وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثر حاد کشش ایستا و پویا بر اقتصاد دویدن و برخی فاکتورهای سوخت و سازی فعالیت زیربیشینه در زنان فعال

گرم کردن یکی از اجزای کلیدی تمرین و مسابقه است. یک برنامه گرم کردن مناسب ورزشکار را از نظر جسمی و روحی برای تمرین و مسابقه آماده می سازد (3). حرکات کششی معمولا به عنوان بخشی از برنامه گرم کردن جهت افزایش دامنه حرکتی بدون درد برای افزایش اجرا و جلوگیری از آسیب مطرح است (13،135). مطالعات بسیاری نشان داده­اند که، کشش ایستا قبل از رویدادهای بی­هوازی باعث کاهش عملکرد، ولی کشش پویا باعث افزایش عملکرد می­شود. باوجوداین، اثر حاد کشش روی عملکرد هوازی و استقامتی هنوز روشن نشده است. برای مثال، برخی مقاله های گزارش شده در رابطه با این موضوع، اثرحاد کشش ایستا بر افزایش حداکثراکسیژن مصرفی به عنوان یکی از تعییین کننده های اصلی عملکرد هوازی نسبت به زمانی که هیچگونه کششی انجام نمی­شود را نشان داده اند (135). از طرفی، در پژوهشی که توسط کور و همکارانش با هدف بررسی تاثیر سه نوع گرم کردن بر حداکثراکسیژن مصرفی انجام شد، گزارش شد که اثر کشش پویا نسبت به ایستا بیشتراست (79). به هرحال، یکی دیگر از اجزای حیاتی موثر بر عملکرد هوازی و استقامتی، توانایی استفاده موثر از انرژی (اقتصاد دویدن) است (129)، زیرا هزینه انرژی بالاتر در تمرین باعث کاهش کارایی مکانیکی سیستم عضلانی و کاهش عملکرد و طی کردن مسافت کمتر می­شود (10). درحقیقت، اقتصاد دویدن، تقاضای (هزینه) انرژی در سرعت معین هنگام دویدن زیربیشینه است و از طریق مصرف اکسیژن در حالت یکنواخت و نسبت تبادل تنفسی تعیین می­شود (114). با وجود پژوهش­هایی که در این زمینه انجام گرفته، اثر حاد کشش بر اقتصاد دویدن و هزینه انرژی هنوز روشن نیست و اطلاعات ضد و نقیضی در این خصوص وجود دارد (123).

عکس مرتبط با اقتصاد

انعطاف پذیری به عنوان یک فاکتور بیومکانیکی تمرین پذیر و موثر بر اقتصاد دویدن است که بسیار مورد بحث است (74،123). محققان بسیاری ارتباط معکوس و معنادار بین انعطاف پذیری در عضلات ران، پا، تنه و لگن با اقتصاد دویدن، هم در دونده ها و هم غیرورزشکاران گزارش کرده­اند و پیشنهاد می­کنند که اقتصاد دویدن در دونده های استقامت با انعطاف پذیری کمتر، بهتر است و در مقایسه با  افراد با انعطاف پذیری بالا، هزینه اکسیژن در یک کار زیربیشینه مشابه، کمتراست (43،74،123)، چون در این صورت انرژی الاستیک بیشتری ذخیره و مورد استفاده قرار می­گیرد (43،74،136)، زیرا گزارش شده است که  هنگام دو استقامت، 40  تا 50 درصد تقاضای انرژی از انرژی الاستیک تامین می­شود (123). بهبود اقتصاد دویدن به دنبال تمرین مقاومتی (13،114) نیز می­تواند تاییدی برای این ارتباط باشد. برخی دیگر ازمحققان، این ارتباط معکوس را رد می­کنند و انعطاف پذیری را یک فاکتور اساسی در رسیدن به اوج عملکرد می­دانند و معتقدند که، کشش قبل از تمرین بر اقتصاد و عملکرد دویدن موثراست (23،55،102)، زیرا باعث کاهش سفتی و در نتیجه نیاز به انرژی کمتر برای به حرکت درآوردن عضله می­شود (14،55،115). برای مثال، مطالعه گادجس (1989) روی 7 مرد دانشجوی تمرین نکرده، بهبود 4 تا 7 درصدی دراقتصاد دویدن بلافاصله بعد از یک برنامه کشش ایستا را نشان داد (55). به هرحال، پژوهش­ها در مورد اثر حاد کشش بر اقتصاد دویدن و هزینه انرژی متناقض است و هنوز کاملا روشن نشده است (123). در همین راستا، برخی پژوهش­ها اثر منفی کشش بر اقتصاد دویدن را گزارش می­کنند (41،74،128،129). همچنین، پژوهش­هایی وجود دارد که نشان می­دهد کشش ایستا (129) و پویا (117) باعث فراخوانی بیشتر واحدهای حرکتی و در نتیجه افزایش هزینه انرژی می­شود و عملکرد استقامتی را کاهش می­دهد. از طرفی، پژوهش­هایی نیز وجود دارد که نشان می­دهد، تفاوت معناداری در هزینه انرژی و اقتصاد دویدن بین گروه کشش و کنترل وجود ندارد. برای مثال، در پژوهشی که آلیسون و همکارانش (2008) انجام دادند، نتایج نشان داد که کشش ایستا به مدت طولانی اثری روی هزینه انرژی (VO2)، اقتصاد دویدن، HR، RER و VE ندارد (13). همچنین، درپژوهشی که توسط استاسی لی پترسون (2010) روی اثر کشش بر فاکتورهای قلبی عروقی و همودینامیکی (Q , HR DBP, SBP , MAP ,SVR , a-vo2diff , MVO2) و تنفسی (VE Fb ,Tv ,) انجام شد، نتایج نشان داد که کشش ایستا هیچگونه اثر مضر یا مفید بر اقتصاد دویدن ندارد (106). موجوک و همکارانش نیز در سال 2011،  با پژوهش روی زنان دونده استقامت نشان دادند که، کشش ایستا تاثیری بر اقتصاد دویدن، هزینه انرژی، ضربان قلب و عملکرد استقامتی ندارد (99). همچنین، هایس و والکر (62) و نیز زیمر وهمکارانش (136)، پیشنهاد کردند که کشش ایستا و کشش پویا اثری بر اقتصاد دویدن یا اکسیژن مصرفی زیربیشینه ندارد. بنابراین، اثر کشش بر اقتصاد دویدن و هزینه انرژی هنوز روشن نیست و اطلاعات ضد و نقیضی در این خصوص وجود دارد، که این اختلافات می­تواند مربوط به تفاوت­هایی در روش تمرین، تعداد آزمودنی­ها (123)، سن، جنس و سطح آمادگی، میزان فعالیت قبلی آزمودنی­ها، رژیم غذایی، طراحی آزمون، شدت و مدت آزمون و نوع، شدت، مدت و زمان کشش، فاصله کشش تا اجرا و… باشد (106). نکته قابل توجه دیگر این است که، در محاسبه ارتباط بین انعطاف پذیری و اقتصاد دویدن تفاوت­های جنسی باید در نظر گرفته شود. زیرا تفاوت ­های وابسته به جنس در اقتصاد دویدن بین آزمودنی­های تمرین کرده و تمرین نکرده وجود دارد (123). درهمین زمینه، پژوهش­هایی وجود دارد که نشان می­دهد مردان در یک فعالیت مشابه اقتصادی تر هستند (10،31). دنی­یلز در مطالعه خود روی دونده های نخبه بیان کرد که مردان 6 تا 7 درصد در یک سرعت معین اقتصادی تر می­دوند (46). باوجود این، تریهرن وهمکارانش در پژوهش خود، تفاوت معنی­داری در اقتصاد دویدن بین دو جنس پیدا نکردند (123). پژوهش­هایی وجود دارد که نشان می­دهد میزان سفتی تاندون و عضله در زنان 29 درصد کمتر از مردان است و از آنجایی که سفتی متغیر اصلی است که تحت تاثیر کشش قرار می­گیرد، بنابراین این امکان وجود دارد که پاسخ­های کشش بر عملکرد زنان و مردان متفاوت باشد (129). از طرفی، تفاوت­های جنسی (51) و ریتم­های مربوط به مراحل قاعدگی (109) بر پویایی اکسیژن مصرفی، شاخص­های قلبی و تنفسی و عملکردهای ورزشی نیز تاثیر دارد. لذا بررسی و پژوهش این موضوع روی زنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. علی­رغم یافته هایی که اثر کشش را در پیشگیری از آسیب، توانایی­های بی­هوازی، اقتصاد دویدن و عملکردهای هوازی نشان می­دهد، تاثیر کشش بر اقتصاد دویدن هنوز مشخص نیست (123) و نیز پژوهشی در این رابطه در کشور انجام نگرفته است. از طرفی برای بیان دقیق تر اثر کشش بر هزینه انرژی و اقتصاد دویدن (اکسیژن مصرفی) و نیز روشن شدن مکانیسم­های احتمالی این اثر، باید فاکتورهای فیزیولوژیکی، همودینامیکی و متابولیکی متنوعی مورد آزمایش قرار گیرند (106)، تا مشخص شود که آیا کشش می­تواند با تاثیر بر عوامل تفسی، قلبی ـ عروقی و متابولیکی و تاثیر بر هزینه انرژی این سیستم­ها، روی هزینه انرژی فعالیت زیربیشینه و اقتصاد دویدن اثر­گذار باشد یا خیر؟ همچنین، با توجه به چشم­گیرتر بودن اهمیت پویایی اکسیژن مصرفی نسبت به دیگر پارامترهای آمادگی هوازی مانند حداکثر اکسیژن مصرفی و آستانه لاکتات در بین تفاوت­ها در اجرای ورزشی و نیز با توجه به اینکه اکسیژن مصرفی فعالیت زیربیشینه دارای مولفه­ها یا فازهای زمانی مختلفی است (76)، بررسی اثر کشش بر ثابت­های زمانی اکسیژن مصرفی می­تواند جنبه­های جدیدی از تاثیر کشش را بر عملکرد ورزشی روشن کند و مشخص کند که آیا کشش می­تواند با تاثیر بر ثابت­های زمانی پویایی اکسیژن مصرفی بر سرعت پویایی اکسیژن مصرفی و میزان کسر اکسیژن در فعالیت زیربیشینه و در نهایت بر عملکرد اثر داشته باشد یا خیر؟

