تمرین استقامتی یک گزینه مناسب جهت مدیریت گلوکز ناشتا در افراد دیابتی می باشد (کسی و همکاران 2009). جهت درمان و یا کنترل این بیماری روش های درمانی مختلفی مانند استفاده از داروهای طبیعی و یا اصلاح شیوه زندگی به بیماران توصیه می شود (گلوریا و همکاران[4] 2003). تعدادی از گیاهان به عنوان مداخله گرهای کاهش دهنده قند و چربی خون مبتلایان به دیابت مورد بررسی قرار گرفته اند. برای مثال، عصاره سیب زمینی هندی[5]، گل ختمی چینی[6]، صبر زرد [7]، شوید[8] و دارچین[9] موجب کاهش میزان کلسترول تام و تری گلیسیرید سرم و همچنین بهبود حساسیت انسولینی موش های صحرایی نر دیابتی می شوند (گلوریا و همکاران 2003). یکی از اثر گذارترین گیاهان دارویی که برای کنترل قند خون مورد استفاده قرار می گیرد دارچین است. دارچین با نام علمی سیناموموم زیلانیکوم[10] از خانواده برگ بو می باشد (امامی 1381). قسمت مورد استفاده دارچین، پوست ساقه این گیاه می باشد که به رنگ قهوه ای است و اسانس حاصل از تقطیر پوست و یا برگ های آن است که توسط بخار تولید می شود (امامی 1381 و زرگری 1370). دارچین در طب سنتی به عنوان نیرو دهنده، مسکن، ضد اسپاسم، ضد التهاب و کاهش دهنده درد قاعدگی استفاده می شود (میرحیدر 1375). دارچین دارای آمیدون، موسیلاژ، تانن،مواد رنگی، اکسالات کلسیم، قند، سینامومین، اسانس و زرین است. اثر فیزیولوژیکی آن مربوط به اسانس و تانن است (زرگری 1370). جزء اصلی اسانس دارچین سینامالدئید است و اسانس حاصل از پوست آن حاوی 55-57 درصد سینامالدئید و 5-18 درصد اوژنول می باشد و گزارش شده است که اثر ضد اسپاسمی دارچین مربوط به سینامالدئید می باشد. همچنین اوژنول نیز می تواند از بیوسنتز پروستا گلندین جلوگیری کند و بر التهاب مؤثر باشد. تحقیقات داروشناسی و سم شناسی خطر بخصوصی را برای مصرف دارچین در انسان ها نشان نمی دهند (کلر و همکاران[11] 1992). مطالعات نشان داده اند که بیش از 50 ترکیب مختلف در دارچین وجود دارند که بیش از همه پلیمری به نام متیل هیدروکسی چاکلون (MHCP) در متابولیسم گلوکز نقش دارد (کارالی و همکاران[12] 2001). این ماده یک نوع پلی فنل محلول در آب یا فلاوونوئید است که باعث افزایش اکسیداسیون گلوکز می شود (فان ورت و سگلمان[13] 1971). MHCP موجود در دارچین همراه با انسولین سبب افزایش ورود گلوکز به داخل سلول می شود و با افزایش پاسخ به انسولین مصرف گلوکز توسط سلول را تا 20 برابر افزایش می دهد (لیمرز و مولر[14] 1997، کولاس و ژانگ[15] 1995). نتایج متناقضی در رابطه با تغییرات گلوکز خون بر اثر مصرف دارچین بدست آمده است. غیبی و همکاران در سال 1384، اثر دارچین را بر میزان گلوکز خون در حضور و عدم حضور انسولین در موش های دیابتی بررسی کردند و نتایج مطالعه آنها نشان داد که در افراد دیابتی دارای گلوکز خون بالا که به انسولین نیاز دارند، ماده MHCP موجود در دارچین ممکن است عملکرد انسولین را تقویت کند. در مقابل تانگ و همکاران[16] 2008، اثر دارچین و زردچوبه را بر دفع اگزالات ادراری، لیپیدهای پلاسما و گلوکز خون در افراد سالم بررسی کردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که هیچ تغییر معنا داری در گلوکز خون ناشتا و نیم رخ چربی ها بر اثر استفاده چهار هفته ای از مکمل دارچین، حاصل نشد. از طرفی فعالیت بدنی منظم بخش مهمی از برنامه های کاهش وزن است، که مانند کنترل رژیم غذایی، مصرف دارو یا تزریق به موقع انسولین می تواند موجب جذب قند بیشتری توسط عضلات فعال شود. در زمینه تاثیر انواع روش های تمرینی (هوازی، مقاومتی، ترکیبی و انعطاف پذیری) بر نشان گرهای[17] دیابت و عوامل موثر بر آن، بررسی هایی متعددی صورت گرفته است (کسی و همکاران 2009، کارمن و همکاران[18] 2002، دیوید و همکاران 2002، دیوید و همکاران 2006دیلورتو و همکاران 2003). برای مثال، تانتون[20] و همکاران گزارش کردند فعالیت بدنی سبب کاهش غلظت تری گلیسرید سرم و بهبود حساسیت به انسولین می شود (تانتون و همکاران 1997). ایزومی و همکاران[21] نشان دادند تمرین مقاومتی ایزومتریک موجب افزایش 30% در محتوی [22]GLUT4 گردیده و از این طریق مقاومت انسولینی را بهبود می بخشد (ایزومی و همکاران 1999). رینولدز و همکاران[23] گزارش نمودند تمرینات مقاومتی حساسیت انسولینی را بهبود می بخشد (رینولدز و همکاران 2007). دیوید و همکاران[24] گزارش دادند، تمرین مقاومتی با شدت بالا شاخص های گلایسمیک را بهبود می بخشد (دیوید و همکاران 2002). همچنین آندرو و همکاران[25] در پژوهشی که اثر تمرینات دایره ای در ترکیب با تمرین هوازی و تمرین مقاومتی را بر شاخص های کنترل گلایسمیک، آمادگی قلبی تنفسی، قدرت عضلانی و ترکیب بدنی بررسی کردند، گزارش نمودند که هموگلوبین گلیکوزیله (HbAIC) و گلوکز ناشتا متعاقب این تمرینات کاهش می یابد (آندرو و همکاران 2002). جاسون و همکاران[26] (2008) نشان دادند یک هفته فعالیت ورزشی هوازی منجر به بهبود شاخص های گلایسمیک بیماران دیابتی نوع 2 می گردد (جاسون و همکاران 2008)؛ سونمین و همکارن[27] (2007) نشان دادند فعالیت ورزشی هموستاز گلوکز ار در موش های دیابتی بهبود می بخشد (سونمین و همکاران 2007)؛ شوندی و همکاران (1389) گزارش نمودند تمرینات مقاومتی منجر به بهبود شاخص های قندی و نیم رخ چربی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می گردد (شوندی و همکاران 1389). همچنین صفرزاده (1391) در بررسی خود به تاثیر مثبت 4 هفته تمرین مقاومتی بر غلظت واسپین، IL-6، CRP و TNF-α در سرم موش های صحرایی اشاره نمود (صفرزاده و همکاران 1391). یاوری (1390) در مطالعه تاثیر تمرینات هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر کنترل قند خون و ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی (یاوری و همکاران 1390)، خورشیدی (1390) در بررسی اثر یک دوره تمرین هوازی بر سطوح آلکالین فسفاتاز و استئوکلسین سرم در بیماران دیابتی نوع 2 (خورشیدی و همکاران 1390)، رشیدلمیر (1389) در بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر مقادیر ادیپوکاین های پلاسمایی مردان میان سال (رشیدلمیر و همکاران 1389)، سوری (1390) در مطالعه تاثیر تمرین تناوبی هوازی بر RBP4 سرم و شاخص مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نوع 2 (سوری و همکاران 1390) و تادیبی (1391) در بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی و مداخله دارویی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع 2گزارش نمودند که فعالیت ورزشی منجر به بهبود شاخص های گلایسمیک و نیمرخ چربی (تادیبی و همکاران 1390)می گردد. با توجه به نبود اطلاعات در مورد اثر هم زمان مصرف عصاره دارچین و فعالیت بدنی استقامتی بر شاخص های قندی در افراد مبتلا به دیابت، این مطالعه به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تمرین استقامتی همراه با عصاره دارچین اثر معنی داری بر شاخص های قندی موش های صحرایی نر دیابتی دارد ؟
استفاده درمانی از فعالیت بدنی برای درمان دیابت به 600 سال قبل از میلاد مسیح توسط پزشک هندی به نام سوسورتا[28] بر می گردد. در قرون بعد، درمان دیابت با ورزش یا استراحت کامل به صورت جای گزین انجام می گرفته است. البته امروزه پژوهش گران پی برده اند که استراحت کامل برای درمان دیابت ،مضر است (کانستانس و همکاران[29] 2007). استفاده از ورزش توسط پزشکان به طور گسترده از قرن 18 میلادی آغاز شد و در سال های آغازین قرن 19 میلادی، پژوهش گران دلایل قطعی برای اثبات فواید ورزش در بازتوانی بیماران دیابتی ارائه نمودند (کانستانس و همکاران 2007). در سال 1919میلادی (بعد از آنکه سنجش میزان گلوکز خون متداول شد) محققین ثابت کردند که یک جلسه ورزش کوتاه مدت باعث کاهش میزان گلوکز خون می شود (کانستانس و همکاران 2007) و جوسلین ورزش را به همراه کنترل رژیم و تجویز انسولین به عنوان سه جزء درمانی مؤثر در دیابت در دهه 1920 میلادی معرفی نمود (دیلورتو و همکاران[31] 2003). کمی بعد در سال 1926، لاورنس در مجله طبی بریتانیا گزارش کرد که ورزش، اثر انسولین در کاهش گلوکز خون را تشدید کرده و در نتیجه نیاز بیماران دیابتی نوع 1 را به انسولین کاهش می دهد. بر پایه مطالعات وی بود که پزشکان، ورزش را به عنوان یک اصل در درمان دیابت به کار بردند (دیلورتو و همکاران 2003). ورزش در بیماران دیابتی موجب افزایش اعتماد به نفس، احساس بهتر و انرژی بیشتری می شود. به علاوه ورزش کردن عملکرد فکری، خواب و کاهش وزن را بهبود می بخشد و امید به زندگی را افزایش می دهد. در ضمن داشتن یک برنامه ورزشی منظم نشان دهنده نظم و ترتیب و خویشتن داری خوب بیمار است. این موضوع برای فردی که یک برنامه فشرده کنترل دیابت را پیش رو دارد بسیار مفید و با اهمیت است. ورزش منظم، گام بزرگی در بر طرف کردن اضطراب و افسردگی است. از این رو اصلاح شیوه زندگی و فعالیت جسمانی به افراد مبتلا به دیابت توصیه می شود. اثرات سودمند فعالیت بدنی بر بهبود بیماری دیابت و شاخص های گلایسمیک ناشی از آن شناخته شده است، اما اکثر این مطالعات اثرات ورزش را در بیش از چند هفته مورد بررسی قرار داده اند و همچنین این که از دارچین به عنوان عامل موثر بر شاخص های قندی و چربی خون در مطالعات مختلفی یاد شده و اطلاعات کاملی در مورد اثر هم زمان یک دوره فعالیت بدنی و مصرف عصاره دارچین بر بیماری دیابت در دسترس نمی باشد، نیاز به بررسی اثر هم زمان دو عامل عصاره دارچین (به عنوان یک مکمل خوراکی) و فعالیت بدنی به عنوان عوامل موثر بر شاخص های قندی وجود دارد. لذا با توجه به این که نتایج این تحقیق می تواند به بیماران دیابتی دیدگاه روشنی در خصوص اثر دارچین و تمرین مقاومتی بر شاخص های قندی ارایه نماید، ضرورت و اهمیت این مطلب بیش از پیش نمایان می شود. در صورت موثر بودن مصرف خوراکی عصاره دارچین بر شاخص های قندی می توان از این ماده به عنوان یک مکمل طبیعی سودمند جهت بهبود بیماری دیابت در افراد دیابتی بهره جست.
هدف کلی مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی همراه با مصرف عصاره دارچین بر شاخص های قندی موش های صحرایی نر مبتلا به دیابت می باشد.
[1] Casey et al.,
[2] Hubinger et al.,
[3] Casey, L, & Nicholas, F, T
[4] Gloria et al.,
[5] Yam
[6] Hibiscus Rosa Sinensis Linn
[7] Aloevera
[8] Anethum graveolens L.
