نظر میرسد.
بی شک، سازمانهای دانش محور باید در طراحی و به کار گیری مدیریت دانش، در نقش سازمانهای پیشرو ظاهر شوند، و این امر مستلزم شناسایی عوامل حیاتی موفقیت و اقدام عملی بر مبنای این عوامل تأثیرگذار در مراحل مختلف طراحی و به کار گیری مدیریت دانش است.
مطالعه خاصی را در خصوص عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در حوزه سازمانهای دانش محور نمیتوان مشاهده نمود. اما این مطالعه بر مبنای تجارب سازمانهای پیشرو در خصوص مدیریت دانش و مرور ادبیات، سعی در یافتن عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور و ارائه و توسعه یک چارچوب جامع از مدیریت دانش بر مبنای عوامل حیاتی موفقیت در این سازمانها تمرکز دارد.
این چارچوب سازمانها را یاری میرساند تا نقاط ضعف مدیریت دانش سازمان خود را شناسایی کرده، شاخصهای نیازمند بهبود را مشخص
کرده و برای کسب و حفظ دانش ارزشمند سازمان تلاش نمایند.
1-3- ضرورت انجام تحقیق
امروزه مدیریت دانش به عنوان یکی از اقدامات اصلی سازمانها در گام نهادن به عرصه رقابت جهانى و.
رویارویى با چالشهای جدید کسب و کار مطرح میباشد. درک ضرورت مدیریت دانش از سوى شرکتها با گرایش گسترده آنها در سطح جهان بدین مهم، آشکار میشود. در کشور ما نیز گرچه هنوز شرکتهای معدودى به اقدامات محدودى در این باب دست زدهاند. اهمیت مدیریت دانش بر همگى آشکار شده و بدین لحاظ لزوم اقدامات مطالعاتى و تحقیقاتى در این زمینه احساس میشود.
از آنجا که از سویى با توجه به وضوح اهمیت مدیریت دانش، گریزى از پیاده سازى آن نیست و از سوى دیگر، نرخ شکست پروژههای مدیریت دانش بالا میباشد، بنابراین نیاز به مطالعه عوامل موثر در موفقیت مدیریت دانش وجود دارد. با توجه به سرمایه گذاری قابل توجهى که صرف اجراى پروژههای مدیریت دانش میشود.
ارائه چارچوبی از مدیریت دانش بر مبنای عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش میتواند راهنماى مدیران این سازمانها در مراحل برنامه ریزى این پروژهها و همچنین اجراى آنها باشد. چارچوب مدیریت دانش برای سازمانهای که میخواهند این سیستم مدیریتی را در تشکیلات خود به اجرا درآوردند، اهمیت زیادی دارد. چارچوب مدیریت دانش به صورت خطوط راهنمایی در میآید که از ایجاد خطا جلوگیری میکند و منافعی را نیز بر حسب زمان و کار انجام شده و هزینه مصرف شده بدست میآورد.
در مرحله برنامه ریزى میتوان با شناسایى و اطلاع از عوامل موفقیت مدیریت دانش، وضعیت سازمان را از حیث این عوامل بررسى نمود و پیش از ورود به فاز اجرایى و تحمیل هزینه بالا تمهیداتی براى نقاط ضعف اندیشید.
در مرحله اجرا و پیاده سازى، مدیران سازمان با نظارت مستمر بر وضعیت عوامل موفقیت مدیریت دانش در حین اجراى پروژههای مدیریت دانش همواره تصویر کاملى از اوضاع در اختیار دارند و میتوانند به موقع با اقدامات تصحیحى، ریسک شکست پروژهها را به میزان قابل ملاحظهای کاهش دهند (Lee & Chio , 2003 ).
همچنین با توجه به خلأیى که به دلیل کمبود مطالعات خارجى و بومى در این زمینه با تمرکز بر سازمانهای دانش محور و عدم وجود تحقیقات مشابه ملاحظهامی شود، امید است نتایج این مطالعه بتواند شانس موفقیت پروژههای سازمانهای دانش محور را در پیاده سازى مدیریت دانش افزایش دهد. سازمانهای دانش محور به عنوان یکى از پویاترین سازمانها با توجه به محیط دینامیک، وجود شرایط
رقابتى و فشارهاى زمانى (بر خلاف بسیارى از سازمانهای دیگر)، و همچنین نرخ بالاى کارکنان دانشی و متخصص در آنها، مورد توجه واقع شدهاند که مدیریت دانش در آنها میتواند پتانسیل بسیار بالایى داشته باشد.
1-4- اهداف و کاربردهای تحقیق
هدف از انجام این تحقیق شناسایی و استخراج عوامل و شاخصهای موثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور و ارائه چارچوبی بر مبنای این عوامل میباشد و همچنین سنجش میزان آمادگی مدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه (ستاد ویژه توسعه فناوری نانو) از طریق یک چارچوب توسعه یافته مدیریت دانش مبتنی بر این عوامل و شاخصها است. عوامل موفقیت در مدیریت دانش براى کمک به سازمانهای دانش محور جهت بررسى نیازهاى داخلى سازمان است به گونهای که بتوانند میزان آمادگى سازمان جهت پیاده سازی مدیریت دانش را بسنجند و استراتژیها و رویههای لازم را جهت رفع کاستیهای موجود و تقویت نقاط قوت به کار گیرد.