 

بنابراین، باتوجه به اطلاعات ضد و نقیض و اختلافاتی که آزمودنی های مختلف (جنس، سطح آمادگی و…..) و پروتکل­های متفاوت تمرین و آزمون­، بر نتایج آزمون می­گذارند و اهمیت این سوال که آیا کشش قبل از تمرین یا مسابقه اثرمنفی روی هزینه انرژی و اقتصاد دویدن دارد یا نه، هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر کشش ایستا و پویا بر اقتصاد دویدن و برخی فاکتورهای متابولیکی موثر (لاکتات،RER ،VO2 ، VCO2، Tv، Fb ،VE، HR و نیز بر ثابت های زمانی 1،2،3 از نمودار پویایی اکسیژن مصرفی، طی فعالیت زیربیشینه در دانشجویان زن رشته تربیت بدنی است تا نشان دهد که آیا کشش قبل از فعالیت زیربیشینه اثری بر اقتصاد دویدن دارد یا خیر ؟ همچنین، با توجه به نتایج پژوهش­هایی که اثرات متفاوت کشش ایستا و پویا بر عملکرد بی هوازی را به نمایش گذاشته است، نشان دهد که آیا کشش ایستا و پویا اثر متفاوتی بر اقتصاد دویدن نیز دارند یا خیر؟ و همچنین نشان دهد که آیا کشش می­تواند بر فاکتورهای تنفسی، متابولیکی و نیز ثابت­های زمانی فعالیت زیربیشینه اثرگذار باشد و از این طریق بتواند بر اقتصاد دویدن اثر بگذارد یا خیر؟

 

1ـ3 ضرورت و اهمیت پژوهش

 

کشش سالهاست که به عنوان بخش اساسی و مهم در برنامه گرم کردن قبل از تمرینات ورزشی و رقابت به منظور افزایش جریان خون، بهبود هماهنگی (136)، افزایش عملکرد، کاهش خطرآسیب، افزایش دامنه حرکتی و انعطاف پذیری و کاهش سفتی و گرفتگی عضله انجام می­گیرد (13،89،133،135،136). قابلیت استفاده از اکسیژن، توانایی استفاده از چربی به عنوان سوخت و در نتیجه ذخیره کربوهیدرات، سرعت رسیدن به حداکثر اکسیژن مصرفی، سرعت شروع تجمع لاکتات و اقتصاد حرکت (114) و توانایی استفاده موثر از انرژی (129)، ازعوامل موثر بر عملکرد استقامتی هستند. ازجمله راه­های نسبتا ساده و شایع برای نشان دادن تفاوت­های موجود بین افراد در اقتصاد فعالیت جسمانی، ارزیابی اکسیژن مصرفی در انجام فعالیت معین است. این رهیاب به هنگام انجام فعالیت با سرعت یکنواخت که در آن اکسیژن مصرفی هنگام فعالیت دقیقا مقدار دفع انرژی فعالیت را نشان می­دهد، مفید است. این موضوع در تمرین­­های دراز مدت که موفقیت عمدتا به توانایی هوازی فرد و نیاز فعالیت به اکسیژن بستگی دارد، حائزاهمیت است (10). از آنجاییکه ورزشکاران همواره در جستجوی راهی برای افزایش عملکرد خود هستند (3)، پرداختن  به بررسی و مقایسه راههای موجود در بهبود عملکرد ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. حرکات کششی که بخشی از برنامه گرم کردن محسوب می شود، یکی از راههایی است که از گذشته تا کنون به امید بهبود اجرای ورزشی مورد استفاده بوده است (136). در مطالعات قبلی پژوهشگران تلاش کرده­اند تا اثر کشش را بر اقتصاد دویدن به تایید برسانند، اما یافته­های پژوهش­های موجود بطور آشکاری با یکدیگر در تناقض هستند و فاکتورهای فیزیولوژیکی و قلبی عروقی، تنفسی و متابولیکی زیادی برای روشن شدن این موضوع باید مطالعه شوند. بدیهی است که آگاهی از اثرات کشش به ورزشکاران و مربیان ورزشی کمک خواهد کرد که از برنامه های مناسب برای گرم کردن استفاده کنند، تا موجب بهبود عملکرد آنها گردد و در مورد اجرای کشش درست تصمیم گیری نمایند. نتایج این پژوهش نشان خواهد داد که آیا این احتمال وجود دارد که کشش ایستا یا پویا قبل از دویدن زیربیشینه با اثر بر فاکتورهای متابولیکی و تنفسی، هزینه انرژی را گسترش دهد و اثر منفی بر هزینه انرژی و اقتصاد دویدن داشته باشد ؟ آیا این احتمال وجود دارد که کشش ایستا یا پویا قبل از تمرین زیربیشینه باعث افزایش عملکرد شود و به دونده اجازه دهد اقتصادی تر بدود ؟ و در کل آیا کشش قبل از تمرین زیربیشینه سودمند است یا مضر و یا اینکه اثری ندارد ؟

 

 

 

 

 

1ـ4 اهداف پژوهش

 

1ـ4ـ1 هدف کلی :

 

تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر اقتصاد دویدن و برخی عوامل سوخت و سازی فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

1ـ4ـ2  اهداف اختصاصی :

پروژه دانشگاهی

 

 

1) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا براقتصاد دویدن (VO2 حالت یکنواخت فعالیت با سرعت معین)

 

فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

2) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر ثابت­های زمانی (τ1- τ2 – τ ) نمودار پویایی اکسیژن مصرفی فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

3) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر  VCO2 فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

4) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر نسبت تبادل تنفسی (RER) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

5) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر تهویه دقیقه ای (VE) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

6) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر حجم جاری (Tv ) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

7) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر فرکانس تنفس(Fb ) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

8) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر ضربان قلب (HR) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

9) تعیین اثر حاد کشش ایستا و پویا بر میزان لاکتات خون (La) فعالیت زیربیشینه در زنان فعال.

 

1ـ5 فرضیه­های پژوهش

 

1) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر اقتصاد دویدن (VO2 حالت یکنواخت فعالیت با سرعت معین) در زنان فعال دارد.

 

2) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر ثابت­های زمانی (τ1- τ τ ) در نمودار پویایی اکسیژن مصرفی در زنان فعال دارد.

 

3) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر VCO2 در زنان فعال دارد.

 

4) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر RER در زنان فعال دارد.

 

5) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر VE در زنان فعال دارد.

 

6) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر Tv در زنان فعال دارد.

 

7) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر Fb در زنان فعال دارد.

 

8) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر ضربان قلب (HR) در زنان فعال دارد.

 

9) اجرای کشش ایستا و پویا قبل از فعالیت زیربیشینه اثر حاد متفاوتی بر غلظت لاکتات خون (La) در زنان فعال دارد.

 

 

 

1ـ6 محدوده پژوهش

 

1 ـ آزمودنی­های این پژوهش را 16 دانشجوی زن رشته­ی تربیت بدنی با میانگین سنی 87/23 سال، قد 46/163سانتی متر، وزن 20/57  کیلوگرم و درصد چربی 96/23 تشکیل دادند.

 

2 ـ آزمودنی­ها به طور میانگین هفته­ای5/10ساعت فعالیت ورزشی داشتند.

 

3 ـ هیچکدام ازآزمودنی­ها در زمان آزمون در مرحله­ی خونریزی دوره­ی قاعدگی نبودند.

 

4 ـ تمام آزمودنی­ها با نحوه دویدن روی نوارگردان آشنا بودند.

 

5 ـ تمام آزمون­ها در ساعت 9 صبح  تا 4 بعد از ظهر انجام می­شد و هر آزمودنی با پوشش یکسان و در ساعت مشابه با روزهای قبل، آزمون می­داد.

 

6 ـ آزمودنی­ها 24 ساعت قبل از آزمون هیچ فعالیت ورزشی نداشتند.

 

7 ـ آزمودنی­ها هنگام پژوهش ازهیچ گونه دارو مسکن و محرک، مکمل، غذای چرب، پرکربوهیدرات، گوشتی غیرمعمول و کافئین غیرمعمول استفاده نکردند.