[9] Sinnamon
[10] cinnamomum zeylanicum
[11] Keller et al.,
[12] Karalee et al.,
[13] Fannworth & segelman
[14] Lamers & moller
[15] kulas & zhang
[16] Tang et al.,
[17] Marker
[18] Carmen et al.,
[19] DiLoreto et al.,
[20] Taunton et al.,
[21] Izumi, T et al.,
[22] Glutamin 4
[23] Reynolds et al.,
[24] David et al.,
[25] Andrew et al.,
[26] Jason et al.,
[27] Sunmin
Susurta
[29] Constans et al.,
[30] Joslin
[31] DiLoreto et al.,
[32] Lawrence, R.D et al
فعالیت بدنی بخش جدایی ناپذیر زندگی انسان است که دامنه وسیعی از فعالیت های عادی روزانه تا فعالیت بسیار شدید ورزشی را دربر می گیرد. ازجمله تغییرات بیولوژیکی بارز درطول فعالیت بدنی، افزایش متابولیسم و تولید رادیکال آزاد است. بدن انسان از طریق سیستم ضداکسایشی در مقابل این مواد از خود محافظت می کند. آنزیم های ضداکسایشی اولین خط دفاعی بدن در برابر حمله انواع رادیکال های فعال اکسیژن هستند. سه آنزیم اصلی عبارتند از: سوپراکسید دیسموتاز((SOD، کاتالاز((CAT و گلوتاتیون پراکسیداز((GSH-PX می باشند(1). انواع رادیکال های آزاد شامل: گونه های اکسیژن فعال ((ROS، گونه های نیتروژن فعال(RNS) و گونه های سولفور فعال(RS) می باشند(2).سوبستراهایROS، کربوهیدرات ها، پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک(DNA) هستند که ROS باعث اکسیدشدن این مواد شده و نیز موجب غیرفعال شدن آنزیم ها و نیز اختلال در غشاهای زیستی می شوند. در اثر این فعل و انفعالات اکسیدشدن سوبستراها سبب تغییر اطلاعات ژنتیکی و ماهیت طبیعی پروتئین ها، غیرفعال شدن آنزیم ها، اختلال غشاهای زیستی و زمینه بروز بسیاری از بیماری های قلبی و عروقی ،سرطان ها، دیابت و غیره می شوند(2).اکسیژن در دسترس، تولید رادیکال های آزاد از نوع ROS را افزایش می دهد ودر طول فعالیت های شدید بدنی که با افزایش اکسیژن مصرفی رو به رو هستیم تولید آن ها به چند برابرحالت استراحت می رسد(2).باوجود تایید اثر سودمند فعالیت جسمانی برسلامتی، مطالعه های زیادی نشان داده اند که فعالیت های ورزشی ازجمله تمرینات(HIIE) موجب فشار اکسایشی ازطریق افزایش تولید گونه های اکسیژن واکنش پذیر می شود(3). از طرف دیگر، در سال های اخیر پژوهش هایی به منظور تعیین نوع و مقدار اثرات تمرینات انسدادی صورت گرفته است. تمرینات انسدادی دارای قدمتی در حدود40سال می باشند و اصالت آن به کشور ژاپن برمی گردد، جایی که آن را با نام کاآتسو می شناسند(4).ویژگی تمرین کوآتسو در اینست که با صرف زمان کمتر و شدت های پایین تمرینی می توان عملکرد ورزشکاران را ارتقا داد(4).در این نوع تمرین عضو مورد تمرین را ازقسمت فوقانی با استفاده از دستگاه کوآتسو و یا یک باند ارتجاعی می بندند وآن را تحت تمرینات بسیار سبک ورزشی قرار می دهند(4, 5).این عمل سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده و به سبب آن تجمع مواد متابولیکی بویژه اسیدلاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش میابد.شرایط ایسکمی ایجاد شده بر اثر این وضعیت،پاسخ های هورمونی وسازگاری های عضلانی را سبب می شود(6).لذا محقق درنظر دارد که این شرایط ایسکمی ایجاد شده بر اثر این نوع تمرینات تاچه اندازه موجب تولید آنزیم های ضداکسایشی(SOD,GPX) خواهدشد. به هرحال پژوهش های صورت گرفته تاکنون بیشتر روی ترکیب تمرین مقاومتی همراه با انسداد تمرکز داشته و سازگاری های عضلانی بر اثر این نوع تمرینات صورت گرفته است و اطلاعات کمی در زمینه تاثیر تمریناتHIIE همراه با انسداد بر آنزیم های ضداکسایشی وجود دارد. بدین منظور در این پژوهش به مطالعه تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی و غیرانسدادی بر آنزیم های ضداکسایشی GPX,SOD),) در مردان فعال پرداخته خواهد شد.
1-2 . بیان مسئله پژوهش
رادیکال های آزاد اتم یا گروهی از اتم های بسیار واکنش پذیر هستند که یک یا چند الکترون جفت نشده دارند و تولید این رادیکال ها فرایند طبیعی واکنش های متابولیسمی بدن است(7). در دهه های اخیر نقش آنتی اکسیدان ها در پیشگیری از پیدایش و پیشرفت استرس های اکسیداتیو مطرح شده است(8). با توجه به اینکه فعالیت ورزشی شدید می تواند مصرف اکسیژن را تا100 برابرحالت استراحت افزایش دهد، تولید رادیکال های آزاد پس از ورزش افزایش می یابد(9).با فعالیت های ورزشی، اکسیژن مصرفی و متابولیسم درکل بدن افزایش میابد. درنتیجه سلول در معرض فشاراکسایشی و تولید گونه های اکسیژن واکنش پذیر قرارمی گیرد؛که زمینه مبارزه با سیستم اکسایشی را فراهم می کند(10). به طور طبیعی تعادل ظریفی میان تولید رادیکال های و مواد ضداکسایشی در سیستم های بیولوژیکی بدن وجود دارد، زیرا هردوی این مواد برای تبدیل غذا به انرژی ضروری هستند، اما ورزش همانند برخی از بیماری ها می تواند این تعادل را در جهت تولید رادیکال های آزاد بیشتری متمایل کند، اگر تولید رادیکال های آزاد نسبت به موادضداکسایشی سیستم دفاعی افزایش چشمگیری داشته باشد، تولید مواد همراه با رادیکال های آزاد نیز افزایش خواهد داشت(11, 12).تصور می شود هنگام فعالیت های ورزشی مقادیر آنتی اکسیدانی افزایش می یابند تا مواد حاصل از استرس اکسایشی ناشی از یک فعالیت شدید ورزشی را خنثی کند. این ساز و کار باعث حفظ شرایط عادی بدن می شود(11).ازجمله فعالیت هایی که به استرس اکسایشی می انجامد فعالیت هایHIT است(13).همچنین ورزشکاران اغلب به یک برنامه تمرینی برای رسیدن به حداکثر آمادگی دریک دوره زمانی کوتاه به ویژه پس از دوره های عدم فعالیت نیاز دارند.درچنین مواقعی تمرینات تناوبی خیلی شدید(HIT) مورد توجه قرار می گیرند(11). از طرف دیگر در سال های اخیر پژوهش هایی در مورد تمرینات انسدادی صورت گرفته است(4).مطالعات نشان داده اند که تمرینات مقاومتی با بارتمرینی پایین تا متوسط همراه با انسداد عروقی، هایپرتروفی و قدرت عضله را به مقدار قابل ملاحظه ای مشابه با تمرینات مقاومتی پرشدت افزایش می دهد(6).