پژوهش
بازار مالی، بازاری است که داراییهای مالی در آن خلق، مبادله و دادوستد میشوند. یکی از اصلیترین کارکردهای بازار مالی، انتقال وجوه مازاد افراد علاقهمند به سرمایهگذاری به افراد نیازمند به سرمایه است. بازار مالی به منظور تأمین نیازهای سرمایهگذاران در این بازار به ابزارهایی نیاز دارد تا بتواند پاسخگوی نیازهای متنوع سرمایهگذاران باشد. فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، ابزار مالی را به عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف میکند.
در نهایت سومین رکن، مؤسسات مالی است. مؤسسات مالی با اهداف ارائه خدمت به جامعه، تأمین رشد و سهم بازار و ایجاد حداکثر بازدهی به فعالیت میپردازند. به عبارت دیگر مؤسسات مالی یک نقش مهم و اساسی در تبدیل امکانات اقتصادی از قبیل زمین، نیروی انسانی، مدیریت و غیره را به انواع مختلف داراییهای مالی عهدهدار هستند. ایفای این نقش افزون بر اینکه داراییهای موجود در اقتصاد را نقدشوندگی و جریان بیشتری میبخشد، تحول و توسعه اقتصادی را نیز امکانپذیر میسازد.
از دیدگاه کلی نوسانات بازده و قیمت سهام تحت تأثیر عوامل سیستماتیک و غیرسیستماتیک بسیاری است و حساسیت هر سهم به این عوامل متفاوت است؛ از این رو یکی از راهکارهای اصلی و مهم پیشنهادی مدیریت مالی تشکیل سبدی از سهام برای حذف نوسانات ناشی از عوامل غیرسیستماتیک است. این هدف در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به شرط تنوع سازی مناسب میسر شده است؛ اما در مورد ریسک سیستماتیک کماکان این معضل وجود دارد. در ادبیات مالی مدرن روشهای متعددی برای بهینهسازی پرتفوی ذکرشده است؛ اما با توجه به پیچیده شدن و سرعت عوامل تأثیرگذار، پیشبینی بازده و تشکیل پرتفویهای بهینه با روشهای سنتی کار دشواری است. با پیشرفت دانش محاسباتی و ظهور فناوری اطلاعات و روشهای فرا ابتکاری امید به حل مسائل پیچیده شکلگرفته و طی چند دهه اخیر این روشها در بازار سرمایه و در مسائل پیشبینی بازده و بهینهسازی پرتفوی استفاده میشود.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک از جمله نهادهایی (مؤسساتی) هستند که طی چند سال اخیر در بازار سرمایه کشورمان معرفیشدهاند
و به این دلیل نوپا بودن آنها، پژوهشهای نسبتاً اندکی روی آنها انجامشده است. یکی از مسائل بسیار مهم، پیشبینی رفتار بازده این صندوقها و اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری و تشکیل پرتفویی از این صندوقها برای سرمایهگذاران است. مسئله این پژوهش بررسی و بهکارگیری روشهای هوش مصنوعی شامل شبکههای عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک در پیشبینی بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار سرمایه و تشکیل پرتفوی بهینه از این صندوقها میباشد.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
مهمترین وظیفه بازار اوراق بهادار انتقال کارا و مؤثر سرمایه از پسانداز کنندگان به سوی بنگاهها و اشخاص نیازمند سرمایه میباشد. در حقیقت سلامت اقتصادی وابسته به انتقال کارا و مؤثر این وجوه از عرضهکنندگان (پسانداز کنندگان) به سوی متقاضیان وجوه سرمایهای (بنگاهها) میباشد. از طرف دیگر، در بازار سرمایه تشخیص مناسبترین اوراق بهادار، مهمترین مسئله مورد توجه سرمایهگذاران است تا با توجه به ریسک و بازده، حداکثر ثروت را کسب کنند.