 

8 ـ دمای هوا و شرایط محیطی برای همه یکسان بود.

 

 1- Kaur

 

1 – Godges

 

1- Allison

 

2 – Stacey Lee Peterson

 

3 – Mojock

 

– Hayes and  Walker

 

5 – Zimmer

 

6- Daniels

 

 

 

1-Trehearn

اثر حاد و مزمن تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز و HSP72 استراحتی و فعالیتی در مردان فعال

یکی از محصولات جانبی، هنگام انجام فعالیت‌های بدنی رادیکال‌های آزاد هستند که آثار تخریبی ویژه‌ای بر سلول‌ها و ساختارهای بدن بر جای می‌گذارند(16). این مواد به دلیل داشتن یک یا چند الکترون جفت نشده دارای قدرت واکنش‌پذیری بالایی بوده به همین دلیل به‌راحتی با غشای سلول‌ها واکنش داده و با اثرگذاری بر آن‌ها سبب پر اکسیداسیون لیپیدی، تخریب پروتئینی و DNA در این ساختارها می‌شوند(17). تولید گونه‌های اکسیژن فعال مانند رادیکال‌های آزاد، سبب بروز استرس اکسایشی شده و این در حالی است که آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) به‌عنوان عواملی مداخله‌گر، برای جلوگیری از بروز واکنش‌های زنجیره‌ای رادیکال آزاد، وارد عمل شده و در تعدیل فشار اکسایشی شرکت می‌کنند(18). هرچند فعالیت‌های ورزشی با افزایش فشار اکسایشی، احتمال تشکیل رادیکال‌های آزاد مضر را افزایش می‌دهند، اما از سوی دیگر با القای آنزیم‌های ضد اکسایشی، سبب کاهش اثر رادیکال‌های آزاد نیز می‌شوند(18). به‌عنوان مثال در زمینه پاسخ دستگاه ضد اکسایشی، گائینی و همکاران (2012) به دنبال یک جلسه فعالیت خیلی شدید (HIE) افزایش معنادار در MDA و GPX و عدم‌تغییر معنی‌دار در  SOD را مشاهده کردند(6). بوگدانیس و همکاران (2013) نیز به دنبال یک جلسه فعالیت خیلی شدید افزایش معنادار در فعالیت GPX، CAT، پروتئین کربونیل (PC) و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام را مشاهده کردند(19). درزمینه سازگاری دستگاه ضداکسایشی به تمرینات ورزشی نیز مطالعاتی صورت گرفته است برای مثال هیرومی و همکاران (2001) به دنبال 12 هفته تمرین استقامتی با شدت بالا افزایش مقادیر SOD، GPX و عدم‌تغییر در CAT را مشاهده کردند(20). ولی بوگدانیس و همکاران (2013) نیز به دنبال 3 هفته HIT افزایش مقادیر GPX، CAT، TAC و کاهش PC و CK را مشاهده کردند(19).

 

 

از طرف دیگر هنگام فعالیت ورزشی با افزایش نرخ سوخت‌وساز، حرارت زیادی تولید می‌شود(19) و محیط‌های استرسی به‌ویژه هوای گرم اثرات منفی زیادی بر عملکرد ورزشکاران می‌گذارد(2, 3). افزایش دمای مرکزی بدن ممکن است به‌وسیله جلوگیری از جفت شدن زنجیره تنفسی میتوکندریایی و یا به نحوی مهار و یا غیرفعال سازی مکانیسم‌های دفاعی آنتی‌اکسیدانی تشکیل گونه‌های اکسیژن فعال مانند رادیکال‌های آزاد را افزایش دهد و یا باعث شکل‌گیری آن‌ها شود(21, 22). همچنین کاهش آب بدن ممکن است به‌وسیله تغییر در فشار برشی ناشی از افزایش غلظت خون باعث افزایش فشار اکسایشی شود(23). غالباً پژوهشگران با انجام فعالیت در گرما برای کسب سازگاری گرمایی، جهت کاهش فشارهای فیزیولوژیک، افزایش قابلیت‌های ورزشی و حفظ عملکرد در محیط گرم، این مشکل را تا حد ممکن حل کرده‌اند(24). برای رسیدن به سازگاری گرمایی نیاز به قرارگیری مکرر روزانه به مدت30 تا 100 دقیقه در معرض گرما می‌باشد که تا حد زیادی بعد از 10 تا 12 جلسه کامل می‌شود(25). از طرفی موجودات زنده از راه‌های مختلفی در مقابل بسیاری از آثار مخرب مواجهه با استرس محافظت می‌شوند. یکی از راه‌هایی که سلول‌ها می‌توانند در قبال آسیب یا مرگ سلولی ناشی از استرس مقاومت کنند، ساخت مجموعه‌ای از پروتئین‌های محافظتی به نام پروتئین‌های استرسی یا پروتئین‌های شوک گرمایی می‌باشد که مقادیر آن در برابر استرس، گرما و ورزش افزایش می‌یابد(26-28). وظایف این سلول‌ها در بدن شامل تسهیل یکپارچگی پروتئین، انتقال پروتئین‌ها از عرض غشاء سلول، اتصال پروتئین‌های تخریب‌شده و کمک به فعال‌سازی مجدد، ترمیم و طراحی کمپلکس‌های پروتئینی، جلوگیری از انباشت پروتئین‌های ناپایدار و تسریع در بهبود سلول‌هایی است که در معرض استرس‌هایی نظیر استرس گرمایی، استرس اکسیداتیو و غیره قرارگرفته‌اند (29). در این مجموعه HSP72 عضو تحریک‌پذیر خانواده 70 کیلو دالتونی پروتئین‌های شوک گرمایی است که بیشترین نوعی است که نسبت به استرس و گرما تحریک‌پذیر می‌باشد(27). به‌عنوان‌مثال یوجی و همکاران (2006) به دنبال 8 هفته تمرین تناوبی سرعتی افزایش قابل‌توجه HSP72 را در عضلات رت مشاهده کردند(30). پائولتی و همکاران (2007) نیز به دنبال 11 روز فعالیت در گرما افزایش سطوح پلاسماییHSP72 را مشاهده کردند(31). از طرفی سازگاری‌های بلندمدت تمرین استقامتی باعث بهبود سلامت و طول عمر از طریق بهینه‌سازی مصرف اکسیژن و کاهش تولید رادیکال‌های آزاد اکسیژنی و درنهایت افزایش آنزیم‌های ضد اکسایشی و پروتئین‌ها محافظ می‌شود(12, 32, 33). به‌هرحال اخیراً پژوهشگران نشان داده‌اند که تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIT) منجر به سازگاری‌های فیزیولوژیکی متعددی می‌شود که مشابه تمرینات استقامتی سنتی است، با این تفاوت که حجم کل فعالیت ورزشی پایین است(14, 34, 35). به‌عنوان‌مثال دو هفته HIT همانند تمرین استقامتی سنتی منجر به افزایش اجرای فعالیت ورزشی حداکثر، محتوی پروتئین‌های میتوکندریایی و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز می‌گردد(14). با توجه به اینکه کمبود وقت رایج‌ترین مانع انجام ورزش منظم در انواع مختلف جمعیت‌ها است(36)، به نظر می‌رسد HIT یک جایگزین مناسب برای تمرینات استقامتی سنتی به‌منظور سلامت سوخت‌وساز بدن و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن باشد(37).

دانلود مقالات

 

 

 

فرض ما این است که HIT بر آنزیم‌های ضداکسایشی و HSP72 مؤثر است و وقتی گرما نیز به آن اضافه شود شاید اثرات بیشتری داشته باشد. لذا ازآنجاکه اکثر مطالعات صورت گرفته در مورد تأثیر تمرینات بر فعالیت آنزیم‌های ضداکسایشی در محیط طبیعی انجام‌شده است و بیشتر اثر تمرینات استقامتی بر مقادیر HSP72 موردبررسی قرارگرفته است، پژوهشگر قصد دارد اثرات حاد و مزمن تمرینات تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر فعالیت GPX و HSP72 را موردبررسی قرار دهد.