اگر چه مکانیزم های احتمالی را افزایش ترشح هورمون رشد به واسطه تجمع مواد متابولیکی از قبیل لاکتات و یون هیدروژن در عضله در حال فعالیت، عوامل رشد محیطی و مسیرهای سیگنالی درون سلولی و فراخوانی تارهای تند انقباض در شرایط هایپوکسی پیشنهاد کرده اند اما مکانیزم دقیق اینگونه تمرینات تاکنون به روشنی مشخص نشده است(6).اطلاعات کمی درخصوص تاثیر تمرینات انسدادی برآنزیم های ضداکسایشی وجود دارد لذا باتوجه به هیپوکسی که این تمرینات ایجاد می کنند و مشابهتی که در هیپوکسی ناشی از تمرین در ارتفاع به دلیل کمبود اکسیژن وجود دارد،پژوهش هایی در ارتفاع صورت گرفته است. به طور مثال در پژوهشی که به بررسی تاثیر یک جلسه تمرین درمانده ساز با چرخ کارسنج در ارتفاع متوسط و بالا برای مردان سالم مورد صورت گرفت، دریافتند که به دلیل کاهش فشار اکسیژن و هیپوکسی ناشی از قرارگیری در ارتفاع و تمرین ، تولید ROS در نمونه های خونی بالا رفته و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در ارتفاع بالا کاهش می یابد(14). همچنین نشان داده شده که فعالیت شدید در ارتفاع ، موجب پراکسیداسیون لیپید و صدمه اکسایشی DNA به صورت معنی داری افزایش می یابد. البته هر چه قدر سطح ارتفاع بالاتر رود، مقدار استرس اکسایشی به موازات آن افزایش می یابد(14, 15). نتایج پژوهش ها در زمینه تاثیر فعالیت های HIIE بر آنزیم های ضداکسایشی ضد ونقیض است.به طور مثال در پژوهشی که توسط فاروق اوگراس وهمکارانش(2012) انجام شد به بررسی تاثیر یک جلسه تمرینات تناوبی شدید(HIIE) بر وضعیت آنتی اکسیدانی ورزشکاران نخبه پرداخته شد.نتایج این پژوهش افزایش قابل توجه در میزانMDA و کاهش معنادار درCAT را نشان داد اما تفاوت در فعالیتSOD , GPX معنادار نبود(16). اما گائینی وهمکارانش(2013) در پژوهشی که به بررسی پاسخ پراکسیداسیون لیپیدو دستگاه ضداکسایشی بازیکنان زبده فوتبال به یک جلسه فعالیت ورزشی خیلی شدید(HIIE ) انجام شد، نشان دادند که اجرای پروتکلHIIE باعث افزایش معنی دار مقادیرMDA و GPX گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شده بود. به علاوه اجرای یک جلسه فعالیت ورزشی خیلی شدید تناوبی کوتاه مدت(HIIE) تغییر معنی داری در مقادیرSOD گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد نکرد(17). به هرحال با توجه به تناقضات موجود و کمبود اطلاعات در این زمینه و اینکه پژوهش های صورت گرفته تاکنون بیشتر پیرامون تاثیر فعالیت های تناوبی شدید(HIT) روی آنزیم های ضداکسایشی(SOD,GPX) صورت گرفته است، لذا دراین پژوهش محقق قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که:
آیا یک جلسه فعالیت تناوبی شدید(HIIE) انسدادی و غیرانسدادی روی آنزیم های ضداکسایشی (GPX,SOD) مردان فعال تاثیر دارد؟
1-3 . اهمیت و ضرورت پژوهش
سودمندی فعالیت ورزشی باشدت بالا بصورت متناوب((HIIE ازطریق بهبود در ظرفیت هوازی و کاهش کل زمان رسیدن به سازگاری ها
تائید شده است و بطور موثر در ورزشکاران رقابتی مانند شناگران،دوچرخه سواران و دونده ها مورد استفاده قرارگرفته است(18). یکی از مزایای تمرین با شدت بالا نسبت به تمرین استقامتی یا قدرتی این است که هریک ازتمرین های استقامتی یا قدرتی از طریق یکی از راه های اکسیداتیو یا غیر اکسیداتیو ATP موردنیاز را تولید می کنند، درحالی که تمرین باشدت بالا براساس زمان و شدت تکرار و تعداد تکرارها و زمان ریکاوری بین تکرارها می تواند هم ازطریق اکسیداتیو و هم غیر اکسیداتیوATP موردنیاز خود را تولید کند(19). ازطرفی نشان داده شده است که تمرینات انسدادی با شدت پائین برای افراد فعال و ورزشکاران مفید است(6).همچنین پژوهش ها نشان داده اند که رشدعضلانی در شدت پائین 20درصد از حداکثر قدرت همراه با انسداد عروقی متوسط ایجاد می شود(5).به نظر می رسد که شدت بالایی از تمرین برای ایجاد پاسخ در دستگاه ضداکسایشی نیاز است. علی رغم افزایش رادیکال های آزاد به دنبال فعالیت ورزشی به خصوص ورزش های هوازی و تغییرات مقادیر اکسایشی و ضداکسایشی در هنگام و پس از فعالیت ورزشی، هنوز مشخص نیست که اجرای یک جلسه فعالیت ورزشی خیلی شدید(HIIE) انسدادی تا چه حدی می تواند بر سیستم ضداکسایشی اثر گذاشته و آن را فعال کند(19).در بیشتر پژوهش هایی که روی مردان فعال انجام شده، گزارش شده است که بر اثر یک جلسه فعالیت ورزشی شدید (HIIE) تغییر معنی داری در فعالیت کاتالاز رخ نمی دهد(20).همچنین درپژوهش دیگری که روی مردان فعال انجام شده است نشان داده شد که یک جلسه فعالیت ورزشی شدید و کوتاه مدت(HIIE) فعالیت SOD را در برخی از بافت های بیولوژیکی بدن از جمله قلب و کبد و پلاکت های خون و گلبول قرمز و عضله اسکلتی افزایش می دهد(20). اما پاسخ GPX در عضله اسکلتی مردان فعال به یک جلسه فعالیت ورزشی شدید کوتاه مدت(HIIE) همسان نبوده است(20).چندین پژوهش نشان دادند که هیچ تغییری در فعالیت این آنزیم به یک جلسه ورزش شدید وجود ندارد در حالی که برخی از پژوهش ها افزایش معنی داری در فعالیت GPX عضله را گزارش کردند(20). بصورت کلی، باتوجه به اینکه در این زمینه تناقضات فراوانی وجود دارد و اینکه پژوهش های کمی درمورد مردان فعال صورت گرفته است و اکثر پژوهش ها روی ورزشکاران صورت گرفته است و همچنین از نظر پژوهشگر فواید نتایج حاصل از این پژوهش می تواند علاوه بر ورزشکاران به افراد فعال جامعه نیز کمک کند، لذا محقق درنظر دارد که تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی و غیر انسدادی را روی آنزیم های ضداکسایشی(SOD,GPX) در مردان فعال بررسی نماید.
1-4 . اهداف پژوهش
1-4-1 . هدف کلی
تعیین تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی تناوبی شدید انسدادی و غیر انسدادی بر برخی از آنزیم های ضداکسایشی در دانشجویان مرد فعال
1-4-2 . اهداف اختصاصی
1-5 . فرضیات پژوهش
1-5-1 . فرض کلی
یک جلسه فعالیت تناوبی شدید انسدادی و غیرانسدادی بر میزان آنزیم های ضداکسایشیSOD),( GPX)) در دانشجویان مرد فعال تاثیر دارد.
1-5-1-1 . فرضیه های اختصاصی پژوهش
2-یک جلسه فعالیت تناوبی شدید انسدادی و غیرانسدادی برمیزان آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز(Gpx) تاثیردارد.