با تحقق هدف تحقیق، میتوان تعیین کرد: وضعیت جاری سازمان مورد مطالعه بر اساس عوامل و شاخصهای مورد نظر تحقیق چگونه است؟ نقاط قوت و ضعف سازمان نسبت به حالت ایدهآل و مطلوب در هر عامل و شاخص چیست؟ سازمان در چه سطحی از آمادگی مدیریت دانش قرار میگیرد؟ همچنین شاخصهای نیازمند بهبود شناسایی شده و پیشنهادی در خصوص اولویتبندی مناسب شاخصها و عوامل برای بهبود وضعیت عوامل و شاخصها در سازمان ارائه میدهد.
1-5- روش تحقیق
این تحقیق بر مبنای هدف جزء تحقیقات توسعهای- کاربردی میباشد. مراحل انجام تحقیق عبارتند از:
مرحله اول – بررسی اولیه و مقدماتی طرح پژوهش؛
مرحله دوم – بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش در زمینه عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمانها و مؤسسات از جمله سازمانهای دانش محور؛
مرحله سوم – کسب نظرات خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت دانش به منظور تعیین عوامل و شاخصهای هر عامل و رفع اشکالات احتمالی؛
مرحله چهارم – شناسائی و تعیین اولیه عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش و عناصر مربوط به هر یک از این عوامل و ارائه چارچوبی برای این عوامل در سازمانهای دانش محور؛
مرحله پنجم – جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها؛
5-1- طراحی پرسشنامه و نظر سنجی از خبرگان و دست اندر کاران در ارتباط با عوامل اصلی موفقیت مدیریت دانش و اولویت آنها از دیدگاه آنان؛
5-2- تجزیه و تحلیل آماری دادههای جمع آوری شده.
مرحله ششم – تعیین عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای دانش محور و همچنین اولویت آنها بر اساس دیدگاه خبرگان و صاحب نظران.
مرحله هفتم- مطالعه موردی یک سازمان دانشمحور به منظور سنجش آمادگی مدیریت دانش بر اساس عوامل حیاتی موفقیت نهایی شده.
[1] Liebowitz
ارزیابی عملکرد سازمان و واحدهای درون سازمانی، یکی از اصلیترین اموری است که در صورت صحت انجام، میتواند موجبات موفقیت هر سازمانی را به دنبال داشته باشد. در شرایط رقابتآمیز کنونی نیز که توجه به موضوع تعالی سازمان امری طبیعی و غیر قابل اجتناب محسوب میشود اهمیت ارزیابی عملکرد و سنجش کارایی، بیش از پیش هویدا است. پذیرفتنی است که ارزیابی عملکرد یک سازمان، فرآیند سنجش کارایی و اثربخشی فعالیتهای واحدهای آن سازمان و تعیین برآیند کلی آن میباشد.
یکی از کاربردی ترین روش های سنجش کارایی، استفاده از مدل های تحلیل پوششی دادههاست. تحلیل پوششی دادهها برای تعدادی واحد
تصمیمگیری همگن (واحدهایی با ورودیهای یکسان و خروجیهای یکسان) کارایی نسبی را اندازه گرفته و واحدهای کارا و ناکارا را شناسایی میکند.
از آنجا که کارایی محاسبه شده برای واحد های تصمیم گیری، در روش تحلیل پوششی دادهها به صورت نسبی است، طبیعی است که هر واحد با تلاش و بهبود عملکرد خود سعی می کند تا در رقابت با دیگران جایگاه کارایی خود را از دست ندهد و حتی ارتقاء بخشد. فاصلهای که هر واحد تصمیم گیری از نظر کارایی با سایر واحدها دارد، حاشیه امنیتی را برای کارایی آن واحد ایجاد میکند.
در این رساله، ابتدا مفهوم حاشیه امنیت کارایی واحد های تصمیم گیری، به عنوان یک موضوع کاملاً بدیع در حالت های مختلف تشریح شده سپس نحوه اندازه گیری و سنجش آن به کمک یک الگوریتم، مدل ریاضی مبتنی بر تحلیل نموداری و نهایتاً بر اساس مدل طراحی شده برنامه ریزی خطی ارائه می شود.
بخش دیگر این رساله، آزمون روش های ارائه شده در یک مطالعه موردی است. اگر چه ذکر مطالعه موردی در عنوان رساله این برداشت ذهنی را ایجاد می کند که اصل موضوع، ماحصل مطالعه موردی است لیکن در خصوص این رساله کاملاً ابداعی، مطالعه موردی صرفاً به منزله یک مثال عددی برای توضیح بیشتر و تبیین بهتر حاشیه امنیت کارایی مطرح شده است. لذا از یک سو به جهت اهمیت موضوع ارزیابی دانشگاه ها و نقش محوری که گروه های آموزشی دارند، و از سوی دیگر، برای نشان دادن قابلیت پیادهسازی و سنجش مفهوم ارائه شده، ارزیابی عملکرد گروههای آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ در سال تحصیلی 1390-1389 بر اساس داده های موجود که محقق در جمع آوری، صحت و سقم آن هیچگونه مسئولیتی ندارد، همچنین بررسی حاشیه امنیت کارایی آنها نسبت به یکدیگر، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.
خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن به شیوه های کاهش نقش دولت و واگذاری آن به بخش خصوصی و پیروی از منطق بازار در تمام تصمیمات اقتصادی اطلاق می شود. از این نقطه نظر ، فاصله از سیاست حفظ برخی از فعالیتهای مشخص در دست دولت برای توسعه بیشتر توسط بخش دولتی (انحصار زدایی)، به کاهش جایگاه نسبی بخش دولتی و واگذاری نقش بیشتر به بخش خصوصی اشاره دارد. خان و رین هارت (1990)
ورود بنگاههای جدید بخش خصوصی می تواند در وضعیتی که بخش دولتی از انحصار بر خوردار بوده است، رقابت را برانگیزد. بنگاههای دولتی موجود مجبور خواهند شد حالت تجاری بگیرند و به ضوابط و نیروهای بازار واکنش نشان دهند. فرآیند انحصار زدایی گاهی در چارچوب امر خصوصی سازی به عنوان فعالیتی موازی و مکمل توصیف شده است . علاوه بر این، خصوصی سازی نیز هنگامی نمود پیدا می کند که دولت ها تصمیم به کاهش تعهدات خود در زمینه تنظیم و هدایت رفتار بازیگران خصوصی در اقتصاد بگیرند. هدف از پیگیری سیاستهای حذف مقررات زاید این است که سیستم تنظیمی محدود کننده اهمیت کمتری بیابد.
در کشور ایران حجم بالای دولت در اقتصاد، حضور شرکتهای دولتی در فعالیتهای غیر ضروری اقتصادی، رقابت پذیری پایین اقتصاد در سطح ملی و بین المللی، عدم توسعه بخش خصوصی فعال در حوزه های سرمایه گذاری، ضعف بازار سرمایه برای توسعه بخش خصوصی، عدم توزیع مناسب منابع و فرصتها بین بخش دولتی و غیر دولتی،مشهود است. خصوصی سازی عملاً بعد از پایان جنگ تحمیلی و اجرای اولین برنامه پنج ساله توسعه ؛ از سال 1368 بطور جدی مطرح شد و دولت در صدد واگذاری بخشی از فعالیتهای اقتصادی شرکتهای دولتی به بخشهای غیردولتی بر آمد . اما خصوصی سازی به صورت سازماندهی شده و بر اساس قوانین و مقررات مشخص و شفاف با محوریت متمرکز سازمان خصوصی سازی به عنوان سازمان اجرایی مورد نظر عملاً از سال 1380 با اجرایی شدن فصل سوم قانون برنامه سوم توسعه آغاز شد و در قانون برنامه چهارم توسعه نیز به عنوان مکملی مناسب برای قانون مذکور دنبال شد.
در مفهوم عام و گسترده، خصوصی سازی در صنایع دولتی عبارت است از کاهش بخشی از فعالیتهای اقتصادی دولت. در مفهوم خاص و محدود، خصوصی سازی به معنی واگذاری مالکیت بخشی از صنایع دولتی به بخش خصوصی است. خان و کومر (1997)
عموما دو دلیل و یا دو هدف برای واگذاری صنایع دولتی به بخش خصوصی ارائه می شود: اول، کاهش مسؤولیت های دولت و خارج سازی صنایع غیر استراتژیک و غیر دولتی از حیطه مدیریت دولت. دوم، کاهش بار مالی صنایع بر بودجه کشور. تجدید ساختار و خصوصی سازی در صنعت برق پدیده ای است که در بسیاری از کشورها ضرورت آن درک و گرایش به سمت آن آغاز شده است. آیا خصوصی سازی باعث افزایش کیفیت خدمات رسانی به مشترکین می شود ؟
از طرفی رشد فزاینده مصرف انرژی الکتریکی در کشور و نیاز به سرمایه گذاری متناسب با مصرف فوق، لزوم پیروی از حرکت های نوین اقتصاد جهانی، وجود تنگناهایی از قبیل محدودیت های اعتباری ناشی از انحصار دولتی صنعت برق، عدم توان دولت برای تأمین منابع مالی لازم جهت سرمایه گذاری های روزافزون مورد نیاز، استراتژی یارانه ای تعرفه های برق و بحث کیفیت برق در ارایه خدمات، از عمده عواملی هستند که نشان می دهند ساختار سنتی فعلی پاسخگو نبوده، تجدید ساختار را در این صنعت زیربنایی الزامی می نمایند. آیا خصوصی سازی هزینه ها را کاهش می دهد ؟
اصلاحات ساختاری دقیق و با پیش بینی های لازم می تواند تصور اشتباه منشأ پولی و اعتباری وجود نارسایی ها در بخش توزیع را به تفکر استفاده بهینه از امکانات و سرمایه های موجود تبدیل نماید. از آنجا که برای اصلاحات ساختاری بخش توزیع در سند برنامه سوم توسعه کشور تکالیفی قانونی مشخص شده، اما هنوز بعد از گذشت بیش از سه سال از تصویب برنامه، چشم انداز روشنی از چگونگی و نحوه انجام تکالیف فوق ترسیم نگردیده است. لذا ضروری است که با دیدگاه جهانی و در قالب ملی، ترسیم مناسبی از نحوه اداره بخش توزیع به صورت منطق هائی با توجه به تکالیف فوق ارایه گردد. آیا خصوصی سازی قیمت تمام شده نهایی را کاهش می دهد ؟
پس از بررسی و تبیین اهداف و روش های خصوصی سازی در وزارت نیرو، نقاط قوت، ضعف، تنگناها و روش های اجرائی و اصلاحات ساختاری دربخش توزیع می پردازیم آنگاه در یک مطالعه موردی خصوصی سازی به روش برو نسپاری و نتایج آن را در شرکت توزیع نیروی برق سیستان و بلوچستان ( مطالعه ی موردی شهرستان نیک شهر) مورد بحث قرار می دهیم و با توجه به آن راهکارهایی برای دستیابی هر چه بهتر به روند مناسب و صحیح خصوصی سازی را استنتاج نمائیم.