این پژوهش در تلاش برای ایجاد پرتفوی بهینه از میان صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و با استفاده از الگوریتم ژنتیک است، البته برای انجام این کار ابتدا باید عملکرد صندوقها را با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پیشبینی نمود. این گامی در راستای آگاه کردن سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری مناسبتر منابعشان است. ضمناً یک سیستم پیشبینی بازده مناسب و مطمئن شرکتها و نهادهای مالی، سبب جلب اعتماد افراد، اعم از سهامداران خرد و کلان به بازار سرمایه و رونق هر چه بیشتر آن خواهد شد و میتواند دریچهای نو به سوی جلب سرمایه باشد. همچنین انتخاب سبدی بهینه از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک کمک زیادی در ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک چند صندوقی (صندوق صندوق) مینماید که این به نوبهی خود منجر به توسعه ابزارهای مالی کشور خواهد شد و بدیهی است وجود تنوع در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به عنوان یکی از اقسام نهادهای مالی، ازجمله عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه برای مشارکت سرمایهگذاران در بازار سرمایه است.
1-4- اهداف پژوهش
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یکی از انواع واسطههای مالی نوین هستند که با فروش سهام خود به عامه مردم وجوهی را تحصیل و در ترکیب متنوع از اوراق بهادار با توجه به هدف صندوق، به طور حرفهای سرمایهگذاری میکنند.
توسعه سرمایهگذاری از یک سو موجب جذب سرمایه و هدایت آن به بخشهای مولد اقتصادی شده و از سوی دیگر با توجه به جهتگیری سرمایهگذاران، سرمایهگذاریها به سمت صنایعی هدایت خواهند شد که از سود بیشتر یا ریسک کمتری برخوردار است و این امر در نهایت سبب تخصیص بهینه منابع و رشد و شکوفایی اقتصادی کشور خواهد شد. در این راستا انتخاب پیشبینی بازده آتی و تشکیل پرتفوی، یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران است. لذا اهداف این پژوهش به شرح ذیل میباشند:
1) بررسی معیارهای تأثیرگذار بر بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
2) استفاده از شبکه عصبی مصنوعی برای پیشبینی بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
3) مقایسه روش شبکه عصبی مصنوعی با رگرسیونی برای پیشبینی بازده صندوقهای مشترک
4) استفاده از الگوریتم ژنتیک برای تشکیل پرتفوی بهینه متشکل از سهام صندوقهای مشترک
5) مقایسه روش الگوریتم ژنتیک و مدلهای خطی جهت انتخاب سبد بهینه سهام
1-5- سؤالات و فرضیات پژوهش
1-5-1- سؤالات پژوهش
با توجه به مطالب گفتهشده این پژوهش سعی دارد به سؤالات ذیل پاسخ دهد:
1) آیا میتوان با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را پیشبینی نمود؟
2) آیا روش شبکه عصبی مصنوعی جهت پیشبینی بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در مقایسه با مدلهای رگرسیونی توان بالاتری دارد؟
3) آیا بازده پیشبینیشده توسط روش شبکه عصبی مصنوعی با بازده واقعی تفاوت معنیداری دارد؟
4) آیا میتوان با استفاده از الگوریتم ژنتیک سبدی بهینه متشکل از سهام صندوقهای سرمایهگذاری مشترک تشکیل داد؟
5) آیا روش الگوریتم ژنتیک جهت تشکیل سبد بهینه از سهام صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در مقایسه با مدلهای سنتی توان بالاتری دارد؟
1-5-2- فرضیات پژوهش
در این پژوهش سه فرضیه ذیل مطرح شده است:
فرضیه اول: پیشبینی بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با مدلهای رگرسیونی توان تبیین بالاتری دارد.
فرضیه دوم: بین بازده پیشبینیشده با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بازده واقعی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک تفاوت معنیداری وجود ندارد.
فرضیه سوم: انتخاب پرتفوی متشکل از سهام صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با استفاده از الگوریتم ژنتیک در مقایسه با مدلهای سنتی منجر به بهبود معنیداری در عملکرد پرتفوی میشود.
[1]. Fund Funds
[2]. Instrument
[3]. Multi Fund Funds (Fund OF Funds)
پژوهش
فقدان نظام برنامه ریزی بخشی – منطقه ای در کشور موجب شده است که برخی از مناطق رشد و توسعه شتابان داشته باشند و برخی دیگر از مناطق همچنان سیر قهقرایی را در مسیر توسعه طی کنند و اختلاف بین سطح توسعه یافتگی مناطق تشدید شود (سیف الدینی و همکاران، 1389: 91). اصولاً نابرابریهای منطقهای از دو زمینه اصلی نشأت میگیرد: نخست شرایط طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه و دوم تصمیمات سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی. نکته قابل توجه آن است که با پیشرفت تکنولوژی، اهمیت عامل اول کمتر شده و بر اهمیت عامل دوم اضافه می شود. بنابراین در دنیای امروزی که پیشرفت تکنولوژی سریع و بالا میباشد، تصمیمات سیاستگذاران و برنامهریزان در ایجاد نابرابریهای منطقهای تأثیرگذار است (پریزادی و همکاران، 16:1391).