1-6 . قلمرو پژوهش
1-آزمودنیها همگی از سلامت جسمی و روانی برخوردار بودند.
2-آزمودنیها در روز تمرین، خسته نبودند.
3- شرکت آزمودنیها با انگیزه کافی در تمرین
4- عدم استفاده از مکملهای غذایی
5- صحت اطلاعات به دست آمده از دستگاههای اندازهگیری
1-7 . محدودیتهای پژوهش
1-تفاوتهای فردی و عوامل وراثتی آزمودنیها قابل کنترل نبود.
2-تغذیه آزمودنی ها قابل کنترل نبود.
.Superoxide dismutase
.Catalase
.Glotathione peroxidase
4.Reactive oxygen and nitrogen species
.High intensity interval training
مطالعات نشان داده اند که تمرینات مقاومتی با بار تمرینی پایین تا متوسط همراه با انسداد عروقی، هایپرتروفی وقدرت عضله رابه مقدار قابل ملاحظه ای درمقایسه با تمرینات مقاومتی پرشدت افزایش می دهد(5). اگرچه مکانیزم های احتمالی را افزایش ترشح هورمون رشد به واسطه تجمع مواد متابولیکی از قبیل لاکتات و یون هیدروژن درعضله درحال فعالیت، عوامل رشد محیطی ومسیرهای سیگنالی درون سلولی و فراخوانی تارهای تندانقباض درشرایط هایپوکسی پیشنهاد کرده اند(6) اما سازوکار دقیق اینگونه تمرینات تاکنون به روشنی مشخص نشده است. از طرفی سازگاری های متابولیک ایجاد شده همچون افزایش درغلظت گلیکوژن عضله، که به نظر می رسد در نتیجه سازگاری با انتقال اکسیژن یا ایسکمی زودگذر میباشد، از دیگر ویژگی های تمرینات مقاومتی سبک همراه با انسداد عروق است. از اینرو افزایش غلظت گلیکوژن دراثر جریان خون مسدود شده ممکن است ظرفیت وتوان بی هوازی را افزایش دهد(7).
تمرین هوازی ظرفیت استقامتی را ازطریق افزایش آنزیم های اکسیداتیو، دانسیته مویرگی و افزایش ظرفیت گلیکوژن عضلات و افزایش حجم ضربه ای بهبود می بخشد(6). اگرچه تعداد تحقیقات صورت گرفته در زمینه همزمانی تمرینات هوازی به همراه انسداد عروقی اندک است، به نظر می رسد سازگاری های صورت گرفته در تمرینات استقامتی ممکن است، در تمرین استقامتی همراه با انسداد عروقی بواسطه ایجاد ایسکمی درعضله افزایش پیدا کند(6). ساندبرگ نشان داد، چهار هفته تمرین استقامتی همراه با ایسکمی، که با فشار 50 میلی متر جیوه روی پا ایجاد شده بود، اوج اکسیژن مصرفی ومحتوای گلیکوژن عضلات را افزایش می دهد(5).تاکاشی و همکاران نیز نشان دادند که تمرین رکاب زدن با شدت پایین همراه با انسداد باعث افزایش در هایپرتروفی و افزایش توان بی هوازی در آزمودنی ها گردید(8). همچنین پارک و همکاران نشان دادند راه رفتن همراه با انسداد عروقی، بر روی نوارگردان باعث افزایش حجم ضربه ای و استقامت بی هوازی می گردد(9). از آنجاییکه میزان کار، جریان خون به عضله فعال و نوع ایسکمی بوجود آمده در حالت نشسته بر روی چرخ کار سنج با نوارگردان متفاوت است، در نتیجه احتمال دارد سازگاریهای بوجود آمده در مقایسه با تمرین روی نوارگردان نیز متفاوت باشد.
از آنجایی که تمرینات انسدادی باعث افزایش ظرفیت گلیکوژنی عضلات و دانسیته مویرگی می شود و با توجه به اینکه این عوامل بر عملکرد هوازی و بی هوازی تاثیرگذار هستند، تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی تاثیر فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروق بر عملکرد هوازی وبی هوازی مردان سالم بپردازد .
ضرورت و اهمیت تحقیق
حفظ آمادگی جسمانی چه از بعد سلامت و چه از لحاظ حفظ و بهبود عملکرد ورزشی از اساسی ترین موضوعات علم تمرین به شمار می رود. تحقیقات گوناگونی پیرامون شدت و حجم تمرین به منظور افزایش عوامل آمادگی جسمانی انجام گرفته است. اما تحقیقات انجام شده بر روی چرخ کارسنج که همزمان به ارزیابی عوامل عملکردی هوازی و بی هوازی پرداخته باشد محدود میباشد و تحقیقات صورت گرفته درزمینه تمرینات همراه با انسداد بسیار اندک است. ازاینرو سوالی که مطرح می شود این است که درافرادی که تمایل و شرایط قرار گرفتن تحت فشارهای سنگین تمرین را ندارند مانند: سالمندان، افراد دارای بیماری های مفصلی، مبتلایان به بیماری های قلبی_ تنفسی و همینطور ورزشکارانی که تحت عمل جراحی بوده اند، چگونه می توان در حداقل شدت و حجم تمرین اصل افزایش بار را ایجاد نمود و در کوتاهترین زمان و با یک فشار تمرینی کم عملکرد هوازی و بی هوازی را افزایش داد؟
اخیرا تمریناتی طراحی شده است که از طریق ایجاد انسداد موضعی در عضلات فعال و با یک شدت کم برخی عملکردهای فیزیولوژیک را بهبود بخشیده اند و نشان دادند که این تمرینات در مدت زمان کوتاه 2 هفته و در شدت پائین 40 درصد ، استقامت قلبی-تنفسی را افزایش می دهد(9) در ضمن رشد عضلانی هم در شدت پایین20 درصد ازحداکثرقدرت همراه با انسداد جزئی عروق ایجاد میشود(3). از طرف دیگر بیماران در دوره بازتوانی بعد از عمل جراحی، بویژه آسیب های لیگامنت صلیبی قدامی، بیماران بازتوانی قلبی و افراد سالمند نیز می توانند از فواید این تمرینات انسدادی استفاده کنند(10). بنابراین تمرین انسدادی فواید منحصر به فردی در زمینه بالینی دارد، زیرا
در شدتی متناسب با فعالیت های روزانه سازگاری های تمرینی مثبت ایجاد می کند(3). حتی بعضی از تحقیقات مشخص کرده اند که این نوع تمرین برای فضا نوردان در فضا نیز می تواند سودمند باشد(11). در مجموع، تمرین انسدادی با شدت پایین می تواند فواید بسیاری در داخل و خارج از محیط های بالینی داشته باشد. همینطور نشان داده شده است که تمرین انسدادی با شدت پایین برای ورزشکاران هم مفید است. در حقیقت ورزشکاران می توانند از تمرین انسدادی به عنوان یک دوره استراحت فعال درطول چرخه ی تمرینی استفاده کنند(11). از آنجایی که تا کنون بیشتر تحقیقات گذشته به اثرات تمرین انسدادی بر پاسخهای هورمونی و سازگاریهای عضلانی پرداختهاند و تاثیر این نوع تمرین بر روی اجرای هوازی و بیهوازی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر بر آنست که اثرات تمرین تداومی رکاب زدن همراه با انسداد عروق را بر عملکرد هوازی و بیهوازی مورد بررسی قرار دهد.