اکنون مساله اینست که طبق اصل 44 قانون اساسی خصوصی سازی در بسیاری از شرکتهای دولتی انجام شده است به تبع ازآن در شرکت برق سیستان و بلوچستان و شهرستان نیکشهر انجام شده است اما معلوم نیست این خصوصی سازی باعث افزایش کیفیت -رضایت مندی مشترکین- بهره وری -کارائی و اثر بخشی شده است. در پژوهش کوشیده می شود با توجه به سوال مساله به این موارد پرداخته شود.
طی دو دهه اخیر مکانیزمهای خصوصی سازی در بسیاری از کشورها طراحی و به مرحله اجرا در آمده است و از آن به عنوان راه حلی در جهت منطقی نمودن ساختار اقتصادی جامعه،کاهش بار مالی دستگاهها بر بودجه دولت،افزایش کارائی،افزایش بهره وری،گسترش فعالیتها و تجهیز منابع مالی دولت ،استفاده کارآمد از تخصص های موجود،افزایش نیروهای تخصصی و ایجاد انگیزه برای نیروهای تخصصی بهره گیری شده است.
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در ارتباط با خصوصی سازی در داخل و خارج از کشور انجام شده است. در اینجا به تعدادی از تحقیقات در ارتباط با خصوصی سازی اشاره می کنیم:
ولش و فرموند (2002) در پژوهش خود تحت عنوان “معرفی یک مدل جهت انجام خصوصی سازی “با هدف بهینه بودن فرایند انجان آن پرداخته است.
پژوهش دیگر حیدری در رساله دکترای مدیریت استراتژیک طرح تحقیقی با عنوان “مدل خصوصی سازی برای کشور را از طریق مرور ادبیات و استفاده از نظرات خبرگان و صاحبنظران انجام داده است .
همچنین تحقیقها و مقالات زیادی تحت عنوان بررسی اثرات خصوصی سازی در شرکتهای توزیع نیروی برق مشهد و تهران و اصفهان و همچنین کیفیت بهره وری در خصوصی سازی شرکتهای توزیع نیروی برق در ایران انجام گرفته است.
یکی از مهمترین شروع یک کار تحقیقاتی این است که طرح تحقیقاتی به صورت یک پرسش آغازین عنوان شود؛ در این پرسش محقق سعی می کند آنچه را که می خواهد بداند آشکار کند؛ بهتر بفهمد و به دقیقترین صورت ممکن در گزاره یک پرسش آغازین بیان کند.(کیوی و کامپنود، 1376).
لذا مسئله اصلی این پژوهش آن است که با توجه به روند خصوصی سازی در شرکتهای توریع نیروی برق، تاثیر این روند قبل و بعد از اقدامات چگونه بوده و توانسته گامی در جهت ارتقا کارایی و اثربخشی سازمان مذکور برداشته و نوع این تاثیر چگونه است ؟
پژوهشگر در این تحقیق سعی کرده رویکرد مقایسه ای بصورت ارزیابی خصوصی سازی قبل و بعد از اجرای برنامه های خصوصی سازی را مدنظر قرار دهد. بطور کلی اهداف این پژوهش در دو بعد نظری و کاربردی طبقه بندی می گردد. تدوین ادبیات و کمک به غنی تر شدن مبانی نظری موضوع با استفاده از نظریات علمی از یکسو و شناسایی فعالیت های تئوریک و مفهومی دیگران با رویکرد مقایسه ای از سوی دیگر بخشی از اهداف نظری این تحقیق است. و از بعد کاربردی نیز پژوهشگر قصد دارد ضمن ارزیابی اقدامات خصوصی سازی در بخش های منتخب، به رتبه بندی هر بخش با توجه به دیدگاه پاسخ دهندگان جهت ادامه اقدامات خصوصی سازی و موفقیت های بعدی را مورد مطالعه قرار دهد. و با ارائه پیشنهاداتی حرکت به سوی وضعیت مطلوب و رضایت بخش را فراهم آورد.
به بیان دیگر اهداف کلی این تحقیق عبارتند از:
Customer satisfaction .2
. Kivi & Kampnod 1
نقش عملیات لیزینگ در چرخه اقتصادی کشورها و اثرات مثبت و اجتنابناپذیری که در ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا و سرانجام توازن منطقی در موازنه پرداختهای جوامع صنعتی و رو به توسعه به جای گذاشته، موجب گردیده است که این شیوه اعتباری، امروز با تکیه بر تخصصها و ویژگیهای نوین اجرایی بتواند موقعیت خود را به عنوان یکی از مهمترین روشهای تأمین اعتبار در سطح اقتصاد داخلی و بینالمللی تثبیت نماید. بر این اساس، تحقیقاً بخش عظیمی از عملیات مالی، تسهیلاتی و سرمایهگذاری و تأمین اعتبار در جهان با استفاده از روشهای نوین لیزینگ انجام میپذیرد. به طوری که بر اساس بررسیهای مؤسسات مطالعاتی اقتصادی معتبر جهان روش تأمین اعتبارات از طریق لیزینگ، در بین مکانیزمهای گوناگون اعتباری، بعد از وامهای مستقیم بانکی در مرتبه دوم قرار گرفته است (آملی دیوا، 1386 :88).