 

 

1-3.  ضرورت و اهمیت پژوهش

 

 

ورزشکاران به دلیل شرایط خاص مسابقه و تحمل این شرایط، نیازمند سیستم ضداکسایشی کارآمدتری نسبت به دیگر افراد هستند، چراکه، بدون آن سیستم تولید انرژی و ارگانیسم‌های هوازی بدن قادر نخواهند بود وظیفه خود را به‌درستی انجام دهند. این سیستم هومئوستاز عملکرد طبیعی بدن را حفظ کرده و فشار اکسایشی ناشی از افزایش رادیکال‌های آزاد را تعدیل می‌کند(38). بدیهی است پرداختن به راهکارهایی که بتواند توان سیستم ضداکسایشی بدن را بالا ببرد نقش مهمی در حفظ تندرستی بدن در برابر عوامل مخرب خواهد داشت. به نظر می‌رسد یکی از راهکارهایی که بتواند سبب سازگاری در سیستم ضداکسایشی بدن شود پرداختن به فعالیت‌های ورزشی است(39, 40). از طرفی به دلیل رقابت بسیار نزدیک در ورزش حرفه‌ای، ورزشکاران رقابتی باید نگرانی‌های محیطی را قبل از مسابقه بررسی کنند و درصورتی‌که رقابت باید در هوای گرم انجام شود، به الگو گیری از مطالعات سازگاری گرمایی نیاز خواهند داشت، زیرا بدون سازگاری گرمایی، در دمای محیطی بالا عملکرد ورزشکار دچار اختلال خواهد شد(8, 41, 42). به‌عنوان‌مثال در بازی‌های المپیک تابستانی آتلانتا (1996)، آتن (2000) و پکن (2008)، یکی از مشکلات عمده ورزشکاران حرارت و رطوبت هوا بوده است(7). ازاین‌رو سازگار شدن با شرایط محیطی غیرطبیعی، اهمیت می‌یابد. از سوی دیگر نشان داده‌شده است فعالیت ورزشی در شرایط گرم باعث افزایش دمای مرکزی بدن خواهد شد(3)که منجر به تولید گونه‌های اکسیژن فعال، افزایش پراکسیداسیون لیپیدی و تغییرات در متابولیسم سلولی می‌شود(5) که در این حالت HSP72 برای بازیافت سلولی بعد از استرس و حفظ عملکرد آن ضروری است و بازسازی پروتئین‌های آسیب‌دیده را تسهیل می‌کند(43). همچنین باعث افزایش تحمل سلول به هنگام قرارگیری در معرض استرس گرمایی می‌شوند(28). بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تقویت سیستم ضداکسایشی(32, 33) و افزایش مقادیر HSP72 (12)از سازگاری‌های کسب‌شده از تمرینات استقامتی است. از طرفی، اخیراً پژوهشگران نشان داده‌اند که تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIT)، علی‌رغم داشتن حجم پایین نیز منجر به سازگاری‌های بی‌شمار فیزیولوژیکی می‌شود که در برخی از سازگاری‌ها، مشابه تمرینات استقامتی سنتی است(14, 15). به‌هرحال تمایل افراد برای اجرای تمرین با تکرار پایین و شدت بالا، بیشتر از برنامه تمرینی با تکرار بالا و شدت پایین است(44)  و حتی درک لذت بیشتری نیز دارند(45). اگرچه HIT به یک روش تمرینی محبوب برای ورزشکاران و عموم مردم تبدیل‌شده است اما اطلاعات بسیار کم و ضدونقیضی در مورد استرس اکسیداتیو پس از یک جلسه و یک دوره از این تمرینات وجود دارد(19). از طرفی طبق یافته‌های ما هیچ مطالعه‌ای اثر حاد و مزمن  HIT بر فعالیت آنزیم‌های ضد اکسایشی و سطوح سرمی HSP72 در محیط گرم را موردبررسی قرار نداده است. لذا پژوهشگر درصدد است اثرات حاد و مزمن تمرینات تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر فعالیت آنزیم‌های ضد اکسایشی و سطوح سرمی HSP72 را موردبررسی قرار دهد.

 

 

 

 

 

1-4.  اهداف پژوهش

 

 

1-4-1.  هدف کلی:

 

 

تعیین اثر حاد و مزمن تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی GPX و HSP72 استراحتی و فعالیتی مردان جوان  فعال

 

 

1-4-2.  اهداف اختصاصی:

 

 

 

    1. تعیین اثر یک جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی GPX

 

 

    1.  تعیین اثر یک جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی HSP72

 

 

    1.  تعیین اثر 12 جلسه تمرین تناوبی روزانه با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی GPX

 

 

    1.   تعیین اثر 12 جلسه تمرین تناوبی روزانه با شدت بالا در محیط معتدل و گرم بر سطوح سرمی HSP72

 

 

1-5.  فرضیه­های پژوهش

 

 

1-5-1.  فرض کلی پژوهش:

 

 

تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط معتدل و گرم به‌صورت حاد و مزمن بر سطوح سرمی GPX و HSP72 مردان جوان تأثیر دارد.

 

 

1-5-2.  فرضیه­های اختصاصی:

 

 

 

    • یک جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم تأثیر بیشتری نسبت به محیط معتدل بر سطوح سرمی GPX دارد.

 

 

    •  یک جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا در محیط گرم تأثیر بیشتری نسبت به محیط معتدل بر سطوح سرمی HSP72 دارد.

 

 

    • 12 جلسه تمرین تناوبی روزانه با شدت بالا در محیط گرم تأثیر بیشتری نسبت به محیط معتدل بر سطوح سرمی GPX تأثیر دارد.

 

 

    • 12 جلسه تمرین تناوبی روزانه با شدت بالا در محیط گرم تأثیر بیشتری نسبت به محیط معتدل بر سطوح سرمی HSP72 تأثیر دارد.

 

 

 High intensity exercise

 

 

Bogdanis et al

 

 

Hiromi et al

 

 

– Yuji et al

 

 

Paulette et al

اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت پلاسمایی پرولاکتین مردان سالم

تحقیق

فعالیت ورزشی هوازی و بی‌هوازی بصورت حاد می‌تواند باعث افزایش غلظت پرولاکتین خون شود(5). پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی از جمله  اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت­ها(3) یا سلول‌های عصبی(4)  و بنابراین نوروژنز برعهده دارد. بنابراین می­توان چنین احتمال داد که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(5). محرک‌های داخلی و خارجی که باعث افزایش پرولاکتین می‌شوند بر روی نرون های عصبی هیپوتالاموس که محرک و بازدارنده پرولاکتین هستند تاثیر گذارند. عوامل بازدارنده (PIF) و عوامل تحریک‌کننده (PRF) پرولاکتین از سلول‌های عصبی هیپوتالاموس به هیپوفیز قدامی ترشح می‌شوند که میزان ترشح پرولاکتین را توسط سلول‌های لاکتوتروف تنظیم می‌کنند. همچنین دوپامین به عنوان اصلی‌ترین بازدارنده پرولاکتین است(12). بنابراین مکانیسم­های تحریکی برای پرولاکتین در نتیجه مهار فعالیت دوپامین و یا افزایش فعالیت محرک‌های خود پرولاکتین است(1, 12). پرولاکتین همچنین در مکان‌های خارج هیپوفیزی نیز تولید می‌شود، جایی که به وسیله عوامل موضعی تنظیم‌شده و بنابراین می‌تواند در یک روش مستقیم به عنوان عوامل رشدی، انتقال‌دهنده عصبی، تنظیم‌کننده ایمنی به روش آتوکرین یا پاراکرین عمل کند(1, 12). محرک آزادکننده پرولاکتین شامل کودک شیرخوار، نور، شنوایی، بویایی و استرس می‌باشد. پرولاکتین همچنین به شدت در پاسخ به فعالیت بدنی و بطور متوسط متعاقب فعالیت جنسی نیز افزایش می‌یابد(13, 14).

 

آثار فعالیت ورزشی بر روی پرولاکتین احتمالاً بوسیله آزاد شدن PRFs و از طرفی بازداری از رهایی PIFs تسهیل می‌شود. بنابراین PRFs در طول فعالیت بدنی اثرات مهارکنندگی دوپامین را از بین می‌برند(5). تغییر چندین PRFs (AVP و…) بعد از فعالیت ورزشی برای تأیید هایپرپرولاکتینمیا در طی فعالیت ورزشی پیشنهادشده‌اند. علاوه بر این تغییرات PRL به غلظت لاکتات، دما، اسمولالیته و حجم خون نسبت داده شده است. در خصوص نروترنسمیترها نیز مسیرهای دوپامینرژیک،PRL را مهار می‌کنند درحالی‌که مسیرهای سروتونرژیک، PRL را تحریک می‌کنند(12, 15). همچنین هسته‌های پارا ونتریکولار هیپوتالاموس یک نقش اساسی در میانجی‌گری تولید 5-هیدروکسی تریپتوفان(5-HT) برای ترشح پرولاکتین بازی می‌کند(16).

 

مداخلات تمرینی مختلفی برای پاسخ‌های پرولاکتین به فعالیت ورزشی استفاده شده است. به نظر می‌رسد که تمرین بی‌هوازی (با شدت بالا) و هوازی (طولانی مدت) افزایش پرولاکتین را تحریک می‌کند درحالی‌که در تمرینات قدرتی چنین پاسخی گزارش نشده است(5). به همین دلیل بالاترین میزان غلظت پرولاکتین در شدیدترین فعالیت‌های ورزشی گزارش شده است(7). فعالیت با شدت پایین معمولاً به زمانی بیش از 60 دقیقه برای افزایش معنادار در غلظت پرولاکتین نیاز دارد(5). مطالعه‌ای که توسط استرادر و همکارانش انجام شد نشان داد که غلظت پلاسمائی پرولاکتین در فعالیت 60 دقیقه‌ای با شدت 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی یا در یک غلظت لاکتات تقریباً 2 میلی­مول بر لیتر افزایش می­ابد(11). در همین راستا تاناکا و همکاران یک افزایش معنادار (تقریباً سه تا چهار برابر) در سطح پرولاکتین بعد از یک دوی ماراتن را نشان دادند(17).

 

از طرفی در مورد تأثیرات تمرینات مزمن بر پرولاکتین نیز مطالعات بسیاری انجام شده است که نتایج متناقضی را در این مطالعات نشان داده‌اند(5). به­طور ویژه در یک مطالعه مقطعی اسمالریدج و همکاران، نشان دادند که پاسخ پرولاکتین پلاسما بعد از مداخله هورمون آزادکننده تریپتوفان(TRH) در مردان تمرین کرده استقامتی پیاده‌روی (تعداد : 22 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 45 میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دوندگان ماراتون)تعداد : 18 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 3/60 میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در مقایسه با مردان بی تمرین گروه کنترل (تعداد : 20 نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: 5/38 میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بیشتر بود، این نتایج نشان داد که ترشح پرولاکتین به سطح تمرین حساس است(18). در مقابل این نتایج مطالعه بوسیله استرادر و همکاران نشان داد که پاسخ حاد دوچرخه‌سواری به مدت 30 دقیقه با شدت متوسط بین آزمودنی‌های بی تمرین و مسن تمرین کرده تفاوتی وجود ندارد. همچنین، غلظت پلاسمایی هورمون و پاسخ به تحریک TRH تفاوتی بین گروه‌ها نداشت لذا پیشنهاد می‌شود که تنظیم پرولاکتین توسط تمرین استقامتی تغییر نمی‌کند (9). از طرف دیگر، جک من و همکاران پرولاکتین را بعنوان یک هورمون نشانگر عملکرد 5-HT بعد از تجویز خوراکی دوز حاد آگونیست 5-HT بررسی کردند که یک اوج غلظت پرولاکتین پایین تر و نیز انتشار کلی پایین تر در ورزشکاران استقامتی نسبت به آزمودنی‌های بی تمرین نشان دادند. در مجموع پیشنهادشده که این پاسخ نرواندوکراین پایین تر به خاطر یک تنظیم کاهشی در عملکرد گیرنده‌های مرکزی 5-HT باشد(19).

 

با این حال مطالعات نشان داده­اند که تمرین حاد(20) و مزمن(21) قدرتی تاثیر معناداری بر سطوح پایه PRL ندارد. برای مثال هیکسون و همکاران گزارش کردند که سطوح پایه PRL پلاسما در مردان و زنان بعد از 9 هفته تمرین قدرتی تغییری نداشته است(22).

 

از طرف دیگر مشخص شده است که نور، صدا، استرس، در دسترس بودن اکسیژن می‌تواند بر روی PIF و PRF در ترشح PRL تاثیر گذار باشد(2, 23). به­عنوان مثال، مشاهده‌شده که در آزمون‌های فزاینده هنگام قرارگیری در شرایط هایپوکسی حاد یک مانع برای ترشح پرولاکتین وجود دارد(24) درحالی‌که هنگام فعالیت تحت شرایط نورموکسی افزایش در غلظت پرولاکتین بدون محدودیت بوده است(23). بنابراین یک ارتباط بین فشار اکسیژن و افزایش پرولاکتین در ورزش وجود دارد(23, 24). علاوه براین مطالعاتی نیز نشان داده‌اند که افزایش غلظت پرولاکتین رابطه مستقیمی با درجه حرارت دارد(25).

 

از طرفی در مورد فواید تمرینات انسدادی چنین بیان شده است که یک تمرین با شدت 30 تا 50 درصد از یک تکرار بیشینه تحت شرایط  انسداد عروقی یا شرایط ایسکمیک می‌تواند جایگزین تمرینی با شدت 70 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه بدون انسداد باشد. انسداد  عروقی از این طریق سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده وهمان طور که بیان‌شده به دنبال آن تجمع  مواد متابولیکی به ویژه اسید­لاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش می‌یابد و براثرشرایط ایسکمی ایجادشده، پاسخ‌های  هورمونی و سازگاری‌های عضلانی را سبب می‌شود. از طرفی دیگر در مطالعه‌ای لوگر و همکاران نشان دادند که میزان  لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تاثیر ویژه‌ای دارد ولی مکانیسم دقیق آن کاملاً مشخص نیست(10). بنابراین به نظر می‌رسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ  و سازگاری شود ، اما این موضوع تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا در این مطالعه پژوهشگر برآن شده است تا اثرات حاد ، مزمن و سازگاری در پاسخ فعالیت هوازی رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون را برروی سطوح پلاسمایی هورمون پرولاکتین مورد مطالعه قرار دهد  و درصدد است به سوالات زیر پاسخ دهد:

 

1-آیا یک جلسه فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیربیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟

 

2- آیا 3 هفته فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیر بیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

دانلود مقالات

 

 

پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی برعهده دارد که از آن جمله می‌توان به: تولیدمثل، رشد و نمو، هومئوستاز، سوخت و ساز بدن و تنظیم ایمنی و رفتار اشاره داشت(1, 2). مطالعات اخیر در تنظیم نروژنز نشان می‌دهد که پرولاکتین ممکن است یک عامل مربوط به نروپلاستیسیتی در بزرگسالان باشد(5). در سیستم عصبی مرکزی، نشان داده شده است که پرولاکتین دارای اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت ها(3) یا سلول­های عصبی(4) می‌باشد. شینگو و همکاران نشان دادند که پرولاکتین نروژنز را در ناحیه فوق بطنی در زمان بارداری افزایش می‌دهد(4)، همچنین در موش‌هایی که ژن پرولاکتین آن­ها خاموش شده بود نروژنز در این ناحیه دچار اختلال شده بود که حاکی از نقش پرولاکتین در نروژنز در مغز است. با توجه به این یافته‌ها، پیشنهاد می‌شود که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(5). پرولاکتین ناشی از ورزش همچنین ممکن است بعنوان یک استراتژی درمانی برای تحریک نروژنز ذاتی در نظر گرفته شود، بعنوان مثال افزایش نروژنز واکنشی ناحیه فوق بطنی در یک مدل از جوندگان که بوسیله ایسکمی سلول‌های عصبی را از دست داده بودند نشان داده شد(26).

 

تاکنون تحقیقات زیادی به اثرات تمرین انسدادی بر پاسخ‌های هورمونی و سازگاری‌های عضلانی پرداخته‌اند و تأثیر این نوع تمرین بر روی هورمون پرولاکتین مورد توجه قرار نگرفته است. ازطرفی مشخص شده است که معمولا افراد جامعه به دلیل مشغله­های زندگی فرصت کافی را برای انجام فعالیت­های مداوم هوازی با زمان­های به نسبت طولانی ندارند .همچنین ازآنجایی که تمرین انسدادی فواید منحصر به فردی در زمینه بالینی هم دارد،زیرا با شدت ومدت کمتر و متناسب با فعالیت‌های روزانه سازگاری‌های تمرینی مثبتی ایجاد می‌کند(27). بنابراین نتایج این مطالعه می‌تواند برای افراد غیرورزشکاری که در انجام تمرینات هوازی با مدت زمان نسبتا طولانی محدودیت دارند و یاتمایل ندارند فشار بالایی رامتحمل شوند مورد استفاده قرار گیرد از طرفی دیگر مشخص‌شده در شرایط هایپوکسی و ایسکمی  غلظت پرولاکتین خون کاهش می‌یابد(28)، و همچنین میزان  لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تأثیر ویژه‌ای دارد ، بنابراین به نظر می‌رسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بایک مدت زمان وحتی شدت کمتر بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ  و سازگاری شود و هایپوکسی و ایسکمی  ایجادشده در تمرینات انسدادی پاسخی متفاوت داشته باشد، لذا مطالعۀ حاضرمهم و ضروری به نظررسید.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1- هدف کلی

 

اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروق بر غلظت پلاسمایی پرولاکتین مردان سالم

 

1-4-2- اهداف اختصاصی

 

1- تعیین اثر یک جلسه فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر سطح پلاسمایی پرولاکتین

 

2- تعیین اثر  سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر سطح پلاسمایی پرولاکتین

 

3- تعیین اثر سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه و بدون انسداد عروقی پا بر پاسخ پرولاکتین پلاسمایی

 

1-5- فرضیات تحقیق

 

1-5-1- فرض کلی

 

فعالیت حاد و مزمن رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا در مقایسه با فعالیت رکاب زدن بدون انسداد عروق باعث افزایش بیشتری در سطوح پلاسمایی پرولاکتین در مردان سالم می‌شود.

 

1-5-2- فرضیات اختصاصی

 

1-یک جلسه فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر سطح پلاسمایی پرولاکتین دارد.

 

2-سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر سطح پلاسمایی  پرولاکتین دارد.

 

3- سه هفته فعالیت رکاب زدن همراه با انسداد عروقی پا نسبت به تمرین رکاب زدن معمولی تأثیر بیشتری بر پاسخ پرولاکتین پلاسمایی به یک جلسه فعالیت دارد.

 

[1] . Astrocytes

 

[2] . Shingo et al

 

[3] . Prolactin Inhibiting Factors(PIF)

 

[4] . Prolactin Releasing Factors(PRF)

 

[5].Arginine VasoPressin(AVP)

 

[6].Prolactin(PRL)

 

[7].5- Hydroxy-Tryptophan(5-HT)

 

[8].Struder et al

 

[9].Tanaka et al

 

[10]. Smallridge et al

 

[11] .Thyrotrophin-Releasing Hormone(TRH)

 

[12] . Jakeman et al

 

[13] . Hickson et al

 

[14] . Luger et al

اثر دستورالعمل های کانون توجه درونی، بیرونی و خودانتخابی بر یادگیری کینماتیکی یک تکلیف ایستا

با توجه به محرک های بسیار زیادی که هر یک از ما همواره با آنها مواجه می شویم، زندگی بدون توجه انتخابی قطعاً مشکل است. ورزش نیز از این قاعده مستثنا نیست. در حقیقت، عاملهای بسیار کمی را می توان یافت که در اجرای بهتر ورزش، مهم تر از توانایی تمرکز بر نشانه های مناسب، باشند. در محیط ورزشی، چه فرد در حال اجرا، چه در حال یادگیری باشد، توجه به مناسب ترین نشانه ها، متغیر مهمی به شمار می رود (نایدفر، 1976).

 

آن چه محققان رفتار حرکتی به دنبال آن هستند اجرای مطلوب و در نهایت یادگیری می باشد. اجرا همان رفتار قابل مشاهده می باشد و یادگیری، تغییر در قابلیت فرد برای اجرای یک مهارت که باید از پیشرفت نسبتاً پایدار در اجرا استنباط شود و در نتیجه ی تمرین یا تجربه به دست می آید (مگیل، 2011).

 

عوامل متعددی یادگیری در محیط تمرین را تحت تأثیر قرار می دهند. اساساً متغیرهای تأثیر گذار بر یادگیری مهارت های حرکتی به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول، متغیرهای اجرا (عملکرد) نام دارند. این دسته از متغیرها از اثرات آنی و موقتی برخوردارند که تنها در حضور متغیر مستقل وجود دارند و با حذف آن، اثرات این نوع متغیرهای عملکرد نیز از بین می رود. در مقابل آنها، متغیرهای یادگیری قرار دارند که اثراتشان بر روی عملکرد بعد از حذف متغیر مستقل نیز وجود دارد. در واقع آنها از اثرات نسبتاً دائمی در یادگیری تکلیف مورد نظر برخوردارند. با توجه به این که یکی از نتایج مهم تمرین، ایجاد قابلیت اجرایی نسبتاً پایدار یا یادگیری در فرد است، اساساً کشف شرایط تمرینی که توسعه تغییرات نسبتاً پایدار را به حداکثر برساند مورد توجه است (اشمیت، 1991). از جمله این شرایط تمرینی، نوع توجه می باشد. مگیل (2011) نیز بازخورد، تغییر پذیری تمرین و تداخل زمینه ای را از جمله عوامل مؤثر بر متفاوت بودن نتایج از یادگیری (یادداری و انتقال) می داند. در این راستا اثر کانون های توجهی  به عنوان نوعی دستورالعمل آموزشی و بازخورد بر اجرا و یادگیری، برای محققان و مربیان ضروری می باشد. توجه فرآیندی است که فرد از طریق آن از حواس خود برای ادراک دنیای خارج استفاده می کند و متمرکز ساختن توجه یعنی آگاه شدن از یک امر و صرف نظر کردن از سایر موارد است (موسوی و همکاران، 1382). در واقع توجه به عنوان یک پیش نیازی شناختی برای اجرای موفقیت آمیز در ورزش حیاتی است (شفیع نیا و همکاران، 1385). در فعالیت های ورزشی نیز دو بعد از کانون توجه، مهم تشخیص داده شده اند، پهنا (وسیع، باریک) و جهت (درونی، بیرونی). کانون توجه از بعد جهت که موضوع تحقیق است، می تواند نسبت به ورزشکار درونی یا بیرونی باشد. اگر توجه فراگیر روی یک موضوع ذهنی و در موقع اجرای مهارت روی حرکت های بدنش کانونی شود”توجه درونی” و اگر توجه او، روی یک هدف بیرونی و در موقع اجرای مهارت روی تأثیر حرکت در محیط کانونی شود”توجه بیرونی” نامیده می شود (نمازی زاده و همکاران، 1384).

 

در رابطه با مراحل یادگیری و دستورالعمل کانون توجه مناسب، دو فرضیه متفاوت بیان شده است: فرضیه عمل محدود شده بیان می کند که کانون توجه درونی در کلیه سطوح مهارت مشکل آفرین است و منجر به افت اجرا و یادگیری خواهد شد (ولف وهمکاران، 2001). ازسوی دیگر و طبق فرضیه عمل خودکاری مهارت ها، تنها زمانی که افراد به سطوح بالای مهارت ها راه یابند، کانون توجه درونی مشکل آفرین است و با فرآیندهای پردازش خودکار تداخل پیدا می کند و کانون توجه درونی برای افراد مبتدی مناسب تر از کانون توجه بیرونی است (فورد، 2005).  پژوهش هایی که در چند سال اخیر برای مقایسه دو نوع کانون توجه صورت گرفته اند، حاکی از این مطلب بودند، که برای یادگیری موفقیت آمیز لازم است که یادگیرنده نسبت به چیزی که انجام می دهد آگاه باشد ( ولف و همکاران، 1998) و با توجه به اینکه دستورالعمل کانون توجهی یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری می باشد و بر اساس آنچه که در بالا گفته شد می توان گفت کانون توجه بیرونی مؤثرتر از درونی می باشد، با این حال برای درک بهتر اثر دستورالعمل کانون توجهی بر یک تکلیف، پژوهش حاضر به بررسی اثر این دستورالعمل بر یک تکلیف در  دامنه کوچکی از زاویه که گویای دقت بالای آن می باشد به بحث پرداخته است.

 

 

 

1-2 تعریف مسئله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق

 

توجه یک پیش نیاز اساسی برای اجرای موفقیت آمیز در ورزش است. پژوهشگران مشاهده کرده اند که اجرای ضعیف گروهی از ورزشکاران به دلیل نداشتن تمرکز و توجه کافی است. دونده دوی صد متری که در خط شروع به خاطر صدای تماشاگران گیج می شود یا بازیکن خط دفاع فوتبال که به خاطر پیچیدگی عملکرد حریف تمرکز خود را از دست می دهد همگی نمونه هایی از اجرای ناموفق ورزشکاران به دلیل عدم توجه است (سینگر، 2001). تقریباً هر کاری که انجام می دهیم، حداقل به مقداری توجه نیاز دارد. این امر، اجرای مهارت های حرکتی را نیز شامل می شود (ولف، 2009). این موضوع همواره یکی از موضوعات مهم مورد علاقه روانشناسان و محققین رفتار حرکتی بوده است. ویلیام جیمز(1890) که یکی از اولین و مشهورترین روانشناسان تجربی بوده، می نویسد: همه می دانند که توجه چیست. توجه به شکل روشن و واضح  عبارتست از، تمرکز ذهن به یک چیز از بین چندین چیز ممکن و همزمان یا یک فکر از زنجیره ای افکار می باشد. کانونی بودن، تمرکز و هوشیاری جوهر اصلی آن را تشکیل می دهند. این تعریف شامل دو ویژگی مهم است، یکی محدودیت توجه و دیگری انتخابی بودن توجه می باشد. انتخابی بودند توجه در واقع جهت توجه را نشان می دهد. فرد با انتخابش می تواند توجه درونی (تمرکز در حرکات بدن) یا توجه بیرونی (تمرکز بر اثر حرکت) داشته باشد ( اشمیت و لی، 2008). زمان پاسخ، به عنوان یکی از پیامدهای اجرا ویادگیری، کل فاصله زمانی بین شروع حرکت تا پایان حرکت می باشد. نظریه های مسلط یادگیری سالمونی(1940)، اشمیت(1997) و اشمیت ولی(1994) بیان کردند، که یادگیری از طریق هدایت توجه یادگیرنده به حرکات بدنش، افزایش می یابد (استفاده از پردازش کنترل شده). این نظریه مخالف با چیزی است که ما پیشنهاد  می کنیم، زیرا بر اساس یافته های تحقیقات بی شمار اخیر«بازخورد خلاصه» یا «بازخورد به روش حذفی» نسبت به اینکه بعد از هر کوششی بازخورد دهیم مؤثرتر است. دلیل برتری این گونه بیان شده است که تواتر زیاد بازخورد، از پردازش خودکار درونی جلوگیری می کند. یافته های اخیر با این عقیده که متمرکز شدن روی حرکات بدن (توجه درونی) برای یادگیری ضروری است در یک خط و یک ردیف قرار نمی گیرد و همچنین ولف و همکاران (2010)  بیان کردندکه جهت دادن تمرکز به صورت درونی باعث اختلال در یادگیری و عملکرد می شود و این  با پژوهشی که توسط دنی(2010)  صورت گرفت تناقض دارد او نشان دادکه هیچ تفاوت معناداری بین تمرکز درونی و بیرونی در مهارت سرویس پرشی زنان والیبالیست دیده نشد و همچنین با نتایج لورنس و همکاران (2011) که اثر دستورالعمل های کانون توجه را بر روی افراد مبتدی که یک برنامه حرکات ژیمناستیک را انجام می دادند، را بررسی کردند.

 

ولف و همکاران (1998) بیان کردند که توجه درونی اجرا کننده را تشویق می کند که به صورت هوشیار توجه کند که این خود باعث تداخل این نتایج با یافته های نلان(2011) که نشان دادتوجه بیرونی نسبت به توجه درونی باعث می شود، فرد وضعیت نشستن بدون صندلی را در حالی که به دیوار تکیه داده است، برای مدت طولانی تری تحمل کند شد. نتایج تحقیقات لورنس و همکاران (2011) اثر دستورالعمل های توجه را بر دقت افراد مبتدی ژیمناستیک مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسیدند که در مرحله اکتساب توجه درونی باعث بهبود شد درحالی که تمرکز بیرونی باعث افت حرکت شد و در مرحله یادداری و انتقال تفاوت معناداری ملاحظه نشد. با توجه به یافته های اخیر و تناقضاتی که وجود دارد و انجام تحقیق با دقت پایین، پژوهش حاضر قصد دارد، علاوه بر بررسی پیامد حرکت با استفاده از دوربین هایی با سرعت 50 فریم در ثانیه، فرآیند حرکت را نیز مورد بررسی قرار دهد و همچنین بفهمد، آیا بین اثر دستورالعمل های کانون توجه درونی، بیرونی و خود انتخابی بر اجرا، یادداری و انتقال یک تکلیف ایستا تفاوت وجود دارد؟ بهترین نوع دستورالعمل (درونی، بیرونی وخود انتخابی) برای ورزشکاران مبتدی چه می باشد؟  نوع دستورالعملی (درونی، بیرونی و خودانتخابی) که بهتر است توسط کاردرمان ها و فیزیوتراپ ها برای درمان بیماران ارائه شود، چه می باشد؟

 

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

با ظهور رشته ی تحقیقاتی کانون توجهی در اواخر 1990، گابریل ولف و دیگران نشان دادند که کانون توجهی، بر عملکرد ویادگیری اثر معناداری می گذارد و همچنین این تحقیقات نشان دادند که کانون توجه بیرونی بهتر از درونی است و از طرفی بیش از یک دهه است که پژوهش ها  اثر سودمندی این دستورالعمل ها را در مهارت های مختلف و اجرا کننده های مختلف مورد بررسی قرار دادند هر چند گام های بلندی در این زمینه برداشته شده است ولی باز هم اختلاف نظر وجود دارد. به طورکلی تحقیقاتی که بتوانند مربی ها را در راهنمایی کردن ورزشکاران در حرکات ایستا کمک کنند خیلی کم است به عنوان مثال ژیمناستیک مردان از آن دسته ورزش هایی می باشد که حرکات ایستا  را در آن می توان به وفور دید. از یک طرف تحقیقاتی وجود دارد که بیان می کنند مربیان از دستورالعمل های کلامی که تمرکز فرد را به سمت درونی شدن جهت می دهد، استفاده می کنند (ولف و همکاران، 2000؛  پورتر و همکاران، 2010 ) و این خلاف اکثر پژوهش های گذشته است و از طرفی دیگر ویز و همکاران (2008)  بیان کردند که این تمرکز ترجیحی فرد است که در مؤثر بودن هر کدام از دستورالعمل های توجهی نقش بازی می کند و تمرکز درونی لزوماً  باعث کاهش در عملکرد نمی شود. یعنی اگر ما به افراد اجازه بدهیم که طبق را ه ترجیحی خود جلو روند، عزت نفس آنها افزایش می یابد بنابراین اجرا بهتر می شود. مطالعات نشان داده اند که بازخورد آموزشی مورد تقاضای یادگیرنده، نسبت به بازخورد آموزشی ارائه شده به صورت مکرر، مؤثرتر است (جانل، 1997)، این احتمال وجود دارد که مکانیزم های درگیر در فرآیند بازخوردهای درخواستی مشابه با مکانیزم هایی باشد که در فرآیند خود انتخابی درگیر می باشد. نلان (2011) برای اولین بار اثر دستورالعمل های کانون توجهی درونی و بیرونی را بر یک  تکلیف ایستا را مورد بررسی قرار داد اما گروه خود انتخابی را در تحقیق خود اعمال نکرده بود. لذا پژوهش حاضر می تواند نقطه شروعی در این زمینه باشد. محقق در این پژوهش به دنبال دو چیز می باشد، اول، روشن کردن بیشتر برخی از این تناقضات، دوم اینکه بحث کینماتیکی را در یک تکلیف ایستا مطرح کند چرا که اکثر پژوهش ها بر روی تکالیف پویا (دینامیک) صورت گرفته است تا از نتایج این یافته ها بتوان به فیزیوتراپ ها و همچنین مربیان ژیمناستیک پیشنهاد کرد که از چه نوع کانون توجهی برای تسهیل در امر آموزش به منظور یادگیری مطلوب، برنامه آموزشی خود استفاده کنند.

 

 

 

1-4 هدف ها

 

1-4-1 هدف کلی:

 

هدف کلی این تحقیق بررسی اثردستورالعمل های کانون های توجهی و خود انتخابی بر یادگیری کینماتیکی حرکت در یک تکلیف ایستا می باشد.

 

1-4-2 اهداف اختصاصی:

 

    • بررسی اثرکانون های توجهی بر یادداری یک تکلیف ایستا

 

    • بررسی اثرکانون های توجهی بر انتقال یک تکلیف ایستا

 

  • مقایسه سه روش کانون توجهی (درونی، بیرونی و خودانتخابی) در مراحل یادداری و انتقال

1-5 فرضیه ها

 

    • بین اثرات دستورالعمل های کانون توجه درونی و بیرونی و خود انتخابی بریادداری یک تکلیف ایستا تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

    • بین اثرات دستورالعمل های کانون توجه درونی و بیرونی و خود انتخابی بر انتقال یک تکلیف ایستا تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

    • بین اثرات کانون توجه درونی در مراحل پیش آزمون، یادداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

    • بین اثرات کانون توجه بیرونی در مراحل پیش آزمون، یادداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

    • بین اثرات کانون توجه خودانتخابی در مراحل پیش آزمون، یادداری و انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد.
    • پروژه دانشگاهی

    •  

 

  • بین سه روش کانون توجهی ( درونی، بیرونی و خودانتخابی) در مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری وجود دارد.

 

 

 

 

1-6 پیش فرض های تحقیق:

 

1- شرکت کنندگان درک کاملی از دستورالعمل های ارائه شده و نحوه ی اجرای مهارت داشته اند.

 

2- شرایط تمرین و آزمون برای تمام شرکت کننده ها یکسان بوده است.

 

3- شرکت کنندگان در پایان هر جلسه صادقانه به سوال”به چه چیز تمرکز می کردید”، جواب  دادند.

 

1-7 قلمرو تحقیق

 

1- شرکت کنندگان دانشجویان پسر غیر تربیت بدنی بودند.

 

2- سن شرکت کنندگان در دامنه سنی 29-21 قرار داشت.

 

3- همه ی شرکت کنندگان از یک پارالل برای تمرین استفاده کردند.

 

1-8 محدودیت های تحقیق

 

1- عدم امکان کنترل حالات روانی و میزان انگیزه و علاقه شرکت کنندگان در هنگام شرکت در آزمون.

 

2- عدم امکان انجام آزمایش بر روی شرکت کنندگان به طور همزمان.

 

3- وجود تفاوت های فردی در بین شرکت کنندگان.

 

4- عدم کنترل بر تغذیه و فعالیت های فوق برنامه و آمادگی جسمانی شرکت کنندگان.

 

 

 

    1. Focus

 

    1. Nideffer

 

    1. Magill

 

  1. Learning

.Schmidt

 

6.Feedback

 

7.Retention

 

8.Translate

 

    1. Attention

 

    1. Internal focus

 

    1. External focus

 

    1. Constrained action hypothesis

 

    1. 5. wulf & et al

 

    1. Automatic control processes

 

  1. 7. Ford

.William James

 

. ResponseTime

 

. Salmoni

 

. Schmidt & Lee

 

Summary Feedback

 

Denny

 

. Lawrence

 

    1. Nolan

 

  1. Lawrence & et al

. Porter

 

. Self Esteem

 

. Kinematical

اثر دو نوع برنامه تمرینی 4 هفته­ای مقاومتی و پلیومتریک بر عملکرد فوتبالیست‌های پسر 15 تا 17 سال

فوتبال، پرطرفدارترین ورزش دنیا است که توسط بسیاری از مردان، زنان، کودکان و بزرگسالان در سطوح مختلف رقابتی انجام می­گیرد. در طول90 دقیقه بازی، بازیکنان نخبه حدود 10 کیلومتر با میانگین شدتی نزدیک به آستانه بی­هوازی می­دوند. در میان این فعالیت­ها، بازیکن به بسیاری از حرکات انفجاری از قبیل پرش­ها، شوت زدن­ها، تکل­ها، چرخش­ها­، استارت­ها، تغییر موقعیت و از همه مهم تر فعالیت­هایی که بازیکن به طور مستقیم درگیر بازی با توپ و رقابت برای تصاحب آن است، نیاز دارد. در فوتبال نیز همانند بسیاری از ورزش­ها آمادگی جسمانی نقش تعیین­کننده و بسیار مهمی در اجرای بهینه دارد. برخورداری از آمادگی جسمانی مطلوب نیاز به برنامه تمرین صحیحی دارد که بتواند عواملی چون استقامت قلبی– تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت، سرعت، توان­ انفجاری و انعطاف­پذیری ورزشکاران را بهبود بخشد. بنابراین، فوتبال، ورزشی است که نیازمند آمادگی هوازی و بی هوازی است.    

 

کسب عنوان قهرمانی در عرصه رقابت­های جهانی اهمیت بی­سابقه­ای یافته است و تلاش برای بهبود عملکرد ورزشکاران، دانشمندان علوم ورزشی را نیز به فعالیت در این حوزه واداشته و پژوهش در علوم ورزشی را فزونی بخشیده است. انتقال نتایج پژوهش­ها به مربیان و ورزشکاران که مصرف­کنندگان این اطلاعات هستند، انتشار کتاب­ها و انجام تحقیقات گوناگون را طلب می­کند (11).

 

یکی از موضوعات مهم در تربیت بدنی که افکار متخصصین را در جهان به خود معطوف داشته است، نقش فعالیت­ها و برنامه­های تدوین شده بدنی بر سیستم­های مختلف بدن می­باشد و از آنجا که قدرت عضلانی به عنوان یکی از عوامل آمادگی جسمانی نقش مهمی در بهداشت و تندرستی بازی می­کند، آشنایی با روش­های مختلف افزایش قدرت عضلانی موجب توسعه و گسترش تندرستی خواهد شد. با آن­که انسان طی گذشت هزاران سال دریافته است که انجام کارهای سخت و شدید، قدرت بدنی را افزایش می­دهد، اما تنها در سال­های اخیر، آن هم به کمک مطالعات و تحقیقات علمی توانسته است بر مزایای انواع تمرین­های قدرتی پی ببرد (5).

 

در تلاش مربی برای پرورش ورزشکاران، تمرین قدرتی یکی از عوامل ضروری است. همه ورزشکارانی که به نوعی در ورزش­های رقابتی

دانلود مقالات

 فعال هستند، از یک برنامه سالانه که آن­ها را به اوج عملکرد در زمان مسابقه یا مسابقه­های اصلی برساند، پیروی می­کنند. بنابراین در بین مجموعه عواملی که چارچوب فیزیولوژیکی برای رسیدن به اوج عملکرد را می­سازند، تمرین قدرتی از عوامل کلیدی است (1).

 

تمرین قدرتی فعالیت بدنی است که منجر به افزایش قدرت عضلانی و توده­های عضلانی می­شود. با این تعریف احتمالاً، افرادی که از تمرین­های قدرتی استفاده می­کنند کمتر فقدان توده عضلانی، کاهش عملکرد و صدمات مربوطه را تجربه خواهند کرد (70و63).

 

در ارتباط با اجرای هر یک از ورزش­ها و برای رسیدن به آمادگی مطلوب، انجام تمرینات خاص ضرورت پیدا می­کند. در علم فیزیک، توان عبارتست از: انجام کاری معین در واحد زمان. به­عبارتی توان، سرعت انجام کار است. طبق این تعریف، توان بی­هوازی، توان عضلاتی حداکثر و توان انفجاری مفاهیم مشابهی از توان هستند. از آن جایی که در هر یک از رشته­های ورزشی به یکی از عوامل قدرت، استقامت، توان، انعطاف پذیری، سرعت و یا تلفیقی از آن­ها نیاز دارند که بسته به نوع ورزش با یکدیگر تفاوت دارند. به همین دلیل برای اجرای حرکات، داشتن سرعت زیاد، توان و قدرت انفجاری مناسب از اصول مهم ضروری آمادگی جسمانی است. تمرینات پلایومتریک یکی از روش­های تمرینی مرسوم است که اهمیت زیادی در تقویت قدرت انفجاری با تلفیق مناسب سرعت و قدرت عضلانی دارد. یکی از بهترین شیوه­های افزایش توان انفجاری در رشته­های سرعتی، تمرین­های پلایومتریک است (27). امروزه تبدیل شدن فوتبال به یک پدیده ورزشی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اهمیت خاصی به این رشته پرطرفدار بخشیده و آن را از سایر رشته­های ورزشی متمایز نموده است، بدون شک می­توان ادعا کرد که در اکثر کشورها، فوتبال ورزش اول و مورد علاقه اکثر جوانان است. از طرف دیگر، موفقیت و شکست­های فوتبال ملی کشور، می­تواند در حالات روحی کل جامعه تاثیر گذار باشد. بنابراین اهمیت پرداختن به مقوله فوتبال از جنبه­های مختلف علمی به خوبی احساس می­شود (22).

عکس مرتبط با اقتصاد

همه ما می­دانیم پیشرفت و نظمی که در فوتبال امروز جهان وجود دارد، تنها حاصل آموزش فوتبال به تنهایی نیست، بلکه یافته­های پژوهشی علوم مختلف از جمله فیزیولوژی، تغذیه ورزشی، بیومکانیک، روان­شناسی و حتی علوم نرم افزاری کمک شایانی به توسعه عملکر­دهای مختلف در این رشته ورزشی نموده­اند (24). اگر چه، مسائل تکنیکی و تاکتیکی را می­توان با تکیه بر یافته­ها و تجربیات دوران بازیگری و مربیگری به بازیکنان تعلیم داد، اما تعلیم موفقیت­آمیز آمادگی جسمانی که عناصر تکنیکی و تاکتیکی بر پیکر آن استوار هستند بدون شک، نیازمند پشتوانه علمی تعلیم دهنده است (26).

 

هدف اصلی فرآیند تمرین قطعاً افزایش عملکرد می­باشد. این هدف برای ورزشکاران و مربیان بیشترین و بالاترین ارزش را دارد. با این حال رسیدن به آن آسان نیست. افزایش عملکرد در واقع فرآیندی است که منجر به سازگاری می­شود (104). در نتیجه تمرین­های بدنی سازگاری­های زیادی در دستگاه عصبی عضلانی رخ می­دهد. میزان سازگاری­ها، بستگی به نوع برنامه تمرینی دارد (3). قدرت، توانایی لازم و ضروری برای اجرای بیشتر حرکات و فعالیت­های بدنی است. شالوده و اساس بیولوژیک قدرت، ساختمان عضلانی است که بزرگترین سیستم در بدن است. حدود 35 درصد وزن بدن زنان و 45 درصد وزن مردان از بافت عضلانی تشکیل شده است (17و 81).

 

در طی پنجاه سال گذشته تحقیقات انجام شده زیربنای علمی و محکمی در رابطه با تمرین­های مقاومتی و کاربرد آن در سلامتی و ورزش فراهم نموده است. یافته­ها و پیشرفت­های گوناگون، در زمینه قدرت عضلانی، باعث تکمیل برنامه­های تمرینی در رشته­های مختلف ورزشی شده است (2).

 

یافته­ها و پیشرفت­های گوناگون، در زمینه قدرت عضلانی،  باعث تکمیل برنامه­های تمرینی در رشته­های مختلف ورزشی شده است. یافته­های علمی مختلف که برخی از آنها گروه سنی دانش آموزی را بررسی می­کند، بیانگر اثرات مثبت و مهم تمرینات مقاومتی در پیشرفت عملکرد ورزشی است و تمرین قدرتی پیشرونده، منجر به افزایش در قدرت حداکثر و توده عضلات تمرین کرده حتی در زنان و مردان مسن­تر می­شود (26و81 و60). تحقیقات داخلی حاکی از عدم قدرت و توان کافی در بالا تنه دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی دارد. از جمله ایرجی (1387) در تحقیقی که بر روی پسران 17-9 ساله انجام داد، به این نتیجه رسید که میانگین کشش بارفیکس در تمام این گروه­های سنی در مقایسه با همسالان خود در مدارس آمریکایی در سطح پایین­تری قرار دارد (4).

 

انجمن ملی قدرت و آمادگی جسمانی ارتوپدی طب ورزشی آمریکا و آکادمی بیماری­های کودکان نشان داده­اند که دانش آموزان می­توانند از شرکت در یک برنامه تمرین مقاومتی که به طور صحیح برنامه­ریزی شده بهره ببرند. مزایای استفاده از چنین برنامه­ای عبارت است از: افزایش قدرت عضلانی، توان و استقامت موضعی عضلات، کاهش صدمات در ورزش­ها و فعالیت­های تفریحی، افزایش عملکرد در ورزش و فعالیت های تفریحی، هایپرترفی عضلانی، افزایش انعطاف­پذیری، بهبود مطلوب ترکیب بدن، کاهش چربی خون، کاهش فشار خون و بهبود عملکرد قلبی تنفسی (1و49).

 

با توجه به اهمیت تمرینات مقاومتی و پلیومتریک در رشته ورزشی فوتبال و تاثیر فواید این نوع تمرینات بر آن شدیم تا، ببینیم آیا تاثیر این دو نوع شیوه تمرینی مقاومتی و پلیومتریک منتخب 4 هفته­ای همراه با بازی فوتبال می­تواند بر برخی از فاکتورهای عملکردی توان بی هوازی، هوازی و آمادگی عضلانی  دانش آموزان پسر فوتبالیست  15 تا 17 سال تاثیرگذار باشد واینکه آیا ترکیب این نوع تمرینات با تمرینات فوتبالیست­ها مزیتی نسبت به اجرای صرفاً تمرین فوتبال در عملکرد آنها خواهد داشت یا نه؟

 

soccer

 

Plyometric

 

National Association of Orthopedic Sports Medicine and Physical Fitness America

 

Academy of Pediatrics

 
مداحی های محرم