اهداف تحقیق
هدف کلی
بررسی مقایسه تاثیر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر عملکرد هوازی و بی هوازی دانشجویان مرد فعال.
اهداف اختصاصی
1.مقایسه اثر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر حداکثر اکسیژن مصرفی.
2.مقایسه اثر دوازده جلسه تمرین تداومی رکاب زدن همراه با دو فشار متفاوت انسداد موضعی عروق بر مدت زمان رسیدن به خستگی.
فرضیه های تحقیق
فرض کلی تحقیق
تمرین تداومی رکاب زدن همراه با انسداد عروقی برعملکرد هوازی و بیهوازی دانشجویان مرد فعال تاثیر مستقیم معناداری دارد.
فرضیه های اختصاصی
پیش فرض ها
محدودهی تحقیق
– Kaatsu
-Sundberg
– Takashi
– Park
به نظر میرسد که آگاهی و شناخت از نوع شخصیت ورزشکاران مبتدی میتواند نقش مهم و تعیین کننده ای در انتخاب آنها برای ادامه فعالیت در یکی از رشته های ورزشی انفرادی یا گروهی در سطح حرفه ای داشته باشد. از آنجایی که تفاوتهای فردی و شخصیت افراد در گرایش آنها به ورزشهای خاص تأثیر مستقیم دارد و همچنین موفقیت ورزشکاران در رشته ای که در آن به فعالیت میپردازند بستگی مستقیم به این تفاوتهای فردی و شخصیتی دارد ما در این تحقیق سعی داریم تا نشان دهیم که آیا رابطه ای بین ویژگی های شخصیتی (درون گرایی- برونگرایی و باثباتی – بی ثباتی)، و انتخاب نوع رشته ورزشی (گروهی و انفرادی) ورزشکاران حرفه ای استان قزوین وجود دارد یا خیر؟
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
ویژگی های شخصیتی و عوامل روان شناختی بر همه سطوح زندگی اثر میگذارد و حیطه ورزش از این قاعده مستثنی نمیباشد. در همین رابطه امروزه در صحنه مسابقات بینالمللی در کنار توجه به تنظیم انرژی جسمانی، به تنظیم انرژی روانی قهرمانان و مربیان نیز توجه میشود. چه بسا در مسابقات خاص و سرنوشت ساز اتفاق افتاده است که ورزشکار از انرژی جسمانی فوقالعاده بالایی برخوردار بوده است. اما از نظر روانی به شدت احساس ضعف کرده است، بدون اینکه متوجه دلیل آن باشد (گودرزی و احمدی،1380)
به همین دلیل ویژگی های شخصیتی و اثرات آنها بر نتایج مسابقات و عملکرد ورزشکاران از موضوعاتی است که مدیران و مربیان ورزشی باید از زوایای مختلف بر آنها اشراف داشته باشند و با آگاهی از این ویژگیها و تأثیر آنها بر نتیجه و عملکرد ورزشی و کنترل و تنظیم آنها بتوانند ورزشکاران را به سطح اجرایی مورد نظر هدایت نموده و به نتایج بهتری دست یابند. به علاوه بدیهی است که آموزش مناسب و پیشرفت ورزشی مستلزم شناسایی مشکلاتی است که در راه یادگیری و اجرای ورزشکاران وجود دارد. در این میان ویژگی های شخصیتی و روان شناختی و تعامل آنها با یادگیری و اجرا جایگاه ویژه ای را در این امر به خود اختصاص داده است؛ لذا توجه به آن در همۀ مراحل ورزشی ضروری به نظر میرسد. به ویژه اینکه عدم توجه به ویژگی های شخصیتی ورزشکاران باعث عدم درک صحیح مربی از ویژگی های آنان میشود و احتمال بروز رفتارهایی از جانب مربی افزایش مییابد که تناسبی با علائق ورزشکار نداشته که باعث دلزدگی و در نهایت کناره گیری وی از محیط های ورزشی خواهد شد؛ لذا توجه به جنبه های مختلف روانی از قبیل (درون گرایی، برونگرایی، ترس و اضطراب) به منظور ایجاد سطح هیجانی مطلوب عملکرد و استمرار حضور افراد در محیط ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.
از آنجایی که جنبه های روان شناختی ورزشکاران یکی از دغدغه اصلی مدیران و مربیان است، شاید با مشخصتر شدن رابطه بین ویژگی های شخصیتی افراد ورزشکار و نوع رشته انتخابی در رشته های مختلف ورزشی (والیبال، بسکتبال، فوتبال، کشتی، کاراته و کنگ فو) مدیران و مربیان این فرصت را بیابند که با توجه به نوع شخصیت افراد راهکار های مناسبی در جهت استعداد یابی و هدایت ورزشی از ابتدای ورودشان به عرصه ورزش را نیز فراهم نموده و در انتخاب ورزشکاران بهتر برای تیمهای ملّی موثر تر واقع شوند. همچنین به وسیله ارزیابی شخصیت میتوان رفتار ورزشکار را کنترل و پیش بینی نموده و با ایجاد و کنترل شرایط مناسب محیطی بر روی اجرای مطلوب
مهارتهای ورزشی تأثیر گذاشت.
1-4- اهداف پژوهش
هدف اصلی تحقیق حاضر عبارت است از تعیین رابطه بین شخصیت افراد و انتخاب رشته ورزشی در ورزشکاران حرفه ای استان قزوین.
اهداف اختصاصی پژوهش
این پژوهش اهداف اختصاصی زیر را دنبال میکند:
1-تعیین رابطه بین ویژگی درون گرایی – برون گرایی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین با نوع رشته انتخابی ورزشی (تیمی و انفرادی)
2– تعیین رابطه بین ویژگی باثباتی و بی ثباتی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین با نوع رشته انتخابی ورزشی (تیمی و انفرادی)
1-5- فرضیه های پژوهش
پیش فرضهای تحقیق حاضر عبارتند از :
1- کلیه شرکت کنندگان هنگام تکمیل پرسشنامه از سلامتی کامل برخوردار بودند.
2- همه آزمودنیها با دقت زیاد به پرسشنامهها پاسخ دادند.
3- ممکن است حضور محقق در نحوه تکمیل پرسشنامه تأثیر گذاشته باشد.
فرضیه های پژوهش
1- بین ویژگی درون گرایی – برون گرایی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین و نوع رشته انتخابی ورزشی رابطه معنی داری وجود دارد.