رقابت روزافزون در محیطهای اقتصادی، شرکتها را بر آن داشته که پیرامون عملکرد خود هوشیارتر عمل کنند. همانگونه که هر سال میلیاردها دلار صرف مخارج سرمایهای میگردد، مؤثرترین راهها برای تحصیل تجهیزات هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. شرکتی که از مؤثرترین روشهای کسب درآمد استفاده میکند، از این رقابت فایده خواهد برد. بنابراین لیزینگ در برابر خرید به عنوان جزء لاینفک تصمیمگیری جهت تحصیل تجهیزات سرمایهای مورد توجه قرار میگیرد (دیلن، 23:1385).
در کشور ما نیز با توجه به وجود نیاز مبرم به چنین شیوه تأمین مالی، شرکتهای مختلفی پا به صنعت لیزینگ نهادند. به طوری که بسیاری از شرکتهای دولتی و غیردولتی در حال حاضر در کشور مشغول به فعالیت در این زمینه میباشند. بنابراین شناخت عملکرد شرکتهای لیزینگ میتواند در جهت شروع فعالیتهای جدید و همچنین حفظ فعالیتهای موجود به این شرکتها یاری رساند. لذا مسئلهای که ما در این تحقیق با آن روبرو هستیم این است که عملکرد شرکتهای فعال در صنعت لیزینگ در ایران چگونه است؟
1-3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق از لحاظ نظری
امروزه به دلیل تحولات وسیعی که طی نیم قرن اخیر در عرصه اقتصادی جهان، رخ داده است و همچنین تغییر و تحولات گسترده در زمینه عرضه و تقاضا، موجب شده است تا دست اندرکاران سیاستهای اقتصادی در کشورها، برنامههای لازم برای تأسیس شرکتهایی جدید، که میتوانند ابزارهای اعتباری در جهت رشد صنایع و اقتصاد آنها محسوب شوند را در دستور کار خود قرار دهند.
شرکتهای لیزینگ از جمله واحدهایی هستند که با تدوین مناسب آئین نامهها و مقررات فعالیت آنها، میتوانند سهم بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها داشته باشند. بر اساس بررسیهای صورت گرفته امروزه بیش از 20 درصد از کل سرمایهگذاری روی تجهیزات
در دنیا، از طریق لیزینگ انجام میشود (البته این میزان فقط شامل داراییهای منقول میباشد). مطالعات نشان میدهد که روش تأمین مالی از طریق لیزینگ، در بین مکانیزمهای گوناگون اعتباری، بعد از وامهای مستقیم بانکی در مرتبه دوم قرار گرفته است و بیش از یک سوم اعتبارات از این طریق تأمین میشود.
حال با توجه به آنچه که در خصوص ضرورت و اهمیت صنعت لیزینگ گفته شد، این سؤال اساسی مطرح است که نحوه عملکرد شرکتها در صنعت لیزینگ چگونه است؟
غالباً گفته میشود که بدون ارزیابی عملکرد فعلی، هیچ بهبودی حاصل نمیشود. ارزیابیها بر پایه نتایج اندازهگیری فعالیتها و عملکرد صورت میگیرد. معمولاً کارایی و بهرهوری سازمانی با اندازهگیری نتایج عملکرد مورد ارزیابی قرار میگیرد، بنابراین هر سازمانی نیازمند طراحی سیستمی برای اندازهگیری عملکرد میباشد که در خصوص کارایی و اثربخشی فعالیتهای بخشهای مختلف سازمان اطلاعات مربوط، دقیق و به موقع برای تصمیم گیران ارائه نماید (چن، 2009).
به طور کلی چنانچه سیستم مالی یک کشور که مؤسسات لیزینگ جزیی از آن هستند کارایی داشته باشند، منابع مالی به صورت بهینه به بخشهای کارای اقتصاد تخصیص مییابد و موجب افزایش تولید، سطح اشتغال و رشد اقتصادی خواهد شد در حالیکه تأمین مالی از طریق لیزینگ یکی از بخشهای حیاتی تأمین مالی مدرن میباشد بنابراین سنجش عملکرد و محاسبه کارایی شرکتهای لیزینگ از اهمیت بسزایی برخوردار است.
1-3-2. اهمیت و ضرورت تحقیق از لحاظ کاربردی
از آنجا که هر بنگاه اقتصادی برای ادامه حیات خود در جریان رقابت با سایر بنگاههای موجود در یک صنعت با توجه به رشد فزاینده تکنولوژی و موج گسترده اطلاعرسانی و توسعه خدمات متنوع، همواره باید از پویایی لازم برخوردار باشد، لذا کنترل و ارزیابی مستمر فعالیت آن بنگاه ضرورتی اجتنابناپذیر مینماید، بنابراین شرکتهای لیزینگ نیز به عنوان عضو فعال این سیستم از این قاعده مستثنی نبوده و ارزیابی به گونههای مختلف را در این خصوص میطلبند.