از طرفی علیرغم قابلیت های مهم و برجسته شهرستان های رستم و ممسنی مانند: نیروهای فراوان تحصیلکرده از جمله800 مقام و مدیر عالیرتبه و 4492 متخصص و تکنسین (سالنامه آماری استان فارس، 1386)، دارا بودن سوابق تاریخی پربار، موقعیت راهبردی مناسب به جهت قرار گرفتن در شاهراه های ارتباطی چندین استان بزرگ کشور و نزدیکی به مرزهای سه استان و خلیج فارس، برخوداری از خاک و شرایط اقلیمی بسیار مساعد جهت بهره برداری صنعتی و کشاورزی، عبور رودخانه فهلیان از مرکز شهرستان و آثار و ابنیههای فرآوان تاریخی و گردشگری مانند شهر هخامنشی لیدوما، آتشکده میل اژدها، تفرجگاه بوان و غیره، هنوز نتوانسته است به جایگاه مساعدی از لحاظ معیارهای توسعه و پیشرفت دست یابند و همین امر باعث مهاجرت افراد و نیروهای تحصیلکرده به خارج از شهرستان شده است. رضایی و همکاران (1390) در پژوهشی به بررسی وضعیت شاخص های توسعه شهرستان های رستم و ممسنی در مقایسه با دیگر شهرستانهای استان فارس با استفاده از شاخص HDI پرداخته اند. نتایج این پژوهش را میتوان در جدول 1-1 ملاحظه کرد.
جدول (1-1): شاخصهای توسعه در شهرستان های رستم و ممسنی و رتبه آن در استان (رضایی و همکاران، 1390: 12 – 6)
شهرستان | درصد توسعه | رتبه در استان | وضعیت | |
شاخص توسعه اقتصادی | رستم | 15/0 | 26 | توسعه نیافته |
ممسنی | 16/0 | 25 | توسعه نیافته | |
شاخص توسعه خدماتی | رستم | 11/0 | 26 | توسعه نیافته |
ممسنی | 18/0 | 21 | توسعه نیافته | |
شاخص توسعه بهداشتی | رستم | 37/0 | 19 | توسعه نیافته |
ممسنی | 56/0 | 7 | نیمه توسعه یافته | |
شاخص توسعه آموزشی | رستم | 83/0 | 1 | توسعه یافته |
ممسنی | 65/0 | 9 | نیمه توسعه یافته | |
مجموع شاخص ها | رستم | – | – | توسعه نیافته |
ممسنی | – | – | توسعه نیافته |
این عوامل و آمارهای مستند نشان دهنده ی توسعه نیافتگی شهرستان های مورد مطالعه علی رغم وجود توانمندی های فراوان است که ضرورت یک برنامهریزی جدی و جامع را بیش از پیش آشکار میسازد. بنابراین به نظر می رسد با توجه به قابلیت های مختلف شهرستان های رستم و ممسنی می توان با شناخت فضاهای مؤثر آینده، باز تعریفی از نقش این دو شهرستان در فرآیند توسعه ارائه داد.
در حالی که معمولاً برای حل معضلات شهری و منطقه ای راه حل های آسانی از طریق برنامه ریزی های سنتی وجود ندارد، برنامه ریزی استراتژیک می تواند در دستیابی به برنامه ریزی سیستماتیک و پایدار از طریق درک فرصت ها و تهدیدها و امکانات و قوت ها و ضعف ها و. .. به مقامات محلی کمک شایسته ای بکند. در واقع برنامه ریزی استراتژیک را می توان در واکنش به نواقص طرح های جامع و تفصیلی و پرهیز از برنامه ریزی متمرکز، اصولاً به سمت برنامه ریزی فرآیندی، تصمیم سازی، برنامه ریزی محلی و مشارکت و تلفیق برنامه ریزی و اجرا نمود (مراد مسیحی، 1384: 58). آن چه که در سیر تطور برنامه ریزی شهری در کشورهای پیشگام در برنامه ریزی نشان داده شده است، تغییر و تحول به رویکرد سیستمی و سپس از طرح های جامع به سوی طرح های راهبردی است. این تطور برخاسته از بسط و گسترش نظریه سیستم ها بود. نظریه عمومی سیستم ها ثابت کرد که شهر هم چون یک کلیت واحد است (جمهیری و همکاران، 1387).