2- بین ویژگی باثباتی- بی ثباتی ورزشکاران حرفه ای استان قزوین و نوع رشته انتخابی ورزشی رابطه معنی داری وجود دارد.
Traits.1
Eysenck.2
WILSON.3
Performance.4
Hodges.1
Hammer.2
3.Jones
Discover aptitude.4
Pervin.1
John.2
3.Firmness
4.warp
5.Introverted
6.Extroversion
1.Stelmack
willie.5
Houlihan.1
Wann.2
براساس تعریف انجمن بینالمللی توانبخشی، معلولیت عبارت است از: عارضهای که در نتیجه یک نقص به وجود میآید و انجام فعالیتهای طبیعی فرد را به طریقی محدود مینماید، یا با مانع مواجه میسازد(رجالی، 1385، ص2). طبق آمار سازمان بهداشت جهانی 10درصد افراد جوامع مختلف به نحوی دچار معلولیت هستند (جلالی فراهانی،1390،ص90). این افراد با وسایل کمکی مانند: ویلچر، عصا، واکر، کراچ، عینکهای ذرهبینی، سمک و… یا بدون علایم ظاهری در جامعه زندگی میکنند، که به آنها معلول گفته میشود. نام دیگر آنان افراد با نیازهای ویژه است. زیرا نیازهای آنان متفاوت با نیازهای افراد دیگر میباشد. بدین لحاظ این افراد سختتر از افراد عادی جایگاه خود را در جامعه مییابند. معلولیت آنان ناشی از عواملی مانند: جنگ، سالمندی، کار، مسائل اجتماعی و مسائل ژنتیکی والدین میباشد(قربانی، 1389،ص1). جدا از این عوامل، به دنبال جنگ تحمیلی، کشور ما نیز با گروه عظیمی از معلولان جنگی مواجه شد. گروهی که تا پیش از جنگ فعالانه در جریان روزمره زندگی شرکت داشته، ولی امروزه دیگر قادر به انجام بسیاری از فعالیتهای گذشته خویش نمیباشند(نقی زاده طاهریان، 1385،ص1). جامعه شناسان ثابت کردهاند که مشکلات روانی یک فرد معلول که زائیده عدم آمیختگی او با محیط اطراف میباشد سبب انزواطلبی و گوشه گیری آن فرد میشود که میتواند اثرات جبران ناپذیری بر جامعه و مناسبات حاکم بر آن داشته باشد(حمیدی، 1385،ص3). بی تردید ورزش عاملی است که معلولان را به سطح جامعه میکشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل میسازد(فخرپور،1385ص2). به همین دلیل در کشورهای مختلف دنیا از دهه1970 میلادی به بعد مناسبسازی اماکن عمومی و انطباق آن با نیازهای افراد دارای معلولیت، خصوصاً معلولین جسمی- حرکتی در دستور کار قرار گرفت و تجارب کسب شده در این مورد سبب گردیده است تا پرداختن به این مسأله به گونهای بین المللی مطرح و در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد. بطوریکه در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره حقوق افراد دارای معلولیت در مورخ 9دسامبر1975 چنین آمده است: «معلولین حق دارند از امکاناتی برخوردار باشند که بتوانند به طور مستقل در جامعه حضور و زندگی کنند» (برجیان و جغتایی،1385).
تحقیقات و مقالات مختلفی در زمینه وضعیت امکانات و تاسیسات ورزشی جانبازان و معلولین انجام گرفته است. همچنین اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است؛ به بررسی میزان مناسبسازی فضاهای مختلف ورزشی و شهری برای استفاده جانبازان و معلولین به عنوان قشر مهم و خاصی از جامعه پرداخته است. نتایج پژوهشها نشان دادهاند، که معیار طراحی اماکن و مجموعههای ورزشی برای جانبازان و معلولین ضعیفتر از استانداردها میباشد(جوادی پور، 1391). در طراحی اماکن و مجموعههای ورزشی استانداردهای جانبازان و معلولین رعایت نشده است(سهرابی و دیگران،1390). اماکن و فضاهای ورزشی شهر تهران به نسبت زیادی برای استفاده افراد معلول مناسب نبوده و از دسترسی خوبی بویژه برای افراد معلول برخوردار نیستند (محمودی،2010). در شرایط کنونی بحث برابری فرصتها، مشارکت و قادرسازی در ابتدای راه خود است(رجالی، 1385). توجه و برنامهریزیهای اصولی از سوی کلیه مسئولینی که به نوعی با سازمانهای ورزشی و شهرسازی در ارتباط میباشند، به سیستمهای جدید شهرسازی و امکانات و تجهیزات ترددی برای افراد با معلولیت پراهمیت میباشد(لیموچی، 1385). همچنین نتایج پژوهشها نشان داد که معلولانی که درجه معلولیت آنان ملایم بوده است و ارتباط با آنان بیشتر بوده، افراد بطور معناداری از رفتار آنان رضایت داشتهاند، بطوریکه با آنان رابطه دوستانه و مناسبی برقرار کرده بودند(میلر، 2009). ابزارهای برنامهریزی، راهکاری برای بهبود دسترسی مناسب معلولین به فضاهای شهری میباشد که معلولین بتوانند به درستی در مسائل جامعه مشارکت داشته باشند(ساندرسون،2006). مهمترین عامل بازدارنده معلولین از دستیابی به حقوق برابر با دیگران، ناسازگاری محیط ساخته شده با گستره توان جسمی انسان است(نقی زاده طاهریان، 1385).
نیاز به ورزش و تاثیر آن بر سلامتی افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس میشود، از این رو فراهم کردن بستر مناسب در زمینه ورزش جهت استفاده معلولین بهترین عامل جذب معلولین در جوامع میباشد. مسئولین سازمانهای ذیربط در شهرها لازم است با تدوین ضوابط و معیارهای ساختمانی و فنی موجبات شرکت افراد دارای معلولیتهای جسمانی را در فعالیتهای اجتماعی و ورزشی سهلتر نمایند(رجالی،1385،ص2). یکی از مهمترین مشکلات فضاهای شهری کشور، نامناسب بودن فضاهای آنها در ارتباط با اشخاص دارای معلولیت میباشد که این مهم در هر دو مورد کالبدی و رفتاری قابل ملاحظه میباشد. اولی ناشی از نتایج برنامهریزی شهری غیرصحیح و اقدامات عملی شهرسازانه و دومی پیامد اجتماعی ـ فرهنگی ناشی از آن است(اقبالی، 1385،ص1). ایجاد شرایط و امکانات مورد نیاز معلولین و تسهیل و روانسازی فعالیتهای آنان در جامعه؛ به طوری که نسبت به افراد عادی سهم برابر و مساوی در مشارکت اجتماعی داشته باشند، امکان سهیم بودن آنها در تحولات جامعه را فراهم میکند(حمیدی،1385،ص3). پس با طراحی مناسب فضاهای شهری و مناسبسازی آن، میتوان با معلولان در تعامل اجتماعی بود. رفع موانع در شهر، میتواند از اقدامات مهمی باشد که مشارکت هر چه بیشتر معلولان در فعالیتهای اجتماعی و حضور در فضاهای شهری را برای آنان تضمین میکند (سعید نیا، 1383). با توجه به مباحث فوق میتوان گفت: مناسبسازی قدم اول برای حضور معلولان در جامعه به خصوص در اماکن ورزشی است. لذا به دلیل نقش بسیار کلیدی و مهم ورزش برای حفظ سلامتی و تحرک و نشاط این قشر از جامعه، تحقیق حاضر برآن است، تا با در نظر داشتن این اقشار خاص جامعه، به بررسی وضعیت مناسبسازی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز متناسب با شرایط خاصِ جسمانی جانبازان و معلولین بپردازد: 1)آیا نحوه ساختوساز سالنها و اماکن ورزشی شهر تبریز، مناسب برای استفاده جانبازان و معلولین است؟ 2)آیا سالنهای ورزشی شهر تبریز برای استفاده معلولین و جانبازان امکانات مناسبی دارند؟ پاسخ به سوالات فوق هدف اصلی تحقیق حاضر است و انتظار میرود، نتایج حاصل در برنامهریزیهای آتی درباره ورزش جانبازان و معلولین و نیازهای ضروری آنان به فعالیت بدنی و ورزش مورد توجه قرار گیرد.