علاوه بر این کارایی شرکتهای لیزینگ از جمله موضوعاتی است که هم برای مدیران آنها و سیستم نظارتی و هم برای مشتریان و سایر ذینفعان این شرکتها حائز اهمیت است، چرا که مدیران برای باقی ماندن در عرصه رقابت با سایر شرکتها نیازمند رسیدن به بالاترین سطح کارایی بوده و از طرف دیگر مشتری و سیستم نظارتی میدانند که افزایش کارایی همواره توأم با کاهش قیمت و افزایش کیفیت خواهد بود. بنابراین در این تحقیق علاوه بر ارزیابی عملکرد و تعیین میزان کارایی شرکتها، نه تنها شرکتهای لیزینگ ناکارا رتبهبندی میشوند بلکه شرکتهای کارا نیز رتبهبندی شده که اهمیت این کار از آن جهت است که شرکتهای کارایی که در رتبههای پایینتر قرار گرفتهاند میتوانند در جهت ارتقاء کارایی خود اقدام کنند.
با توجه به تمامی مواردی که ذکر شد و همانطور که در فصل دوم تشریح میشود، به دلیل اهمیت بالای ارزیابی عملکرد و از طرف دیگر نقش مهم شرکتهای لیزینگ در توسعه اقتصاد، ارزیابی عملکرد آنها موضوع بسیار مهمی است و پس از بررسی مطالعات پیشین یافت شد که هیچگونه تحقیقی در زمینه ارزیابی عملکرد شرکتهای لیزینگ انجام نشده است بنابراین تمامی این مسائل دلیلی بر انجام این تحقیق شدند.
هدف اصلی این تحقیق «سنجش عملکرد شرکتهای فعال در صنعت لیزینگ با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها (DEA)» میباشد که در طی انجام این پژوهش اهداف فرعی زیر را نیز تحقق خواهیم بخشید؛
1-5-1. سؤال اصلی
در این تحقیق از رویکرد تحلیل پوششی دادهها به منظور ارزیابی عملکرد شرکتهای لیزینگ استفاده خواهد شد؛ بنابراین با توجه به استفاده از رویکرد تحلیل پوششی دادهها فرضیهای در نظر گرفته نشده است. لذا سؤال تحقیق به شرح زیر است:
1-5-2. سؤالات فرعی
. Leasing
. Data Envelopment Analysis
اقتصاد ایران متکی به درآمدهای نفتی است واین جریان مشکلات زیادی را برای کشور به وجود آورده، چون اقتصادکشورهایی که متکی به یک درآمد میباشند با کمترین نوسان قیمتی دربازارهای بینالمللی تحریم اقتصادی از طرف کشورهای قدرتمند دنیا، سریع تحت تأثیر قرارمیگیرد لذا متنوع کردن زمینههای درآمدی کشور و تکیه بر صادرات غیر نفتی از راهکارهای برون رفت ازاین مسأله میباشد که یکی از راهکارها، برنامهریزی جهت استفاده مطلوب از این همه جاذبه، توسعه گردشگری درکشوراست. از اینرو صنایع دستی به عنوان محصول تولیدی فرهنگی،بخش مهمی ازدرآمدارزی مورد نظرکشور راتأمین کرده وهمواره دررأس کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران قراردارد. صنایع دستی یکی ازشاخصههای تولیدی ایران محسوب میشود صنایع دستی ایران دارای بارفرهنگی بسیاربالایی است. (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص274)
جهان سوم نه تنها گرفتارکمبود اشتغال وسرمایهگذاری وعمومیت بیکاری است، بلکه باکمبود تکنولوژی، پایین نبودن سطح آموزش ومهارت، افزایش بیرویه جمعیت ومهاجرت روستاییان به شهرها نیز دست به گریبان است وهیچ یک ازاین مسائل نوید دورنمایی مثبت وخوشبینانهای برای ورود به عصر فراصنعتی نمیدهند.(گل محمدی، 1389، ص 75)
امروز یکی ازدلایل عمدهی ترک روستا به ویژه از جانب جوانانی که پدرانشان سالهای سال در روستا کوشیدهاند. عدم وجود امکاناتی درجهت کسب اطلاع از رویدادها و تقاضاهای جهانی ونبود شرایط ارتباط باجهان پیرامون میباشد. شاید برخی از روستاهای ما امروز دربرقراری ارتباط با شهرهای داخلی هم مشکل داشته باشند و جوان ایرانی با وجود دیدن این خلاء رو به سوی شهرهای بزرگ، روستا را ترک میکند. بی شک امروزه اگر قابلیتهای روستا را مورد توجه قراردهیم، بسیاری از مشکلات روستا و در مقابل بسیاری ازمشکلات کلان مملکتی درعرصهتجارت جهانی قابل حل شده و ارائه محصولات پرکیفیت درصادرات وکسب سهم بیشتری از بازارهای جهانی دورازدسترس نخواهد بود .صنایع دستی ایران به عنوان یکی از بارزههای تولیدی و محصولات داخلی و پرطرفدار در عرصه بین الملل چه از نقطه نظر هنری و چه ازدید مسائل بازرگانی برای کشورما یک افتخار ویک هویت است. (امینی و جاجی بیک لو، 1382، ص 274) از طرفی دیگر افراد زیادی نیز در رشتهای از صنایع دستی مهارت دارند اما به علت عدم حمایت یا به صرفه نبودن اشتغال دراین حرفه به اموری دیگر روی آوردهاند. (معموری و آزادزاده، 1388) همچنین صنایع دستی یکی از سازوکارهایی بشمار میآید که برای تولیدآن از منابع کاملاً داخلی استفاده میشود. بر اساس تحقیقات انجام شده تولیدات دستی تأثیر مستقیمی بر درآمد ناخالص ملی دارد و هرگونه افزایش در میزان تولید و بهبودکیفیت صنایع دستی درافزایش درآمد ملی تأثیر میگذارد. (امینی و حاجی بیک لو، 1382، ص 4).