علاوه بر این بررسی ها نشان می دهد که بیش از 90 درصد استراتژی های اجرایی منتج شده از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها با شکست مواجه می شوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز می مانند (خداداد حسینی و همکاران، 1385: 215)، که این امر به دلیل هدف قرار دادن بهینه سازی بخشی و بی توجهی به برنامه ریزی متوازن جهت استفاده از قابلیت های بخش های مختلف است. از طرفی مدیران استراتژیک سازمانها در هنگام اجرای استراتژی های طراحی شده برای آن سازمان به پیاده سازی یکی از استراتژی های طراحی شده بنا بر روش خاصی مانند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و تجزیه و تحلیل فازی اقدام می کنند و اجرای سایر استراتژی ها را یا به کلی کنار می گذارند و یا در لیست اقدامات فرعی قرار می دهند. این وضعیت منجر به وقوع بهینه سازی بخشی در اثر بی توجهی به نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهایی می گردد که با توجه به آنها، سایر استراتژی های در اولویت قرار نگرفته تدوین گردیده است. رویکرد سیستمی به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها به ما اعلام می کند که لازم است تا در طراحی سیستم مورد نظر اجرای سیستم به صورت قطعات جدای از یکدیگر دیده نشود بلکه باید ارتباط آن ها با یکدیگر هماهنگ، کارآ و مؤثر باشد. به علاوه هماهنگی با تأثیرات عملکرد اجزا و کل سیستم موجود در محیط سروکار دارد (جمهیری و همکاران، 1387). در این راستا تلفیق استراتژی های تدوین شده با توجه به نظریه ی همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی می تواند نقطه ی ضعف ناشی از اجرای استراتژی به صورت مفرد را کاهش دهد.
یکی از ویژگیهای قابلیت پویا توانایی موسسه در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی به منظور دستیابی به منابع جدید می باشد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک، شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند. مشارکتهای بین سازمانی از طریق تدوین استراتژی های مشترک جهت حصول به اهداف واحد یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد ارزش و جزو مهمترین ابزار کسب و کار محسوب می شوند. بسیاری از استراتژی ها هنگامی کارایی بیشتری دارند که مجموعه ای از استراتژهای مکمل برای آنها وجود داشته باشد و بدون توجه به قابلیت پویا و نقش مکمل و همکارانه ی سایر بخش ها امکان دستیابی به آنها وجود ندارد.
قابلیت های پویا شامل ظرفیت بنگاه برای شکل دادن به اکوسیستمی است که بنگاه آن را اشغال کرده است و برای توسعه ی محصولات و فرآیندهای جدید و برای طراحی و اجرای مدلهای تجاری پایدار می باشد. فرض بر این است که برتری در این ظرفیت های ترکیب باعث تقویت بنگاه برای نوآوری و کسب موفقیت آمیز ارزش های کافی در زمینه عملکرد مالی بلندمدت می شود. قابلیت پویا خود به شش نوع شامل قابلیت جذب، نوآوری، شبکه سازی، انطباق، ادغام و ادراک تقسیم می گردد. تلفیق استراتژی های توسعه ی منطقه ای با استفاده از انواع قابلیت های مذکور بخضوص قابلیت شبکه ای انجام می گیرد که به توانایی موسسات در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی و یا روابط بین بخش های یک سازمان به منظور دستیابی به منابع جدید اشاره دارد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک می توانند شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند، بگونه ای که از طریق این همکاری علاوه بر استفاده از نقاط قوت دیگران، نقاط ضعف خود را نیز پوشش دهند. در این راستا چند نظریه پرداز معتقدند که استراتژی زنجیره ای عبارت است از هدایت یک تعداد فعالیت وابسته به یکدیگر، در سطح فناوری، تجاری و مالی، که بطور منظم، ضمن تاکید بر یکدیگر و استفاده از صلاحیت های هم، حداکثر نتایج تزایدی را ایجاد می کنند (شمس، 1390: 414).
با وجود اینکه شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی از جهت دارا بودن قابلیت های مختلف در وضعیت مناسبی قرار دارد، با استناد به آمار و شاخص های توسعه نتوانسته است به توسعه ی متوازنی در همه ی ابعاد دست یابد. پیشرفت و توسعه ی متوازن در همه ی ابعاد در صورتی حاصل می شود که بتوان از همه ی فرصت ها و نقاط قوت موجود در راستای پوشش دادن تهدیدها و نقاط ضعفی که وجود دارد استفاده کرد. با توجه به تعریف همکاری استراتژیک و قابلیت پویا، می توان استراتژی های مربوط به سازمانهای دخیل در توسعه ی محدوده را به گونه ای تدوین نمود که نقش مکملی برای یکدیگر در جهت حصول به هدف ایفا نمایند و ایجاد ارزش بیشتری کنند. از آنجا که در محدوده ی مورد مطالعه قابلیت های فراوانی در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، صنعتی، گردشکری و علمی وجود دارد، توجه به نقش مکملی که هر کدام از این بخش ها و سازمانهای متولی این بخش ها می توانند برای همدیگر ایفا کنند در چارچوب استراتژی های هماهنگ بین سازمانی در راستای دستیابی به هدف مشترک نقش بی بدیلی در مسیر دستیابی به پیشرفت و توسعه در همه ی ابعاد ایفا می کند.
بنابراین هدف این پژوهش عبارت است از تدوین و تلفیق استراتژی های بین سازمانی در شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی در استان فارس با استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویا جهت بهره برداری از همه ی استراتژی های طراحی شده برای منطقه ی مورد بررسی، به گونه ای که بتوان حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصت ها صورت بگیرد، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین بتوان تا جایی که ممکن است نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نیز پوشش داده شود. بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به دو پرسش می باشیم:
در این پژوهش، ابتدا با مشخص نمودن نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها در سطح شهرستان های مورد مطالعه، استراتژیهای مناسب برای سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای طراحی گردیده و سپس با استفاده از روش دیمتل، همبستگی و روابط علی و معلولی بین استراتژیهای تدوین گردیده مورد بررسی قرار گرفته است.
1-3- اهمیت و ارزش پژوهش
هر سازمان برای اطمینان از موفقیت خود در بلندمدت نیازمند برنامه ریزی صحیح و مبتنی بر اطلاعات دقیق می باشد. از طرفی اطلاعات دقیق برای تصمیم گیری محدود به اطلاعات درونی سازمان نبوده و شناخت تهدیدها و فرصت های محیط اطراف نیز نقش انکارناپذیری در اتخاذ تصمیم صحیح دارد. بنا بر دلایل زیر تدوین و تلفیق استراتژی های مربوط به سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای در هنگام اجرای استراتژی مفید بوده است و لذا انجام این پژوهش از اهمیت به سزایی برخوردار است، بویژه اینکه سوابق پژوهشی مشابهی نیز یافت نمی شود:
1-4- اهداف پژوهش
– Human development Index
پژوهشی گفته شده، هدف این پژوهش طراحی مدلی جهت پیشبینی زمان بهینه انجام معاملات میباشد.
1-2-اهمیت و ارزش پژوهش
سرمایهگذاران در بازار سرمایه همواره در طول زمان علاقه مند به دانستن بهترین زمان انجام معامله جهت کسب بیشترین بازده ممکن می باشند. دستیابی به چنین اطلاعاتی تنها در صورتی ممکن است که نسبت به وضعیت آینده سهام آگاهی یابند. آگاهی از وضعیت آینده سهام مستلزم مجهز بودن به ابزاری جهت پیش بینی آینده میباشد. این ابزار می بایست قابلیت پیش بینی زمان بهینه معامله و بازده حاصله را دارا باشد. لذا لازم است که جهت دستیابی به ابزاری که از توانایی پیشبینی بهترین زمان انجام معامله با وجود شرایط مختلف
زمانی برخوردار باشد، کفایت روشهای غیر خطی همچون شبکههای عصبی فازی بررسی شوند.
1-3-اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش شبکههای عصبی فازی در ارتقای اثربخشی شاخصهای تحلیل تکنیکال در پیش بینی علائم خرید و فروش سهام می باشد. که در این راستا، اهداف فرعی زیر تعریف میگردند:
1-4-فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی: توانایی مدل ترکیبی شبکههای عصبی فازی و تحلیل تکنیکال در پیشبینی سیگنالهای خرید و فروش سهام در سطح مناسبی قرار دارد.
فرضیات فرعی:
Kuo
Lin
سؤال سوم : 8 هفته تمرین مقاومتی برسطح سرمی AMH اثر دارد؟
سؤال چهارم : 8 هفته تمرین مقاومتی و دریافت مکمل کلسیم بر سطح سرمی AMH اثر دارد؟
– Anti-mullerian hormone
–Ovariane reserve
-Transforming growth factor-beta family
– Antral follicles
اطلاعات ضد و نقیض بسیاری در باره تأثیر مصرف مکمل کراتین بر عملکرد ورزشکاران ( و همین طور تأثیر آن بر افزایش حجم و ترکیب بدن) وجود دارد. استفاده گسترده و روز افزون این ماده به خصوص توسط جوانان و نوجوانانی که اخیراً گرایش فزاینده ای به ورزش ، به خصوص ورزش بدنسازی پیدا کردند ، با باور تأثیر بسیار مثبت این ماده بالاخص در ایجاد هایپرتروفی عضلانی که ناشی از حجم بسیار زیاد است، تبلیغ شد. با این حال هنوز هم سؤالات زیادی در خصوص تأثیرات کراتین و شیوه مصرف آن وجود دارد که جواب به آن ها، ورزشکاران را در رسیدن به حداکثر اجرای ورزشی و همچنین صرف جویی در هزینه اقتصادی کمک کند.
ورزش علمی در عصر حاضر، به بهره گیری از همه علوم از جمله تغذیه و مکمل های غذایی نیاز دارد. بدین منظور، تمام ورزشکاران حرفه ای نیز برای به حداکثر رساندن اجراهای خود از این مواد استفاده می کنند. در این میان بیشتر افراد به بی ضرر بودن کراتین و فایده های گوناگون آن صحه می گذارند و پژوهش های متعددی نیز در این بین انجام گرفته اند که تقریباً تمام آنها هیچگونه عوارض جانبی خاصی را برای کراتین ذکر نکرده اند .
آگاهی از علم تغذیه و استفاده صحیح از مواد غذایی نقش بسزایی در موفقیت ورزشکاران دارد. در میان مکمل های موجود، مکمل کراتین
توجه بسیاری از پژوهشگران را جلب کرد و ذهن جستجوگر آن ها را به سمت بررسی آثار این مکمل بر ترکیب بدن، قدرت عضلانی و ساز و کار های فیزیولوژیک سوق داده است [35] .
در دهه های اخیرموفقیت های سطح بالا توسط برخی از ورزشکاران به استفاده از مصرف مکمل کراتین ربط داده شده و به درک این باور رایج منجر شده است که مصرف کراتین برای اجرای ورزشی میتواند سودمند باشد [36] .
با توجه به اینکه به لحاظ فیزیولوژیکی در بدن انسان سه سیستم اصلی برای بازسازی ذخایرATP وجود دارد (فسفوکراتین یا سیستم ATP-PC ، سیستم اسید لاکتیک و سیستم هوازی) در این پژوهش ما بدنبال تأثیر کراتین بر سیستم فسفاژن هستیم.
سیستم کراتین فسفات نقش مهمی را در تهیه سوخت، برای عضله در حال تمرین، به عهده دارد. این ماده گروه فسفات خود را اهدا میکند تا ذخایر ATP سلولی سریعاً بازسازی و استفاده شوند، در حالی که فسفو کراتین هنگام بازیافت پس از ورزش مجدداً ذخیره و بازسازی می شود. این مهم ترین منبع انرژی برای کار شدید 1 تا 10 ثانیه است [1] .
بنابراین مهم ترین عملکرد کراتین حمایت از بازسازی ATP و افزایش مقادیر فسفوکراتین عضله است، با این حال همه افراد از آن سود نمیبرند [30] .
اما با این وجود نظرات متفاوتی در زمینه بارگیری کراتین وجود دارد برخی از پژوهش گران در هنگام مصرف مکمل کراتین اصراری در نحوه بارگیری آن ندارند. به عبارت دیگر مرحله بارگیری را ضروری نمیدانند و مصرف کراتین را اختیاری میدانند، چرا که مقدار کراتین فسفات عضله بعد از 3 هفته یکسان میشود، بدون توجه به اینکه دوره بارگیری انجام شده و یا نشده باشد. در حالی که برخی دیگر از پژوهش گران مصرف مکمل کراتین، بدون انجام دوره بارگیری را امری بی فایده می دانند و حتی بر این باورند که در دوره حفظ و نگهداری اگر به هر دلیلی مصرف کراتین در یک روز قطع شود برای استفاده بهینه از مصرف کراتین مجدداً باید دوره بارگیری انجام شود . بنابراین با توجه به نتایج متفاوت موجود در پژوهش های ذکر شده، در پژوهش حاضر سعی شده تأثیردو روش بارگیری کراتین به همراه 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی را بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا درشروع مصرف مکمل کراتین انجام دوره بارگیری ضروری است؟
1 ـ 3 . ضرورت واهمیت تحقیق
امروزه کراتین یکی از رایج ترین و پرمصرف ترین مکمل های غذایی در بین ورزشکاران است [37] .
به دلیل گرایش فراوان ورزشکاران پرورش اندام و همچنین برخی از رشته های دیگر ورزشی مانند:کشتی گیران، رزمی کاران و دوندگان جهت دست یابی به افزایش حجم ، قدرت و بهبودی برخی از عملکردهای ورزشی خود به مصرف مکمل کراتین رو میآورند.
به هر حال پس از تهیه کراتین، مهم ترین سؤالی که پیش می آید چگونگی مصرف آن است. در مورد بارگیری مکمل کراتین محققان پیشنهادات متفاوتی داشته اند. در برخی منابع هیچ تأکیدی به بارگیری کراتین نشده است در صورتی که در برخی منابع دیگر تأکید فراوان بر مصرف مکمل کراتین به شیوه بارگیری آن دارند و بدون انجام دوره بارگیری حتی مصرف آن را بی تأثیر می دانند .
بنابراین به نظر می رسد، شیوه صحیح مصرف مکمل کراتین نزد پژوهش گران هنوز مورد سؤال است. با توجه به پیشینه تحقیق در زمینه مصرف مکمل کراتین تا کنون تحقیقات محدودی انجام شده است که آن هم تأثیر بارگیری کراتین در 5 یا 6 روز بر روی شاخص های آسیب سلولی بوده است [4] . بنابراین ورزش کارانی که گرایش به مصرف کراتین دارند اگر از روش صحیح استفاده نکنند ممکن است از لحاظ سلامتی به خطر بیفتند، به علاوه از لحاظ اقتصادی متحمّل هزینه بیهوده شوند و مهمتر از همه اینکه ممکن است بهبودی در عملکرد ورزشی آنها بوجود نیاید.
با توجه به موارد فوق، انجام پژوهش کاربردی در زمینه بارگیری مصرف مکمل کراتین برای به حداکثر رساندن سازگاری های عضلانی مانند افزایش قدرت، توده بدون چربی، ضروری به نظر می رسد.
همچنین مصرف مکمل کراتین در بین ورزشکاران اکثر رشته های ورزشی مانند پرورش اندام، وزنه برداری، و کشتی گیران رواج دارد و همه اقشار جامعه بویژه جوانان گرایش به مصرف آن دارند لذا ضروری به نظر میرسد که چنین تحقیقاتی انجام گیرد.
1 ـ 4 . اهداف تحقیق
هدف کلی از این تحقیق
هدف کلی از این تحقیق بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از خصوصیات آنتروپومتریکی ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی میباشد.
اهداف اختصاصی
1ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « قدرت » عضلات ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی .
2 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر «اندازه » دور عضلات ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی .
3 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « درصد چربی » ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی .
4 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « توده خالص بدن » ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی .
– Ergogcnic aidis
– Creatine
3- Adnosin tri phosphate (ATP)