1-3 : ضرورت و اهمیت پژوهش
اگر ورزش برای همگان به طور جنبی در زندگی روزانه مطرح است به طوری که عدم انجام فعالیتهای ورزشی اختلال چندانی در زندگی روزمره ایجاد نمیکند، برای معلولین جزئی ضروری و حیاتی از فعالیتهای روزانه تلقی میشود و در صورت نپرداختن بدان، وقفه و اختلالی در مسیر بهبودی یا حفظ شرایط کنونی بوجود خواهد آمد (نقی زاده طاهریان،1385،ص4). در تحقیقاتی که برای سلامتی افراد انجام شد، مشخص گردید که ورزش یکی از بهترین درمانهای معلولیت است. در پی بروز جنگ تحمیلی و حضور جانبازان سر افراز میهن اسلامی در جامعه، ضرورت ورود این عزیزان به صحنههای ورزشی جهت حفظ سلامتی و روحیه نشاط در میان آنان احساس گردید (فخرپور،1385،ص3). با توجه به نقش و اهمیت ورزش در توسعه و تقویت قوای جسمانی و روحیـ روانی به صورت عام برای کلیه افراد، چه با معلولیت و چه بی معلولیت و نیز اهمیت و ضرورت ورزش به صورت خاص برای افراد با معلولیت در کمک به بهبود وضعیت جسمانی و پیشگیری از وخامت و پیشرفت مشکلات فیزیکی و حرکتی، عارضهها و بیماریهای آنها، همچنین ایجاد انگیزه و تشویق و امید به زندگی از طریق جذب و حضور آنها در میادین ورزشی به عنوان یک امر حیاتی از اهمیت ویژه برخوردار است.(لیموچی، 1385،ص4). از طرف دیگر، نیاز مبرم به توسعه بیش از پیش فعالیتهای ورزشی در سطح کشور و بخصوص اهمیتی که در پیشبرد و تداوم سالم سازی فکر و روان معلولین و جانبازان وجود دارد، لذا برای دستیابی به بهبود عملکرد فضاهای ورزشی، ایجاد ضوابط طراحی جدید برای اماکن ورزشی ضروری است. امروزه متاسفانه بسیاری از ورزشگاهها و مراکز ورزشی کشورمان از نظر ساختمان سازی و معماری برای استفاده معلولین در نظر گرفته نشده است و این روشنگر ناسازگاری و نداشتن تطبیق اصولی آنها با وضعیت جسمی معلولان میباشد (حمیدی،1385،ص3). لذا در ایجاد ورزشگاههای جدیدالتأسیس مدیریت شهری باید نقشههای این ساختمانها را با معیارهای استاندارد مناسبسازی محیطی برای معلولین تطبیق دهند و در زمینه ورزشگاههای قدیمی نیز باید آنها را تا جایی که امکان دارد برای استفاده جانبازان و معلولین بهبود و اصلاح کنند و نهایتاً اینکه بازگشت جانبازان و معلولین به عرصه فعالیت و زندگی اجتماعی، نیازمند مناسبسازی محیط اجتماعی و شهری به ویژه مناسبسازی ورزشگاهها و میادین ورزشی بوده تا از این طریق بتوان شرایط لازم جهت بازگشت جانبازان و معلولین را به جامعه و مشارکت فعال آنها را در زندگی اجتماعی فراهم کرد (حمیدی،1385،ص3). با توجه به شمار جمعیت معلول در جهان و کشور ما و اهمیت ایجاد امکانات ورزشی و مناسبسازی آن برای جانبازان و معلولین ضرورت دارد، تا مطالعات و پژوهشهای زیادی در این خصوص انجام شود؛ تا اطلاعات جامع و مفیدی در اختیار مخاطبان ورزش جانبازان و معلولین قرار گیرد. اثر حاضر فرصت مناسبی است، تا وارد مبحث مناسبسازی اماکن ورزشی شده و وضعیت مناسبسازی اماکن ورزشی شهر تبریز را برای استفاده جانبازان و معلولین مورد بررسی قرار دهیم.
1-4 : اهداف پژوهش
1-4-1 : هدف کلی
مطالعه وضعیت مناسبسازی اماکن ورزشی سرپوشیده شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
1-4-2 : اهداف اختصاصی
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی پارکینگ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی مسیرهای منتهی به اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی پلهها و رمپ اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی دربها و ورودی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی تابلوها و علایم راهنمای اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی رختکن و کمد اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی دوش و سرویس بهداشتی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی نیمکتها و جایگاه تماشاگران اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی محل پذیرش و کریدور اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی امکانات ارتباطی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین
ـ تعیین وضعیت مناسبسازی تجهیزات اطفای حریق اماکن ورزشی شهر تبریز برای جانبازان و معلولین
1- 5 : سوالات تحقیق:
1)آیا مسیرهای منتهی به اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 2)آیا دربهای ورودی و خروجی اماکن ورزشی شهر تبریز برای استفاده معلولین و جانبازان وضعیت مناسبی دارند؟
3)آیا پارکینگ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 4)آیا پله و رمپ اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟ 5)آیا تابلوها، علائم راهنما و هشدار دهنده اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
6)آیا محل پذیرش و کریدور اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
7)آیا رختکن و کمد اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
8)آیا جایگاه تماشاگران اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
9) آیا دوشها و سرویس بهداشتی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
10) آیا امکانات ارتباطی و تلفن عمومی اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟
11) آیا تجهیزات اطفای حریق اماکن و تاسیسات ورزشی شهر تبریز برای استفاده جانبازان و معلولین وضعیت مناسبی دارند؟