صنایع دستی و هنرهای سنتی در هر منطقه، در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و غیره ایفا میکند. در واقع، هویت مردم بستگی به این هنر- صنعت دارد. امروزه استفاده از ابزار آلات فرهنگی به عنوان منبع خلاقیت نقش مهمی در توسعهی جوامع سنتی داشته و پیشبرد توسعه پایدار را در پی دارد. بیشک نمیتوان از نقش اقتصادی آن بهعنوان در آمد اصلی و جذب توریسم غافل ماند. متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل ناکارآمدی و بی توجهی دستگاههای متولی، کشورهای دیگر آثاری را به تقلید از هنرهای اصیل ایرانی تولید و با قیمت پایین و ترکیبات نامرغوب وارد بازارهای بینالمللی و ایران میکنند، بیآنکه حقوق تولیدکنندگان ایرانی را در نظر بگیرند. همین عامل باعث لطمات اقتصادی و فرهنگی به کشور شده است. (صادقی مقدم و کمیلی اصفهانی، 1391، ص 76)
به طور کلی، در تحقیقات پیشین نتایج نشان داد، واردات بی رویه صنایع دستی سایرکشورها، وجود واسطهها و ناتوانایی فروش مستقیم آثارصنایع دستی، تبلیغات ناکافی ومسائل فرهنگی اقتصادی مانند تغییر سلایق بازار مهمترین علل رکود بازار صنایع دستی به شمار میآیند .(کرباسی و یعقوبی، 1390، ص 21)
بنابراین مسئله تحقیق برآن است که عوامل تاثیر گذار بر توسعه بازار صنایع دستی را شناسایی کنیم.
صنایع دستی اصلی ترین سند هویت تاریخی ملتهاست چرا که بخشی از میراث فرهنگی ماست. این هنر-صنعت با ارزش افزوده بسیار بالا و هزینه بسیار پایین و وجود نیروی انسانی ماهر در داخل کشور که عمدتاً روستایی هستند با توجه بیشتر مسئولین، بویژه در شرایط کنونی که سیستمهای نوین اطلاع رسانی و ارتباطی درحال شکلگیری در ایران میباشند، علاوه بر ارتقاء سطح زندگی مردم روستاهای ما، می تواند ارزآوری بسیار بالایی برای ایران داشته باشد، در این راستا نباید از پیشرفتها و تجربیات رقبای سرسخت صنایع دستی درعرصه بین الملل نیز غافل شد (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص273)، از طرفی دیگر محیط روستایی به خاطر تأمین بخشی ازمواد اولیه و نیروی کار، زمینهای لازم جهت رشد فعالیتهای صنایع دستی و سنتی را دارا میباشد.(مرادی و لنگرودی، 1384، ص4)
در شرایط فعلی که مسئله بیکاری و ایجاد اشتغال مولد همراه با افزایش تولید داخلی و توسعه صادرات غیرنفتی و فراهم نمودن زمینه
مشارکت آن در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مهمترین دغدغه مسئولین و رئوس برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را تشکیل میدهد، توجه به صنایع دستی و اهمیت آن بدلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن بیش از بیش مهم گردیده زیرا صنایع دستی علاوه بر جاذبههای هنری و فرهنگی و سهولت آموزش و فراگیری آن از کمترین هزینه سرانه آموزش و ایجاد فرصت شغلی در میان بحثهای مختلف فعالیتهای صنعتی برخوردار است. از طرفی صنایع دستی درایران جایگاهی ویژه دارد زیرا که جمعیت قابل توجهی درکشور به رشتههای مختلف این صنعت اشتغال دارند. با توجه به اینکه تولید صنایع دستی سهم قابل توجهی از تولیدات کشور را به خوداختصاص داده، این عرصه در صورت توجه میتواند سهم عمدهای در توسعه کشور داشته باشد. از سویی صنایع دستی میتواند در اقتصاد کشور منشا اثر باشد، این قابلیت و سرمایه گذاری مادی و معنوی در این حوزه، در نجات کشور از تک محصولی و اتکا به نفت موثر خواهد بود. همچنین صنایع دستی به روستاها پایداری داده و موجب افزایش درآمد محلی و کاهش مهاجرت به شهرها میشود (صرامی،1384،ص 1). ایران کشوری است با قومیتهای گوناگون و هر قوم فرهنگی مخصوص به خود دارد که در توالی سالها به گونهای خاص شکل گرفته است در هر محصول صنایع دستی ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین علل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشین و کارخانه است ایجاد اشتغال و کسب درآمد، جاذبه گردشگری، حفظ و بقای آداب و رسوم قومی، کسب درآمد ارزی و غیره میتواند از پیامدهای رونق صنایع دستی در کشور باشد بسیاری از کسانی که به این حرف مشغول بودند شغل خود را به دلیل نبود تقاضا در بازار کالا از دست دادند و متأسفانه افزایش روند مهاجرت از روستاها به شهر شاخههایی از صنایع دستی ناب و بیهمتای ایران را در معرض انقراض قرار داده است و نسل تازهای که باید چنین میراث با ارزشی را حفظ کند، بیشتر راهی شهرها شدهاند. اگرچه هنرمندان و صنعتگران زیادی درهنرهای گوناگون صنایع دستی تبحر دارند. چه بسا افراد زیادی نیز در رشتهای ازصنایع دستی مهارت دارند اما به علت عدم حمایتهای صرفه نبودن اشتغال در این حرفه به اموری دیگر روی آوردهاند. خلق صنایع دستی گروهی را به کار میگیرد، مواد اولیه آن محلی و داخلی است، هنرمندی و خلاقیت فرد در بروز آن متجلی میشود و در رقابت با ماشین و عوارض زندگی صنعتی، نوعی تنوع و آرامش ایجاد میکند.( صرامی،1384،ص 53) با توجه به قابلیتهای صنایع دستی از جمله بهرهوری بالا، امکان استفاده از مهارتهای بومی و ایجاد اشتغال، امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان به صنایع دستی به عنوان صنعتی درآمدزا و دارای ارزش افزوده مینگرند و با سرمایهگذاری در این حوزه سودهای کلانی برداشت میکنند. (معموری و آزادزاده، 1388) در واقع، صنایع دستی روستایی مکمل فعالیتهای زراعی و دامپروری دهقانان است. این بخش از فعالیت تولیدی، که کار زنان وکودکان است، جنبه تولید خانوادگی دارد و برتولید افزارمندی مبتنی نیست.( گل محمدی،1389، ص 86)
ایران به اتفاق چین و هند 3 قطب اصلی صنایع دستی جهان را تشکیل میدهند، اما به اعتقاد یونسکو ایران به لحاظ تنوع تولید و تعداد رشتههای تولیدی زنده بزرگترین کشور جهان در بعد صنایع دستی محسوب میشود هم اکنون بیش از 256 رشته فعال صنایع دستی در کشور فعال است. اما متاسفانه از لحاظ درآمدزایی و اقتصادی از پتانسیلهای موجود به خوبی بهرهبرداری نشده است. (یزدانی، 1389، ص 86) اگرچه در کشور ما صنایع دستی به لحاظ تنوع منحصر به فرد است اما در بعد شناسایی سلیقه توریسم خارجی کار چندانی صورت نگرفته است. اما چین و هند هر دو چه در تولید صنایع دستی و چه در اطلاع رسانی و تبلیغات هنر و محصولات خود روش های نوین را بکار گرفته و این هم کیفیت اجناس و هم سلیقههای بازار جهانی را مورد توجه قرار میدهد اما سیاستگذاریهای ایران برخلاف این دوکشور عمدتاً براساس حفظ سنت بوده است. ایران در سالهای اخیر شاید به دلیل واهمه از دست رفتن سنتها و ارزشها شتاب لازم برای همگام بودن با تکنولوژی روز را نداشته است. (امینی و حاجی بیک لو،1382، ص 7). همچنین ورود کالاهای صنایع دستی از سایرکشورها به ایران در سالهای اخیر افزایش دوچندانی یافته و موجب رکود در تقاضای بازار شده است. (کرباسی و یعقوبی،1390، ص 2) این کشورها و دیگر کشورهایی که در حوزه صنایع دستی فعالیت دارند با تشخیص نیاز بازار و سلیقه خریدار بازار ما را
تحت الشعاع قرار دادهاند و حتی با کپیبرداری از محصولات صنایع دستی ما و ایجاد تنوع در محصولاتشان این صنعت را با مخاطراتی روبرو کردهاند. (یزدانی، 1389، ص 54) از طرفی در ایران بخاطر نبود ارتباط فعال با خارج از کشور و عدم آگاهی از تقاضای بین المللی ازجانب تولید کننده داخلی، بسیاری ازکارشناسان داخلی صنایع دستی معتقدند که در بخش طراحی، ابتکار و خلاقیت زیادی وجود ندارد. درواقع اثری که چندین سال پیش تولید شده است. اکنون نیز به همان صورت تولید میشود در حالی که بسیاری از سلیقهها در عرصه بینالملل امروز تغییرکرده است و در جهانی که امروز با شعار لزوم محوریت مشتری تجارت می کند عدم اطلاع کافی از سلیقههای مشتریان در بازارهای از جانب تولیدکنندگان صنایع دستی موجب ربوده شدن گوی از جانب رقبای ایران شده است. (امینی و حاجی بیک لو،1389، ص 2). بنا به اطلاعات منتشره از سوی دست اندرکاران وکارشناسان صنایع دستی، فقدان تبلیغات و بازاریابی مناسب، صنایع دستی ایران را در مظلومیت قرار داده است، چنانکه از تبلیغات با عنوان حلقه مفقوده صنایع دستی کشور یاد میشود. حال آن که با تبلیغات مناسب محصولات و تولیدات این صنعت، میتوان جایگاه آنها را در بازارهای هدف تثبیت کرد و توان رقابت کشور با تولیدات سایرکشورها را ارتقا داد. تاکید مدیریت بازاریابی بیشتر تعیین محصولات بر مبنای نیاز و خواستههای بازار مورد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری، ارتباطات، توزیع موثر جهت آگاهی دادن، ایجاد محرک و ارائه خدمت به بازار است.( روستا، ونوس، ابراهیمی،1389، ص 16).
سوالات تحقیق:
هدف اصلی:
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه بازار صنایع دستی استان تهران
اهداف فرعی: